eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
6هزار دنبال‌کننده
276 عکس
204 ویدیو
44 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
پس از حسین چگونه حیات داشته باشد؟ چگونه در دل طوفان ثبات داشته باشد؟ کسی که کرببلا رو به چشم دیده و مانده گمان نمی کنم اصلا وفات داشته باشد به وقت مرگ نه ،حقش نبود زینب کبری کنار خویش دو شاخه نبات داشته باشد چه غم از اینکه کسی هم حرم نداشته باشد کسی که معجزه در کائنات داشته باشد قسم به عمه ی سادات می دهد همگی را کسی که کار مهم با ذوات داشته باشد دمشق جمع پریشان کربلا و بقیع است اگر چه فاصله با این نقاط داشته باشد وزیده پرچم ارباب رو به سوی دمشقش به خواهرش همه جا التفات داشته باشد رقیه تا که نخواهد از عمه مشک عمو را مباد سوریه رود فرات داشته باشد قسم به اشک رباب و قسم به گوش سه ساله زیارت تو دوتا احتیاط داشته باشد ...................................................................... کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
نه اینکه سوره ابوطالب است و آیه علی ست چنانکه قبل علی بوده مبتدای علی ست همین که لب به سخن باز می کند انگار هِجا هِجای نبی و صدا صدای علی ست به استناد حدیث،او‌ پدربزرگ همه است فقط به خاطر این که پدر برای علی ست به استناد به اصلاب شامخه،انگار دلیل پاکی او نیز در ازای علی ست پدر که جای خودش،جنتش شده تضمین به روز حشر هر آنکس که آشنای علی ست بریده باد زبانش کسی که مُشرک گفت؛ به آنکه حد پرستیدنش خدای علی ست رضایت پسرش در رضایت پدر است رضای حضرت حق هم که در رضای علی ست چنانکه بردن نامش گره گشای همه ست دعا به حق پدر هم گره گشای علی ست شب مَبیت به بستر،غدیر بر منبر علی به جای نبی و نبی به جای علی ست نگو بهشت که عرش است زیر نعلینش به روی دوش نبی چون که رد پای علی ست .......................... کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
باران ز دل ابر منظم که می افتد تسبیح الهی ست دمادم که می افتد یک قطره علی گوید و یک قطره محمد باران به تن باغچه نم نم که می افتد چون برگ درختی ست به پاییز دل من در زیر قدم های تو کم کم که می افتد در رتبه نشد چون عرق گریه کنانت از دیده ی گل قطره ی شبنم که می افتد خشنودی حق است به صوت صلواتت وقتی که جلی باشد و درهم که می افتد وقتی که تو گفتی همه جا،ذکر علی را؛ می گوید و پا می شود آدم که می افتد تنظیم شود با صلواتی و به ذکرت؛ بالا برود یکسره قندم که می افتد ............................. کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
باران ز دل ابر منظم که می افتد تسبیح الهی ست دمادم که می افتد یک قطره علی گوید و یک قطره محمد باران به تن باغچه نم نم که می افتد چون برگ درختی ست به پاییز دل من در زیر قدم های تو کم کم که می افتد در رتبه نشد چون عرق گریه کنانت از دیده ی گل قطره ی شبنم که می افتد خشنودی حق است به صوت صلواتت وقتی که جلی باشد و درهم که می افتد وقتی که تو گفتی همه جا،ذکر علی را؛ می گوید و پا می شود آدم که می افتد تنظیم شود با صلواتی و به ذکرت؛ بالا برود یکسره قندم که می افتد ............................. کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. چنین که ماه به این طفل واکنش دارد برای جاذبه هم چهره اش کشش دارد کمان ابرویش آرش، دو چشم،لیل عرب که خون شیعه و خون هخامنش دارد تمام ادعیه اش راهکار زندگی است که از «صحیفه»ی خود قصد پرورش دارد به طرز خمس عَشَر نیز یادمان داده که خواستن ز خداوند هم رَوَش دارد خدای بعد تو آن قدر شد به ما نزدیک که جای نبض،رگ گردنم تپش دارد به غیر اینکه امامی،چنان شدی سجاد: که در قضا و قَدَر حرف تو برش دارد شروع نهضت ادعیه بعد کرب و بلاست ریاضی است جهان: بعد پنج،شش دارد و متصل به سجود است این قیام آن قدر؛ که در تمامی ذرات گسترش دارد شاعر: ........................................... کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
تا که ذهنم از مدینه مشهدی دیگر بسازد بهتر است این شهر را از هرکجا بهتر بسازد مثل فتح مکه درتغییر این بارِ مدینه طرح را احمد بیارد٬ شهر را حیدر بسازد ازحسن دارالکَرَم٬ محراب رابا نام سجاد بین صحن باقر و صادق دوتا منبر بسازد احتمالا بین صحن فاطمه باگریه٬ حیدر جای سقّاخانه حوضی بهتر از کوثر بسازد احتمالا از پر جبریل باشد سنگفرشش کفشداری حرم را هم فقط قنبر بسازد حضرت عباس هم مثل ضریح خویش ای کاش بارگاهی هم برای حضرت مادر بسازد باید ازخرمای نخلستان میثم«سازگاری» هی تناول کرده واز مزّه اش دفتر بسازد چون حسینیه بناگردد دراینجا باید این خاک بعد از این با روضه ی سخت علی اکبر بسازد چارتا گنبد، رواق وصحن ها، با این مضامین یک نفر باید«مدینه شهر پیغمبر»بسازد روضه شداین شعر وقتی در ورودی نخستش ازهمان کوچه علی با نام زهرا در بسازد کاشکی این مرتبه در سمت کوچه بازگردد کاش حیدر میخ را با ضربه ای بی سر بسازد ........................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. روزی اینجا بهار داشته است چار سنگ مزار داشته است به حریمش پناه می برده هرکه با هر که کار داشته است مثل مشهد در اين حرم زائر از خودش اختیار داشته است شانه ي بی قرارِ لرزان و گونه ی آبدار داشته است اشک با پلک، رو به روی ضریح آشکارا قرار داشته است روزگاری به خادمیِ بقیع جبرئیل افتخار داشته است روی زوار باز بوده حرم ساعت دو سه چار داشته است شاخه هایش به سنگ محکوم است هر درختی که بار داشته است گیرم اینجا خراب هم باشد دائما آفتاب هم باشد دل مهم است بین ما با قبر گیرم اصلاً طناب هم باشد گاه مثل بقیع میبایست در زیارت شتاب هم باشد این خودش باب رحمت است اگر زدن شیعه باب هم باشد پیرهن خود ضریح خواهد شد زیر آن گر کتاب هم باشد چون که اُمّ البنین در این خاک است باید اینجا رباب هم باشد باید اینجا شبیه کرب و بلا ناله ی آب آب هم باشد باید اینجا حرم درست کنند چار تا مثل هم درست کنند با امام حسن سزاوار است چند باب الکرم درست کنند با طلا دور مرقد سجاد بیتی از محتشم درست کنند به تولای باقر و صادق صحن دارالقلم درست کنند نزد ام البنین نمادی از مشک و دست و علم درست کنند "دودمه" نه در این مکان باید شاعران "چاردم" درست کنند با کریمان "کریم خانی"ها قطعه ی "آمدم" درست کنند دورِ گنبد چهار گلدسته ولی از داغ خم درست کنند کاش هر چیز را نمی سازند کوچه را دست کم درست کنند کوچه را در ادامه ی طرحِ از حرم تا حرم درست کنند .................................................................. کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
از شام تا هشام فقط ناامید شد پیش رقیه آخر سر روسپید شد از سَم گذشته بود، دلیل شهادتش این بود که مصائب زینب شدید شد جا داشت بود عمهْ رقیه کنار او این درد هم به علت زهرش مزید شد روضه شنیدنی ست ولی پشت خیمه او دیده که گوشواره کجا ناپدید شد پا می کشید و حجره چو گودال سرخ گشت ازبسکه محو روضه ی «او می کشید» شد پس می بُرید از بدنش درخیال خود تا اینکه ظهر نوبت«او می بُرید» شد او می بُرید و»قصه به جایی رسید که سوم امام کرب وبلا هم شهید شد .............................................................. کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
در شب میلاد تو دارایی ام گشته اینکه مثل تو زهرایی ام از گدایی های پیش اهل بیت افتخارم اینکه سامرّایی ام در گداییِ من و اسم شماست علتی دارد اگر آقایی ام در حرم دیدم شده خیلی شلوغ پیش تنهایی تو تنهایی ام قسمتم کن بازهم کاری کنم دارد از کف می رود کارایی ام بسکه گرم از لحظه ی وصل توام سرد خواهد شد کنارت چایی ام قسمت عالم دو تا شش گوشه شد من در این تکرار، پایینْ پایی ام با تمام خویش سویت آمدم چون فروش عید استثنایی ام سیرتی درشأن درگاهت نشد چون گرفتم صورت از دارایی ام
به روی بال ملائک سوار می آید برای آمدنِ آن سوار،می آید بگو به لب که برای گرفتن حاجت چقدر یا حسن امشب به کار می آید به غیر اینکه به اذکار یار مجبوریم چه کاری از من و از اختیار می آید چقدر روی تو بر آسمان سامرّا شبیه ماه به شب های تار می آید خیال وصل تو تنها برای سامرّاست که با مدینه سر تو کنار می آید برای خاطر فرزند خویش می آیی شبیه شیر که شب از شکار می آید بگو به منتظران پِلک را غلاف کنند یگانه مُنتَظِرِ انتظار می آید مِیِ تو چیست که نوشید هرکه از صحنت خُمار می رود از تو خُمار می آید شبیه دور حرم در زیارت ارباب به زائران تو پس کِی فشار می آید؟؟ حسین آمده یک بار،چیست غیر کَرَم دلیل این که حسن هم دوبار می آید حسن شدی که بگوید به تو امام حسن حسن شدن به تو با افتخار می آید ۲ حسن شدی که کریمان فقط دوتا باشند دوتا کریم در عالم برای ما باشند حسن شدی که اگر از بقیع برگشتند کبوتران همه راهی سامرا باشند دلیل خوشه ی انگور عسکری این است که تاک ها ننشینند روی پا باشند حسن شدی که میان مُضیف چشمانت تمام شهر به عشق شما گدا باشند حسن شدی که به هنگام بردن نامت بقیع آمده ها یاد مجتبی باشند حسن شدی که شبیه بقیع اینجا هم همیشه گنبد و گلدسته سر جدا باشند حسن شدی که شبیه بقیع ،خُدامت؛ به دور قبر تو ذراتِ در هوا باشند حسن شدی که غریبی غریب تر باشد که زائران تو در بین کوچه ها باشند حسن شدی که غریبی به اوج خود برسد که خادمان تو در شهر کربلا باشند
.. علیه_السلام هست در چشمِ عاشقان تا اشك روضه آغـاز می شود بـا اشك دست انـداخت و به نام عـلی آمـد از پشتِ پـلك بـالا اشك نـام اربـاب آمده كـه گذاشت بعدِ یـك سـال پـا به دنیا اشك نـام اربـاب آمـد و نـشنـاخت بـاز در چشمِ مـن سـرا پـا اشك پـس بـه نـامِ حسین مـی ارزد دو سـه تـا قطره اش به دریا اشك بـه امـیـدِ شـفـاعتـت هـم نـه! از شـمـا ذكـرِ روضـه، از مـا اشك جــمـع گـردیـده آتــشِ دوزخ تـا شد از جـمـع چشـم، منـها اشك تا كـه از گـونـه خـورد روی زمیـن گـشـت در روضـه اربـاً اربـاً اشـك پـس بـه نـام لبـانِ خـشـك عـمـو بـنـویـسـد مـشـك، بـابـا، اشـك كــاروانــی رسـیـده اسـت از راه كـه گـرفتـه است چـشمِ مـا را اشك اشــك ریــزِ تـوام خـدا را شـكـر مـن مـریـضِ تـوام خــدا را شـكـر   ✍ .
. . از دل بی‌تاب قم بعد از تو غم بیرون نرفت از تنت تا بعد هفده روز، سَم بیرون نرفت خانه‌ی موسی بدون طور، کوه نور شد نور در واقع ز بیت‌النور هم بیرون نرفت بعد شادی -آن رفیق نیمه راه- از سینه‌ام؛ هرچه گفتم غم برو، غم از دلم بیرون نرفت از همان روزی که با ذکر تو دم در سینه رفت چونکه یا معصومه گفتم بازدم بیرون نرفت چون دلم راهی مشهد گشت بر گرد ضریح هم از این مجموعه بیرون رفت هم بیرون نرفت درحقیقت این خودش اوج کریمه بودن است مجرم از صحن تو حتی متهم بیرون نرفت ای دل اندر صحن‌هایش از پریشانی منال مُحْرِم از حد حریمش یک قدم بیرون نرفت دست پُر گرچه نیامد هیچ‌کس اینجا ولی دست خالی هم کسی از این حرم بیرون نرفت از حرم که هیچ، حتی شک ندارم زائرت؛ دست خالی از خیابان اِرَم بیرون نرفت ✍ .