eitaa logo
عآشقـٰانِ پࢪواز
505 دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
1.8هزار ویدیو
8 فایل
بسم رب او:(🦋🌱! اینجا باهم حالمون خوبھ! چرا کھ پاتوق مونھ🍃😉 ما برآنیم که اندکی بهتر شویم:( هرچه بودی یا هرکه بودی مهم نیست مهم این است الان آن چه خواهے شد💎 بخوان از شروطمان در سنجاق📌 🎋در خدمتم: @asheghan_parvaz_313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نظر جالب یوتیوبر آمریکایی بعد از سفر به ایران ما همیشه از ایران ترسیدیم ولی بعد از سفر ۴ هفته‌ای من به آنجا با اطمینان کامل میگم تصور اشتباهی در مورد ایران وجود داره هیچوقت این نوع مهمان‌نوازی رو تجربه نکرده بودم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 آرزوی رهبری برا ایران چیه؟ 💥با تر از این رهبر پیدا میشه تو دنیا؟ 💥ببینید و به داشتن اینچنین رهبری به خود ببالین
وچه کسانی که تصورش روهم نمیکردی مذهبی نمابشن،ولی شدن...! بلکم بودن:/
|♨️|•🔥 ●°یکی از نکاتی📌که در مورد توبه🌱خوبه دقت بشه اینه که هر گناهی🌪که انجام دادید سعی کنید "خیلی زود توبه کنید".🙃 👌🏻در واقع هییییج گناهی رو بدون توبه نذارید.💢 ●°مثلا خدای نکرده شیطون😈گولتون میزنه و یه نیشی به همسرتون میزنید! یا هر گناه دیگه ای که هست. دو✌️🏻دقیقه نشده حتما توی دلت بگو خدایا غلط کردم...😢😓 ●°اصلا نذار که حتی یه☝️🏻دونه گناه هم بدون توبه هر چند کوتاه از دستت در بره.😵 ●°گناه لامصب چیزیه که مثل چرک و سیاهی✘ دور دیگ غذا هست. اگه همون موقع که سیاه شد شسته🧼بشه هم راحته و هم همیشه تمیز میمونه✨ ●°ولی اگه یه مدت⏳بگذره و هی بهش اضافه بشه سفت🤛🏻میشه و کار خیلی سخت میشه...😒 ●°حتی اگه وسط ارتباط با نامحرم👫هستی هر بار که پیامکی💬دادی یا تلفنی📲حرف زدی و ... حتما توبه کن. ●° این توبه🌟کم‌کم روح آدم رو قوی💪🏻میکنه و قدرتش در ترک گناه☄بیشتر خواهد شد. | | 🌿@asheghan_parvaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
22.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به عنوان بازیگر تئاتر خواستم ببینم... ❗️پیشنهاد دانلود❗️ -•ماشین خانمه خراب شده و کنار خیابون ایستاده! فقط واکنش مردم و ببینید. | فور 🌿@asheghan_parvaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهادت امام محمد تقی (ع) تسلیت باد🖤🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•🖤🌏• سه دقیقه در قیامت! °°قسمت بیست وهشتم نشانه ها پس از ماجرايي كه براي پسر معتاد اتفاق افتاد، فهميدم كه من برخي از اتفاقات آينده نزديک را هم ديد هام. نم يدانستم چطور ممكن است. لذا خدمت يكي از علما رفتم و اين موارد را مطرح كردم. ايشان هم اشاره كرد كه در اين حالت مكاشفه كه شما بودي، بحث زمان و مكان مطرح نبوده. لذا بعيد نيست كه برخي موارد مربوط به آينده را ديده باشيد. بعد از اين صحبت، يقين كردم كه ماجراي شهادت برخي همكاران من اتفاق خواهد افتاد. يكي دو هفته بعد از بهبودي من، پدرم در اثر يك سانحه مصدوم شد و چند روز بعد، دار فاني را وداع گفت. خيلي ناراحت بودم، اما ياد حرف عموي خدا بيامرزم افتادم كه گفت: اين باغ براي من و پدرت هست و ب هزودي به ما ملحق م يشود. در يكي از روزهاي دوران نقاهت، به شهرستان دوران كودكي و نوجواني سر زدم، به سراغ مسجد قديمي محل رفتم و ياد و خاطرات كودكي و نوجواني، برايم تداعي شد. يكي از پيرمردهاي قديمي مسجد را ديدم. سلام و عليك كرديم و براي نماز وارد مسجد شديم. يكباره ياد صحن ههايي افتادم كه از حساب و كتاب اعمال ديده بودم. ياد آن پيرمردي كه به من تهمت زده بود و ب هخاطر رضايت من، ثواب حسيني هاش را به من بخشيد. اين افكار و صحنه ناراحتي آن پيرمرد، همي نطور در مقابل چشمانم بود. باخودم گفتم: بايد پيگيري كنم و ببينم اين ماجرا تا چه حد صحت دارد. هرچند م يدانستم كه مانند بقيه موارد، اين هم واقعي است. اما دوست داشتم حسيني هاي كه به من بخشيده شد را از نزديك ببينم. به آن پيرمرد گفتم: فلاني را يادتان هست؟ همان كه چهار سال پيش مرحوم شد. گفت: بله، خدا نور به قبرش بباره. چقدر اين مرد خوب بود. اين آدم ب يسر و صدا كار خير م يكرد. آدم درستي بود. مثل آن حاجي كم پيدا م يشود. گفتم: بله، اما خبر داري اين بنده خدا چيزي تو اين شهر وقف كرده؟ مسجد، حسينيه؟! گفت: نم يدانم. ولي فلاني خيلي با او رفيق بود. حتماً خبر دارد. الان هم داخل مسجد نشسته. بعد از نماز سراغ همان شخص رفتيم. ذكر خير آن مرحوم شد و سؤالم را دوباره پرسيدم: اين بنده خدا چيزي وقف كرده؟ اين پيرمرد گفت: خدا رحمتش كند. دوست نداشت كسي خبردار شود، اما چون از دنيا رفته به شما م يگويم. ايشان به سمت چپ مسجد اشاره كرد و گفت: اين حسينيه را م يبيني كه اينجا ساخته شده. همان حاج آقا كه ذكر خيرش را كردي اين حسينيه را ساخت و وقف كرد. نم يداني چقدر اين حسينيه خير و بركت دارد. الان هم داريم بنايي م يكنيم و ديوار حسينيه را برم يداريم و ملحقش م يكنيم به مسجد، تا فضا براي نماز بيشتر شود. من بدون اينكه چيزي بگويم، جواب سؤالم را گرفتم. بعد از نماز سري به حسيني ه زدم و برگشتم. من پس از اطمينان از صحت مطلب، از حقم گذشتم و حسينيه را به باني اصل ياش بخشيدم. شب با همسرم صحبت م يكرديم. خيلي از مواردي كه براي من پيش آمده، باوركردني نبود. بالبخند به خانمم گفتم: اون لحظه آخر به من گفتند: ب هخاطر دعاهاي همسرت و دختري كه تو راه داري شفاعت شدي. به همسرم گفتم: اين هم يك نشانه است. اگه اين بچه دختر بود، معلوم م يشه كه تمام اين ماجراها صحيح بوده. در پاييز همان سال دخترم به دنيا آمد. اما جداي از اين موارد، تنها چيزي كه پس از بازگشت، ترس شديدي در من ايجاد م يكرد و تا چند سال مرا اذيت م يكرد، ترس از حضور در قبرستان بود! من صداهاي وحشتناكي م يشنيدم كه خيلي دلهر هآور و ترسناك بود. اما اين مسئله اصلاً در كنار مزار شهدا اتفاق نم يافتاد. در آنجا آرامش بود و روح معنويت كه در وجود انسا نها پخش م يشد. لذا براي مدتي به قبرستان نرفتم و بعد از آن، فقط صب حهاي جمعه راهي مزار دوستان و آشنايان م يشدم. اما نکته مهم ديگري را که بايد اشاره کنم اين است که: من در كتاب اعمالم و در لحظات آخر حضور در آن دنيا، ميزان عمر خودم را كه اضافه شده بود مشاهده كردم. به من چند سال مهلت دادند که آن هم به پايان رسيده! من اکنون در وق تهاي اضافه هستم! اما به من گفتند: مدت زماني كه شما براي صله رحم و ديدار والدين و نزديكانت م يگذاري جزو عمر شما محسوب نم يشود. همچنين زماني كه مشغول بندگي خالصانه خداوند يا زيارت اه لبيت 3 هستيد، جزوا ين مقدار عمر شما حساب نم يشود. ❌منبع: انتشارات شهید ابراهیم هادی‌'﴿pdf﴾' _ | | •••..@asheghan_parvaz