16.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅پیشنهاد دانلود
#منم_اربعین_کربلام
اربابم
سلام میدم به ساحتت حسین
دارم میام زیارتت حسین❤️
بازم منو عنایتت حسین
#حبیبی_یا_حسین
🎤کربلایی #سید_مجتبی_حسینی
🔺زمینه احساسی
🏴 @asheghaneruhollah
96.05.30 (6) (2).mp3
7.11M
کربلا کربلا
کی میطلبی منو؟؟؟؟؟
#کرب_و_بلا همه ی باورمه
کرب و بلا زیباترین حرمه 😍
🎤کربلایی #محمد_حسین_حدادیان
🔻شور شنیدنی
😔 بازهم #جاموندم
🏴 @asheghaneruhollah
04_گروه_صدابرداری_صوت_الحزین_ضیاء.mp3
11.44M
📌ازدستش ندهید
اشک هات سرازیر شد #رفیق_التماس_دعا ✋
خلاصه یادت نره که #یک_نفر
توی زائرای اربعین #نبود 😭
#شب_اربعین ،حرم پائین پا
مگه ما #قرارمون همین نبود 😭
من مگه چی کم دارم آخه از بقیه نوکرها
کل #رفیقام کربلا برن من آقا نرم زوره 😔
🎤حاج #مهدی_مختاری
🔺شور احساسی فوق العاده زیبا
😔 بازهم #جاموندم
🏴 @asheghaneruhollah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 توضیحات جالب کارگردان سریال دلدادگان از بازیگری که به خاطر پول حاضر به حضور در بخش پایانی سریال نشد
#دلدادگان
#سلبریتی
🏴 @asheghaneruhollah
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
🌷بسم الله الهادی🌷 🔴 #یک_فنجان_چای_با_خدا قسمت 4⃣2⃣1⃣ دستانش مشت شد، آنقدر سفت و سخت که سفید شد
🌷بسم الله الهادی🌷
🔴 #یک_فنجان_چای_با_خدا
قسمت 5⃣2⃣1⃣
شاید اگر تمام آن حرف ها در امامزاده زده نمی شد، من هنوز هم دلباخته ی آن مرد مغرور بودم و تندیسش میخ می شد بر دیوار قلبم.
حداقل حالا غرورش مرا بیزار کرده بود..
لبخند زدم و نشست. به چشمانِ غم زده اش خیره شدم. تا به یاد دارم غصه ام را روزیِ روزهایش می کرد این یگانه برادر..
حالا در اوجِ ناراحتی خوشحال بودم که در باقی مانده ی اندکِ عمرم، خدا.. مادر.. دانیال .. امامزاده ی چند کوچه بالاتر.. و حتی پروینِ چاق و مهربان هست..
رویِ مبل هایِ سالن نشستم. دانیال از پروین خواست تا برایم غذا گرم کند. اما من چای و نان پنیر می خواستم.
پروین یک سینی چای با نان و پنیر آورد.
دانیال کنارم نشست. چای را شیرین کرد و با مهربانی لقمه ای دستم داد. خوردم.. جرعه ایی از چای و تکه ایی از لقمه..
نه.. هیچکدام طعم خدا نمی داد.. ساده ی ساده ی بود؛ معمولیِ معمولی..
نفسی عمیق کشیدم و لبخندی تلخ بر لبانم نشست.
از خوردن دست کشیدم و دانیال اعتراض کرد. فایده ای نداشت. پس در سکوت تماشایم کرد.
⏪ ادامه دارد...
🌹🌹🌹🌹🌹
✍ نویسنده:خانم زهرا اسعد بلند دوست
🌟🌟🌟🌟
منتظرشنیدن نظرات وپیشنهادهای شماهستیم❤️🌹
🔶 @asheghaneruhollah 🔷
#پیشنهاد_میکنم_این_رمان_از_دستش_ندهید
‼️این داستان کاملا واقعی است
🌷بسم الله الهادی🌷
🔴 #یک_فنجان_چای_با_خدا
قسمت 6⃣1⃣2⃣
باید نماز مغرب و عشا را می خواندم، از جایم بلند شدم تا به اتاقم بروم که صدایم زد. ایستادم.
" سارا.. یکی از همکارام بعد از شام، با خوونواده اش میاد واسه شب نشینی..
مادر که مریضه، انتظاری ازش نمیره..
تو رو خدا تو دیگه نرو خودت رو تو اتاق حبس کن. از ظهر تا الانم که خوابیدی، خستگیت هم حسابی در رفته..
بیا و آبرویِ داداشتو بخر و یه ساعت کنار خوونواده اش بشین که یه وقت فکر نکنن که بی کس و کارم.
یه لباس شیک و پوشیده تنت کن.
میگم پوشیده چون بچه های نظامی همه شون مذهبین. عاشقتم زشتِ داداش.. "
لبخند زدم و با تکانِ سر حضورم را برایش محکم کردم. این برادر ارزشش از هر چیز برایم بیشتر بود. دانیالی که به خودش اجازه نداد حتی یک کلمه از مکالمات امروزم با حسام بپرسد.
بعد از نماز و شام، به سراغ کمد لباس هایم رفتم. مدتی بود که سعی می کردم حجابم کامل باشد، هر چند که هنوز شیوه ی درستش را نمی شناختم.
به پیراهنی بلند و یشمی رنگ که هنرِ دستانِ پروین و فاطمه خانم بود رضایت دادم. اصلا تنها لباسِ پوشیده ام به جز مانتو، همین پیراهنِ ساده و زیبا بود که بعد از محجبه شدن برایم دوختند.
حالا باید چیزی سرم می کردم. نگاهی به بساطِ درونِ کمدم انداختم، غیر از چند شالِ معمولی و تیره رنگ چیزی پیدا نمی شد، به جز.....
به جز آن روسری که حسام قبل از رفتنش به سوریه هدیه داده بود.
نفس هایم تند شد. باید فراموشش می کردم. با خشم در کمد را بستم. و به آن تیکه دادم.
اما فعلا ّآبرویِ دانیال از یک دلبستگیِ احمقانه مهم تر بود و این روسری، تنها داراییِ زیبایم برایِ شیک به نظر رسیدن در این شب نشینی دوستانه بود..
پس روسری به دست روبه رویِ آینه ایستادم.
بزرگ بود و زیبا، با مخلوطی از رنگهایِ یک بسته مداد شمعیِ بیست و چهار طعم.
آن را سر کردم و به شیوه ی لبنانی ها، گوشه ی صورتم سنجاقش زدم.
⏪ ادامه دارد...
🌹🌹🌹🌹🌹
✍ نویسنده:خانم زهرا اسعد بلند دوست
🌟🌟🌟🌟
منتظرشنیدن نظرات وپیشنهادهای شماهستیم❤️🌹
🔶 @asheghaneruhollah 🔷
#پیشنهاد_میکنم_این_رمان_از_دستش_ندهید
‼️این داستان کاملا واقعی است
🌹اعمال روز اربعین:
1-خواندن زیارت اربعین
2-غسل اربعین وتوبه (قبل از نماز ظهر)
3-بعد از نماز صبح صد مرتبه(لاحول ولاقوة الا بالله علي العظيم)
4-هفتاد مرتبه تسببحات اربعه
5-بعد از نماز ظهر سوره والعصر بعد هفتاد مرتبه استغفار
6-غروب چهل مرتبه لا الة الا الله
7-بعد از نماز عشاء سوره یاسین هدیه به سیدالشهدا
🕊✨اللهم عجل لولیک الفرج✨
🏴 @asheghaneruhollah
#امان_از_دل_زینب...
اربعین است
می آید زینبی
با قامتی از غم خمیده
چهل روز است
حسینش را ندیده
زبان اشک
تنها می تواند
شرح حالش را بگوید
#سلام_علی_قلب_زینب_الصبور
🏴 @asheghaneruhollah