eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
5هزار دنبال‌کننده
279 عکس
178 ویدیو
37 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh آی دی تبادل @purbakhsh
مشاهده در ایتا
دانلود
. در ماتم سرچشمه های پاکیِ خاکی خون می چکد از زمزم افلاکیِ خاکی روی دلم حک می کنم..،حکّاکیِ خاکی : قربان آن چار آفتاب خاکیِ خاکی هفت آسمان از داغ این ها خون دل خورده خاک بقیع افلاک را در غم فرو بُرده وارد شدن در وادی طور خدا سخت است از پشت نرده دیدن آئینه ها سخت است تنهایی ارباب های با وفا سخت است گریه کنی اما بدون سر،صدا..،سخت است گریه کنانش آستینی در دهن دارند اینجا نگهبان هایشان دست بزن دارند سهم دل عاشق به جز نامهربانی نیست زوّار را قدر سلامی هم امانی نیست از گنبد و گلدسته و ایوان نشانی نیست بال کبوترها نباشد..،سایبانی نیست مانند این غم هیچ داغی را نخواهی دید جز ماه در شبها چراغی را نخواهی دید دست بلا بذر جدایی را نکارد کاش دشنه برای قلب شیعه برندارد کاش خاک بقیع اندوه بی حد را نیارد کاش از ابرهای آسمان باران نبارد کاش وقتی بباری کار ما مشکل شود باران! قبر امامان غریبم گِل شود باران تا کِی گلوی ما اسیر آهِ غم گردد ای کاش یک ذرّه از این اندوه کم گردد انگشتری مادرم نذر حرم گردد تا صحن و ایوانِ "حسن جانم" علم گردد باید غریب خویش را یاری کنم آخر باید برای مجتبی کاری کنم آخر شهر نبی آلِ عبا را زجر سختی داد بعد از پیمبر مرتضی را زجر سختی داد ناموس شاه لافتیٰ را زجر سختی داد پس‌کوچه هایش مجتبی را زجر سختی داد این بغضِ سنگین سالیانی در دلم مانده فرزند زهرا مثل مادر بی حرم مانده این خاک را آخر حسن آباد می سازیم منبر به نام باقر و سجاد می سازیم ایوان‌طلا و پنجره فولاد می سازیم صحنی شبیه صحن گوهرشاد می سازیم شب های جمعه "ناحیه" با آه میخوانیم مانند مشهد "آمدم ای شاه" میخوانیم باد موافق زلف شب را گیس خواهد کرد تصویر مرقد چشم ما را خیس خواهد کرد دارالقلم را رهبرم تاسیس خواهد کرد هر ساعتش علامه ای تدریس خواهد کرد پایان هر درسی سلام و روضه ای برپاست با نام صادق در مدینه حوزه ای برپاست بالای گنبد بال و پرها باز می ماند سجاده ی خونین‌جگرها باز می ماند راهِ حرم وقت سحرها باز می ماند زُوّار می آیند و درها باز می ماند در دست هر خادم گُلاب و جام می بینیم نقاره‌زن ها را به روی بام می بینیم باید پری از شهپرِ باب الحوائج ساخت حوضی به نام اصغرِ باب الحوائج ساخت تمثال مَشکی سردر باب‌الحوائج ساخت صحنی به نام مادر باب‌الحوائج ساخت در مضجع ام البنین ریحانه می ریزیم پائین پایش طرحِ "سقاخانه" می ریزیم روضه که می خوانی بگو هی آب،آب آنجا روضه بخوان از تشنگی بی حساب آنجا زنجیر میبینی بگو وای از طناب آنجا تا آب نوشیدی بگو وای از رباب آنجا سقّا کنار علقمه قدّش هلالی شد سهم رباب از آب،تنها مشکِ خالی شد ✍ .
. بقیع نه گنبد نه حرم نه آستانی نه خادم تا از او پرسی نشانی زیارت نامه ی این چار قبر است عزا و اشک و آه و نوحه خوانی ............ بقیع دل آیینه گریان بقیع است غم و اندوه مهمان بقیع است مدینه شمع روشن کن که هر شب شب شام غریبان بقیع است ایام ✍ .
. چشمم همين كه گشت خوش‌اقبال، گريه كرد ياد بقيع كرد و به هر حال گريه كرد همراه چار قبله‌ى حاجات اشک ریخت هم‌پاى چار كعبه‌ى آمال گريه كرد «يک‌باره چار كوه كجا بر زمين نشست؟ هفت آسمان به هشتم شوّال گريه كرد» * در كوچه، مادرى به زمين خورد و مجتبى با يادِ آن شكسته پر و بال گريه كرد با ياد نينوا چه به سجّاد مى‌گذشت بعد از پدر، قريبِ چهل سال گريه كرد با داغ باقر و غم صادق دلم شكست حتّى به روی شانه‌ى من، شال گريه كرد بعد از مدينه، نوبت كرببلا رسيد آن جا كه تل به سر زد و گودال گريه كرد ✍ * .
. مناجات با (عج) درد دل ما بی تو فراوان شده آقا دل ها همه امروز پریشان شده آقا بد می گذرد زندگی مردم دنیا بی تو همه ی سال ، زمستان شده آقا ای باب نجات همگان دست بجُنبان تو نیستی و بد شدن آسان شده آقا آرامش دنیای نفس گیر ، کجایی بدجور جهان بی سر و سامان شده آقا حال دل بیچاره ما تا تو نباشی مانند بقیعی است که ویران شده آقا داده است به ما سوختگان جانِ دوباره رویای بقیعی که چراغان شده آقا ای کاش نمیریم و ببینیم که آنجا چون کرببلا یا که خراسان شده آقا ✍ .
. احسنت به اقتدار ایران بر غیرتِ ریشه دار ایران نزدیک شدیم به فتح خیبر با ضربه ی ذوالفقار ایران ✍ .
. سروده درباره سیلی به اسرائیل شب حمله چقدر شیرین بود گنبد آهنینتان این بود؟ تازه آن گنبدی که پشت سرش انگلیس و پاریس و برلین بود پس چه شد وعده‌های کاخ سفید قول امنیتی که تضمین بود آنچه که خورده‌اید یک سیلی است گرچه که سهمگین و سنگین بود ما که جنگی نکرده‌ایم هنوز هرچه که‌ دیده‌اید تمرین بود همه‌ی ترس از جواب شما صف کوتاه پمپ بنزین بود ای خدا شاهدی که «شاهد» ما هدفش لانه‌ی شیاطین بود زخم پهپادها خدا را شکر بر دل اهل غزه تسکین بود موشـک بام مسجد الاقصی پیک آزادی فلسـطین بود بر سرت سایه‌ی ابابیل است بعد از این زندگی‌ات تعطیل است سیل ویرانی تو راه افتاد بسترش از فرات تا نیل است میوه‌ی سرخ هفتم اکتبر سیلی آبدار آوریل است گفته‌ای موشــکی نخورد به تو! کار تو تفت این اباطیل است عکس رسوایی تو پخش شده چه نیازی به بحث و تحلیل است بین ما صحبتی اگر باشد خیبر و ذوالفقار و سجیل است یا بنی سامری! هلاکتتان قول تورات، حرف انجیل است آی قابیل! آی اســرائیل! نوبت انتقام‌ هابیل است خانه‌ات را تکانده‌ای ای قدس؟ نم نمک وقت سال تحویل است . https://eitaa.com/asharehoseini14/8224 .
سلام علیکم خدمت عاشقان امام حسین علیه السلام 🌴🌴با توجه به نزدیک شدن ماه محرم، ماه امام حسین علیه السلام، وقایع عاشوراء را به صورت داستانی از کتاب مدینة المعاجز بحرانی در کانال ضامن اشک بصورت پست های متنی بارگذاری خواهیم کرد. توجه ✅ 1. مطالب در سطح عموم برای استفاده در سخنرانی و مداحی و نقل در محافل حسینی بر اساس کتب معتبر است. 2. تقریبا پی گیری داستانها یک سیر مطلعاتی در وقایع عاشورایی است. 3. آشنایی دقیق با مطالب عاشوراء و مبارزه با تحریفات آن می باشد. ❤️💚دوستان کما فی السابق سوالات خود را درباره این داستانها و متون وقایع می توانند در آی دی استاد ارسال کنند. 🕊دوستان از جهت قطع نشدن ارتباط ما با دوستان دیگر، لطفا مطالب کانال را برای دوستان خود فقط فوروارد کنند و با لینک ارسال شود تا ارتباط مقتلی ما با عزیزان عاشق قطع نشود و آنها هم بتوانند سوالات خود را در آ ی دی حقیر بپرسند. ✅ای دی استاد برای طرح سوالات مقتل @m_h_tabemanesh ضامن اشک در ایتا❤️ https://eitaa.com/zameneashk1 ضامن اشک در واتساپ💚 https://chat.whatsapp.com/BxsllQXd08nJ9ywLtQMEM8 باب الحسین(ع) در تلگرام❤️ https://t.me/Babolhusein
. سالروزِ در خیالم چشم می‌دوزم به گنبد تا بسوزم باید از داغِ شما  با روضه‌یِ زهرا  بسوزم نیست خورشیدِ جهان‌افروز محتاجِ چراغی دوست دارم من که شمعی باشم و اینجا بسوزم این تماشایِ حریمِ خاکیِ شاهِ کرامت آنقَدَر سخت است باید در دلِ دریا بسوزم مجتبیٰ یعنی غریبی  بغضِ سنگین  آهِ مُمتَد مجتبیٰ یعنی بگویم  کوچه  واویلا  بسوزم صحنِ مادر گمشده  صحنِ پسر گنبد ندارد من نمی‌دانم بسازم با مصیبت  یا بسوزم آفتابِ داغ می‌تابد  دلم آتش بگیرد سایه‌بانی هم نمی‌بینم در اینجا تا بسوزم سوختن سهمِ حسن سهمِ تمامِ سینه‌زن‌هاست هر دوشنبه می‌کنم این روضه را برپا بسوزم کوچه‌ای تنگ و دلی سنگ و صدایِ ضربِ سیلی باید از این غصّه تا دیدارت اِی آقا بسوزم ✍ .
. «والله عزیز ذوانتقام» خودت شوراندی آخر خشم فرزندان رستم را همان شب که شکستی حرمت این خاک و پرچم را چه باک از مرگ تا ما تشنه‌ی دیدار دلداریم که با این تشنه کامی‌ها گرفتیم آب زمزم را ولی بعد از شهادت همچنان دستان ما باز است ندیدی ضرب شست ناب طهرانی مقدم را؟ صدای اقتدار ماست یا تو؟ گوش کن قدری تو که کر میکنی با ادعایت گوش عالم را چه شب ها که غذای غزه رگبار مسلسل بود تو حالا نوش جان کن وعده‌ای این مشت محکم را هنوز آن انتقام سخت مانده، انتخابش کن چه ایامی؟ چه ماهی؟ فاطمیه یا محرم را..؟ ✍ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. دلم را برده ام جایی که با خود کوه غم دارد بدون روضه چشم از غربتش همواره نم دارد تراوش می کند غم از سکوت حاکم اینجا نفس غم می کشد دل ،لاجرم غم بازدم دارد مزار پنج خورشید است اما خاکی و ساده کبوترها فراوانند زائر هرچه کم دارد همیشه بی حرم خواندند اینجا را ولی عمریست درون قلب ما این قطعه از جنت حرم دارد نه سقاخانه ای،ایوان طلایی، گنبدی، اما عجب دارالشفایی از دم اهل کرم دارد اگر ویرانه شد از کینه ی آل سعود اینجا به دست شیعه روزی بارگاهی محترم دارد .
. ما نمی‌بینیم اما چارتا گنبد که هست تا بلندای فلک، نوری از این مرقد که هست ما نمی‌بینیم اما قامت گلدسته ها مطمئناً با ستون آسمان هم قد که هست ما ضریحی را نمی‌بینیم اما شک نکن دردمندی که شفا از دوست می‌خواهد که هست یا کریم از مهر تو گردد کبوتر، "یاکریم" پس میان بال‌ها قطعاً وبالی بد که هست مهربانی تو هرگز نیست کتمان کردنی ردِ‌ دستِ تو به سینه جای دستِ‌رد که هست جای ما خالی‌ست اما بر نسیمی از خیال یک دل بی‌تاب که سوی تو می آید که هست صحن ها خاکی‌ست اما آسمان‌ها شاهدند چشم‌هایی که برایت خوب می‌بارد که هست بوی باران بهشت آمد، دلم را باد برد هرچه باداباد، سهمم گریه‌ی بی حد که هست از خراب‌آباد می‌آیم به سوی این حرم این حرم قطعاً برایم بهترین مقصد که هست کربلا شب‌های جمعه میزبان فاطمه‌ست هر دوشنبه، او به یاد بچه‌ی ارشد که هست پس به جای زائرانی که کنارت نیستند مادری که عاشقانه دوستت دارد که هست فاطمه ثابت کند در این حرم از غربتت هیچکس حتی نباشد، عشق، صددرصد که هست نیست بُعد منزل اما جای ایوان حسن پنجره فولاد و سقاخانه‌ی مشهد که هست ✍ .