eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
6هزار دنبال‌کننده
282 عکس
205 ویدیو
44 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
. سلام ای سرزمین استقامت زمین جان گرفته با شهادت سلام ای سربلند دست بسته پرستوی نجیب پر شکسته سلام ای زخم کهنه، ای فلسطین سلام ای قبله ی حق نخستین تو با طوفانِ الاقصی چه کردی؟ نشان دادی که شیر این نبردی اگرچه سینه ات زخم از فشنگ است ولیکن شیر زخمی هم قشنگ است شبیه روضه های کربلایی غم انگیزی، غیوری، با صفایی تو را لب تشنه در آتش نشاندند غریبانه به خاک و خون کشاندند همه پروانه ها را سر بریدند گلوی شیرخواران را دریدند سلام ما به طفلان شهیدت به چشمان پر از شور و امیدت بخوان آیات فتح و مومنون را بخوان انا الیه راجعون را مبادا لحظه ای دلسرد باشی اسیر دشمن نامرد باشی بپا خیز ای برادر، وقت جنگ است که عرصه بر وجود دیو، تنگ است ببین لش مرده ی دشت طبس را بگیر از مشرکین، راه نفس را رها کن سازش و راه عبث را بزن بشکن در و سقف قفس را بپا خیزید هنگام تقاص است جواب غاصبان مشت حماس است اگر چه سینه ای پر آه داری خدا را شکر، حزب الله داری خروش ات ذوالفقار در قیام است که دوران بزن دررو تمام است ✍ .
. سردار دلها شهید حاج قاسم سلیمانی : فرمانده ی این میدان حضرت زهرا سلام الله علیهاست. ----------- غزّه ی مظلوم دهر بپا خاست ، نشستن چرا شاخه ی این نخل شکستن چرا غزّه در آتش بدنش سوخته باغ و نهال و چمنش سوخته قصّه ای از آتش و خون گفته اند مادر و فرزند به خون خفته اند لشکر ابلیس شده یکّه تاز نسل کُشی می کند ابلیس باز حسّ مرا داغ برانگیخته خون مسلمان به زمین ریخته کودک تنها شده ی بی پناه کُشته شد امّا به کدامین گناه این دلِ مغموم چها دیده است غزّه ی مظلوم چها دیده است کفر مجسّم شده صهیون ببین سرخ شده شاخه ی زیتون ببین آه ببین نقشه ی خصمِ پلید فاجعه در فاجعه آمد پدید گرگِ پلید است که انسان کُشَد کفرِ یهود است مسلمان کُشَد آلِ یهود است کزو صبح و شام امّتِ اسلام شود قتلِ عام منبرِ خون است بخوان ای خطیب نَصْرُمِنَ الله وَ فَتْحٌ قَریب فتح و ظفر جزوِ سپاه شماست نَصْرُمِنَ الله سِلاح شماست گیسوی طفلان همه در خون رهاست غزّه ی ویرانه ببین کربلاست آه چقدر آب و عطش دیده ایم باز درین دایره چرخیده ایم پلک میانداز و ببین در خزان خفته به خون اند همه مادران داغ به دلها سر و سامان دهد طفل در آغوش پدر جان دهد پنجه ی صهیون که چکد خون ازو زخم شده سینه ی گردون ازو ناله ازین خاک به گردون رسید روی زمین مانده هزاران شهید ای همه دل داده به فتحِ قیام صبر و شکیبایی تان مستدام شعله کشد آهِ جگر سوزتان جلوه کند نهضت پیروزتان حرمله ها تیر به کف آمدند باز پیِ ذبحِ شرف آمدند غزّه بُوَد عرصه ی خون و شرف بانگ بر آورده شرف ، لاتَخَف ای غم دل خوانده بگو یا حسین تشنه جگر مانده ، بگو یا حسین نام حسین است به دل جان دهد حضرت زهراست که فرمان دهد خون جگران را ز رهِ یاوری حضرت زهراست کند مادری آن که به قلب همه مَرهَم گذاشت آه که خود بازوی مجروح داشت وای ، خزان از غم او باغ ماست پهلوی بشکسته ی او داغ ماست دستِ ستم بابِ جسارت گشود چهره ی نورانی او شد کبود این که به دل خونِ جگر آتش است خانه ی وحی است که در آتش است شعله کِشد باغ ز بادِ خزان مادر و طفل اند در آتش نهان بعد نبی فتنه چنان شد پدید بانوی بیت علوی شد شهید فاطمه افتاد ز پا ، آه آه خانه ی وحی است که شد قتلگاه ** «یاسر»✍ .
. حماسه مقاومت جهانی اسلام ---------- در فضایی از غیرت غزّه گشت توفانی گرچه رنگ خون دارد این فضای بُحرانی تا رژیم صهیون را از نَفَس بیندازیم رهبری کند ما را " سَیّد خراسانی " اِدعای اسلام و ، در سکوت و در عُزلَت وای ازین ریاکاری وای ازین مسلمانی در خروش لبنان و ، در خروش حزبُ الله شیرهای این میدان شیعه های لبنانی بنگرید با غیرت جبهه ی عراقی را حمله بُرده بر دشمن با نگاه " قاآنی " حاضران این سنگر تا رهایی قُدسیم می دهد به ما فرمان قاسم سلیمانی آخرین پیام آمد : در تله تل‌آویو است می رود کلانشهری رو کند به ویرانی گو رژیم غاصب را میزبان خون باشید می رسند موشک ها از یَمن به مهمانی غاصب فلسطین را مَحو می کند اسلام می رود فنا گردد این رژیم شیطانی «یاسر» از غم گلها دیده روبروی خود دیده های دریایی ، سینه های توفانی ** «یاسر» ١١ آبان ١۴٠٢ .
. می‌رود غم، فارغ از رنج و تعب خواهیم شد می‌رسد نصرت، ز شادی در طرب خواهیم شد دستِ غیبی هست در عالم، که می‌بخشد امید ما به ملت‌ها، توسل را سبب خواهیم شد چون به اَلخَلقُ عِیالُ الله، داریم اعتقاد در رهِ خدمتگزاری منتخب خواهیم شد از سرِ شب تا سحرها التماسش می‌کنیم آشنا با اشکِ اهلِ نیمه‌شب خواهیم شد راهِ صدساله به لطفش، یک‌شبه طِی می‌شود عاقبت هم بر شهادت منتسب خواهیم شد کِی فقط دستِ دعا داریم در ایوان طلا در عمل ما پیرو شاه نجف خواهیم شد نام فرزندان خود را، با علی زینَت دهیم در مسیرِ بندگی، صاحب لقب خواهیم شد بر ضریحِ خاکِ پایش، بوسه‌ی ما واجب است فارغ از این بوسه‌های مستحب خواهیم شد حمزه گونه، ضربه بر خصمِ پیمبر می‌زنیم باعثِ نابودیِ هر بولهب خواهیم شد شیوه‌ی عمّار بودن، روز و شب رزمندگیست در اطاعت از ولی، بی‌تاب و تب خواهیم شد ما به هر قیمت که باشد، یارِ مظلومان شویم در مصافِ ظالمان، کوهِ غضب خواهیم شد ما مسلمان و امامُ المسلمین مولای ماست در غمِ مظلوم، با اصل و نسب خواهیم شد شیعه نه، حتی اگر دینِ مسیحی داشتیم با نفَس‌های مسیحایش، وهب خواهیم شد سیره‌ی جدِّ غریبش، دل ز عثمانی بَرَد کِی زهیرِ کوی آن، عالی نسب خواهیم شد داغ نشناسیم در یاریِ اَحباب الحسین موسمِ خرماپَزانِ غم، رُطَب خواهیم شد فاتح و پیروزِ خرمشهرها خواهیم ماند گه شلمچه، گاه تا شام و حلب خواهیم شد جاده‌ی بیت المقدس، شاهراهش کربلاست بر نمازِ مسجدُالاقصی، سبب خواهیم شد بر ابوفاضل قسم، در کارزارِ امتحان تابعِ ارباب، چون میرِ ادب خواهیم شد زیرِ آوارِ بلایا، چاره‌ای جز صبر نیست همچو زینب شاکرِ درگاهِ رب خواهیم شد گفت زینب: یارسوالله حسینت کشته شد در میانِ خاک و خون، نورِ دو عینت کشته شد یارسوالله! صلی' عَلَیکَ مَلیکُ السَّماء هذا حسینُن بِالعَراء مَسلوبُ العِمامَةِ وَالرِّداء مُقَطَّعُ الاَعضاء مَقطوعَ الرَّاسِ مِنَ القَفا وَبَناتُکَ سَبایا وَاِلیَ اللهِ المتشکی' .
. برایم کمی از فلسطین بگو از اندوه نسل نخستین بگو برای من از تلخی زندگی برای من از مرگ شیرین بگو از آن طفل و تابوت خیلی سبک‌ از این بغض و این داغ سنگین بگو از آن نوعروس پر از آرزو و جشنی که با خون شد آذین بگو تو بهتر خبر داری از ماجرا از آن مادر سخت غمگین بگو از اندوه بی حد برایم بخوان کمی از حکایات دیرین بگو برای من از آل نحس یهود برای من از آل یس بگو بخوان آیه ی یطعمون الطعام از ایتام، اسیران ،مساکین بگو جهان شد فقیر و اسیر و یتیم از آبادی و صلح و تسکین بگو برای ظهورت دعا می کنم دعا می کنم من تو آمین بگو ✍ .
. غزه نه، اصلاً تصور کن همین تهران ماست اصفهان و بهبهان و یزد و رفسنجان ماست چشم هایت را ببند و زخم ها را دوره کن فرض کن که مقصد این‌بمب ها ، ایران ماست غزه نه ، اصلاً تصور کن که بیخ گوش ما مرگ جولان می دهد، مرثیه هم مهمان است دخترت را با عروسک زیر آواری ببین آن چه می افتد میان خاک و خون ها ، جان ماست پیکر دردانه ات را در کفن ، ای وای من گفتنش هم خنجری بر سینه ی سوزان ماست حق که معلوم است و باطل هم عیان تر از عیان مرد میدان شو ، که سنگر ،سنگرِ ایمان ماست ✍ . ...┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ کانال اشعار حسینی ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. غزّه ی مظلوم و شهیدان اصحاب رسانه ---------- دوباره غزّه شد خونین کرانه ز خون پاک اصحاب رسانه چه اصحابی ، که اصحاب حسین اند شهیدان رهِ بَدر و حُنین اند همه اسطوره ی صبر و رشادت همه سر مست از جام شهادت دل از ما می ربود این آتش و خون خبرهایی که می دادند گلگون خبرهایی که دل را می زد آتش به قلبِ آب و دریا می زد آتش ز اشک و خون دلِ ما لاله دارد ز داغ لاله ها صد ناله دارد همانانی که عزّت آفریدند ز عزمِ خویش غیرت آفریدند به دشت غم اقامت کرده بودند به غزّه استقامت کرده بودند بدون بیم از خصمِ زمانه بجا ماندند اصحاب رسانه به غزّه لاله را محروم دیدند هزاران کشته ی مظلوم دیدند در آن وادی ز جور خصم کافر نه کودک در امان بود و نه مادر به یک سو مادری از خود برون شد پدر در سوی دیگر غرقِ خون شد برادر در کنار خواهرش بود بخون غلتان عزیز دیگرش بود ز باغ دیده گلها چیده بودند ز صهیونیسم آنچه دیده بودند دل ما زآتش غم ها کباب است جنایت های صهیون بی حساب است اگر صد ناله از بیداد کردیم ز اصحاب رسانه یاد کردیم همانانی که مردان نبردند وَ ترک خانه و سنگر نکردند همه در سنگر خون ایستادند که هستی جز برای حق ندادند اگر این عاشقان در خون تپیدند شهیدند و ، شهیدند و ، شهیدند نوشته روی گل همرنگ گوهر " شهیدان زنده اند اللهُ اکبر " اگر محشر همه روز حساب است برای دشمنان یَوْمُ الْعَذاب است ** حاج محمود تاری «یاسر» .
. هر کودک غزه مثل یک هم وطن است امروز ولی، غریب وگلگون کفن است می سوخت مرتب از خودش می پرسید این پیکر تکه تکه فرزند من است؟ ✍ .
. ‌ برای غزه مظلوم وقت اخبار، زیر لب گفتم کاش من، میزبان‌تان بودم مادر کودکان خود نه فقط! مادرِ کودکان‌تان بودم وقت اخبار شد...، دلم لرزید داغ‌ها قابل شنیدن نیست ما شنیدیم و این عجیب‌تر است که نمُردیم و زندگی باقی‌ست نکند عادت من و تو شود دیدنِ داغ‌های هر روزه به‌خدا ذره ذره آب شدیم آه از غزه... آه از غزه! کودکانی که رعشه‌دار شدند کودکانی که سوخت پیکرشان کودکانِ گرسنه و تشنه در پیِ قرصِ ماهِ مادرشان مادران لای لای می‌خوانند تا جهان، اندکی شود بیدار چالش تیک تاک، روشن کرد با شرف‌ را ز بی شرف این‌بار! وقت روشنگری که پیش آمد! در فضای مجازی‌اش، لال است آنکه ترسید از مخاطب‌ها و ندانست وقتِ غربال است! اینکه هر روز، روز عاشوراست اینکه هرجا، زمینِ کرب و بلاست شده مصداق آن همین غزه! پس به‌پاخیز! مقصدت پیداست شور باید به پا کند شاعر... تا زمانی که اذنِ میدان نیست! بیت‌ها موشک‌اند، ترکش و تیر موقع قتل عامِ صهیونیست تاری از عنکبوت مانده فقط تا شود تار و مار، این ظالم! دست، بالای دست بسیار است و یدالله فوق ایدیهم... .
. جهان روی لبش سبوح و یا قدوس می بیند خدا را در کلامش دائما ملموس می بیند دلش دریاست اما وای از روز غضب هایش تلاطم سینه ی آرام اقیانوس می بیند سیاهی پرده بر دنیا کشیده، فصل بی داد است جهانی دست او این روزها فانوس می بیند فلسطین غوطه ور در خون و ساکت جمع اعرابند تن آنها همیشه خرقه ی سالوس می بیند فقط چشم امید غزه حزب الله لبنان است فقط یک مرد را در جنگ اختاپوس می بیند همان مردی که می خوانند او را «سید الصادق» و صهیون از نگاهش تا سحر کابوس می بیند تمام فتنه ها از گور صهیون است و این عالم همیشه رنج از این غده ی منحوس می بیند به امید خدا دنیای آدمها جهانی را از این پس بی وجود قوم بی ناموس می بیند .
. ای وای چه می‌بینم؟ ای وای مسلمان‌ها! جاری شده جوی خون، در سطح خیابان‌ها برخیز و قیامت را، در تماشا کن افتاده زمین کودک، فکر غم بابا کن کو باغچه و کوچه؟ من خانه نمی‌بینم افتاده زمین شمع و، پروانه نمی‌بینم پرپر شده هر غنچه، در دامن گلدانش آخر چه کند مادر، با داغ عزیزانش؟ برخاسته اسرائیل، با لشگری از موشک از طفل زبان بسته، ترسیده بدون شک برخاسته با غیرت، طوفان حماس اما افتاده چنین صهیون، هر دم به هراس اما هر سنگ شهابی شد، آن‌قدر که موشک شد تصویر سلیمانی، در خاطر ما حک شد امروز دگر موشک، در دست فلسطین است بر صورت اسرائیل، این سیلی سنگین است آید ز هوا موشک، بارد به زمین سجیل فریاد زند غزه، الموت لِاسرائیل خواندیم اذا جاءَ، چشمی به فلق داریم دیگر دو قدم نصرت، تا وعده‌ی حق داریم ✍ .
. 🔹آرمان ما🔹 سلام بر دل پر خون مسجدالاقصی به مسجدی که خداوند گفت «بارَکنا» سلام ما به تو و دست‌های بسته‌شده سلام ما به تو، ای حرمت شکسته‌شده اگرچه شعله به پا کرده فتنه هر طرفی اگرچه تفرقه در هر کنار بسته صفی اگرچه کفر به نیرنگ و جنگ بسته کمر اگرچه تکفیر از پشت می‌زند خنجر نبرده‌ایم ز خاطر دمی تو را ای قدس! تویی هنوز تویی آرمان ما ای قدس! بگو به دشمنمان انتقام سنگین است و فتح آخر ما قبلۀ نخستین است بگو سپاه علی سوی خیبر آمده است بگو که دورۀ کودک‌کشی سر آمده است قسم به غیرت این کودکان سنگ به دست که نیست حاصل صهیونیان به غیر شکست دگر به محکمه‌های جهان امیدی نیست بیا به معرکه اکنون که فرصتی باقی‌ست دمی که تیغ قیام از نیام برخیزد به عزم ما همه دیوارها فرو ریزد زمانه فتنۀ شام است و ما سحرزادیم زمین اگر همه خاموش مانده، فریادیم به رغم توطئۀ نابرادران، هستیم و در کنار تو ای قدس، همچنان هستیم مباد آن‌که رفیقان نیمه‌راه شویم شب است و فتنه، مبادا که روسیاه شویم ببین که در غم تو لحظه‌ای نیاسودیم هنوز چشم به راهان صبح موعودیم نبرده‌ایم ز خاطر دمی تو را ای قدس! تویی هنوز تویی آرمان ما ای قدس! ✍ .