جزیره مجنون.mp3
2.17M
🔊 #نواے_دلتنگے
📌پیشنهاد دانلود
😭 کیا دلشون تنگه ؟؟؟
🏴 @asheghaneruhollah
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
🌷بسم الله الهادی🌷 🔴 #یک_فنجان_چای_با_خدا قسمت 0⃣5⃣1⃣ حسام آرام و متین به حرفهایش ادامه میداد
🌷بسم الله الهادی🌷
🔴 #یک_فنجان_چای_با_خدا
قسمت 1⃣5⃣1⃣
تبسم عمیقش مهر تاییدی شد بر حدسم. سپاه، کابوسِ اعظمِ پدرم و سازمان کفتار زده اش..
نام ژنرالِ معروف شده از فرط خطرشان را در ذهنم مرور کردم. مردی که اخبارِ هر روزه ی بی باکی اش، تیتری بود بر هم کیشی اش با مرگ و سر نترسی که غربیها امیدِ به باد دادنش را داشتند. این ژنرال و سربازانِ پاسدارنامش، از سَرِ پیمانی رفاقتی که با مرگ داشتند، هراسی بی حد به جانِ منادیان قدرت انداخته بودند..
و حسامی که حسِ خوبش، مشتی بود محضِ نمونه، از خروارِ آن ژنرال شجاع و لشگریانش..
بی صبرانه ادامه ماجرا را جویا شدم.
" تهدیدات سازمان، رویِ دانیال زیاد شده بود و این جریان حسابی کلافه اش می کرد. پس ما وارد عمل شدیم . باهاش حرف زدیم؛ تمام جریان رو براش تعریف کردیم. از تهدید خونوادش توسط سازمان منافقین تا نقشه ی داعش که هنوز اجرایی نشده بود و اون متوجه شد که ما از همه چیز با خبریم. اما بهش اطمینان دادیم که امنیت خونوادشو تامین می کنیم.. "
به میان حرفش پریدم. کمی عصبی بودم
" لابد به این شرط که به درخواست شما وارد داعش بشه و اون اطلاعاتی رو که رابطتون جمع آوری کرده به دستتون برسونه.. درسته؟؟ پس شما معامله کردین.. جونِ خونوادش در قبالِ اون اطلاعات.. "
در سکوت به جملات تندم گوش داد
" نه.. اینطور نیست.. امنیت دانیال یکی از دغدغه های ما بود و هست.. ما فقط کل جریانو از جمله دسترسی به اون چیت، که حاوی اطلاعات بود رو، براش توضیح دادیم و اون به دلیلِ تنفر عجیبی که از پدرتون، سازمان و وابستگانش داشت، پیشنهادمون رو روی هوا زد..
⏪ ادامه دارد...
🌹🌹🌹🌹🌹
✍ نویسنده:خانم زهرا اسعد بلند دوست
🌟🌟🌟🌟
منتظرشنیدن نظرات وپیشنهادهای شماهستیم❤️🌹
🔶 @asheghaneruhollah 🔷
#پیشنهاد_میکنم_این_رمان_از_دستش_ندهید
‼️این داستان کاملا واقعی است
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
🌷بسم الله الهادی🌷 🔴 #یک_فنجان_چای_با_خدا قسمت 1⃣5⃣1⃣ تبسم عمیقش مهر تاییدی شد بر حدسم. سپاه، ک
🌷بسم الله الهادی🌷
🔴 #یک_فنجان_چای_با_خدا
قسمت 2⃣5⃣1⃣
" بعد از اون، من بارها و بارها باهاش حرف زدم و خواستم که منصرفش کنم، چندین و چندبار بهش گفتم که حتی اگر این کار رو انجام نده، باز هم امنیت خونوادش تامینه ..
اما اون می گفت که می خواد انتقام بگیره.. انتقام تمام بدبختی ها وسختی هایی که مادر و خواهرش از جانب افکارِ سازمانیِ پدرش متحمل شدن.. افکاری که حالا پایِ داعش رو به زندگیش باز کرده بود.
پس عملیات شروع شد. دانیال نقشِ یه نابغه ی ساده رو به خودش گرفت و صوفی با عنوانِ دختری زیبا و مهربون که از قضا مبلغِ داعش برایِ جذبِ نیرو تو آلمانه، وارد بازی شد. بی خبر از اینکه خودشون دارن رو دست میخورن..
بعد از یه مدت دانیال ژستِ یه مردِ عاشقو به خودش گرفت که تحت تاثیر صوفی، داره روز به روز به تفکراتِ داعشی نزدیک میشه.. از شکل و ظاهر گرفته تا افکارو اعتقادات.. طوری که حتی شما هم این تغییر رو به عینه احساس کرده بودین.. "
ریش هایِ بلند و سرِ تراشیده برادرم در ذهنم تداعی شد با اخلاقی که دیگر قابل تحمل نبود و کتکی که برایِ اولین بار از دستش خوردم.
⏪ ادامه دارد...
🌹🌹🌹🌹🌹
✍ نویسنده:خانم زهرا اسعد بلند دوست
🌟🌟🌟🌟
منتظرشنیدن نظرات وپیشنهادهای شماهستیم❤️🌹
🔶 @asheghaneruhollah 🔷
#پیشنهاد_میکنم_این_رمان_از_دستش_ندهید
‼️این داستان کاملا واقعی است
هدایت شده از اطلاع رسانی ایتا
📢 اطلاعیه:
🔹به اطلاع کاربران گرامی میرساند به دلیل اعمال برخی تغییرات فنی در بخشی از زیرساخت اینترنت کشور، از ساعت 1 بامداد روز یکشنبه هشتم مهرماه به مدت حداکثر 7 ساعت، دسترسی کاربران به پیامرسان ایتا قطع خواهد شد
🔸این اختلال ارتباطی به واحد فنی ایتا ندارد ولی با پیگیریهای این شرکت، مسئولان زیرساخت قول داده اند تا مدت زمان قطع ارتباط کاربران بیش از دو الی سه ساعت به طول نیانجامد
🔹پیشاپیش بابت این اختلال که خارج از اراده این شرکت میباشد از تمام کاربران عزیز عذرخواهی می نمائیم
🔸استدعا دارد در زمان باقیمانده، این پیام را در گروه ها و کانالهای پرمخاطب بازنشر نمایید
•┈••✾••┈•
🔰کانال رسمی اطلاعرسانی ایتا:
https://eitaa.com/eitaa
🔴 این دوران ظلم قطعا سپری خواهد شد...
#اللهم_احفظ_قائدنا_امام_سید_علی_خامنه_ای
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🏴 @asheghaneruhollah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آقای وزیر بهداشت نمی دونم چقدر نفوذ داری که میتونی صداوسیما رو مجبور کنی که بی ادبیتو مالهكشی كنه،ولی این این فیلم رو ببین تا یاد بگیری با مردم چطور صحبت کنی
❤️پیشنهاد دانلود
😔 #عشق_قیمت_نداره
#آقامونه
🏴 @asheghaneruhollah
✅31 روزتااربعین
#حسین_جان 🌹
♦️اربعین میرسد و دیده ی گریان دارم
خوف جا ماندن از این سیل خروشان دارم
♦️دوستانم همه آماده رفتن شده اند
راهیم کن به کرامات تو ایمان دارم
😭 آقا جان امسال #اربعین منو میبری #کربلات 😢
🏴 @asheghaneruhollah
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
✅31 روزتااربعین #حسین_جان 🌹 ♦️اربعین میرسد و دیده ی گریان دارم خوف جا ماندن از این سیل خروشان دارم
Untitled 28.mp3
16.97M
هرچی که میگی روی چشمم آقا
بذار گرفتارت فقط باشم من 😭
خسته شدم از دوری شش گوشه
آخه چقدر هی پشن خط باشم من 😭
هواتو کردم آقا
هوای اون شش گوشه ی زیباتو😭
هواتو کردم آقا
برات امسال #اربعینم با تو 😭
🎤کربلایی #سیدرضا_نریمانی
🔺شور احساسی
😭 آقا جان امسال #اربعین منو میبری #کربلات 😢
🏴 @asheghaneruhollah
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
🎥 #نماهـنگ احساسۍ #اربعین ▪️یـه رویاسـت بـرام کربـلا ▪️میـمیـرم نیـام کربـلا 🎤نواۍ سیبسرخی @as
Sibsorkhi-13950822[02].mp3
8.2M
👈درخواستی اعضای عزیز❤️کانال
#صوت_کامل
تو جاده پر از مردمه
ببین #موکب چندمه؟!😭
دلم رو گرفتم روی دست
چه شوری تو جاده هست
ولی چایی موکب ها
برامون یه چیز دیگست😭
شدم گرفتار #اربعین
میخوام که باشم امسال منم
تو عکس زوار اربعین
یه #رویاست برام کربلا
#میمیرم نیام کربلا😔
🎤حاج #حسین_سیب_سرخی
🔺واحد احساسی فوق العاده
😭 آقا جان امسال #اربعین منو میبری #کربلات 😢
🏴 @asheghaneruhollah
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
🌷بسم الله الهادی🌷 🔴 #یک_فنجان_چای_با_خدا قسمت 2⃣5⃣1⃣ " بعد از اون، من بارها و بارها باهاش حرف
🌷بسم الله الهادی🌷
🔴 #یک_فنجان_چای_با_خدا
قسمت 3⃣5⃣1⃣
حرفهای حسام درست ودقیق بود.
" ما مدام شما رو زیر نظر داشتیم، تعقیب هایِ هر روزتون می تونست دردسر ساز بشه هم واسه امنیت خودتون و دانیال، هم واسه ماموریتی که ما داشتیم..
یادمه اون شبی که از دانیال کتک خوردین، برادرتون اونقدر گریه کرد که فکر کردم، دیگه حاضر نمیشه به ماموریتش ادامه بده..
اما اینطور نشد و اون برخلاف تصورم،
سخت تر از این حرفا بود. و بالاخر بعد از یه مدت و فریبِ صوفی، با اون به سوریه رفت. حالا دیگه زمانِ اجرایِ عملیات اصلی.. "
سوالی ذهنم را درگیر کرد
" صبر کن.. حرفهایی که صوفی در مورد نحوه ی خروجش از آلمان میزد.. اون حرفا از کجا میومد؟؟ منظورم اینه که.. "
انگار کلامم را خواند
" تمام حرفهاش درست بود.. خط به خط.. جمله به جمله..
اما نه در مورد خودش و دانیال..
اون در واقع خاطراتی واقعی از ماهیت اصلیِ گروهشون رو براتون تعریف کرد.. اتفاقاتی که هر روز داره واسه اعضایِ اون گروه رخ میده..
هر روز زنانی هستند که بدون آگاهی و به امید ماه عسل، با همسرانِ داعشی شون به ترکیه میرن، اما سر از حریم سوریه و پایگاه این حرومزاده ها برایِ جهاد نکاح، در میارن.
هر روز هستند دخترا و پسرهایی که به طمعِ وعده هایِ دروغینِ این گروه تو کشورایی مثلِ فرانسه و آلمان و الی آخر، خودشون رو گرفتارِ خونِ یه عده زن و بچه ی مظلوم میکنن..
طمعی که یا مجبورن تا ته پاش وایستن و یکی بشن عین همون حیوونا..
یا باید فاتحه ی نفس کشیدنشون رو بخوونن و برن استقبال مرگ به بدترین شکل ممکن.. "
⏪ ادامه دارد...
🌹🌹🌹🌹🌹
✍ نویسنده:خانم زهرا اسعد بلند دوست
🌟🌟🌟🌟
منتظرشنیدن نظرات وپیشنهادهای شماهستیم❤️🌹
🔶 @asheghaneruhollah 🔷
#پیشنهاد_میکنم_این_رمان_از_دستش_ندهید
‼️این داستان کاملا واقعی است
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
🌷بسم الله الهادی🌷 🔴 #یک_فنجان_چای_با_خدا قسمت 3⃣5⃣1⃣ حرفهای حسام درست ودقیق بود. " ما مدام
🌷بسم الله الهادی🌷
🔴 #یک_فنجان_چای_با_خدا
قسمت 4⃣5⃣1⃣
به صورتش خیره شدم
" یه سوال.. چجوری به دانیال اعتماد کردین.. نترسیدین که رابطتون رو لو بده؟؟ "
سری تکان داد..
سوالهایِ مختلفی در ذهنم پرواز می کرد و من سعی داشتم جوابی برایِ یک یک آنها بیابم..
" اعتماد به پسری از جنسِ پدریِ سازمانی، کمی سخت به نظر می رسید..
احتمال برملا کردنِ نام و هویتِ رابط، توسط دانیال زیاد هم دور از ذهن نبود.."
حسام شوخ طبعانه سری تکان داد
" دانیال میدونه که انقدر زیاد بهش اعتماد دارین؟؟ "
دوست نداشتم برداشت بدی از سوالم شود، پس به دنبال جملاتی مناسب محضِ توضیح گشتم که حسام با لبخندی مهربان به فریادم رسید
" نیاز به حل شدن نیست.. مزاح کردم.. خب در هر صورت دانیال به هویت واقعی رابط پی نمی برد..
نه تنها دانیال که جز چند نفر، اونم در سمت هایِ بالای فرماندهی، هیچکس از هویت اصلی رابطمون با خبر نیست.. "
مگر می شد؟
" پس چجوری قرار بود اون چیت رو از رابط بگیره و بهتون برسونه؟ "
دستی به محاسنش کشید
" قرار نبود به طور مستقیم چیت رو از رابط تحویل بگیره. ما آدرس مکان خاصی رو بهش می دادیم و دانیال چیت رو از اونجا برمی داشت و از طریق یکی از نیروهامون تو سوریه به ما می رسوند..
خب حالا اگه سوالی ندارین من ادامه ی ماجرا رو براتون توضیح بدم.. "
⏪ ادامه دارد...
🌹🌹🌹🌹🌹
✍ نویسنده:خانم زهرا اسعد بلند دوست
🌟🌟🌟🌟
منتظرشنیدن نظرات وپیشنهادهای شماهستیم❤️🌹
🔶 @asheghaneruhollah 🔷
#پیشنهاد_میکنم_این_رمان_از_دستش_ندهید
‼️این داستان کاملا واقعی است
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸در روضه عباس به خود میگفتم
🔹ای کاش #مدافع_حرم بودم، کاش...
🎥شعرخوانی خانم ريحانه كاردانی در حضور امام خامنه ای
#به_یاد_رفیق_شهید_جواد_محمدی
#لبیک_یا_زینب_س_
🏴 @asheghaneruhollah
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
#فوری #گوشمالی_سخت روابط عمومی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در اطلاعیهای از حمله موشکی به مقر سر
■ سه شعار اصلی که روی موشک های قیام سپاه پاسداران نوشته شده بود:
مرگ بر آمریکا
مرگ بر اسرائیل
مرگ بر آل سعود
🏴 @asheghaneruhollah
#حتما_بخونید_و_از_دستش_ندید
#روایت_پدر_محمدطاها_از_فرزندش😭
محمدطاها شب قبل از شهادت، از من درباره طعم مرگ پرسید😍
پدر محمد طاها اقدامی گفت: محمدطاها از من پرسیده بود که دوست دارم طعم مرگ را بچشم، آیا همانند بستنی شیرین و دوست داشتنی است؟
به گزارش خبرنگار مهر، سعد الله اقدامی پدر کوچک ترین شهید حادثه تروریستی اهواز، در مراسم تشییع پیکر فرزند ۴ سالهاش اظهار داشت: بسیاری از کشورها مانند یمن، عراق و سوریه نیز علاوه بر مردم ایران برای محمدطاهای عزیزم مراسم عزاداری گرفتند.
وی با بیان اینکه محمدطاها شب قبل از شهادتش به تازگی «شعار لبیک یا حسین» را فراگرفته و مدام آن را تکرار میکرد، ابراز داشت: پسر کوچک من شب قبل از شهادت در اتاقش به یاد شهدا کربلا نذری درست کرده بود.
پدر محمد طاها اقدامی با اشاره به اینکه من نمیدانستم همه اینها نشان از چه دارد، ادامه داد: محمدطاها از من پرسیده بود که دوست دارم طعم مرگ را بچشم، آیا همانند بستنی شیرین و دوست داشتنی است؟
گلوله ای که از بدن مادر محمدطاها رد شد و به شکم طاها اصابت کرد
وی اضافه کرد: در حادثه تروریستی اهواز یک گلوله به پای محمدطاها اصابت کرده بود و یک گلوله نیز از بدن مادرش در شرایطی که برای حفاظت از وی خود را روی پسرم انداخته بود رد شده و به شکمش اصابت کرد.
اقدامی با اشاره به صحبتهای بزدلانه و کورکورانه مفتی وهابی گفت: دختر من شال خود را برای بستن پای برادر مجروحش از سر برداشته بود، آنوقت مفتی وهابی به جای محکوم کردن حادثه تروریستی که به کودکی خردسال نیز رحم نکردهاند گفته است باید این سرباز رشید ارتش که در حال نجات جان دخترم است را اعدام کرد چرا که دخترم حجاب نداشته است، کجای دین مبین اسلام و یا حتی مرام انسانیت چنین امر میکند.
منتظر فرمان رهبر ❤️هستیم
اقدامی حمله تروریستی به محل برگزاری مراسم رژه در اهواز را بزدلانه و کور خواند و تاکید کرد: تحمل این نوع بی احترامیها را نداریم و منتظر فرمان رهبرمان در این ارتباط هستیم.
🏴 @asheghaneruhollah
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
🌷بسم الله الهادی🌷 🔴 #یک_فنجان_چای_با_خدا قسمت 4⃣5⃣1⃣ به صورتش خیره شدم " یه سوال.. چجوری به
🌷بسم الله الهادی🌷
🔴 #یک_فنجان_چای_با_خدا
قسمت 5⃣5⃣1⃣
با تکان سر، او را دعوت به گفتن کردم
" حالا وارد فاز جدیدی شده بودم. دانیال با ورود به داعش علاوه بر رسوندن چیت به ما، گلهایِ دیگه ای هم کاشت.. از جمله لو دادنِ چند تا از اسرارهای نظامی و استراتژیکشون تو سوریه و شمال عراق، که کمک زیادی به بچه های مدافع حرم کرد. و از طرفی نیروهایِ داعش رو حساس به اینکه یه خبرایی هست و کسی از داخل خودشون داره به ما گِرا میده..
حالا ما می خواستیم تا دانیال برگرده و اون کله شقی می کرد.
تا اینکه یک اتفاق مهم افتاد و دانیال یه آمار دقیق و بی عیب از عملیاتی به ما داد که نیروهایِ تکفیریِ داعش قصد داشتن تو سوریه انجام بدن..
اما با اطلاعاتی که از طریق دانیال به دست بچه هایِ ما رسید، اون عملیات تبدیل شد به یه شکست بزرگ و میدون مرگ برایِ اون حرومزاده هایِ تکفیری.. "
باورم نمی شد که تمامِ آتشها را برادرِ خوش خنده ی من به پا کرده باشد.
لبخند غرور آمیزش عمیق شد
" شکستی که اصلا فکرش هم نمی کردن.. آخه بعید بود با اون همه سرباز و تجهیزات ، حتی تلفات داشته باشن، چه برسه به قیمه قیمه شدن..
با اون شکست بزرگ که نتیجه ی لو رفتنشون بود، داعش به شدت بهم ریخت، طوری که برایِ شناسایی اون خبرچین به جون همدیگه افتاده بودن.
⏪ ادامه دارد...
🌹🌹🌹🌹🌹
✍ نویسنده:خانم زهرا اسعد بلند دوست
🌟🌟🌟🌟
منتظرشنیدن نظرات وپیشنهادهای شماهستیم❤️🌹
🔶 @asheghaneruhollah 🔷
#پیشنهاد_میکنم_این_رمان_از_دستش_ندهید
‼️این داستان کاملا واقعی است
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
🌷بسم الله الهادی🌷 🔴 #یک_فنجان_چای_با_خدا قسمت 5⃣5⃣1⃣ با تکان سر، او را دعوت به گفتن کردم " ح
🌷بسم الله الهادی🌷
🔴 #یک_فنجان_چای_با_خدا
قسمت6⃣5⃣1⃣
" حالا دیگه موندن دانیال تو اون شرایط اصلا به صلاح نبود و باید از اونجا خارج می شد.
پس به کمک نیروهامون تو سوریه، فراریش دادیم.
با ناپدید شدنش، انگشت اتهام رفت به سمت دانیال و افرادی که اونو وارد نیرو کرده بودن، مثل صوفی که یه جورایی معشوقه و همسر سابق برادرتون محسوب می شد..
حالا داعش می دونست که ضربه ی سختی از این نخبه ی جدید الورود و ایرانی الاصل، که به نوعی پیشنهادِ سازمان مجاهدین هم محسوب می شد، خورده و همین باعث شد تا بالا دستی های منافقین و داعش واسه پیدا کردنِ مقصر بین خودشون، مثل سگ و گربه به جوون هم بیوفتن.
بی خبر از وجود یک رابط تو زنجیره ی اصلی خودشون و چیتی حاوی اسرار سِری، در دست ما ایرانیها.. "
حالم زیاد خوب نبود. عجولانه سوالم را پرسیدم
" اما این امکان نداره.. چون عثمان و صوفی مدام اسم اون رابط رو ازتون میپرسیدن و .. "
به میان حرفم پرید
" صبر کنید.. چقدر عجله دارین..
بله.. اونا دنبال رابط بودن.. اصلا دلیل همه ی اتفاقها رسیدن به اون رابط بود. و اِلا عملا کشتنِ دانیال یا من، سودی جز صرف هزینه و وقت براشون نداشت.
چون عملیاتی که نباید لو می رفت ، رفته بود و اونا انقدر بیکار نیستن که بخوان از یه خائن انتقام بگیرن. "
⏪ ادامه دارد...
🌹🌹🌹🌹🌹
✍ نویسنده:خانم زهرا اسعد بلند دوست
🌟🌟🌟🌟
منتظرشنیدن نظرات وپیشنهادهای شماهستیم❤️🌹
🔶 @asheghaneruhollah 🔷
#پیشنهاد_میکنم_این_رمان_از_دستش_ندهید
‼️این داستان کاملا واقعی است
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
🚩۲۹ روز تا اربعین 💚 ارباب کریم 💚 با اینکه میان نوکران رسواییم امضای زیارت از "حسن" میخواهیم اربــ
هیئت_عاشقان_روح_الله_محرم96_شب_دوم.mp3
7.09M
#نوای_دلتنگی
❤️ به یاد #هشت_شب_نجوای_عاشقانه
مراسم هیئت/دهه سوم محرم1396
میرم مدینه #قبر_خاکی را میبینم
همش به یاد #کربلا و اربعینم
#اربعین رفتی کربلا
برا #امام_حسن گریه کن😭
🎤کربلایی #امیر_ملکی
👈شور احساسی
😭 آقا جان امسال #اربعین منو میبری #کربلات 😢
🏴 @asheghaneruhollah