#مناجات_انتظار_ویژه_ماه_رمضان6
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
لیلة القدر قلوب روزه داران العجل
منتهای آرزوی هر مسلمان العجل
آمدم من باز با پرونده ای از سیّئات
تا بشویی نامه ام را مثل باران العجل
راه را کج رفته ام از ظلمت بار گناه
بر شب تار گناهان ،ماه تابان العجل
ماه قرآن آمده امّا بدون تالی اش
کی می آیی تا دهی آیات را جان العجل
خسته ام از این مفسّرهای جاهل،خسته ام
با تو تنها می شود تفسیر؛ قرآن العجل
ای بهار اصلی شیعه به پا نوروز کن
بی تو شد هر چار فصل ما زمستان العجل
فتنه در فتنه شده بی تو تمام روزگار
می دهی کی بر حیات فتنه پایان العجل
یا معزّ الاولیا بنگر که شد شیعه ذلیل
ای عدالتخواه حیدر، داد بستان العجل
گوش کن در بین دیوار و در خانه هنوز
مانده آه مادرت با چشم گریان، العجل
بین محراب عبادت، مرتضی خوانده تو را
با شکافی بر سر و درد فراوان العجل
در میان مقتل کربوبلا جدّت حسین
رفته زیر دست وپا با کام عطشان العجل
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
.
#میلاد_حضرت_قاسم
#کریم_دیگری
السلام علیک یا قاسم بن الحسن علیهماالسلام
حضرت اُمِّ وَلَد زادی کریم دیگری
آسمان بی کران مجتبی را اختری
آمده از نسل پاک تو حسن را زیوری
عرشیان و فرشیان را مه لقا و سروری
حضرت نجمه، عروس فاطمه، مادر شدی
کوری جعده ی ملعون، صاحب گوهر شدی
اوست شمشیر حسن، سردار کرّارحسن
اوّلین یاس همیشه سبز گلزار حسن
وارث زیبایی و انوار رخسار حسن
گوئیا که اوست در هر وصف،تکرار حسن
محفل انس ملائک ، خانه ی زهرا شده
شیعیان تبریک! مولامان حسن بابا شده
آمده آن کس که مِهرش قلب ما را حاکم است
دشمنی با دشمنش، بهر سعادت لازم است
هرکه شد شاه دو عالم درسرایش خادم است
او کریم ابن کریم ِ آل حیدر، قاسم است
چون پدر ،روح کرامت،مظهر جود وعطاست
جان به قربانش، نوه ی فاطمه ومرتضاست
بس که او زیباست الحق یوسف دوران شده
مات رخسار نکویش حضرت یزدان شده
با قدومش درد هر دلداده ای درمان شده
بر تن هر مبتلای مجتبی چون جان شده
ذکر لب های مجانین الحسن یا قاسم است
هرکه دنیایش حسن شد محشرش با قاسم است
هر ملک بر روی عرش حق غزل خوانش شده
هر که دیده جلوه اش را مست وحیرانش شده
حضرت روح الامین گهواره جنبانش شده
کلّ هستی ،روشن از خورشید رخشانش شده
به به از یمن قدوم قاسم و میلاد او
شد حسین بن علی بن ابیطالب عمو
اوست چون جدّش علی خیبرگشای دیگری
آمده تا بر عمو باشد یل جنگاوری
سیزده ساله ولی باشد خودش یک لشکری
بعد اکبر او شود بهر عمویش اکبری
آمده تا جای بابایش حسن ، دوّم ولی
او شود یار عموجانش حسین بن علی
اوست شیر دیگری از نسل سردار جمل
در میان کارزار ِ کربلا مرد ِ عمل
می کند محشر به پا با رزم های بی بدل
او شهادت را کند اعلام: اَحلی' مِن عسل
با دَم ِ (اِن تَنکُرونی) بر دل لشکر زند
ازرق شامی وآلش را به تیغش سر زند
وای از آن دم که او پیروز میدان می شود
ناگهان زندانی ِ چشم حسودان می شود
چون پدر تنها میان چند گردان می شود
تیرباران شد پدر،او سنگ باران می شود
تیغ دشمن می شود نازل به ماه مجتبی'
می شود فرقش دوتا مانند جدّش مرتضی
از شرار تیغ عَمرو بن سعید ِ بی حیا
می خورد با صورتش روی زمین کربلا
بین دشمن می زند وقتی عموجان را صدا
می زند در زیر نعل اسب دشمن دست وپا
زیر ثم مرکبان قدّش کشیده می شود
از غمش قدّ عموجانش خمیده می شود
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
.
#امام_علی
یاعلی مددی
مردمی که به تو نظر کردند..
چشم بر روی دیگران بستند
محتضرها به عشق دیدن تو
عوض احتضار، سرمستند
لقمه ی چرب و نرم بسیار است
نان خشک تورا هوس کردم
چشم و دل سیرهای این عالم
مست افطار ساده ات هستند
تیغ تو در نبرد میچرخید
آبروی حریف را میبرد
ملخک های آمده به مصاف
فوق فوقش دوبار میجَستند
ما که در ابتدای عشق توایم
ابتداهم که هیچ،قبل تریم
عاشقان تو مثل تمارند
سر سپردند و عهد نشکستند
دوستانت تقیه میکردند
دشمنانت دروغ میگفتند
دوست و دشمن تو آقا جان
همه در غربت تو هم دستند
کشتنت کار ابن ملجم نیست
ماجرا ماجرای ناموس است
شعله و سیلی و در و دیوار
بهر قتلت به میخ پیوستند
#سیدپوریاهاشمی ✍
....................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
#حضرت_قاسم
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_قاسم_بن_الحسن_ع_شهادت
#امیر_عظیمی✍
بنویسید غزل افتاده
جلوه ی حُسن ازل افتاده
بنویسید که از عرش خدا
سیزده ظرف عسل افتاده
بنویسید که از پشت فرس
حسنِ جنگ جمل افتاده
بنویسید سر کشتن او
چقدر بحث و جدل افتاده
نوجوان است ولی بر جانش
چقدر دست اجل افتاده
ننویسید سرش دعوا شد
خاک زیر بدنش دریا شد
ننویسید که زیر سم اسب
سیزده مرتبه جسمش پا شد
ننویسید که پهلویش چون
پهلوی فاطمه ی زهرا شد
ننویسید که قدّ قاسم
به بلندی قد سقّا شد
با اشاره بنویسید فقط
باز هم قامت آقا تا شد
#شب_ششم_رمضان
#شب_ششم_محرم
.....................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
#ماه_مبارک_رمضان
#مناجات_روضه
باید بسوزانی مرا اما مسوزان
ما را به حق حضرت زهرا مسوزان
با پای خود اینجا رسیده عبد مجرم
پس آبرو داری کن و حالا مسوزان
پرداخت خواهم کرد تاوان گنه را
امروز جبران میکنم فردا مسوزان
فردای محشر آفتابش سخت داغ است
این ضعف مطلق را در آن صحرا مسوزان
سوز جگر میخواستیم از روز اول
دل را بسوزان پیکر ما را مسوزان
ما را در این دنیا و آن دنیا بگریان
اما در این دنیا و آن دنیا مسوزان
این گریه ها دور همش خوب است مارا
با هم بسوزان دائما ، تنها مسوزان
اصلا به گرمای نجف خاکسترم کن
اما قیامت محضر مولا مسوزان
در روضه بر سر کوفتم ، مشایه رفتم
این بنده را غفار سر تا پا مسوزان
من گریه کردم بر حسینت پس دلم را
جایی به غیر از روضه آقا مسوزان
#محمد_علی_بقایی
صورتش آفتاب را میساخت
شب و روز رباب را میساخت
پس خدا از سفیدی رویش
نقره ماهتاب را میساخت
شب آرامش حرم میشد
تا به گهواره تاب را میساخت
گیسوی درهمش به یک اعجاز
ناز شبهای خواب را میساخت
عرق چهره عطش سوزش
عطر سیب و گلاب را میساخت
چشم خیسش شکوه باران را
لب خشکش سراب را میساخت
امر میکرد اگر به کون و مکان
از همان خاک آب را میساخت
وَ مِنَ الماءِ کُلُ شَئِ حَی
روضه های کتاب را میساخت
در شکوه غریو استنصار
داشت محکم جواب را میساخت
قتل او بدترین گناه بشر
خدمت او ثواب را میساخت
پدر احمد ، پسر علی ، طف خُم
قصه بوتراب را می ساخت
تار قنداقه اش چو حبل الله
بحر مردم طناب را میساخت
حلق او در مسیر وصل حسین
بهترین فتح باب را میساخت
داشت دستور ابن سعد لعین
بدترین انتخاب را میساخت
سر برگشته ، حنجر پاره
معنی انقلاب را میساخت
سفره شام را یزید انداخت
حرمله تا کباب را میساخت
تیر در گردشی جنون آمیز
غصه بی حساب را میساخت
دست و پا میزد و نفس میبرد
شرم چشمان باب را می ساخت
#محمد_علی_بقایی ✍
سه شنبه ۸ فروردین ۱۴۰۲
.
.
#امام_زمان
یا اباصالح المهدی!
کسی که هست در دعا، غلام باوفای تو
رَهی به رُوش باز میکند به تو دعای تو
کسی که خالصانه میکند دعای بر فرج
روان تر از بقیّه می شود دلش سرای تو
کسی که با دعای بر ظهور، خو گرفته است
مطيع تر بُوَد دلش به امر و نهی های تو
کسی که با زیاد کردنِ دعا جلیس شد
به عالَمی نمی دهد شمیمی از هوای تو
برای با تو بودنش به هر دری زند کسی...
که نیست صادقانه پیرُوی کسی به جای تو
کسی که عاشقانه منتظر به راه مانده است
به نور فطرتش شود مُرید و مبتلای تو
تو عِلم هستی و عَلَم، تویی محبّت و کَرَم
گدات گام می نهد یقین به جای پای تو
عمل، نشاندهنده ی صداقت است در دعا
اثر نمی کند دعای بی عمل، برای تو
بیار دینِ تازه را که منحرف شدیم ما...
از آن چه بود مکتبِ حقیقیِ نیای تو
کسی که هست منتظر برای دینِ تازه ات
تعصّبی نداشته به فهم ِ ماسوای تو
خوشا به حال آنکسی که با دعای بر فرج
ز جانبش درآمده ز غربت، اِبتلای تو
دعای بر ظهور هست جزئی از ظهور، پس...
کنار توست هر که دارد از دلش، نوای تو
#محمد_علی_نوری ✍
دوشنبه ۷ فروردین ۱۴۰۲
.
.
#مناجات_با_خدا
#دیر_راهب
سجده کردم بر خدایی که زمینگیرم نکرد
با همه فقری که دارم خوار و تحقیرم نکرد
حرص دنیا را زدم که حال و روزم این شده
مال و اموالی که دارم آخرش سیرم نکرد
گریه کردم صبح که شب تا سحر گریه کنم
هیچ غسلی مثل اشکم پاک و تطهیرم نکرد
من اگر که نیمه شب در زنم، شرمنده ام...
از کریمی که نظر بر جرم و تقصیرم نکرد
بسته بود عصیان دو پایم را که من دیر آمدم
رحمت او شاملم شد باز زنجیرم نکرد
مثل من با آبروی هرکسی بازی نکرد
باطنم را دید اما زود تفسیرم نکرد
از مجازاتم گذشت و سیئاتم را خرید
از دروغم رد شد و هر بار تعزیرم نکرد
یا امین الله فی ارضه، امان از حُبّ نفس!
عشق حیدر را ببین، پابند تزویرم نکرد
با همه بی آبرویی سربلندم با حسین
او ته گودال خود بُرد و سرازیرم نکرد
سر در آورده سحرگاه از کلیسا و تنور
سالها داغی بجز این روضه ها پیرم نکرد
دید که راهب گلاب گریه را آورده گفت...
خوب شد این نامسلمان باز تکفیرم نکرد
گفت راهب؛ پیش زهرا، خواهر من را زدند
چارهء این زخم من را زخم شمشیرم نکرد
صورت من بین آتش سوخته، دستش نزن
تار دیده دخترم، دقت به تغییرم نکرد
#رضا_دین_پرور ✍
.
.
#حضرت_خدیجه
واژه ها در محضر مادر شد این گونه وزین
مریم و اسیه در ملک خدیجه خوشه چین
عاشقانه شعر میگویم برای مادرم
آن که زیر پای او افتاده جنات برین
جز صفای عشق و نور حق از این دنیا نخواست
تا ابد مدیون زحمت های این زن مانده دین
اولین و آخرین کفو رسول الله بود
معدن رحمت برای رحمت للعالمین
آنکه میگوید نبی اِنّی رُزِقتُ حُبَّها
از غبار مقدمش برداشت رزقش را زمین
هم نشین و هم نفس با اشرف پیغمبران
دامنش هم میشود این گونه زهرا آفرین
نسل نور آمد پدید از دامن طاهاییش
هیچکس جز او نخواهد بود ام المومنین
#شهادت_حضرت_خدیجه
#ام_المومنین
#نرگس_غریبی✍
.
.
#مناجات_با_خدا
به نام خدا
آمدم غرقِ خطا رَبَّنا یا رَبَّنا
سَیّدی اِغْفِرْ لَنا رَبَّنا یا رَبَّنا
من که یا ربّ آمدم در دل شب آمدم
آمدم با صد رَجا رَبَّنا یا رَبَّنا
این تویی معبود من شاهد و مشهود من
مهربان من خدا رَبَّنا یا رَبَّنا
من که بشکسته پرم از همه مُجرم ترم
حال می خوانم تو را رَبَّنا یا رَبّنا
ای تو سَتّارُالْعُیُوب ای تو غَفّارُالذُّنُوب
ای همه لطف و عطا رَبَّنا یا ربَّنا
یا مُحِبُّ الصّابِرین یا مُحِبُّ الْمُحْسِنین
ای همه جود و سخا رَبَّنا یا رَبَّنا
یا حَبیبَ الْاَتْقیا ، یا اِلهَ الْاَغْنیا
یا اَنیسَ الْاَصْفیا رَبَّنا یا رَبَّنا
من غریب و بی کَسَم خسته و دلواپَسَم
دیگر افتادم ز پا رَبَّنا یا رَبّنا
سویت آوردم پناه بگذر از این روسیاه
این من و این اِلْتِجا رَبَّنا یا رَبَّنا
بنده ی بُحرانی ات کرده نافرمانی ات
دارد او شور و نوا رَبَّنا یا رَبَّنا
بنده را مولا تویی خالق والا تویی
گویمت حمد و ثنا ربَّنا یا رَبَّنا
با همه گمراهی ام ، در عمل کوتاهی ام
رفته دل در کربلا رَبَّنا یا رَبَّنا
این من و این چشمِ تر شعله دارم در جگر
بر شهید نینوا رَبَّنا یا رَبَّنا
می رود جانم ز تن بر شهید بی کفن
بر شهید سر جدا رَبَّنا یا رَبَّنا
یا مَتین و یا مُبین ، یا اَمین و یا مُعین
«یاسر» آمد چون گدا رَبَّنا یا رَبّنا
**
حاج محمود تاری «یاسر»✍
.
.
#امام_حسین علیه_السلام
وقتی دلم هوای خرابات می کند
آهسته با حسین مناجات می کند
عکس حرم ، مقابل چشمم میاید و
زیبایی ِ ضریح، مرا مات می کند
از بس کریم بوده و حلال مشکلات
هر کس غلام اوست مباهات می کند
گفتند: نوکری که برایش نفس زده
با مادرش به حشر ملاقات می کند
اشکم که حلقه می زند آرام می چکد
یاد از صدای عمه ی سادات می کند
....
وقتی که دید از همه خورده لگد، حسین
در جای جای کرب و بلا ناله زد، حسین
#مهدی_باقر_نژاد✍
.
..
#امام_حسین علیه_السلام
هست در چشمِ عاشقان تا اشك
روضه آغـاز می شود بـا اشك
دست انـداخت و به نام عـلی
آمـد از پشتِ پـلك بـالا اشك
نـام اربـاب آمده كـه گذاشت
بعدِ یـك سـال پـا به دنیا اشك
نـام اربـاب آمـد و نـشنـاخت
بـاز در چشمِ مـن سـرا پـا اشك
پـس بـه نـامِ حسین مـی ارزد
دو سـه تـا قطره اش به دریا اشك
بـه امـیـدِ شـفـاعتـت هـم نـه!
از شـمـا ذكـرِ روضـه، از مـا اشك
جــمـع گـردیـده آتــشِ دوزخ
تـا شد از جـمـع چشـم، منـها اشك
تا كـه از گـونـه خـورد روی زمیـن
گـشـت در روضـه اربـاً اربـاً اشـك
پـس بـه نـام لبـانِ خـشـك عـمـو
بـنـویـسـد مـشـك، بـابـا، اشـك
كــاروانــی رسـیـده اسـت از راه
كـه گـرفتـه است چـشمِ مـا را اشك
اشــك ریــزِ تـوام خـدا را شـكـر
مـن مـریـضِ تـوام خــدا را شـكـر
#مهدی_رحیمی✍
.
.
#امام_حسین علیه_السلام
به نام شغل شريف تمام نوکرها
کسی امام من است و امام نوکرها
که وقت بذل عطا، پشت درب خانه او
قيامتی شود از ازدحام نوکرها
شنیده ام که به روز حساب اين آقا
ز مرحمت بشود هم کلام نوکرها
خدا کند برسد محضر مبارک او
ز راه دور هميشه سلام نوکرها
قسم به سجده طولانی حبيب و زهير
زبانّ زد است وقار و مرام نوکرها
بدون مجلس روضه شبی نميخوابم
بدون اشک، عزايش حرام نوکرها
بهشت و هرچه در آن است مال مه رويان
فقط مجالس روضه به نام نوکرها
عطا به نوکر اين خانواده، با زهراست
که هست حاتم طائي غلام نوکرها
تمام مي کنم اين شعر را به نام خدا
به نام اشک مدام تمام نوکرها...
#رضا_باقريان✍
.