eitaa logo
اقتصادی(بورسی)سیاسی
1.4هزار دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
1.1هزار ویدیو
27 فایل
تحلیل سهام و نکات آموزشی سلب مسئولیت: تمام مسئولیت خرید و فروش با شماست ما فقط پیشنهاد میدیم
مشاهده در ایتا
دانلود
🎁 (صلی الله علیه و آله) 0. بود. 1. هنگام راه رفتن با آرامی و راه می‌رفت. 2. در راه رفتن قدم‌ها را بر زمین نمی‌کشید. 3. نگاهش پیوسته به افتاده و بر زمین دوخته بود. 4. هرکه را می‌دید به سلام می‌کرد و کسی در سلام بر او سبقت نگرفت. 5. وقتی با کسی دست می‌داد دست خود را زودتر از دست او بیرون نمی‌کشید. 6. با مردم چنان معاشرت می‌کرد که هرکس گمان می‌کرد فرد نزد آن حضرت است. 7. هرگاه به کسی می‌نگریست به روش ارباب دولت با گوشه چشم نظر نمی‌کرد. 8. هرگز به روی مردم و خیره نگاه نمی‌کرد. 9. چون اشاره می‌کرد با اشاره می‌کرد نه با چشم و ابرو. 10. سکوتی طولانی داشت و تا نمی‌شد لب به سخن نمی‌گشود. 11. هرگاه با کسی، هم صحبت می‌شد به سخنان او فرا می‌داد. 12. چون با کسی سخن می‌گفت کاملا برمی‌گشت و می‌نشست. 13. با هرکه می‌نشست تا او اراده برخاستن نمی‌کرد آن حضرت . 14. در مجلسی نمی‌نشست و برنمی خاست مگر با . 15. هنگام ورود به مجلسی در آخر و می‌نشست نه در صدر آن. 16. در مجلس جای خاصی را به خود اختصاص نمی‌داد و از آن نهی می‌کرد. 17. هرگز در حضور مردم نمی‌زد. 18. اکثر نشستن آن حضرت رو به بود. 19. اگر در محضر او چیزی رخ می‌داد که ناپسند وی بود می‌گرفت. 20. اگر از کسی خطایی صادر می‌گشت آن را . 21. کسی را بر لغزش و خطای در سخن . 22. هرگز با کسی و منازعه نمی‌کرد. 23. هرگز سخن کسی را نمی‌کرد مگر آنکه حرف لغو و باطل بگوید. 24. پاسخ به سوالی را چند مرتبه می‌کرد تا جوابش بر شنونده مشتبه نشود. 25. چون سخن ناصواب از کسی می‌شنید. نمی‌فرمودـ «چرا فلانی چنین گفت» بلکه می‌فرمود «بعضی مردم را چه می‌شود که چنین می‌گویند؟» 26. با فقرا نشست و برخاست می‌کرد و با آنان می‌شد. 27. دعوت بندگان و غلامان را . 28. هدیه را می‌کرد اگرچه به اندازه یک جرعه شیر بود. 29. بیش از همه به جا می‌آورد. 30. به خویشاوندان خود می‌کرد بی آنکه آنان را بر دیگران برتری دهد. 31. کار نیک را تحسین و می‌فرمود و کار بد را می‌نمود و از آن نهی می‌کرد. 32. آنچه موجب صلاح و مردم بود به آنان می‌فرمود و مکرر می‌گفت هرآنچه حاضران از من می‌شنوند به غایبان برسانند. 33. هرکه عذر می‌آورد عذر او را می‌کرد. 34. کسی را نمی‌شمرد. 35. هرگز کسی را نداد و یا به لقب های بد نخواند. 36. هرگز کسی از اطرافیان و بستگان خود را نکرد. 37. هرگز عیب مردم را نمی‌کرد. 38. از شر مردم برحذر بود ولی از آنان کناره نمی‌گرفت و با همه بود. 39. هرگز مذمت مردم را نمی‌کرد و بسیار آنان نمی‌گفت. 40. بر جسارت دیگران می‌فرمود و بدی را به نیکی جزا می‌داد. 41. از بیماران می‌کرد اگرچه دور افتاده ترین نقطه مدینه بود. 42. سراغ اصحاب خود را می‌گرفت و همواره آنان می‌شد. 43. اصحاب را به نام هایشان صدا می‌زد. 44. با اصحابش در کارها بسیار می‌کرد و بر آن تاکید می‌فرمود. 45. در جمع یارانش می‌نشست و اگر غریبه ای بر آنان وارد می‌شد نمی‌توانست تشخیص دهد که پیامبر کدامیک از ایشان است. 46. میان یارانش و الفت برقرار می‌کرد. 47. وفادارترین مردم به و پیمان بود. 48. هرگاه چیزی به فقیر می‌بخشید به می‌داد و به کسی حواله نمی‌کرد. 49. اگر در حال نماز بود و کسی پیش او می‌آمد نمازش را می‌کرد. 50. اگر در حال نماز بود و کودکی گریه می‌کرد نمازش را می‌کرد. پ. ن قابل توجه مسئولین این کشور که به مردم نگاه ارباب و رعیتی دارند و حتی نمیتونی به آن ها نزدیک بشی و چندین محافظ وقت قبلی بگیری حتی مدیران میان رده کشور همین گونه هستند. یک ذره از سیره پیامبر رو رفتار می کردند وضعیت مملکت ما این نبود.
ای ، تو در ، ات کدام سو بود؟ یا ؟ 🔸خداوند وقتی انسان را آفرید، به کمک عقل اعطاییش، توانایی اداره زندگی فردی و جمعی این جهانیش را نیز به او عطا کرد و بهترین شیوه های مدیریتی را گام برداشتن در مسیر عقل جمعی معرفی نمود( شورا 38 ) وحی را البته جز برای سیراب کردن عطش جاودانگی انسان(اعلی 17) و رفع اضطرابهای وجودیش نفرستاد(رعد 28) و در این رسالتها اگر مردم فرصتی به پیامبرانش برای اداره جامعه می دادند، جز توصیه هایی برای رعایت عقلانیت و اخلاق عرفی نداشت(آل عمران 159) 🔸امام علی نیر بعنوان نمونه ای عالی از این قبیله رسالت، به شیواترین سخن، مردم را قبله حکمرانی معرفی می کند آنجا که می فرماید: 1⃣ رعایت حقوق مردم، مقدم بر هر حقی که به خداوند نسبت داده شده است می باشد: خداوند حقوق بندگانش را مقدم بر حقوق خود قرار داده است و كسی كه حقوق بندگانش را رعایت كند حقوق الهی را نیز رعایت خواهد كرد. (میزان الحكمة، ج 2، ص 480) 2⃣ حکومت از حقوق مردم است نه نصب از بالا: اى مردم ! اين امر (حكومت) امر شما است. هيچ كس به جز كسى كه شما او را امير خود گردانيد حق امارت بر شما را ندارد . (ابن‏اثير، الكامل، ج‏3، ص‏193) 3⃣ حاکم، از وظایفش حمایت از مردم در برابر شکمبارگی ظالمان می باشد: اگر نبود حضور آن جمعيت (بسيار) كه (براى بيعت با من) حاضر شدند و .... و پيمانى كه خداوند از علما گرفته است كه در مقابل شكمبارگى ظالم و گرسنگى مظلوم صبر نكنند، بدون شك ريسمان شتر خلافت را بر كوهان آن مى ‏انداختم (نهج البلاغه ، خ 3، ص 52) 4⃣ هیچ حاکمی حتی من، از خطا مصون نیست: پس، از گفتن حق به من، يا مشورت دادن در عدالت خودداري نکنيد، زيرا من خود را برتر از آنکه اشتباه کنم و از آن ايمن باشم نمي‏دانم، مگر آنکه خداوند مرا حفظ فرمايد. پس با من چنانکه با پادشاهان سرکش سخن مي‏گويند، حرف نزنيد و چنانکه از آدمهاي خشمگين کناره مي‏گيرند دوري نجوييد و با ظاهرسازي با من رفتار نکنيد و گمان مبريد اگر حقي به من پيشنهاد دهيد بر من گران آيد، یا در پي بزرگ نشان دادن خويشم. زيرا کسي که شنيدن حق، يا عرضه شدن عدالت بر او مشکل باشد، در عمل کردن به آن دشوارتر خواهد بود. (خطبه 207 – 216) 5⃣ و مردم در این امر خطیر، هیچ تفاوتی از نظر دین و نژاد و خودی و غیر خودی و ... ندارند: ای مالک (والی مصر): دلسوزی برای ملت، دوست داشتن مردم و لطف به آنان را (همچون زیر پیراهن) بر قلبت بپوشان، برآنان همچون حیوان درنده مباش که خوردنشان را غنیمت شمری؛ مردم دو دسته بیش نیستند؛ یا دینی تو اند، و یا تو در آفرینش…. (نامه 53 نهج البلاغه)9 6⃣ پس مراقب باش که هر نوع آزار به مردم، جنگ با خداست: ای مالک (والی مصر): تو امروز مسلط بر مردم هستی و خداوندی که تو را به آزمون رفتار با آنان آورده، مسلط بر توست. مبادا خود را در جنگ با خدا ( ) قرار دهی که در برابر خشم او دست قدرتی نداری ...، از احساس خدای‌گونه‌گی و جباریت بپرهیز که خدا هر جباری را ذلیل و هر خود بزرگ‌بینی را خوار می‌سازد. با خدا و مردم منصف باش، هم از سوی خودت، و هم نزدیکانت و کسانی که به آنان گرایش داری. اگر چنین نکنی ستم کرده‌ای و آن‌که به بندگان خدا ستم کند، خدا دشمن و دادستان مردم علیه او خواهد بود و او به جنگ با خدا (محاربه) برخاسته، مگر دست بردارد و برگردد. هیچ عاملی برای سلب نعمت خدا و بروز نابسامانی‌ها، موثر تر از قدرت یافتن حاکم برپایه ستم نیست زیرا خدا شنوای دعای مظلومان و در کمین ستمکاران است.( نامه 53 نهج البلاغه) و امروز اما علی جان، مدعیان گردن کشت، چه ها که بر مردم مظلوم نمی کنند، و ایکاش بودی و ذوالفقارت، گردنشان به دفاع از آن مظلومان می شکست. ✍ محمد صالحی 25/9/1401