eitaa logo
❤عاشقان ولایت❤
88 دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
2هزار ویدیو
143 فایل
خواهران مسجد امام حسن مجتبی‌(علیه‌السلام)
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃 بمدت 10 روز متوالی روزانه دوبار و هربار تعداد 20 برگ نعناع را داخل یک لیوان آب جوش ریخته بمدت 5 دقیقه دم کشیده سپس میل کنید 🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂 🍁🍂@asheghanvlaiat🍂🍁
شیرخشک دندان ها را به سفیدی مروارید در می آورد و آن ها راسالم نگه می دارد برروی مسواک خمیردندان قراردهیدو مقدار پودرشیر روی آن بپاشید ودندان هارامسواک بزنید. 🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂 🍁🍂@asheghanvlaiat🍂🍁
چرا سنجاب كوچولو ناراحته؟.mp3
34.89M
🐿چرا سنجاب کوچولو ناراحته؟ 🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂 🍁🍂@asheghanvlaiat🍂🍁
🌹 💠 ماجرای تبعید امام خمینی در ۱۳ آبان و ایفای نقش فرزندان امام 🔻رهبرانقلاب: امام عزیز ما، آن مرد یگانه‌ی تاریخ ما، در مقابل طرح کاپیتولاسیون و مصونیت آمریکائیها - که آن روز در ایران همه‌کاره بودند - ایستاد و به خاطر این اعتراض، روز ۱۳ آبان با حال غربت و تنهائی، به وسیله‌ی مزدوران آمریکا از ایران شد. 🔹در آن روز و در این تبعید، هیچ کس در کنار امام نبود. البته دلهای مردم با امام بود؛ اما امام را از خانه‌اش ربودند و در غربت کامل، او را در روز ۱۳ آبان سال ۴۳ از ایران تبعید کردند. 🔹پانزده سال بعد - پانزده سال، زمان زیادی نیست؛ مثل برق میگذرد - ، یعنی جوانان انقلابی دانشجو، در روز ۱۳ آبان رفتند لانه‌ی جاسوسی آمریکا در تهران را تسخیر کردند؛ آمریکا را از ایران تبعید کردند. ببینید فعل و انفعال حرکت مردمىِ متکی به اراده‌ی الهی و قدرت الهی، چه کار میکند. 🔹امام در آن غربت در تبعید ایستاد، با کمال راه را دنبال کرد و مردم را کم‌کم و بمرور آورد وارد صحنه کرد. امام مردم را بیدار کرد؛ احساس استقلال و آرمان‌خواهىِ همراه با مجاهدتی که در آن هیچ خوف و ترسی وجود ندارد، در مردم زنده کرد. مردم به میدان آمدند و انقلاب پیروز شد. 🔺مردم در انقلاب، شاه را از ایران راندند؛ در ۱۳ آبان، آمریکا را از ایران راندند. لذا امام فرمود: انقلابی بزرگتر از انقلاب اول. این یک است. ۹۰/۸/۱۱ 🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂 🍁🍂@asheghanvlaiat🍂🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ا❁﷽❁ا به نیت تعجیل در فرج نابودی ویروس کرونا سلامتی عزیزانمان عاقبت بخیری همه الخصوص جوانان برآورده شدن حاجات و ...... ✅ این پست هر روز (با یک صفحه از قرآن) تکرار می شود 🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂 🍁🍂@asheghanvlaiat🍂🍁
26.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 به مناسبت سیزده آبان و روز ملی مبارزه با استکبار 📹 مجموعه نماهنگ | شماره نخست «تحریف آغاز خصومت آمریکا با ایران» 🔺پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR، به مناسبت سیزدهم آبان، روز ملی مبارزه با استکبار جهانی، اولین قسمت از مجموعه نماهنگ «انقلاب دوم» را با عنوان «تحریف آغاز خصومت آمریکا با ایران» منتشر میکند. 📥 دیگر کیفیت‌ها: khl.ink/f/48953 💻 @Khamenei_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
@childrin1کانال دُردونه(1).mp3
4.42M
" آرزوی شهر خالی" با صدای (پگاه رضوی) ♥️ ∩_∩ („• ֊ •„)♥️ ┏━━━∪∪━━━┓ 🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂 🍁🍂@asheghanvlaiat🍂🍁
داستان شب 🌙 حکم قاضی آمریکایی که جهان را تکان داد، قاضی در مورد پسر ۱۵ ساله‌ای که در حال سرقت از یک مغازه در آمریکا بود و هنگام فرار یکی از قفسه‌ها را شکسته بود حکمی صادر کرد. وی پس از شنیدن جزئیات حادثه از پسر پرسید، آیا واقعاً نان و پنیر سرقت کرده‌اید و یک قفسه را خرد کرده‌اید؟ پسر با خجالت سرش را خم کرد و گفت آره، قاضی، چرا دزدی کردی، پسر نیاز داشتم. قاضی: آیا نمی‌توانستی آن را به جای سرقت خریداری کنی؟ پسر: من پول نداشتم، قاضی: شما می‌توانستید از والدین خود پول بخواهید. پسر: من فقط مادرم را دارم که بیمار است، در رختخواب است و کار ندارد، به خاطر او من نان و پنیر دزدیدم، قاضی و تو ... هیچ‌کاری نمی‌کنی؟ کار و شغل نداری؟ پسر: من به عنوان کارواش کار می‌کردم، برای کمک به مادرم یک روز مرخصی گرفتم، به همین دلیل آنها مرا اخراج کردند. پس از پایان گفتگو با پسر، قاضی حکم خود چنین اعلام کرد: سرقت، به ویژه سرقت نان، جنایتی بسیار شرم‌آور است. همه ما مسئول این جنایت سرقت هستیم، امروز، همه حاضر در این اتاق، از جمله من، مسئول این جنایت سرقت هستند، بنابراین همه شرکت‌کنندگان، همه ده دلار جریمه می‌شوند و هیچ‌کس بدون پرداخت ۱۰ دلار سالن را ترک نمی‌کند. قاضی یک اسکناس ۱۰ دلاری از جیب خود بیرون آورد، یک قلم برداشت و شروع به نوشتن کرد: علاوه بر این، من برای صاحب مغازه‌ای که پسر گرسنه را به پلیس تحویل داد، مبلغ ۱۰۰۰ دلار جریمه سفارش دادم و اگر جریمه در یک ساعت پرداخت نشود، مغازه بسته می‌ماند. همه در سالن از پسر عذرخواهی کردند و مبلغ کامل را به او دادند. قاضی از اتاق دادگاه بیرون آمد و سعی کرد اشک‌هایش را پنهان کند، بعد از اینکه تماشاگران تصمیم قاضی را شنیدند، چشمانشان پراز اشک شد. قاضی افزود: اگر کسی در حال سرقت نان است، باید همه ساکنان و جامعه این کشور شرمنده باشند، باید از شرم و خجالت مُرد. 🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂 🍁🍂@asheghanvlaiat🍂🍁
🌹 💠 شیرین ترین طعم عشق! 🍃گاهی که در گیر و دار مشکلی تو را صدا می‌زنم و التماس می‌کنم که مشکلم را حل کنی، خیال می‌کنم این مشکل که حل شود، دیگر مشکلی نخواهد بود و من تو را فقط برای خودت صدا می‌زنم. 💞مشکلم حل می‌شود و هنوز نفس راحتی نکشیده‌ام که سر و کلۀ مشکل دیگری پیدا می‌شود. باز هم بر سر این مشکل، در خانه‌ات می‌نشینم به التماس. با خودم می‌گویم بی‌شک پس از این مشکل، مشکل دیگری نخواهد آمد و من تو را فقط برای خودت صدا خواهم زد. 💓به گمانم باید دندان طمع تمام شدن مشکل‌ها را بکَنم. شاید تقدیر من آن است که مشکل‌ها واسطۀ التماس من از تو شوند. ❣حالا دوست دارم در اوج مشکلات تو را به خاطر خودت صدا بزنم. تو فکر می‌کنی می‌توانم؟ چه شیرین است که غرق مشکلات باشم و تو را فقط برای خودت صدا بزنم. کمکم کن بچشم این شیرینی را 💖روزت بخیر شیرین‌ترین طعم عشق! 🌷اَلّلهُمَّـ عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ الفَرج🌷 🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂 🍁🍂@asheghanvlaiat🍂🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 🎙استاد عالی 💠 امام زمان علیه السلام به فکر ماست...! 🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂 🍁🍂@asheghanvlaiat🍂🍁
🌹 💠 اتصال به سرچشمه حضرت! ✅حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: 🔹خدا کند علوم و معارف ما مثل نهری که به دریا متصل است، یک نحو ارتباط – ولو به صورت یک نخ باریک – با منبع و سرچشمه اتصال داشته باشد! 🔹وگرنه یک حوض پر آب هم بدون ارتباط و اتصال با سرچشمه، فایده و دوام و تازگی ندارد! 📚در محضر بهجت، ج۲، ص۲۵۷. 📚 در محضر بهجت، ج٢.       ┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄ 🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂 🍁🍂@asheghanvlaiat🍂🍁
ا❁﷽❁ا به نیت تعجیل در فرج نابودی ویروس کرونا سلامتی عزیزانمان برآورده شدن حاجات و ...... ✅ این پست هر روز (با یک صفحه از قرآن ) تکرار می شود 🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂 🍁🍂@asheghanvlaiat🍂🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
😊خوشحالی امام زمان(ع) در چیست⁉️ 🔰دانشجو بود، دنبال عشق و حال،خیلی مقید نبود،یعنی اهل خیلی کارها هم بود،تو یخچال خونه ش مشروب هم میتونستی پیدا کنی…. 🔰از طرف دانشگاه اردو بردنشون قم…قرار شد با مرحوم آیت الله بهجت(ره)هم دیدار داشته باشن..از این به بعد رو بذارید خود حمید براتون تعریف کنه… 💢وقتی رسیدیم پیش آقای بهجت،بچه ها تک تک ورود میکردن و سلام میگفتن،آقای بهجت هم به همه سلامی میگفت و تعارف میکرد که وارد بشن…من چندبار خواستم سلام بگم… 💢منتظر بودم آقای بهجت به من نگاهی بکنن…امااصلا صورتشون رو به سمت من 🔰برنمیگردوندن…درحالیکه بقیه رو خیلی تحویل میگرفتن… 🔰یه لحظه تو دلم گفتم:”"حمید،میگن این آقا از دل آدما هم میتونه خبر داشته باشه…تو با چه رویی انتظار داری تحویلت بگیره…!!!تو که خودت میدونی چقدر گند زدی…!!!”" 💠خلاصه خیلی اون لحظه تو فکرفرو رفتم…تصمیم جدی گرفتم که دور خیلی چیزا خط بکشم، 💠وقتی برگشتیم همه شیشه های مشروب رو شکستم،کارامو سروسامون دادم،تغییر کردم،مدتی گذشت،یکماه بود که روی تصمیمی که گرفته بودم محکم واستادم 🔶از بچه ها شنیدم که یه عده از بچه های دانشگاه دوباره میخوان برن قم،چون تازه رفته بودم با هزار منت و التماس قبول کردن که اسم من رو هم بنویسن،اما به هرحال قبول کردن 🔶این بار که رسیدیم خدمت آقای بهجت،من دم در سرم رو پایین انداخته بودم،اون دفعه ایشون صورتش رو به سمتم نگرفته بود،تو حال خودم بودم که دیدم بچه ها صدام میکنن"حمید..حمید…حاج آقا باشماست”" 🔰نگاه کردم دیدم آقای بهجت به من اشاره میکنن که بیا جلوتر…آهسته در گوشم گفتن: 🔻یکماهه که امام زمانت رو خوشحال کردی… 🔸ترک هرگناه=نشاندن لبخند بر لبان نازنین حضرت مهدی علیه السلام… 🔰ترک هرگناه=برداشتن یک قدم در مسیر ظهور… 🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂 🍁🍂@asheghanvlaiat🍂🍁
@childrin1کانال دُردونه(1).mp3
4.42M
" آرزوی شهر خالی" با صدای (پگاه رضوی) 🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂 🍁🍂@asheghanvlaiat🍂🍁
داستان شب 🌙 کیف مدرسه‌ای پسر و دخترم رو دادم برای تعمیرات، نو بودند ولی بند حمایل و یکی از زیپ‌های هرکدوم خراب شده بود. کاغذ رسید‌ رو از تعمیرکار تحویل گرفتم و قرار شد یکی دو روزه تعمیرشون کنه و تحویلم بده. دو روز بعد، برای تحویل کیف‌ها مراجعه کردم. هر دو تا کیف تعمیر شده بودند. کاغذ رسید رو تحویل دادم و خواستم هزینه تعمیر رو بپردازم که تعمیرکار به من گفت: شما میهمان امام زمان هستید! هزینه نمی گیرم، فقط یه تسبیح صلوات نذر ظهورش بخونید! از شنیدن نام مولا و آقایمان، کمی جا خوردم! گفتم: تسبیحِ صلوات رو حتما می‌خونم، ولی لطفا پول رو هم قبول کنید! آخه شما زحمت کشیده‌اید و کار کرده‌اید. گفت: این نذر چند سال منه. هر صدتا مشتری، پنج تای بعدیش نذر امام زمانه! بعد هم دسته‌ قبض‌هاش رو به من نشون داد. هر از چندگاهی روی ته‌فیشِ قبض‌ها نوشته شده بود: میهمان امام زمان! گفت: این یه نذر و قراردادیه بین من و امام زمان و نفراتی که این قبض‌ها به اونا بیفته؛ هرکاری که داشته باشن، مجانی انجام میشه فقط باید یه تسبیح صلوات نذر ظهور آقا بخونن! اصرار من برای پرداخت هزینه، فایده نداشت! از تعمیرکار خداحافظی کردم، کیف‌ها رو برداشتم و از مغازه اومدم بیرون. اون شب رو تا مدت‌ها داشتم به کار ارزشمند و جالب این تعمیرکارِ عزیز فکر می‌کردم. به این فکر کردم که اگر همه ما در همین حد هم که شده برای ظهور قدمی برداریم، چه اتفاق زیبایی برای خودمون و اطرافیانمون میافته! 🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂 🍁🍂@asheghanvlaiat🍂🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ا❁﷽❁ا به نیت تعجیل در فرج نابودی ویروس کرونا سلامتی عزیزانمان برآورده شدن حاجات و ...... ✅ این پست هر روز (با یک صفحه از قرآن ) تکرار می شود 🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂 🍁🍂@asheghanvlaiat🍂🍁
🌷ایمانتان راتقویت کنید.....136 نساء 🌷۵ چیزایمان راتقویت میکند: 🌷1.عبادت خدا..............99حجر 🌷2.تلاوت قرآن................2انفال 🌷3.عمل صالح................10فاطر 🌷4.تفکردرخلقت خودمان.5طارق 🌷۵.تفکردرخلقت خوردنی‌ها.‌.۲۸عبس 🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂 🍁🍂@asheghanvlaiat🍂🍁
🔆 ✍ خراش‌های عشق خداوند 🔹چند سال پیش در یک روز گرم تابستان، پسر کوچکی با عجله لباس‌هایش را درآورد و خنده‌کنان داخل دریاچه شیرجه رفت. 🔸مادرش از پنجره نگاهش می‌کرد و از شادی کودکش لذت می‌برد. 🔹مادر ناگهان تمساحی را دید که به‌سوی پسرش شنا می‌کرد. وحشت‌زده به‌سمت دریاچه دوید و با فریادش پسرش را صدا زد. 🔸پسرش سرش را برگرداند ولی دیگر دیر شده بود، تمساح با یک چرخش پاهای کودک را گرفت تا زیر آب بکشد. 🔹مادر از راه رسید و از روی اسکله بازوی پسرش را گرفت. 🔸تمساح پسر را با قدرت می‌کشید ولی عشق مادر آن‌قدر زیاد بود که نمی‌گذاشت پسر در کام تمساح رها شود. 🔹کشاورزی که در حال عبور از آن حوالی بود، صدای فریاد مادر را شنید. به طرف آن‌ها دوید و با چنگک محکم بر سر تمساح زد و او را فراری داد. 🔸پسر را سریع به بیمارستان رساندند. دو ماه گذشت تا پسر بهبودی پیدا کند. 🔹پاهایش با آرواره‌های تمساح سوراخ سوراخ شده بود و روی بازوهایش جای زخم ناخن‌های مادرش مانده بود. 🔸خبرنگاری که با کودک مصاحبه می‌کرد از او خواست تا جای زخم‌هایش را به او نشان دهد. 🔹پسر شلوارش را کنار زد و با ناراحتی زخم‌ها را نشان داد، سپس با غرور بازوهایش را نشان داد و گفت: این زخم‌ها را دوست دارم، این‌ها خراش‌های عشق مادرم هستند. 🔸گاهی مثل یک کودک قدرشناس، خراش‌های عشق خداوند را به خودت نشان بده، خواهی دید چقدر دوست‌داشتنی هستند. 🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂 🍁🍂@asheghanvlaiat🍂🍁
@childrin1کانال دُردونه.mp3
4.31M
"درسی که لک لک به روباه داد" با صدای (خاله شادی) 🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂 🍁🍂@asheghanvlaiat🍂🍁