.
#غربت_حسنی
الا ای آنکه می سوزی ز داغم
بگیر از شهر بی مهری سراغم
اگر خواهی ببینی غربتم را
بیا بنگر به قبر بی چراغم
#علیرضا_توانا✍
.
.
#امام_زمان
چقدر دغدغه داری وصال سر برسد؟!
دوباره یار سفر کرده از سفر برسد
چقدر دغدغه داری که روسفید شوی؟!
به حد وسع برای فرج مفید شوی
چقدر بهر دفاعش قلم به دست شدی؟!
چه روزها که فقط منفعت پرست شدی
چقدر از غمش افتاده ای به کم خوابی؟!
زمان پیری ات آمد هنوز هم خوابی
چقدر محضر او دیده ی تر آوردی؟!
ادای منتظران را فقط دراوردی
بیا به کار بیاییم انحطاط بس است
عمل کنیم، که بازی با لغات بس است
بیا که مونس شبهای خلوتش باشیم
به جای ننگ شدن باز زینتش باشیم
بیا که تا نفسی هست دم ز او بزنیم
به جای مردم دنیا به یار رو بزنیم
بیا که جز درش از هر دری جدا باشیم
کنار او همه راهی کربلا باشیم
خدا کند که بسوزیم و آه.. گریه کنیم
بخواند او همه تا قتلگاه گریه کنیم
بخواند از بدنی که به بوریا مانده
که داغ او به دل اهل روستا مانده
#شعر_مناجات_امام_زمان
#دهه_آخر_صفر
#سید_پوریا_هاشمی ✍
.
.
#آخرین_جمعه_ماه_صفر_است
آخرین جمعه ی ماه صفر است
شیعه از صاحب خود بی خبر است
اشک در چشم همه حلقه زده
سالها شیعه نگاهش به در است
کی خبر می رسد از عرش خدا
آخرین جمعه ی هجر پدر است
چه کسی ضجّه زند وقت دعا
در بیابان پدرم دربه در است
ساکن کوه و بیابان شده او
چون که جانش همه دم در خطر است
او طرید است و شرید است و فرید
در همه عمر ِخودش خون جگر است
مانده او منتظر روز ظهور
روضه خوان در همه شام وسحر است
تا به کی صبح و مساء هستی ما
وسط روضه ی خود محتضر است
یک به یک منتظرین کم شده اند
آتش فتنه چنین شعله ور است
ای خدا رحم به حالم بنما
ماندنم بین سپاهش، هنر است
ای خدا رفته قرار از دل ما
چاره ی ما فرج منتَظَر است
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#امام_زمان
.
#امام_رضا
السلام علیک یا امام الرئوف
ای امام مهربانی ها فدای نام تو
ای ملائک مست مست از جرعه های جام تو
با نگاه مهربانت تا خدا بالا رود
هر دلی افتاده از حسن القضا در دام تو
نامداران جهان هستند از مهر شما
این کبوترهای بی نام و نشان بر بام تو
رمز اطمینان عاشق غمزه ی یار است و بس
ای همه آرامش ما از دلِ آرام تو
هر چه داریم از تو داریم ای همه لطف و کرم
می شود آیا کسی توهین کند بر نام تو ؟
هر چه گویند انبیا از مصحف فیض شماست
جبرئیل آورده از سوی خدا پیغام تو
بهجت حق عارف واصل چنین فرموده بود :
شد مسیحا زائر همواره ی ایام تو
تو رضای حقی و حق در رضای تو ولی
مردمان از تو رضا ، به به از این ایهام تو
راه قرب و وصل حق تنها تمسک بر شماست
یعنی این که قاب قوسین است زیر گام تو
واسطه ی فیض رحمانی و هم نور خدا
همچو وحی حق بوَد یک چشمه از الهام تو
زائر تو زائر وجه خدای عالم است
کعبه می بندد به قصد معرفت احرام تو
هر ملَک بالی به زیر پای تو انداخته
تا مگر گردد نصیبش از کرم اِنعام تو
می نشستی بر سر یک سفره با جمعی غلام
اهل جنت ریزه خوار سفره ی اطعام تو
دشمن خیره سرت یک عمر مانده منتظر
زَهری از اندوه را ریزد میان کام تو
از چه این گونه عبا بر سر کشیدی وای من
سبز از زهر جفا شد چهره ی گلفام تو ؟
بند بند پیکرت گردید مسموم از ستم
از چه گشته بی رمق از زهر غم اندام تو
گاه از داغ مدینه گاه از کرببلا
ناله کردی و شد آخر وصل حق فرجام تو
دشمنت می خواست قبرت پشت هارون باشد و
شد زمین سخت و ، سر افکنده عدوی خام تو
در قیامت هر گروهی با امامش می رسد
ما به دنبال تو می آییم با اعلام تو
تا به دل قصد شفاعت می کنی دیگر خدا
اهل محشر را ببخشد پیش از اقدام تو
گفته ام از عمق جان و باز گویم بارها :
ای امام مهربانی ها فدای نام تو
#محمدعلی_شهاب ✍
.
.┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
کانال اشعار حسینی ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
#امام_رضا
بیـرون نرود از آستانـت مایوس
با قلب شکستـه آنکه آمد پابوس
تو قبله ی حاجاتی و من جز حرمت
حاجت نبرم به هیچ کس، شمس شموس
#محمدجواد_منوچهری ✍
#السلامعلیکیاعلیبنموسیالرضا
.
.
#امام_رضا
#غزل_مرثیه
۸۶۳
نفسهایم ز سوز زهر کینه گشته کم مادر
به روی خاک این حجره ببین پرپر زدم مادر
میا مادر که با پهلوی بشکسته کمی سخت است
که من خود با سرشک دیده سویت آمدم مادر
خدا را شکر معصومه نمیباشد کنار من
نمیبیند دگر بر خاکها غلتیدنم مادر
به روی خاک میغلتم از این پهلو به آن پهلو
به یاد تنگی گودالم و آن قدّ خم مادر
همان قدی که از داغ علمدار حرم تا شد
خمیده شد گُلت-غم دید از بس روی غم مادر
شنیدم پیکر پاکش میان دشت قسمت شد
شنیدم که جسارت شد بر آن تن دم به دم مادر
نبود حاجت به نعل تازه جسمی که لگد خورده
برای آن بدن بس بود نعل کهنه هم مادر
#محمود_اسدی_شائق✍
#شهادت_امام_رضا
.
.
#امام_رضا
صلی الله علیکَ یا امامَ الرئوف
امام مهربانی ، مرام مهربانی
تو هستی کل عشق و ، تمام مهربانی
چو دل ها با تو هستند ، به تو پیمان ببستند
کبوترها نشستند ، به بام مهربانی
ببین با هر بهانه ، به مشتی آب و دانه
بیفتیم عاشقانه ، به دام مهربانی
دل افتاده به دامت ، فدای آن مرامت
که باشد هر کلامت ، پیام مهربانی
تویی ذکر نمازِ ، من و راز و نیازِ
دل و هم رمز و رازِ ، دوام مهربانی
گدای پر گناهت ، نشسته در پناهت
که باشد هر نگاهت ، سلام مهربانی
تویی اوج محبت ، تویی دریای رحمت
غذای حضرتی ات ، طعام مهربانی
تویی رمز دعایم ، که یادت می نمایم
به سوی تو بیایم ، به گام مهربانی
وجود پر ز دردم ، همه نذر تو کردم
به درگاه تو گردم ، غلام مهربانی
ز مهر بیکرانت ، بده بر سائلانت
همیشه بر لبانت ، کلام مهربانی
تو خود ذکر مدامی ، دهم بر تو سلامی
که تو هستی امامی ، به نام مهربانی
تو که عشق نهانی ، همیشه هر زمانی
میان قلب و جانی ، امام مهربانی
#محمدعلی_شهاب ✍
.
هدایت شده از ضامن اشک بر امام حسین ع مادرش فاطمه س است.
🌟 توجه توجه 🌟
کتابخانه مقتل شناسی در ایتا آماده استفاده عزیزان شد ✅
لطفا به آدرس زیر مراجعه بفرمایید
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/988479509Cc6a2515d23
.
#امام_زمان
تا به کی از هجر رویت دیده ها را تر کنیم؟
تا به کی آدینه ها را از فراقت سر کنیم؟
سوخت از هجران تو جان تمام عاشقان
تا به کی جان را برایت غرقه در آذر کنیم؟
ای دل آشفتگان آشفته ی هجران تو
تا به کی باید دل آشفته را مضطر کنیم؟
باغ وبستان هم زهجرانت بسی پژمرده است
لاله ی دل را از این پژمردگی پرپر کنیم
پشت در خیل گدا بنشسته، در را باز کن
تا به کی چشمان تر را پای بند در کنیم؟
سو نمانده دیده را از بسکه گریانت شدیم
پرده بگشا، تا که دیدار رخ انور کنیم
ای عزیز فاطمه، بازآ که با سوز دلت
دیده ها را خونجگر از روضه مادر کنیم
کی شود تا پا به پای گریه های هر شبت
خویش را گریان داغ کشته بی سر کنیم؟
.
#اسلام_مولایی ✍
.
.
#امام_زمان
قسمت نشد تو را به نگاهی ببینمت
در بین اشک و ناله و آهی ببینمت
قسمت نشد،اگرچه گنهکاروعاصیم
روی تو را به روی سیاهی ببینمت
همراه تو نبودم و بودم عذاب تو
ایکاش پا دهد، سر راهی ببینمت
آقا اجازه ام بده، لطفی به من نما
تا با دو چشم غمزده گاهی ببینمت
جانم فدای غربت وتنهایی ات شود
ای بیکس و غریب، الهی ببینمت
جان میدهم،اگرکه نصیبم شودشبی
روی تو را به وقت گناهی ببینمت
من آرزوی دیدن روی تو را کنم
ترسم همین بود که نخواهی ببینمت
ازشرم روی تو چه کنم؟ گرز راه مهر
لطفی به من کنی و بخواهی ببینمت
.
#اسلام_مولایی ✍
.
.
#امام_زمان
منم خار گلستان و توئی گلزار روح افزا
منم شمع شبستان و توئی ماه جهان آرا
منم گم کرده راه و غرق در گمراهی و ذلت
توئی حسن خدادادی تویی پیداتر از پیدا
کجا جویم تو را،از که بجویم یک نشان از تو
به هر جایی گذر داری به هر منزل تو ره پیما
تو اقیانوس لطفی و نظر بر قطره ها داری
منم آن قطره ی ناچیز، لطفی کن تو ای دریا
به هر کویی به دنبالت شدم مجنون صفت راهی
نشد حتی ببینم رد پایی از تو ای لیلا
نهال آرزوهایم چه خشک است و چه افسرده
صفایی بر من ارزانی کن ای نخل بلند بالا
به لبها جان رسید آخر از این هجران طولانی
بیا کوتاه کن راه دراز و از سفر بازآ
دگر تابی نمانده تا که خون باریم از دیده
دگر صبری نمانده در دل هر عاشق شیدا
کدام آدینه میبیند شکوه جلوه ی رویت
کدامین دیده میبیند تو را با هیبت زهرا
نجف در انتظار تو، مدینه بیقرار تو
علی ذکر قیام تو، ثناگویت بود طاها
.
#اسلام_مولایی ✍
.
.
#مدح_امیرالمؤمنین
بیا به کوی علی کوی او امان دارد
به جسم بی رمق و ناتوان،توان دارد
برای پیکر بیجان نیاز جان باشد
ببر تو نام علی بر زبان که جان دارد
به سینه ای که در او مهر مرتضی باشد
نشان لطف خداوند مستعان دارد
بیا به سفره پر نعمت علی بنشین
که از برای گدای گرسنه نان دارد
بیا به خانه حیدر غلام حیدر باش
غلام خانه او فخر بر شهان دارد
ببر به خانه او کاسه های خالی را
که پر کند ز عطایی که بیکران دارد
چه خانه ای که پر ازجلوه های ربانیست
چه خانه ای که جنان از تبش نشان دارد
بسان حیدر و آل مطهرش آیا
خدا به روی زمین و به آسمان دارد؟
علی چها که ندید و چها که نشنید او
دلش چه شعله ز بی مهری زمان دارد
هماره دیده پر از اشک و ناله اش با آه
هماره غصه بانوی قد کمان دارد
#اسلام_مولایی ✍
#ربیع_الاول
.
.
#امام_زمان
#فاطمیه
مسیر عشق دراز است و پای ما لنگ است
نفس کشیدن مان بی تو ،مایه ی ننگ است
گناه، از تو مرا دور کرده ،می دانم
ببین که فاصله ی ما هزار فرسنگ است
به هر که فکر کنی دل سپرده ام ،جز تو
بگو چه کار کنم با دلی که از سنگ است
مرا به چادر خاکیِ مادرت بپذیر
حنای من که دگر سالهاست بی رنگ است
#
شنیده ایم که مادربه بستر افتاده
شنیده ایم درِ خانه ی علی جنگ است
دلم برای سیاهیِ پرچم زهرا...
برای گریه ی از داغ مادرم تنگ است
#احسان_نرگسی✍
..┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
کانال اشعار حسینی ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
#حضرت_زهرا
بهشت هستی
----------
منم گدا منم گدا ، گدای کوی فاطمه
روز و شبم می گذرد به گفتگوی فاطمه
فتاده دل به پای او صفای دل صفای او
داده به عشق آبرو آب وضوی فاطمه
من که غمین و خسته ام دیده ز غیر بسته ام
بود دل شکسته ام به جستجوی فاطمه
دل شده پای بست او دیده بود به دست او
مستم و مست ، مست او مست سبوی فاطمه
جهان ازوست گلستان جنان ازوست گل فشان
می دهد ای جهانیان بهشت بوی فاطمه
میان کوچه ای خدا به پیش چشم مجتبی
دست سیاه شب چرا خورده به روی فاطمه
خصم که باب کین گشود آتش کینه را فزود
زد به تمام هست و بود شعله عدوی فاطمه
"یاسر" اگر کند رها مرغ دل شکسته را
بال گشاید از وفا باز به سوی فاطمه
**
حاج محمود تاری «یاسر»✍
#ربیع_الاول
.
.
#شهادت_امام_عسکری سلام الله علیه
طفل اشکی که در این دیده ی تر می لرزد
خبر آورده ز داغی ، که جگر می لرزد
رو به قبله شده خورشید و شفق می گرید
پشت افلاک ، از این هول خبر می لرزد
جسم بابای جوان در بغل کودک اوست
شعله ی شمع در آغوش سحر می لرزد
بر پسر درد یتیمی است ، مسلم وقتی
کاسه ی آب به دستان پدر می لرزد
حسن عسکری از زهر ستم می سوزد
دل زهرا ز غم مرگ پسر می لرزد
#شهادت_امام_حسن_عسکری
#امام_حسن_عسکری
#میثم_مومنی_نژاد ✍
.
.
#حضرت_زهرا
السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمُضْطَهَدَةُ الْمَقْهُورَةُ
چقدر بی هوا تو را زده اند
عده ای بی حیا تو را زده اند
زینبت دیده بر زمین خوردی
جلوی مجتبی تو را زده اند
چادرت خاکی و تنت زخمی ست
بر روی خاک ها تو را زده اند
یک زن پا به ماه بودی تو..
نانجیبان چرا تو را زده اند؟
این یکی با غلاف آن با پا..
هرکدام از جفا تو را زده اند
بازو و پهلویت شکسته شده
یاس من تا کجا تو را زده اند!؟
آخرش هم به چاه می گویم..
بی گناه و خطا، تو را زده اند
#مجتبی_دسترنج_ملتمس✍
#مرثیه_حضرت_زهرا
#حجاب فاطمی، احسن الحجاب
.
.
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
چند روزی می شود با بغض صحبت می کنی
روشنای خانه ام! کم استراحت می کنی
با همان دستی که بالا هم نمی آید دگر
روزیِ افلاک را هر صبح قسمت می کنی
هم میان کوچه ها و هم میان شعله ها
با علی جای تمام شهر بیعت می کنی
بیشتر از خود به فکر روزیِ همسایه ای
مثل بارانی و بی منت محبت می کنی
این منم از رو گرفتن های تو دق می کنم
این تویی در خانه ات احساس غربت می کنی
لاقل مرگ مرا هم از خدای خود بخواه
نیمه شب وقتی که با معبود خلوت می کنی
##
اسم این دیگر گدایی نیست وقتی سال هاست
بیشتر از حاجت سائل عنایت می کنی
روز محشر شعله ها وقتی محیا می شوند
مادرانه می رسی ما را شفاعت می کنی
#احسان_نرگسی✍
#فاطمیه
.
.
#حضرت_سکینه علیهاالسلام
فرازی از یک #مثنوی
🔹دلآرامِ حسین🔹
با کلامُ اللهِ ناطق همکلام!
ای سکینه! بر کراماتت سلام!
مشعل روشن ز مصباح الهدی
در عبادت غرق و مجذوب خدا...
برترین زنهای عصر خویشتن
یادگار ماندگار پنج تن...
در زنان هاشمی صاحب وقار
خاندان فاطمی را افتخار
آفتابی خود که عمری در حجاب
بودهای در سایهسار آفتاب...
ای فصاحت بی نوایت، بینوا
صد نوا از نای تو در نینوا...
در اسارت نقش ایفا کردهای
پا به پای عمّه غوغا کردهای
در حرم، در خیمهگه، در قتلگاه
در مسیر کوفه و شام سیاه
میدرخشد نام تو، گفتار تو
اشک تو، ایمان تو، ایثار تو...
خورده بر جان و دلت مُهر عطش
شام غربت دیدی و ظُهر عطش
از عطش گر چه ز پا افتادهای
سهم آب خود به طفلان دادهای
در مصائب پایداری کردهای
عمّه را با صبر یاری کردهای...
در وداع آخرینت با حسین
کز حرم برخاست بانگ یا حسین
اوّلین کس را که مولا یاد کرد
نام شیرین تو را فریاد کرد
ای سکینه حامی ایتام باش!
ای دلآرامِ حسین آرام باش!
قطرههای اشک بر سیما مزن
شعلههای درد بر دلها مزن...
پیشتر آ نزد بابا پیشتر
گریهها در پیش داری بیشتر...
رفت در میدان و دیگر برنگشت
برنگشت و از تن و از سر گذشت
رفت و پنهان از نظر شد منظرش
تا که دیدی بر فراز نی سرش...
طاقت از کف داده و دل باختی
خویش را بر خاک و خون انداختی...
در وداع سینهسوز خویشتن
دست بردی زیر آن خونین بدن
تا گرفتی آن تن صد چاک را
سوخت آهت خیمۀ افلاک را
زآن زیارت در فضا هنگامه شد
پارههای دل زیارتنامه شد
ماه محمل باز انجم را بخوان
«شیعَتی مَهما شَرِبتُم» را بخوان...
📝 #سیدرضا_مؤید ✍
.
.
#حضرت_محسن علیه_السلام
مثل حسن , مثل حسین , آقاست محسن
نور دو چشم حضرت زهراست محسن
در این فضیلت مثل و مانندی ندارد
اول شهیدِ غربت مولاست محسن
روز قیامت او شفیع شیعیان است
مشکل گشای عرصه ی عقباست محسن
با مادرش آمد , که بابایش بماند
مانند اصغر , حامیِ باباست محسن
اصلا به دنیا هم بیاید یا نیاید
یک سومِ ساداتِ این دنیاست محسن
هرکس که دستِ کم گرفته داغ او را
با او بگو: اصلِ عزای ماست محسن
از پشتِ در آتش به جان خیمه افتاد
پس ریشه ی اصلی عاشوراست محسن
روز قیامت اولین حکم الهی است
پایه گذار محشر کبراست محسن
#پوریا_باقری
.
.
#حضرت_سکینه سلام_الله
ای دختر باوقار ارباب
تا عرش خدا کنار ارباب
سرچشمه ایمان و نجابت
آرامش روزگار ارباب
ای جلوه فاطمه جمالت
لبخند لبت قرار ارباب
آیینه ی ذات کبریایی
زهرای تمام عیار ارباب
در چشم تو معتکف ملائک
ای باعث افتخار ارباب
سجاده ی عشق معجر تو
قدیسه ی جان نثار ارباب
ای وسعت بی حصار احساس
عطر نفست بهار ارباب
صاحب نفس نهضت قرآن
ای مظهر اقتدار ارباب
ای کودکی زینب کبرا
دختر که نه ذوالفقار ارباب
بوی تو عصاره اجابت
دروازه ی انتظار ارباب
ای باعث آرامش جنت
همسایه ی هم جوار ارباب
#محمد_حبیب_زاده ✍
#حضرت_سکینه_سلام_الله
#ربیع_الاول
.
.
#حضرت_سکینه سلام_الله
الا ای زینت شهر مدینه
گل زهرای اطهر یا سکینه
تو در بحر ولایت دُرِّ نابی
گل ارباب و فرزند ربابی
امینه آمنه هستی سکینه
حمیده فاضله هستی سکینه
گل باغ ولا نور دو عینی
عزیز مرتضی دخت حسینی
جلیل القدر و پاک و اطهری تو
به زینب عمه ات همسنگری تو
تو در علم و بلاغت مصطفایی
تو در حلم و فصاحت مرتضایی
تو تالیِّ دو عمه ، زینبینی
به ایثار و وفا همچون حسینی
چنان زهرای اطهر عصمت تو
بسان عمه زینب عِفَّتِ تو
زبانزد گشته در عالم عفافت
بود پاکی همیشه در طوافت
تو فخر شاه دشت کربلایی
به درد عالمی مشکل گشایی
بود جود و کرم شرمنده ی تو
سخاوت تا به محشر بنده ی تو
وقار تو بسان مادر توست
بود فخرت رقیه خواهر توست
تو دیدی ماجرای کربلا را
تو دیدی پر ز خون دشت بلا را
تو دیدی پیکر در خون اکبر
تو دیدی حنجر پر خون اصغر
تو پرپر دیده ای آلاله و یاس
تو دیدی بر زمین دستان عباس
تو دیدی شمر دون خنجر کشیده
سر باب غریبت را بریده
تو دیدی عمه را قامت خمیده
تو دیدی پیکر در خون طپیده
تو دیدی آتش در خیمه ها را
تو دیدی سر بروی نیزه ها را
تو دیدی کوفه و شام بلا را
سر و چوب جفا ، طشت طلا را
تو دیدی اشک و سوز و داغ و ناله
تو دیدی نیمه شب دفن سه ساله
منم مولاتنا عبد و غلامت
بود ورد زبانم ذکر نامت
سکینه جان نما بر من دعایی
که گردم بار دیگر کربلایی
#محمد_مبشری✍
#حضرت_سکینه_سلام_الله
#ربیع_الاول
.
.
#حضرت_سکینه
سکینه ام که در آن التهاب، آب شدم
کنار عمه ام از اضطراب، آب شدم
ازینکه با لب تشنه عمو رسید و گرفت
ز دستهای خودم مشک آب، آب شدم
پدر میآمد و گفتم بگو کجاست عمو؟
من از سکوت پدر در جواب، آب شدم
من از شنیدن آن حرفهای تند و بدِ
کسی که بست به دستم طناب آب شدم
ز روی نی که سر شیر خواره خورد زمین
منِ سکینه به جای رباب آب شدم
مرا ز طشت طلا دید چشمهای پدر
که از ورود به بزم شراب آب شدم
سید حجت بحرالعلومی✍
#حضرت_سکینه سلام_الله_علیها
#مصایب_کوفه_و_شام
#مجلس_یزید
.
.
پیشکش علیا مخدره #حضرت_سکینه خاتون سلام الله علیها...
باوضو سمت قبله رو کردم
نذر تو شعری آرزو کردم
هرچه روح القدس حواله کند
نظر لطف اگر سه ساله کند
از شکوهت مدام بنویسم
شعر با احترام بنویسم
گفتمت کوه باز کم گفتم
به همان شیوه ی خودم گفتم
خواندمت نور بیش از آن هستی
برتر از وصف شاعران هستی
دختر و خواهر ولی خدا
همه جا یاور ولی خدا
عصمت الله دختر معصوم
سینه ات مهبط تمام علوم
آینه زاده ای و آینه ای
اسما و رسما عین آمنه ای
در دل ما بروبیا داری
عطر و بوی حسین را داری
نوه ی فاتح حنین تویی
ان که دل برده از حسین تویی
متقن است این حدیث صد در صد
دوست دارد حسین بیش از حد
خانه ای را که تو در ان هستی
عشق بابا سکینه جان هستی
دختر ماه و آفتابی تو
دست پروده ی ربابی تو
مستحق نوازش عباس
ذکر نامت نیایش عباس
به حیایت کسی ندارد شک
زینبی در قواره ای کوچک
عمه سنجاق بر سرت می زد
بوسه از روی معجرت می زد
وارث اقتدار فاطمه ای
مظهری از وقار فاطمه ای
در گلویت طنین غرنده
خطبه ات تند و تیز و برنده
خطبه ات تیغ ذوالفقارت شد
کوفه از مرد و زن دچارت شد
خطبه ات شد مفتح الابواب
مرحبا شیردختر ارباب
دیدنی بود نطق حیدری ات
جلوات علی اکبری ات
همه دیدند انقلابت را
نور جاری در حجابت را
روسری دگر نیاز نشد
گره معجر تو باز نشد
مدح ناب تو را روایت گفت
از بزرگی ات از عفافت گفت
روزگاری شدید عازم حج
خبر امد که در مراسم حج
گرم تکبیر غرق در صلوات
موقع رمی تک تک جمرات
ریگ از دست خسته ات افتاد
کی به مکروه نفس تو تن داد ؟
نفس پاک تو کی بهانه گرفت ؟
خاتمت کفر را نشانه گرفت
همسفر بود اگرچه دور و برت
نشدی وامدار همسفرت
نشدی خم که ریگ برداری
شرم داری چه شرم بسیاری
پیش از ان که به خیمه ات برسی
حجم جسم تو را ندید کسی
شام اما نظاره ات کردند
ملاعام اشاره ات کردند
سیلی از شمر بی حیا خوردی
دم دروازه سنگ ها خوردی
"وابتلاکم بنا " ی تو روضه ست
بغض در گفته های تو روضه ست
قدری از روضه بیشتر گفتی
"کَأَنَّا أَوْلَادُ تُرْکٍ... " اگر گفتی
گره افتاده بود در مویت
زجر دزدیده بود النگویت
لحن نامحرمان عذابت داد
شمر با ناسزا جوابت داد
با دلی غرق درد و غم رفتی
بین بزم شراب هم رفتی
اب پیش رباب می خوردند
پیش چشمت شراب می خوردند
سر در بین تشت را دیدی
هر چه انجا گذشت را دیدی
بی جهت گیسویت سپید نشد
"خیزران خسته شد یزید نشد"
علیرضا خاکساری- محرم۱۴۰۲ ✍
#حضرت_سکینه سلام_الله_علیها
#مصایب_کوفه_و_شام
#اسارت
.
.
#مناجات_امام_حسین
سر نخواهم کرد خَم پیش کسی الا حسین
قلب من خورده به نام نامی مولا حسین
در رهش امروز هر کس یک قدم برداشته
خوب میداند تلافی میکند فردا حسین
آه از آن روزی که خلوت میشود دور مزار
بعد میبینی که مانده پیش تو تنها حسین
بندگان شیخ و شاه و مال و دنیا نیستیم
از همه عالم کفایت میکند ما را حسین
شک ندارم نوکران را از صف یوم الحساب
میکشد بیرون ملک، میگوید: این ها با حسین
ابر و باد و ماه و خورشید و فلک در مشت اوست
لحظهای ابرو بیاندازد اگر بالا حسین
کولهباری از گناه آوردهام، چون گفتهاند
با دو قطره اشک، پاکش میکند یکجا حسین
رمز و راز کاف و ها و یا و عین و صاد، اوست
کَلْمَةُ الحسنی حسین و عُروةُ الوثقی حسین
بس که بخشیدهست میترسم میان قتلگاه
شمر را بخشیده باشد روز عاشورا حسین
مادرم میگفت اگر شوق حرم داری بگو_
بعد تسبیحات بی بی حضرت زهرا، حسین
هر که دلتنگ است بسم الله، هموار است راه
خرج چندانی ندارد کربلا، یک یا حسین !
#امام_حسین
✍ #سعید_پاشازاده
.
.
#شهادت_امام_عسکری
#امام_عسکری_علیهالسلام_شهادت
سـامـرا در دل خـود داغ فـراوان دارد
هر شـبـش منظـره شـام غـریـبان دارد
با خودش مـاتم آن خانه و زنـدان دارد
یک طرف خاطـره گـنـبد ویـران دارد
سامـرا شهـر عجـیـبی ست خـدا میداند
سـامـرا مهـد غـریـبیست خـدا میدانـد
تو کریمی و به پیش تو جهان مفلس بود
شد طلا از نفست هر که ز جنس مس بود
حـج تو دیـدن رخـسار گـل نرگـس بود
پرورش یافتهات ماه دو صد مجلس بود
قسمت این بود جهان تار و مه آلود شود
بعـد تو منـتـظـر مـهـدی مـوعـود شـود
عاشقی جلوۀ خود را ز تب و تاب تو یافت
سامرا رونق از آن خانه و سرداب تو یافت
خویش را جلوه گر آن گهر ناب تو یافت
اربعین شور دگر از سخن ناب تو یافت
سـومـیـن ابـن رضـای حــرم ســاداتـی
تـشنه کـامـان مـصیبت زده را میـقـاتی
قصه آنجاست که این دهر می ناب نداشت
از شب تیره این شهر که مهتاب نداشت
کوه هم حجم غریبی تو را تاب نداشت
قصه میرفت به آنجا که حرم آب نداشت
روضه میخواند و گریزی به لب عطشان داشت
میشد آغاز ولی عمر کمش پایان داشت
#رضا_محمدی✍
.
.
#شهادت_امام_عسکری
وقتی امام عصر ما امشب عزادار است
برپایی این روضهها واجبترین کار است
پیـراهـن و شال عـزا مـولا به تن دارد
امشب تـمام عـرش با آقا عـزادار است
بیجرم و تقصیری به زندان شد امامِ ما
یوسف به زندانی شدن آیا سزاوار است؟
زندان برای عاشقان خلوتگه خوبی است
هر روز روزه؛ هر شبش دیدارِ دلدار است
ای کاش قدری معتصم شرم و حیا میکرد
اصلا که گفته او ز آقا دست بردار است؟
با زهرِ کاری، عاقبت زهر خودش را ریخت
این روضۀ زهر و جگر الحق که دشوار است
از ترسِ رسواییِ خود از این جنایتها
در هر کجا پشت سرش گفتند: بیمار است
مردی که هر شب تا سحر غرق عبادت بود
این چند روزه تا سحر از درد، بیدار است
رنگش دگرگون میشود هر بار از دردش
پهلو به پهلو میکند، هرچند ناچار است
در این دم آخر شنیدم کعبه هم میگفت:
بیچاره من که قسمتم هجرانِ از یار است
در سامـرا بـوی مـدیـنه میرسد انگـار
آقا به یاد محسن و خونِ به دیوار است
در بسترش هر شب سؤال از مادرش میکرد
مادر چرا پس بسترت اینقدر گلدار است؟
در جست و جوی علت آن سینۀ مجروح
حالا شده خیره به در، در فکر مسمار است
میخواست تا یک جرعۀ آبی بنوشد که
افتاد از دستش قَدح، از بس که تبدار است
این جا پسر سیراب کرد آخر امامش را
در کربلا شرمندگی سهم علـمدار است
سر منشأ هر روضهای از روضۀ زهراست
گرچه مصیبت در دل تاریخ بسیار است
#محمدجواد_شیرازی✍
#امام_زمان
#امام_عسکری
.
.
#امام_زمان
یا مصاحب الزمان...
بگو که می گذرد جمعه های تکراری
بگو چه چاره کنم از نوای تکراری؟
دوباره نغمه ی" عجل فرج" به لب دارم
دوباره زمزمه ام شد دعای تکراری
نشسته ام سرِ کوچه که بنْگَرَم رویت
ببین چه خسته ام از رد پای تکراری..
مریض روی تو هستم، شفا بده من را
بپیچ نسخه ی من با دوای تکراری
هوای خطه ما بی تو تار و آلوده ست
نفس بده به دَمَم در هوای تکراری
اذان مأذنه صوت تورا طلب دارد..
..دگر زده شده ام از صدای تکراری
نه سفره بوی تو دارد ،نه بَرْکَت و رزقی
نخورده سیر شدم از غذای تکراری
بیا و هفته ی مارا به جمعه مژده بده..
بگو که می گذرد جمعه های تکراری
#مجتبی_دسترنج_ملتمس✍
#مناجات_امام_زمان
.
.
#امام_زمان
یا مصاحب الزمان...
بگو که می گذرد جمعه های تکراری
بگو چه چاره کنم از نوای تکراری؟
دوباره نغمه ی" عجل فرج" به لب دارم
دوباره زمزمه ام شد دعای تکراری
نشسته ام سرِ کوچه که بنْگَرَم رویت
ببین چه خسته ام از رد پای تکراری..
مریض روی تو هستم، شفا بده من را
بپیچ نسخه ی من با دوای تکراری
هوای خطه ما بی تو تار و آلوده ست
نفس بده به دَمَم در هوای تکراری
اذان مأذنه صوت تورا طلب دارد..
..دگر زده شده ام از صدای تکراری
نه سفره بوی تو دارد ،نه بَرْکَت و رزقی
نخورده سیر شدم از غذای تکراری
بیا و هفته ی مارا به جمعه مژده بده..
بگو که می گذرد جمعه های تکراری
#مجتبی_دسترنج_ملتمس✍
#مناجات_امام_زمان
.
.
#امام_حسن_عسکری
سلام ای نور، ای محصور، ای دور از رهاییها
غریببنغریبِ وادی ناآشناییها
تویی که مرزهای نقشهها را خطّ بُطلانی
سلام ای هستیِ اَعراب، فخر آریاییها
سلامِ دورِ ما جان داد در راه علیکِ تو
کمی نزدیک کن ما را شبیه سامراییها
کمی هم کاسههای چشممان را پر کن از دیدار
که با دینار کاری نیست ما را در گداییها
طوافِ کعبه دور قبلهاش قسمت نشد آخر
به حقّ عاشق و معشوق ظلم است این جداییها
زمان ای کاش برمیگشت ما را با خودش میبرد
که شاید پیشمرگت میشدند از ما فداییها
حسن یعنی فقط زخم از نمکنشناسها خوردن
گره خوردن به غم در پاسخ مشکلگشاییها
سکوت خستهات یک حنجره فریاد میخواهد
صدایت زخم خورد از خنجر بیهمصداییها
تو را غربت، تو را زندان، تو را دیوارها کشتند
برای زهر گفتی از جفا، از بیوفاییها
به دستت کاسهی آب و به چشمت کاسهی اشک است
لبت سیراب شد با روضههای کربلاییها
#رضا_قاسمی ✍
#امام_عسکری
#شهادت_امام_عسکری
.
.
#امام_حسن_عسکری
باید که دنیا فصل در فصلش خزان باشد
وقتی که با تو اینچنین نامهربان باشد
ای کاش که من نیز امشب زائرت بودم
جایی که فرزندت در آنجا روضه خوان باشد
دريايي از درد و غريبي موج خواهد زد
پای حسن هرگاه جایی درمیان باشد
وقتی حسن باشی دگر جای تعجب نیست
سقف مزارت هم زمانی آسمان باشد
وقتی حسن باشی دگر جای تعجب نیست
وضعت میان خانه چون زندانیان باشد
وقتی حسن باشی دگر جای تعجب نیست
خونِ دلت از کنج لبهایت روان باشد
آری حسن بودی ولی هرگز ندیدی که
گلبرگ روی مادرت چون ارغوان باشد
سخت است تشنه باشی و لبهای لرزانت
حتی برای آب خوردن ناتوان باشد
* *
هنگام برخورد لبت با کاسهی آب است
وقتِ گریز روضههای خیزران باشد
#محمدعلی_بیابانی ✍
#امام_عسکری
#شهادت_امام_عسکری
.