eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
6هزار دنبال‌کننده
278 عکس
204 ویدیو
44 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
اسیر درد شدیم و دوا نیامد باز گذشت ماه خدا ماه ما نیامد باز شبیه هر رمضانی که بی تو آمد و رفت نفس به سینهٔ ما ماند و جا نیامد باز چقدر هر سحر از درد دوریش یک ماه صدا زدیم که آقا بیا؛ نیامد باز دوباره من نشدم آنچه را که او می‌خواست دوباره کرد برایم دعا نیامد باز اگرچه بد شده بودم ولی مرا بخشید اگرچه شد دلش از من رضا نیامد باز دوباره روضه بخوان، روضه خوان! که گریه کنیم که صاحب همهٔ روضه‌ها نیامد باز پس از گذشتن یک ماه گریه در دستم مگو که تذکرهٔ کربلا نیامد باز محمدعلی بیابانی ..................................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
آقا سلام! ماه مبارک تمام شد شب‌های آخر من و ماه صیام شد درهایی از ضیافت حق بسته شد ولی پشت در نگاه شما ازدحام شد سفره دوباره جمع شد و دیر آمدیم دیر آمدیم و قسمت ما فیض عام شد بین دعای آخر سفره دعا کنید شاید که سال، سالِ ظهور امام شد آقا دعا کنید که شب‌های آخر است شاید که مهمانی ما هم به کام شد رحمان نوازنی ..................................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
رمضان رفت، ولی باز هم آدم نشدم در حَرم بودم و افسوس، که مَحرَم نشدم چتر برداشتم از رحمتِ باران گفتم زحمتِ خویش شدم؛ از سرِ خود کم نشدم رود شد چشمه‌ی چشمانِ سحربیداران خواب ماندم که نَمی وصل، به زمزم نشدم همه با دستِ تهی آمده و شاه شدند منِ بیچاره‌ی مغرور، گدا هم نشدم با نسیمی همه‌ی برگ و برم می‌ریزد ریشه‌ام بند به آب است که محکم نشدم در بهاری که همه فکرِ زمستان بودند ذره‌ای عاقبت‌اندیشِ جهنم نشدم همه در سجده گرفتند، سرافرازی را سر به زیرم، که به درگاه خدا خم نشدم روزه‌دارانِ عطش، روضه‌نشینِ حرم‌اند من ولی مُحرمِ احرامِ مُحرّم نشدم رضا قاسمی ..................................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
دارم از پای بساط سفره‌ات پا می‌شوم بعد از این شبها خدایا باز تنها می‌شوم دور بودم سی شب از دنیای وانفسا ولی بعد از این سی شب دوباره غرق دنیا می‌شوم دست شیطان بسته بود و دست سلطان باز بود تا ابد ممنون این الطاف مولا می‌شوم میهمانی رو به پایان است و حالم خوب نیست میزبانم که رود من عبد هرجا می‌شوم حال و روزم مثل حال و روز عبدی مذنب است چاره‌ای دیگر نمانده رو به صحرا می‌شوم امشب از درد فراق اشکم به راه افتاده است میل گریه دارم و راهیِ دریا می‌شوم امشب این العفوها بوی جدایی می‌دهد الوداع ای ماه، دلتنگ سحرها می‌شوم چهره‌ام از فرطِ معصیت غبارآلوده شد با چنین وضعیتی عبد تو آیا می‌شوم؟ توبه‌هایم را بخر، اما گناهم را ببر ورنه امشب دست بر دامان زهرا می‌شوم تشنگی این روزها لبهای ما را خشک کرد با لب خشکیده غرق واحسینا می‌شوم رضا باقريان ..................................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. رمضان ماه خدا، ماه دعا بود که رفت ماه بخشایش هرجرم وخطا بودکه رفت بنده از رنج و غم و درد رها بود که رفت حاجت بنده ی شرمنده روا بود که رفت بر همه خلق ،شبِ آخر آن امید است حق به لطف و کرمش بنده خود بخشیده است دستگیر همه ی خلق جهان است خدا مرهم رنج و غم و درد نهان است خدا بندگان،بر همگان روح و روان است خدا بر دل و جان همه تاب و توان است خدا شده سی شب به سر خوان خدا مهمانیم حال قدر کرم و رحمت او می دانیم ماه مهمانی او سفره ی او رنگین شد توبه کردی ودگر بندگیت تضمین شد سرنوشت همه در ماه خدا تعیین شد بردن نام خدا بر دل ما تسکین شد سی شب و روز، تو غرق نعماتی بودی در کنار نِعمِ باب نجاتی بودی سفره اش پهن شدو بنده ی شرمنده شدی مرده بودی به نگاه کرمش زنده شدی کرمش دیدی و از عشق،تو آکنده شدی به مدال شرف و عشق تو زیبنده شدی تو ز جام کرم دوست چو پیمانه زدی آمدی توبه نمودی و در خانه زدی روزه داران خدا فصل شکوفایی بود سفره ی بزم خدا سفره ی زیبایی بود بهر هر عبد گنهکار چه رویایی بود داشتی حال و هوایی که تماشایی بود دل ز هرعاشق ودلداده خود بِربوده است بهر بخشیدن هر بنده مصمم بوده است حالیا پاک شدی از کرم و لطف خدا تو جدا گشته ای ازجرم و معاصی وخطا آشتی کرده ای و داده به تو حال دعا از غم ورنج گنه،گشته ای،ای بنده رها فرصتت کم بوَد و، راه بسی دشوار است با تقرب به خداوند رهت هموار است بنده ی پاک مرو جای دگر از در دوست مهربان تر ز پدر مادر تو، تنها اوست بندگی دراو گفتن هردم یاهوست دستگیر همه ی بنده درگاهش اوست بوده همراه تو آن حی مبین از آغاز به خداوند ببر بنده فقط روی نیاز بنده ی خاص حریم کبریاییم همه از کرامات خدا غرق ولاییم همه به خداوند قسم اهل دعاییم همه نوکران حرم آل عباییم همه با ولای علی و آل علی زنده شدیم بین اهل همه عالم، مه رخشنده شدیم .................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
رمضان می گذرد با همه ی زيبایی ای اَجَل داغ مُحَرَّم به دلم نگذاری صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین ................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. آخر ماه، گدا مانده و تنها مانده همه رفتند فقط بنده ی رسوا مانده درب مهمانی خود را کمی آرام ببند یک نفر از صف بخشیده شدن جامانده😭 دستگیری بکنی یا نکنی هر دو رواست دست تسلیم منِ غم زده بالا مانده همه ی زندگی ام حاصل لطف مهدی است تازه آقایی او در صف عقبی مانده عاقبت آبرویم ریخت و در چشم امام... بی بها کرد مرا چشم بد وامانده سخت دلتنگ نجف هستم و ایوان علی بر دل غم زده ام، شوق تماشا مانده آخر ماه هم از غربت ارباب بگو بین گودالِ پر از خون، تن مولا مانده اکبر و قاسم و عبداله و عون و عباس همه رفتند... فقط زینب کبری مانده چه کند زینب مضطر که سنان دور شود لب زخمی حسینش به دعا وا مانده ✍ ................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. سبک:خداحافظ ای برادر زینب....‌ 😭 خداحافظ ای سوز و آه شبانه خداحافظ ای گریه ی بی بهانه خداحافظ ای ماه دلدادگی ها خداحافظ ای دلبر بی نشانه 😭 خداحافظ ماه چشمان بیدار خداحافظ ای فرصت ناب دیدار خداحافظ ای دیده های سحرخیز خداحافظ ای سفره ی پاک افطار 😭 خداحافظ ای چشمه ی جاری عشق خداحافظ ای اشک دلداری عشق خداحافظ ای ماه مهمانی مهر خداحافظ ای فرصت یاری عشق ‌😭 خدا حافظ ای ماه شبهای روشن خداحافظ ای ذکر وتسبیح وجوشن خداحافظ ای توبه ی لیله القدر خداحافظ ای فرصت پرکشیدن 😭 خداحافظ ای جلوه ی نور ایمان خداحافظ ای فصل تجدید پیمان خداحافظ ای ماه شب زنده داری خداحافظ ای سفره داری قرآن 😭 خداحافظ ای لحظه ی بی قراری خداحافظ ای روضه و روزه داری خدا حافظ ای قصه ی تشنه کامی خداحافظ ای اشک از دیده جاری .
؛ اوقات رسیدن به خدا، زود گذشتند شب‌های مناجات و دعا زود گذشتند من دیر رسیدم درِ این میکده اما از جُرم منِ بی سر و پا، زود گذشتند "اوقاتِ خوش آن بود که با دوست به‌سر شد" اوقات خوش ما، رفقا زود گذشتند؟! از شر بساطی که شود ختم به عصیان با یاد خدا، اهل حیا زود گذشتند تا اینکه خجالت نکشد بعد کرامت از پیش گدا، اهل سخا زود گذشتند حق می‌گذرد زود از آن طایفه‌ای که در مسند قدرت ز خطا زود گذشتند پلکی نزده، عمر شتابان سپری شد چون باد، دو روز گذرا زود گذشتند آن زمره‌ی خوش‌نام که حداثِ حسینند از زینت این دار فنا زود گذشتند در راه رسیدن به حسین و به حریمش از جان و تن خود، شهدا زود گذشتند از معصیتی که نگذشتند کریمان در صحن گوهرشادِ رضا زود گذشتند هر شب منم و خاطره‌ی صحن گوهرشاد کِی از دلم این خاطره‌ها زود گذشتند؟ کس قدر ندانست مقامات رضا را از شأن عظیمش به خدا زود گذشتند ** نَسّاب کجا و نَسَب پاک امامان؟! اصحاب ازین داغ چرا زود گذشتند؟! ✍ .
. من و دعای پیمبر چه ماه خوبی بود کنار سفره ی حیدر چه ماه خوبی بود که دیده بر سر یک سفره نوکر و ارباب و همنشینی مادر چه ماه خوبی بود من و غریب مدینه، چه خلوتی، بَه بَه به میزبانی کوثر چه ماه خوبی بود به افتتاح و ابوحمزه و کمیل و مجیر شدیم جوشنِ یکسر چه ماه خوبی بود به خاطر شبِ قدرش گناه ما بخشید و یک تولد دیگر چه ماه خوبی بود چقدر گریه به غم های کربلا کردیم برای چادر و معجر چه ماه خوبی بود شدیم یاور مظلومه ای به گودالی که بوسه داشت به حنجر چه ماه خوبی بود گریستیم به لب های خشک سقا تا گلوی اکبر و اصغر چه ماه خوبی بود شبی خرابه نشین سه ساله ای بودیم سر پدر، شب دختر، چه ماه خوبی بود سری زدیم گهی در تنور و گاهی دِیر سری زدیم به یک سر، چه ماه خوبی بود ز کوچه های مدینه عبور می کردیم کمک شدیم به مضطر چه ماه خوبی بود برای پاره جگرها چه خوب گرییدیم امان ز گریه ی خواهر چه ماه خوبی بود گهی میان مناجات های نخلستان شدیم همدم حیدر چه ماه خوبی بود چه خوب شد که گرفتیم عبرت از کوفه شدیم حامی رهبر چه ماه خوبی بود برای ماه مُحرَّم ببند بارم را رسیده ماه به آخر چه ماه خوبی بود و کاش چون پسر مهزیار می گفتند: بیا به خیمه ی دلبر چه ماه خوبی بود وداع ماه مبارک چه سخت و جانفرساست شبیه روضه ی سخت وداع کرب و بلاست .
. ای ماه! ای چراغ فروزان راه من ای آشنای زمزمه و اشک و آه من ای ماه! رمزی از رمضان در نگاه توست ای آنکه دیده دوخته‌ای در نگاه من هر چند می‌روی و وداع تو مشکل است پیوسته باد خاطره‌ات تکیه‌گاه من ای ماه! دل سپردۀ مهمانی توأم ماهی که گفته است خدا: هست ماه من ای شاهدِ سپیدۀ شب‌های انتظار ای قدر حُرمتِ شب قدرت، گواه من بر شانه‌های توبه که سر می‌گذاشتم دستی کشید پرده به روی گناه من یادش به‌خیر، در دل شب‌های قدر هم زمزم شنید زمزمۀ گاه‌گاه من برگرد و سایه از سر و سامان ما مگیر باشد که اشک توبه شود عذرخواه من باران نور آیۀ «لا تَقنطوا» کجاست تا چتر رحمتش بشود سر پناه من؟ ای ماه! با وداع تو ای کاش بگذرند از جرم و از خطای من و اشتباه من.. .
. افسوس که ایام شریف رمضان رفت سی عید به یک مرتبه از دست جهان رفت افسوس که سی پاره این ماه مبارک از دست به یکبار چو اوراق خزان رفت ماه رمضان حافظ این گَله بُد از گرگ فریاد که زود از سر این گله، شبان رفت شد زیر و زبر چون صف مژگان، صف طاعت شیرازه‌ی جمعیت بیداردلان رفت بی‌قدری ما چون نشود فاش به عالم؟ ماهی که شب قدر در او بود نهان، رفت برخاست تمیز از بشر و سایر حیوان آن‌روز که این ماه مبارک ز میان رفت تا آتش جوع رمضان چهره برافروخت از نامه‌ی اعمال، سیاهی چو دخان رفت با قامت چون تیر درین معرکه آمد از بار گنه با قد مانند کمان رفت برداشت ز دوش همه‌کس بار گنه را چون باد، سبک آمد و چون کوه، گران رفت چون اشک غیوران به سراپرده‌ی مژگان دیر آمد و زود از نظر آن جان جهان رفت از رفتن یوسف نرود بر دل یعقوب آن‌ها که به صائب ز وداع رمضان رفت .