🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
🌷بسم الله الهادی🌷 🔴 #یک_فنجان_چای_با_خدا قسمت 7⃣4⃣2⃣ دنیا بر سرم آوار شد. آخرین بار دو روز در
🌷بسم الله الهادی🌷
🔴 #یک_فنجان_چای_با_خدا
قسمت 8⃣4⃣2⃣
در مدت کوتاهی که می شناختمش، هیچ وقت ندیدم نمازش غیر از اول وقت خوانده شود.
صدایش زدم
" حسام.. چرا واسه خووندن نماز آنقدر عجله داری؟؟؟ "
به سمتم برگشت. صورتش هنوز نم داشت و موهایِ خیسش، رویِ پیشانی اش ریخته بودند.
لبخندی بر لب نشاند
" چایی تا وقتی که داغه، می چسبه.. همچین که سرد شد از دهن میوفته.
نمازم تا وقتی داغه به بند بندِ روحت گره می خوره..
بعدشم، الله اکبرِ اذون که بلند میشه؛ امام زمان اقامه می بنده اونوقت کسایی که اول وقت نماز می خوونن، انگار به حضرت اقتدا کردن و نمازشون با نماز مولا میره بالا ..
آدم که فقط نباید تو جمع کردنِ پول و ثروت، اقتصادی فکر کنه..
اگه واسه داراییِ اون دنیات مقتصد بودی، هنر کردی.. "
با خنده، سری تکان دادم. او در تمامِ جزئیات زندگی اش، عملیاتی و حساب شده حرکت می کرد. الحق که مرد جنگ بود..
هوسانه از تخت پایین آمدم و به سمت در رفتم
" دو دقیقه صبر کن.. منم می خوام باهات نماز بخوونم.. باید رسم تجارت
ازت یاد بگیرم، استاااااد.. "
با لحنی پر خنده، " چشمی" کشدار گفت و من برایِ گرفتنِ وضو از اتاق خارج شدم.
⏪ ادامه دارد...
🌹🌹🌹🌹🌹
✍ نویسنده:خانم زهرا اسعد بلند دوست
🌟🌟🌟🌟
منتظرشنیدن نظرات وپیشنهادهای شماهستیم❤️🌹
🔶 @asheghaneruhollah 🔷
#پیشنهاد_میکنم_این_رمان_از_دستش_ندهید
‼️این داستان کاملا واقعی است
🌷بسم الله الهادی🌷
🔴 #یک_فنجان_چای_با_خدا
قسمت 9⃣4⃣2⃣
جلویِ آینه مقنعه ی سفید و گلدار، سر می کردم و ادکلن می زدم و حسام، تسبیح به دست به دیوار تکیه داده بود و با لبخندی دلنشین تماشایم می کرد
" خانوم.. عجله کن دیگه.. این فرشته ها دیوونم کردن.. یکی از اینور شماره میده.. یکی از اونور هی چشمک میزنه.. بدو تا آقاتونو ندزدین.."
از حرفهایش به خنده افتادم و در حالی که چادر سر می کردم پرسیدم
" والا ما خودمون رو کشتیم تا روز عقد نفهمیدیم چشمای آقامون چه رنگیه..
خیالم راحته، از آقامون، اّبی گرم نمیشه.. بی بخاره بی بخااار.. "
ریز ریز می خندید
" عجب.. پس بگو، خانووم داشتن خودشون رو می کشتن و ما بی خبر بودیم.. خب می گفتی.. دیگه چی؟؟ "
به سمتش برگشتم، دست به کمر زدم و اخمی ساختگی بر صورتم نشاندم
" تا حالا اونِ رویِ خانومتون رو دیدین یا یه چشمه اشو نشون تون بدم.. "
صدای خنده اش بلند شد و دست بر گونه اش کشید
" والا هنوز خانوممون نشده بودی؛ دو تا چشمه اشو نشونمون دادی..
دیگه وای به حالِ الان.
ولی سارا خانوم خدایی دستتون خیلی سنگینه هاا.. اون روز تو حیاط وقتی زدی زیر گوشم، برق سه فاز از کله ام پرید..
اصل فکرشم نمی کردم، نیم وجب دختر آنقدر زور داشته باشه.. "
⏪ ادامه دارد...
🌹🌹🌹🌹🌹
✍ نویسنده:خانم زهرا اسعد بلند دوست
🌟🌟🌟🌟
منتظرشنیدن نظرات وپیشنهادهای شماهستیم❤️🌹
🔶 @asheghaneruhollah 🔷
#پیشنهاد_میکنم_این_رمان_از_دستش_ندهید
‼️این داستان کاملا واقعی است
🌷بسم الله الهادی🌷
🔴 #یک_فنجان_چای_با_خدا
قسمت 0⃣5⃣2⃣
با انگشت، اشاره ای به سینه اش کرد
" این یادگاری تون هم که جاش حسابی مونده..
بعد از اون ماجرا، هر وقت تو آینه جایِ کنده کاریتون رو می بینم، کلی می خندم..
میگم من هی سالم میرم سوریه و هی سالم برمی گردم، دریغ از یه خط..
اما ببین نیم مثقال جنسِ لطیف چه بلایی سرم آورده آخه.. چنان زَدَتمَ که تا عمر دارم یادم نره.."
چه روزهایِ سختی بود، اما به لطفِ خدا و دوستیِ این مرد، همه اش گذشت..
معجونی از خجالت و خنده به صورتم هجوم آوردند. هنوز آن سیلی و برش رویِ سینه اش را به خاطر داشت.
به سمت جانمازم رفتم و کمی عقب تر از سجاده یِ حسام، پهنش کردم.
" بلندشو جنابِ امیرمهدی.. بلند شو که ظاهرا زیادم سر به زیر نیستی.. پاشو نمازمونو بخوونیم تا این فرشته ها بدبختم نکردن.. "
با تبسم مقابلم ایستاد و پیشانی ام را بوسید
" خیالت تخت.. از هیچ کدومشون شماره نگرفتم.. تا حوری مثل سارا خانوم دارم، اونا به چه کارم میان آخه..؟؟ "
چقدر ساده بود سارایِ آلمان نشین، که عشق را در روابطِ بدونِ مرز با جنس مخالف می دید.
این بوسه، اولین لمسِ احساسم بود، بدونِ هوس.. بدونِ حسی کثیف..
پر بود از عطر یاس و خلائی شیرین از حریرِ آدمیت..
و من مدیونش بودم، احیایِ حیایِ شرقی ام را، به متانتِ حسامی که در مدتی کوتاه، ارثیه یِ دخترکان ایرانی را در وجودم زنده کرده بود..
گونه سیب کردم و پشتِ سرش به نماز ایستادم.
با هر رکعتی که می خواند، سبکتر از قبل رویِ پرده ی مه قدم میزدم. و طعم بی نظیر نماز در جانِ روحم می نشست..
این زیباترین، ادایِ بندگی ام در طولِ عمرِ کوتاهِ مسلمانی ام بود.
نماز که تمام شد به سمتم برگشت
" قبول باشه. قبول باشه بانو.. یادت نره مارو دعا کنی هااا.. "
چقدر چسبید، این نمازِ عاشقانه.
⏪ ادامه دارد...
🌹🌹🌹🌹🌹
✍ نویسنده:خانم زهرا اسعد بلند دوست
🌟🌟🌟🌟
منتظرشنیدن نظرات وپیشنهادهای شماهستیم❤️🌹
🔶 @asheghaneruhollah 🔷
#پیشنهاد_میکنم_این_رمان_از_دستش_ندهید
‼️این داستان کاملا واقعی است
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
✋ما زیر پرچم دو #حسن سینه می زنیم...❤️ #اعلام_مراسم_هیئت_عاشقان_روح_الله مراسم_عزاداری به مناسبت ش
🏴 آجرک الله یا صاحب الزمان(عج)
🚩 هيئت عاشقان روح الله_ره_
—----------------
📣 #گزارش_صوتی
🏴 مراسم عزاداری شهادت #امام_حسن_عسکری_ع_
❤️یادبود شهید #حاج_حسن_صمدی
—---------------
🔶 با سخنرانی:
👈 حجت الاسلام #انتظاری
—---------------
🔷 بـا نوای:
👈حاج #میثم_جهدی
—----------------
📆 زمان:
👈 چهارشنبه23آبان ماه۱۳۹7
—----------------
🗺 مکان:
👈 اصفهان| درچه|اسلام آباد | ک-شهیدبهشتی |پرچم هیئت
—----------------
https://eitaa.com/asheghaneruhollah
شهادت امام حسن عسکری1397هیئت عاشقان روح الله (10).mp3
27.51M
🏴شهادت امام حسن عسکری_ع_ تسلیت
#گزارش_صوتی
🔉 #سخنرانی
🎤 #حجت الاسلام #انتظاری
📌پیشنهاد دانلود
🚩 هیئت عاشقان روح الله_ره_
🏴 @asheghaneruhollah
شهادت امام حسن عسکری1397هیئت عاشقان روح الله.mp3
12.08M
🏴شهادت امام حسن عسکری_ع_ تسلیت
#گزارش_صوتی
معرفت حکم میکند اینجا
وقت گریه به رسم جود و کرم
همه یادی کنیم این شبها
از تمام #مدافعان_حرم
همه دل خوشی ما این است
لااقل یک #حسن_حرم_دارد 😔
🎤 حاج #میثم_جهدی
🔉 #شعر_خوانی_و_روضه_شنیدنی
📌پیشنهاد دانلود
🚩 هیئت عاشقان روح الله_ره_
🏴 @asheghaneruhollah
شهادت امام حسن عسکری1397هیئت عاشقان روح الله (2).mp3
4.72M
🏴شهادت امام حسن عسکری_ع_ تسلیت
#گزارش_صوتی
واویلا لحظه سخته احتزاره
چشم مولا بارون میباره
واویلا دیگه #مهدی بابا نداره 😭
🎤 حاج #میثم_جهدی
🔉 #زمینه
📌پیشنهاد دانلود
🚩 هیئت عاشقان روح الله_ره_
🏴 @asheghaneruhollah
شهادت امام حسن عسکری1397هیئت عاشقان روح الله (3).mp3
2.43M
🏴شهادت امام حسن عسکری_ع_ تسلیت
#گزارش_صوتی
💔آآجرک الله یا صاحب الزمان_عج_
من فدای شال مشکی عزات
من فدای دونه دونه غصه هات ✋
بیا عزیز الزهرا 😔
🎤 حاج #میثم_جهدی
🔉 #تک
📌پیشنهاد دانلود
🚩 هیئت عاشقان روح الله_ره_
🏴 @asheghaneruhollah
شهادت امام حسن عسکری1397هیئت عاشقان روح الله (4).mp3
5M
🏴شهادت امام حسن عسکری_ع_ تسلیت
#گزارش_صوتی
💔آجرک الله یا صاحب الزمان_عج_
امشب هوای #سامرا
داره دلم ....
🎤 حاج #میثم_جهدی
🔉 #واحد_سنگین
📌پیشنهاد دانلود
🚩 هیئت عاشقان روح الله_ره_
🏴 @asheghaneruhollah
شهادت امام حسن عسکری1397هیئت عاشقان روح الله (5).mp3
4.84M
🏴شهادت امام حسن عسکری_ع_ تسلیت
#گزارش_صوتی
💔مازیرپرچم دو #حسن سینه میزنیم
دیشب دیدم توی خوابم
دارم واسه صحن تو
یه گلدسته میسازم 😍
🎤 حاج #میثم_جهدی
🔉 #واحد_حماسی
📌پیشنهاد دانلود
🚩 هیئت عاشقان روح الله_ره_
#امام_حسنی_ام_الحمد_الله
🏴 @asheghaneruhollah
شهادت امام حسن عسکری1397هیئت عاشقان روح الله (6).mp3
4.79M
🏴شهادت امام حسن عسکری_ع_ تسلیت
#گزارش_صوتی
💔مازیرپرچم دو #حسن سینه میزنیم
تا نفس دارم ازش میخونم
به امام حسین بهش مدیونم
باورم اینه میگم از جونم
تا ابد من #حسنی میمونم 😍
🎤 حاج #میثم_جهدی
🔉 #شور_احساسی
📌پیشنهاد دانلود
🚩 هیئت عاشقان روح الله_ره_
#امام_حسنی_ام_الحمد_الله
🏴 @asheghaneruhollah
شهادت امام حسن عسکری1397هیئت عاشقان روح الله (7).mp3
2.59M
🏴شهادت امام حسن عسکری_ع_ تسلیت
#گزارش_صوتی
💔مازیرپرچم دو #حسن سینه میزنیم
تکیه گاهم حسنه
پشت و پناهم حسنه
حاضرم گدا باشم
وقتی که شاهم #حسنه ❤️
🎤 حاج #میثم_جهدی
🔉 #شور_احساسی
📌پیشنهاد دانلود
🚩 هیئت عاشقان روح الله_ره_
#امام_حسنی_ام_الحمد_الله
🏴 @asheghaneruhollah
شهادت امام حسن عسکری1397هیئت عاشقان روح الله (8).mp3
3.44M
🏴شهادت امام حسن عسکری_ع_ تسلیت
#گزارش_صوتی
💔برا اونا که #اربعین حرم نرفتند😔
من غلام نوکراتم
عاشق #کربلاتم
تا آخرش بااااهاتم ❤️
🎤 حاج #میثم_جهدی
🔉 #شور_احساسی
📌پیشنهاد دانلود
🚩 هیئت عاشقان روح الله_ره_
🏴 @asheghaneruhollah
شهادت امام حسن عسکری1397هیئت عاشقان روح الله (9).mp3
4.84M
🏴شهادت امام حسن عسکری_ع_ تسلیت
#گزارش_صوتی
💔مناجات پایانی با امام زمان_عج_
یا ایها لعزیز
ببین خسته حالی ام
آقای من 😔
🎤 حجت الاسلام #انتظاری
📌پیشنهاد دانلود
🚩 هیئت عاشقان روح الله_ره_
🏴 @asheghaneruhollah
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
#خودباختگی 4⃣1⃣ 💠به بعضی خانما وقتی میگه خودتو بپوشون به خودش میگه یعنی آقایون با همین یک ذره هم تح
#خودباختگی 5⃣1⃣ #پایانی
💠خود این خانمایی که با حجاب نامناسب میان تو جامعه بهتر از من میدونن
که قطعا با اینطور پوشش به آرامش واقعی نرسیدن و درواقع نخواهند رسید
👌
با خدای مهربون آشتی کنین
تا الآنم هر طور پوششی داشتین توبه کنین
بقیه باقیمونده از عمرتون رو خوب زندگی کنین☺️
یک حدیث داریم از حضرت علی ع که با این مضمون بود
که هرچند افرادی که گناه میکنن در ظاهر شاد باشن اما دلشون پر از غم و غصه ست
✅
منم تا حالا با افرادی که گناه هایی رو مرتکب شدن
صحبت کردم دیدم که در ظاهر توی جمع چقدر شادن میگن و میخندن
اما سفره دل که باز میکنن
می بینم از درون پر از رنج و مصیبتن
🍃🔴🍃
هنوزم دیر نشده وقت هست
واسه دلتون کاری کنین😊
شما بذارین کنار گناه رو
میدونمم سخته اما باید رنج این سختی رو تحمل کنین تا نشاط و آرامش واقعی نصیبتون بشه
اونایی که به این حرفم عمل کردن
خودشونم وجدانا احساس آرامشی دیدن
اما یا ادامه دادن و به آرامش بهتری رسیدن
یا دوباره روی آوردن به آرامش های ساختگی ظاهری😊
❌ پایان ❌
از دوستان عزیز بخاطر همراهی در مباحث #خودباختگی تشکر ویژه داریم
نظرات و انتقادات خودتون رو میتونید در باره مباحث #خودباختگی
به آیدی خادم کانال ارسال فرمائید...
👈عضویت در #کمپین_من_انقلابی_ام 👇
🏴 @asheghaneruhollah
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
🌷بسم الله الهادی🌷 🔴 #یک_فنجان_چای_با_خدا قسمت 0⃣5⃣2⃣ با انگشت، اشاره ای به سینه اش کرد " این
🌷بسم الله الهادی🌷
🔴 #یک_فنجان_چای_با_خدا
قسمت 1⃣5⃣2⃣
نگاهش کردم
" چه دعایی؟؟ "
ابرویی بالا انداخت
" بعدا بهتون میگم.. اما شما علی الحساب بگو خدایا این شوهر ما رو حاجت روا کن.. "
گاهی با ضمیر جمع خطابم می کرد و گاهی با ضمیر مفرد..
این جوان هنوز به "تو" بودنِ من برای خودش، عادت نکرده بود.
کنارآمدن با نبودنش سخت بود، اما چاره ای وجود نداشت.
چند روز دیگر حسام به ماموریت می رفت، به همین دلیل هروز برایِ دیدنم به خانه مان می آمد و برایم خاطره می ساخت..
با بیرون رفتن هایمان.. تفریح هایِ پر بستنی و خوراکی ..
با شوخی ها و کَل کَل هایش کنار دانیال و پروین..
با نجوایِ مهربانش کنار گوشهایم که
" هییس.. خانوومی، انقدر بلند نخند.. صداتو نامحرم می شنوه.. "
وقتی در پارک قدم میزدم و او از جوک هایِ بی مزه ی برادرم می گفت..
و من دلخوش به هر غروب، که نمازم را به عشقِ این جوانِ مذهبی اقتدا کنم..
و او با سلامِ نمازش، عزم رفتن به خانه ی خودشان می کرد و نمی دانست چه بر سرِ دلم می آید وقتی مجبور بودم تا روز بعد ندیدنش را، صبر کنم.
" تک تکِ ثانیه هایی که تو را کم دارم
ساعتم درد؛
دلم درد؛
جهانم درد است.. "
گاهی در آینه به خود نگاه می کردم و سرکی به گذشته ام می کشیدم.
این بچه سید چه به روزِ سارایِ دیروز آورده بود که حال خدا را در یک نفسی اش می دید؟؟
سارایِ کافر.. سارایِ بی قید.. سارایِ لجباز، حال حجاب از سر برنمی داشت و حیا به خرج می داد در عبور از عابرانِ مذکر..
که حتی قدمهایِ ریحانه وارِ یک زن حرمت دارد و هر چشمی لایقِ تماشا نیست..
این معجزه ی حسام بود یا جادویِ وجودش؟؟
" وعشق....
قافیه اش، گرچه مشکل است..
اما؛
خدا اگر که بخواهد
ردیف خواهد شد.. "
⏪ ادامه دارد...
🌹🌹🌹🌹🌹
✍ نویسنده:خانم زهرا اسعد بلند دوست
🌟🌟🌟🌟
منتظرشنیدن نظرات وپیشنهادهای شماهستیم❤️🌹
🔶 @asheghaneruhollah 🔷
#پیشنهاد_میکنم_این_رمان_از_دستش_ندهید
‼️این داستان کاملا واقعی است
🌷بسم الله الهادی🌷
🔴 #یک_فنجان_چای_با_خدا
قسمت 2⃣5⃣2⃣
دیگر چیزی به رفتنش نمانده بود و من بی تاب ندیدنش، پناه می بردم به تسیبحِ فیروزه ای رنگِ پروین..
کاش مادر کمی گذشته اش را رها می کرد و مهرش را آغوشم..
کاش روزه ی سکوتش را به یک لبخند و صدا زدنم افطار می کرد و من از امیرمهدی و دلتنگی هایم برایش انشا می خواندم.
اما دریغ..
مُهرِ قهرش انقدر سنگین بود که خیال بی خیالی نداشت.
وارد ماه محرم شده بودیم و عرق کردنِ دستانم از فرط دلتنگی و دلشوره به دو برابر رسیده بود.
حالا درد و تهوع هم تا جایی که تیغشان می برید، کم نمی ذاشتند.
روز قبل از عازم شدنش به ماموریت، مانند مرغی سر کنده در حیاط قدم میزدم و لحظه شماری می کردم آمدنش را..
یعنی باز باید هم آغوش اضطراب و ترس می شدم؟؟
اگر بلایی به سرش می آمد باید چه می کردم؟؟ من تازه کورسویِ خوشبختی را پیدا کرده بودم که آن هم به نسیمی بند بود. خدایا خودت به فریادم برس..
برایِ فرار از درد به اتاقم پناه بردم و کمی دراز کشیدم.
⏪ ادامه دارد...
🌹🌹🌹🌹🌹
✍ نویسنده:خانم زهرا اسعد بلند دوست
🌟🌟🌟🌟
منتظرشنیدن نظرات وپیشنهادهای شماهستیم❤️🌹
🔶 @asheghaneruhollah 🔷
#پیشنهاد_میکنم_این_رمان_از_دستش_ندهید
‼️این داستان کاملا واقعی است
آقا مبارک است رَدای امامتت
ای غایب از نظر به فدای امامتت
میخواستند حق تو را هم قضا کنند
کَذاّبها کجا و عبای امامت...
ما زنده ایم از برکات ولایتت
ما عهد بستهایم به پای امامتت
از روز اولی که رسیدیم زین جهان
گشتیم آشنا به صدای امامتت..
این روزها هوای تو را کرده ام بیا
ماییم یاکریمِ هوای امامتت..
آقا بیا تقاصِ شهیدان به پای توست
آقا فدای کرببلای امامتت...
تا روزِ بازگشتِ تو سیدعلی شده
پرچم به دوش، زیرِ لوای امامتت
🌷 آغاز امامت گل سرسبد عالم هستی حضرت حجة بن الحسن امام زمان (عج) بر شما مبارک 🌷
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
✅ @asheghaneruhollah
#فکر_کردن_درد_دارد
💢به درد #شیعه_میلی مبتلاییم
#شیعه_میلی یعنی که یک فرد به اصطلاح شیعه، حتی #پنج آیه قرآن یا روایت نبوی حفظ نباشد تا ولایت علی(ع) را به مخالفان ثابت کند
اما صدها روایت و داستان ساختگی (غیرمعتبر) برای #قمه_زنی و #لطمه_زدن و #عمرکشون... حفظ باشد.
✅ @asheghaneruhollah