eitaa logo
🇮🇷 کانال شعر وادب #ایران_من 🇮🇷
1.3هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
5هزار ویدیو
40 فایل
🔹به نـام خـداوند #شعــــرو_ادب که با واژه بخشیده جانها به لب #دانشکده مجازی ✅ درج #اشعار از شعرای #ایران_زمین درمناسبت های مختلف ، همراه با #تقویم_روز و حافظ خوانی #شعرکودک و #آموزش #شعر آیدی مدیر👈 @shiriwatch و ادمین 👈 @Sabershiri آیدی کانال ⤵⤵
مشاهده در ایتا
دانلود
دو خوانش غزل ۳۰۱ حافظ.mp3
زمان: حجم: 3.01M
غزل شمارهٔ ۳۰۱   ای دل ریش مرا بر لب تو حق نمک حق نگه دار که من می‌روم الله معک تویی آن گوهر پاکیزه که در عالم قدس ذکر خیر تو بود حاصل تسبیح ملک در خلوص منت ار هست شکی تجربه کن کس عیار زر خالص نشناسد چو محک گفته بودی که شوم مست و دو بوست بدهم وعده از حد بشد و ما نه دو دیدیم و نه یک بگشا پسته خندان و شکرریزی کن خلق را از دهن خویش مینداز به شک چرخ برهم زنم ار غیر مرادم گردد من نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک چون بر حافظ خویشش نگذاری باری ای رقیب از بر او یک دو قدم دورترک ‌🇮🇷کانال شعروادب ایران من🇮🇷    (    ╰┈➤  @ashareiranman ✍ لطفا بہ اشتراک بگذارید⬆️ ⬆️
دو خوانش غزل ۳۰۲ حافظ.mp3
زمان: حجم: 3.85M
غزل شمارهٔ ۳۰۲   خوش خبر باشی ای نسیم شمال کی به ما می‌رسد زمان وصال قصّةُ العشقِ لا انفصام لها فُصِمَت ها هُنا لسانُ القال ما لِسَلمی و من بذی سَلَمِ أینَ جیرانُنا و کیف الحال عَفَتِ الدارُ بعدَ عافیةٍ فاسألوا حالَها عَنِ الاطلال فی جمالِ الکمالِ نِلتَ مُنی صَرَّفَ اللهُ عَنکَ عَینَ کمال یا برید الحِمی حَماکَ الله مرحباً مرحباً تعال تعال عرصهٔ بزمگاه خالی ماند از حریفان و رطل مالامال سایه افکند حالیا شب هجر تا چه بازند شب روان خیال ترک ما سوی کس نمی‌نگرد آه از این کبریا و جاه و جلال حافظا عشق و صابری تا چند نالهٔ عاشقان خوش است بنال ‌🇮🇷کانال شعروادب ایران من🇮🇷    (    ╰┈➤  @ashareiranman ✍ لطفا بہ اشتراک بگذارید⬆️ ⬆️
دو خوانش غزل ۳۰۳.mp3
زمان: حجم: 3.18M
غزل ۳۰۳ شَمَمتُ روحَ وِدادٍ و شِمتُ برقَ وصال بیا که بوی تو را میرم ای نسیم شمال اَحادیاً بجمالِ الحبیبِ قِف وانزِل که نیست صبر جمیلم ز اشتیاق جمال حکایت شب هجران فروگذاشته به به شکر آن که برافکند پرده روز وصال بیا که پردهٔ گلریز هفت کاری چشم کشیده‌ایم به تحریر کارگاه خیال چو یار بر سر صلح است و عذر می‌طلبد توان گذشت ز جور رقیب در هر حال به جز خیال دهان تو نیست در دل تنگ که کس مباد چو من در پی خیال مُحال قتیل عشق تو شد حافظ غریب ولی به خاک ما گذری کن که خون ماست حلال ‌🇮🇷کانال شعروادب ایران من🇮🇷    (    ╰┈➤  @ashareiranman ✍ لطفا بہ اشتراک بگذارید⬆️ ⬆️
دو خوانش غزل ۳۰۴ حافظ.mp3
زمان: حجم: 3.45M
غزل شمارهٔ ۳۰۴   دارای جهان نصرت دین خسرو کامل یحیای مظفر ملک عالم عادل ای درگه اسلام پناه تو گشاده بر روی جهان روزنه جان و در دل تعظیم تو بر جان و خرد واجب و لازم انعام تو بر کون و مکان فایض و شامل روز ازل از کلک تو یک نقطه سیاهی بر روی مه افتاد که شد حل مسائل خورشید چو آن خال سیه دید به دل گفت ای کاش که من بودمی آن هندوی مقبل شاها فلک از بزم تو در رقص و سماع است دست طرب از دامن این زمزمه مگسل می نوش و جهان بخش که از خَمّ کمندت شد گردن بدخواه گرفتار سلاسل دور فلکی یک سره بر منهج عدل است خوش باش که ظالم نبرد بار به منزل حافظ قلم شاه جهان مِقْسَم رزق است از بهر معیشت مکن اندیشه باطل ‌🇮🇷کانال شعروادب ایران من🇮🇷    (    ╰┈➤  @ashareiranman ✍ لطفا بہ اشتراک بگذارید⬆️ ⬆️
دو خوانش غزل ۳۰۵ حافظ.mp3
زمان: حجم: 3.12M
غزل شمارهٔ ۳۰۵   به وقت گل شدم از توبهٔ شراب خجل که کس مباد ز کردار ناصواب خجل صلاح ما همه دام ره است و من زین بحث نیم ز شاهد و ساقی به هیچ باب خجل بود که یار نپرسد ز ما به خلق کریم که از سؤال ملولیم و از جواب خجل ز خون که رفت شب دوش از سراچهٔ چشم شدیم در نظر شبروان خواب خجل رواست نرگس مست ار فکند سر در پیش که شد ز شیوهٔ آن چشم پر عتاب خجل تو خوبرویتری ز آفتاب و شکر خدا که نیستم ز تو در روی آفتاب خجل حجاب ظلمت از آن بست آب خضر که گشت ز شعر حافظ و آن طبع همچو آب خجل ‌🇮🇷کانال شعروادب ایران من🇮🇷    (    ╰┈➤  @ashareiranman ✍ لطفا بہ اشتراک بگذارید⬆️ ⬆️
دو خوانش غزل ۳۰۶ حافظ.mp3
زمان: حجم: 3.78M
غزل شمارهٔ ۳۰۶   اگر به کوی تو باشد مرا مجال وصول رسد به دولت وصلت نوای من به اصول قرار برده ز من آن دو سنبل رعنا فراغ برده ز من آن دو جادوی مکحول چو بر در تو من بینوای بی زر و زور به هیچ باب ندارم ره خروج و دخول کجا روم چه کنم چون شوم کجا جویم که گشته‌ام ز غم جور روزگار ملول چو شمع پیش تو من زندگی ز سر گیرم در آن نفس که به تیغ غمت شوم مقتول خرابتر ز دل من غم تو جای نیافت که ساخت در دل تنگم قرارگاه نزول چو از جواهر مهر تو صیقلی دارد بود ز زنگ حوادث هر آینه مصقول چه جرم کرده‌ام ای جان و دل به حضرت تو که طاعت من بیدل نمی‌شود مقبول به درد عشق بساز و خموش رو حافظ رموز عشق مکن فاش پیش اهل عقول ‌🇮🇷کانال شعروادب ایران من🇮🇷    (    ╰┈➤  @ashareiranman ✍ لطفا بہ اشتراک بگذارید⬆️ ⬆️
دو خوانش غزل ۳۰۷ حافظ.mp3
زمان: حجم: 3.1M
غزل شمارهٔ ۳۰۷   هر نکته‌ای که گفتم در وصف آن شمایل هر کو شنید گفتا للهِ دَرُّ قائل تحصیل عشق و رندی آسان نمود اول جانم بسوخت آخر در کسب این فضایل حلاج بر سر دار این نکته خوش سراید از شافعی نپرسند امثال این مسائل گفتم که کی ببخشی بر جان ناتوانم گفت آن زمان که نبود جان در میانه حائل دل داده‌ام به یاری شوخی کشی نگاری مرضیّةُ السجایا محمودةُ الخصائل در عین گوشه‌گیری بودم چو چشم مستت و اکنون شدم به مستان چون ابروی تو مایل از آب دیده صد ره طوفان نوح دیدم وز لوح سینه نقشت هرگز نگشت زایل ای دوست دست حافظ تعویذ چشم زخم است یا رب ببینم آن را در گردنت حمایل   ‌🇮🇷کانال شعروادب ایران من🇮🇷    (    ╰┈➤  @ashareiranman ✍ لطفا بہ اشتراک بگذارید⬆️ ⬆️
دو خوانش غزل ۳۰۸ حافظ.mp3
زمان: حجم: 2.79M
غزل شمارهٔ ۳۰۸   ای رخت چون خلد و لعلت سلسبیل سلسبیلت کرده جان و دل سبیل سبزپوشان خطت بر گرد لب همچو حورانند گرد سلسبیل ناوک چشم تو در هر گوشه‌ای همچو من افتاده دارد صد قتیل یا رب این آتش که در جان من است سرد کن زان سان که کردی بر خلیل من نمی‌یابم مجال ای دوستان گر چه دارد او جمالی بس جمیل پای ما لنگ است و منزل بس دراز دست ما کوتاه و خرما بر نخیل حسن این نظم از بیان مستغنی است بر فروغ خور نجوید کس دلیل یا مکش بر چهره نیل عاشقی یا فرو بر جامه ی تقوی به نیل معجز است این شعر یا سحر حلال هاتف آورد این سخن یا جبرئیل عقل در حسنش نمی یابد بدل طبع در لطفش نمی بیند بدیل حافظ از سرپنجهٔ عشق نگار همچو مور افتاده ای در پای پیل ‌🇮🇷کانال شعروادب ایران من🇮🇷    (    ╰┈➤  @ashareiranman ✍ لطفا بہ اشتراک بگذارید⬆️ ⬆️
دو خوانش غزل ۳۱۰.mp3
زمان: حجم: 4.24M
غزل ۳۱۰ مرحبا طایر فرخ پی فرخنده پیام خیر مقدم چه خبر یار کجا راه کدام یا رب این قافله را لطف ازل بدرقه باد که از او خصم به دام آمد و معشوقه به کام ماجرای من و معشوق مرا پایان نیست هر چه آغاز ندارد نپذیرد انجام گل ز حد برد تنعم به کرم رخ بنما سرو می‌نازد و خوش نیست خدا را بخرام زلف دلدار چو زنار همی‌فرماید برو ای شیخ که شد بر تن ما خرقه حرام مرغ روحم که همی‌زد ز سر سدره صفیر عاقبت دانهٔ خال تو فکندش در دام چشم بیمار مرا خواب چه در خور باشد من لَهُ یَقتُلُ داءٌ دَنَفٌ کیفَ ینام تو ترحم نکنی بر من بیدل گفتم ذاکَ دعوایَ و ها انتَ و تلکَ الایام حافظ ار میل به ابروی تو دارد شاید جای در گوشه محراب کنند اهل کلام ‌🇮🇷کانال شعروادب ایران من🇮🇷    (    ╰┈➤  @ashareiranman ✍ لطفا بہ اشتراک بگذارید⬆️ ⬆️
دو خوانش غزل ۳۱۱.mp3
زمان: حجم: 3.14M
غزل شمارهٔ ۳۱۱   عاشق روی جوانی خوش نوخاسته‌ام وز خدا شادی این غم به دعا خواسته‌ام عاشق و رند و نظربازم و می‌گویم فاش تا بدانی که به چندین هنر آراسته‌ام شرمم از خرقه آلوده خود می‌آید که بر او پاره به صد شعبده پیراسته‌ام خوش بسوز از غمش ای شمع که امشب من نیز به همین کار میان بسته و برخاسته‌ام با چنین حیرتم از دست نشد صرفه کار در غم افزوده‌ام آنچ از دل و جان کاسته‌ام همچو حافظ به خرابات روم جامه قبا بو که در بر کشد آن دلبر نوخاسته‌ام   ‌🇮🇷کانال شعروادب ایران من🇮🇷    (    ╰┈➤  @ashareiranman ✍ لطفا بہ اشتراک بگذارید⬆️ ⬆️
دو خوانش غزل ۳۱۷ حافظ.mp3
زمان: حجم: 4.49M
🌹☘🍃🌹☘🌹✨ ☘🍃✨🕊 🍃✨🕊 🌹🕊 ☘ ✨ غزل ۳۱۷ فاش می‌گویم و از گفته خود دلشادم بنده عشقم و از هر دو جهان آزادم طایر گلشن قدسم چه دهم شرح فراق که در این دامگه حادثه چون افتادم من ملک بودم و فردوس برین جایم بود آدم آورد در این دیر خراب آبادم سایه طوبی و دلجویی حور و لب حوض به هوای سر کوی تو برفت از یادم نیست بر لوح دلم جز الف قامت دوست(یار) ، (سر خط لوح دلم جز الف قد تو نیست) چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم کوکب بخت مرا هیچ منجم نشناخت یا رب از مادر گیتی به چه طالع زادم تا شدم حلقه به گوش در میخانه عشق هر دم آید غمی از نو به مبارک بادم می‌خورد خون دلم مردمک چشم و سزاست که چرا دل به جگرگوشه مردم دادم پاک کن چهره حافظ به سر زلف ز اشک ور نه این سیل دمادم بکند بنیادم ‌🇮🇷کانال شعروادب ایران من🇮🇷    (    ╰┈➤  @ashareiranman ✍ لطفا بہ اشتراک بگذارید⬆️ ⬆️ ✨ ☘ 🌹🕊 🍃✨🕊 ☘🍃✨🕊 🌹☘🍃🌹☘🌹✨
دو خوانش غزل ۳۱۹ حافظ.mp3
زمان: حجم: 4.48M
🌹☘🍃🌹☘🌹✨ ☘🍃✨🕊 🍃✨🕊 🌹🕊 ☘ ✨ غزل شمارهٔ ۳۱۹    سال‌ها پیروی مذهب رندان کردم تا به فتوی خرد حرص به زندان کردم من به سرمنزل عنقا نه به خود بردم راه قطع این مرحله با مرغ سلیمان کردم سایه‌ای بر دل ریشم فکن ای گنج روان که من این خانه به سودای تو ویران کردم توبه کردم که نبوسم لب ساقی و کنون می‌گزم لب که چرا گوش به نادان کردم از خلاف آمد عادت بطلب کام که من کسب جمعیت از آن زلف پریشان کردم نقش مستوری و مستی نه به دست من و توست آن چه سلطان ازل گفت بکن آن کردم دارم از لطف ازل منظر فردوس طمع گر چه دربانی میخانه فراوان کردم این که پیرانه سرم صحبت یوسف بنواخت اجر صبریست که در کلبه ویران کردم صبح خیزی و سلامت طلبی چون حافظ هر چه کردم همه از دولت قرآن کردم گر به دیوان غزل صدرنشینم نه عجب سال‌ها بندگی صاحب دیوان کردم ‌🇮🇷کانال شعروادب ایران من🇮🇷    (    ╰┈➤  @ashareiranman ✍ لطفا بہ اشتراک بگذارید⬆️ ⬆️ ✨ ☘ 🌹🕊 🍃✨🕊 ☘🍃✨🕊 🌹☘🍃🌹☘🌹✨