#هشت_روز_مانده
#سی_و_یکمین_یادواره_شهدای_آسیابسر
🔻 برشی از زندگی
#شهید_سیدعلی_اکبر_حسینی
🔸 سید علی اکبر حسینی
اول پاییز به دنیا آمد.با سن کمی که داشت شیرین بود.با اخلاق خوب و رفتارش توی دل همه خودشو جا کرده بود.
🔸بچه زرنگی بود از کسی یا چیزی نمیترسید.
در اکثر راهپیمایی هاو تجمعات شرکت میکرد.
کارهایی میکرد،که به قد و قواره اش نمیخورد.☺️
🔸با #ذغال روی دیوار ها #شعار می نوشت .
و هیچ اِبایی نداشت.
🔸به علت شغل پدر فعالیت هایش از قم شروع شد.در شهر غریب بود.ولی با همه دوست میشد خیلی خوش برخورد بود.
🔸به علت نبود امکانات
کیف نداشت کتابهایش را با #کش می بست.
لباس وصله دار هم می پوشید.فرزند #قانعی بود.
هشت نه سالش بود.#باقلا و #شلغم می پخت،
و می فروخت تا پول تو جیبی اش را تهیه کند.
🔸 از #نه_سالگی مقید بود #نماز و #روزه ش را سروقت انجام دهد.به خواهران و خانم های فامیل میگفت: #حجابتون_رعایت_کنید.
🔸از سوی هلال احمر با عضویت #بسیجی به جبهه اعزام شد.
🔹نهم بهمن ماه سال ۶۵ ...
پسرم ۱۶ سال داشت که در عملیات #کربلای_پنج
در اثر اصابت ترکش به سر و شکمش به #شهادت رسید.🕊
#کانال_آسیابسر
@asiabsar
#هشت_روز_مانده
#سی_و_دومین_یادواره_شهدای_آسیابسر
🔻 برشی از زندگی
#شهید_سیدعلی_اکبر_حسینی
🔸 سید علی اکبر حسینی
اول پاییز به دنیا آمد.با سن کمی که داشت شیرین بود.با اخلاق خوب و رفتارش توی دل همه خودشو جا کرده بود.
🔸بچه زرنگی بود از کسی یا چیزی نمیترسید.
در اکثر راهپیمایی هاو تجمعات شرکت میکرد.
کارهایی میکرد،که به قد و قواره اش نمیخورد.☺️
🔸با #ذغال روی دیوار ها #شعار می نوشت .
و هیچ اِبایی نداشت.
🔸به علت شغل پدر فعالیت هایش از قم شروع شد.در شهر غریب بود.ولی با همه دوست میشد خیلی خوش برخورد بود.
🔸به علت نبود امکانات
کیف نداشت کتابهایش را با #کش می بست.
لباس وصله دار هم می پوشید.فرزند #قانعی بود.
هشت نه سالش بود.#باقلا و #شلغم می پخت،
و می فروخت تا پول تو جیبی اش را تهیه کند.
🔸 از #نه_سالگی مقید بود #نماز و #روزه ش را سروقت انجام دهد.به خواهران و خانم های فامیل میگفت: #حجابتون_رعایت_کنید.
🔸از سوی هلال احمر با عضویت #بسیجی به جبهه اعزام شد.
🔹نهم بهمن ماه سال ۶۵ ...
پسرم ۱۶ سال داشت که در عملیات #کربلای_پنج
در اثر اصابت ترکش به سر و شکمش به #شهادت رسید.🕊
#کانال_آسیابسر
@asiabsar