الليلة
أنا وحيدة، ولا أرى سواي.
وحينما لا أرى سواي، أراك أنت...
امشب
تنها هستم، و چیزی جز خویشتن نمیبینم.
و آن هنگام که جز خود کسی را نمیبینم، تو را میبینم...
#غاده_السمان #شعر
#شبتون بخیر
#شعروادب
#ایران_من
╭ 🇮🇷 کانال شعروادب ایران من 🇮🇷
(
╰┈➤ @ashareiranman
✍ لطفا بہ اشتراک بگذارید⬆️ ⬆️
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید
13.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🗓 #تقویم_روز
🗓 یکشنبه ۲۱ مرداد ۱۴۰۳
🗓 ۶ صفر ۱۴۴۶
🗓 11 اوت 2024
🔹 #اوقات_شرعی_به_افق_تهران
🔹اذان صبح 03:47 اذان ظهر 12:10
🔹 اذان مغرب 19:18 طلوع آفتاب 05:20
🔹 غروب آفتاب 18:58 نیمه شب 00:23
#شعروادب
#ایران_من
╭ 🇮🇷 کانال شعروادب ایران من 🇮🇷
(
╰┈➤ @ashareiranman
✍ لطفا بہ اشتراک بگذارید⬆️ ⬆️
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید
قوانین ذهن... - @mer30tv.mp3
5.35M
صبح 21 مرداد
🎶🎶🎶
#شعروادب
#ایران_من
╭ 🇮🇷 کانال شعروادب ایران من 🇮🇷
(
╰┈➤ @ashareiranman
✍ لطفا بہ اشتراک بگذارید⬆️ ⬆️
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زندگی رقص نجیبی ست
که از چشمه ی بودن، جاریست
رقص یک شاپرک بازیگوش
لای یک دسته گل ِ یاس معطر در باغ
رقص ِ یک نغمه ی آرام ِ اذان…
که شبی باد میان من و این قبله پراکنده کند
رقص کِرمی شب تاب
که شبیه تپش ِ خورشید است
زندگی شعر نجیبی ست
که در دفتر ِ اندیشه ی این گنبد ِ دَوار
پر از قافیه است
چه کسی گفت خدا شاعر نيست
✍🏼 شاعر: اکرم بهرامچی
سلام هم نفسم صبحت بخیر 🌱🌺
#شعروادب
#ایران_من
╭ 🇮🇷 کانال شعروادب ایران من 🇮🇷
(
╰┈➤ @ashareiranman
✍ لطفا بہ اشتراک بگذارید⬆️ ⬆️
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید
من آن بغضِ گلو گیرم نبند اینگونه راهم را
کمی آیینه شو با من ببینی بلکه آهم را
تو با یک گوشه ی چشمت جهانی را بگردانی
نکن با شیطنت اغوا نگاهِ سر به راهم را
به روی صورتت سیبِ هوس داری و میدانم_
تو را می بوسمت امشب ببخش اما گناهم را
شبیهِ کولیِ سر گشته ای دنبالِ آغوشم
در این سرمای بی مهری نگیر از من پناهم را
به چشمانت قسم دیوانگی را از تو نوشیدم
نبندی دربِ این میخانه ی مانندِ ماهم را
#نوا #شعر #ارسالی_مخاطب
#شعروادب
#ایران_من
╭ 🇮🇷 کانال شعروادب ایران من 🇮🇷
(
╰┈➤ @ashareiranman
✍ لطفا بہ اشتراک بگذارید⬆️ ⬆️
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید
جهان آفرین تا جهان آفرید
چون او مرزبانی نیامد پدید
چو خورشید بر چرخ بنمود تاج
زمین شد به کردار تابنده عاج
چه گویم که خورشید تابان که بود
کز او در جهان روشنایی فزود
ابوالقاسم آن شاه پیروز بخت
نهاد از بر تاج خورشید تخت
ز خاور بیاراست تا باختر
پدید آمد از فرّ او کان زر
مرا اختر خفته بیدار گشت
به مغز اندر اندیشه بسیار گشت
بدانستم آمد زمان سخن
کنون نو شود روزگار کهن
بر اندیشهٔ شهریار زمین
بخفتم شبی لب پر از آفرین
دل من چو نور اندر آن تیره شب
نخفته گشاده دل و بسته لب
چنان دید روشن روانم به خواب
که رخشنده شمعی بر آمد ز آب
همه روی گیتی شب لاژورد
از آن شمع گشتی چو یاقوت زرد
در و دشت بر سان دیبا شدی
یکی تخت پیروزه پیدا شدی
نشسته بر او شهریاری چو ماه
یکی تاج بر سر به جای کلاه
رده بر کشیده سپاهش دو میل
به دست چپش هفتصد ژنده پیل
یکی پاک دستور پیشش به پای
بداد و بدین شاه را رهنمای
مرا خیره گشتی سر از فرّ شاه
و زان ژنده پیلان و چندان سپاه
چو آن چهرهٔ خسروی دیدمی
از آن نامداران بپرسیدمی
که این چرخ و ماه است یا تاج و گاه
ستاره است پیش اندرش یا سپاه
یکی گفت کاین شاه روم است و هند
ز قنّوج تا پیش دریای سند
به ایران و توران ورا بندهاند
به رای و به فرمان او زندهاند
بیاراست روی زمین را به داد
بپردخت از آن تاج بر سر نهاد
جهاندار محمود شاه بزرگ
به آبشخور آرد همی میش و گرگ
ز کشمیر تا پیش دریای چین
بر او شهریاران کنند آفرین
چو کودک لب از شیر مادر بشست
ز گهواره محمود گوید نخست
نپیچد کسی سر ز فرمان اوی
نیارد گذشتن ز پیمان اوی
تو نیز آفرین کن که گویندهای
بدو نام جاوید جویندهای
چو بیدار گشتم بجستم ز جای
چه مایه شب تیره بودم به پای
بر آن شهریار آفرین خواندم
نبودم درم جان بر افشاندم
به دل گفتم این خواب را پاسخ است
که آواز او بر جهان فرخ است
بر آن آفرین کو کند آفرین
بر آن بخت بیدار و فرخ زمین
ز فرش جهان شد چو باغ بهار
هوا پر ز ابر و زمین پر نگار
از ابر اندر آمد به هنگام نم
جهان شد به کردار باغ ارم
به ایران همه خوبی از داد اوست
کجا هست مردم همه یاد اوست
به بزم اندرون آسمان سخاست
به رزم اندرون تیز چنگ اژدهاست
به تن ژنده پیل و به جان جبرئیل
به کف ابر بهمن به دل رود نیل
سر بخت بدخواه با خشم اوی
چو دینار خوارست بر چشم اوی
نه کند آوری گیرد از باج و گنج
نه دل تیره دارد ز رزم و ز رنج
هر آن کس که دارد ز پروردگان
از آزاد و از نیکدل بردگان
شهنشاه را سر به سر دوستوار
به فرمان ببسته کمر استوار
نخستین برادرش کهتر به سال
که در مردمی کس ندارد همال
ز گیتی پرستندهٔ فر و نصر
زیَد شاد در سایهٔ شاه عصر
کسی کش پدر ناصرالدین بود
سر تخت او تاج پروین بود
و دیگر دلاور سپهدار طوس
که در جنگ بر شیر دارد فسوس
ببخشد درم هر چه یابد ز دهر
همی آفرین یابد از دهر بهر
به یزدان بود خلق را رهنمای
سر شاه خواهد که باشد به جای
جهان بیسر و تاج خسرو مباد
همیشه بماناد جاوید و شاد
همیشه تن آباد با تاج و تخت
ز درد و غم آزاد و پیروز بخت
کنون باز گردم به آغاز کار
سوی نامهٔ نامور شهریار
#شعر #فردوسی
#شعروادب
#ایران_من
╭ 🇮🇷 کانال شعروادب ایران من 🇮🇷
(
╰┈➤ @ashareiranman
✍ لطفا بہ اشتراک بگذارید⬆️ ⬆️
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید
🥉🥈🥇تقدیم به ورزشکاران المپیک🥇🥈🥉
همایون باد،این جام سرافرازی
المپیکِ فرانسه را تو میتازی
پلنگی!، شیر"زن"یا"مرد"میدانی
شکوه کشور ایران! تو سربازی
میان صحنهها چون دُر درخشانی
دل ایرانیان را شاد میسازی
به روی دوش خود افراشتی پرچم
به مرز و بوم ایران خوب مینازی
مقام برتر آوردن چه زیبا هست
ولی مردانگی را تو نمیبازی
#فرهاد_کرمی
#ارسالی_مخاطب
#شبتون_درپناه_خدا
#شعروادب
#ایران_من
╭ 🇮🇷 کانال شعروادب ایران من 🇮🇷
(
╰┈➤ @ashareiranman
✍ لطفا بہ اشتراک بگذارید⬆️ ⬆️
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید