#همسرداری
هنگامی که با همسر خود بیرون هستید نشان دهید که از بودن کنار او خوشحال هستید...😍
دست اورا بگیرید،
به او لبخند بزنید😊
و هیچگاه در جمع همسر خود را تحقیر نکنید.❌
@asraredarun
┄┅─✵💞✵─┅┄
#آقایان_بدانند
#همسردای
❌لطفا از گفتن این کلمات به خانمها بشدت بپرهیزید❗️
👈 واقعا فکر میکنی خیلی جذابی؟
👈برو شوهرداری را از زن فلانی یاد بگیر!
👈تو تقصیر نداری همه زنها یک دنده شان کم است!
👈 راه بازه و جاده دراز، بفرمایید...
👈 تو باید یا من را انتخاب کنی یا خانواده ات را!
👈 جای تاسفه که چنین پدر و مادری داری!
👈 از قدیم گفتن: عقل زن کمتر از مردِ!
👈 دستپخت تو مرا یاد دوران سربازی ام می اندازه!
👈چند بار باید در این باره حرف بزنیم؟
👈 تو اگر خرج خانه را می دادی چی می شد؟
👈 همه زن دارن ما هم زن داریم
جملات مخرب زندگی❌❌
@asraredarun
┄┅─✵💞✵─┅┄
♡••#دلبرانه💖😍
درتماشاے تُو قانع نشومـ من بھ دو چشمـ
همہ چشمـانِ جھـان گو بھ سرمـ بشتابند..😘💞
#شھریار
@asraredarun
┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄
سلام علیکم و رحمت الله🌹
فرجام پور هستم
مشاور خانواده
در زمینههای👇👇👇
✴️خانواده و مشکلات خانوادگی
✴️همسرداری
✴️سیاستهای زنانه
✴️تربیت فرزند
✴️ازدواج
✴️اصلاح مزاج
✴️مسائل اعتقادی
در خدمتتون هستم😊
جهت تنظیم نوبت مشاوره به آیدی زیر پیام بدید.
👇👇
@asheqemola
💥برای دیدن نظرات و رضایت مخاطبان هشتک #نظر_شما رو جستجو کنید.
مبحث نکات و سیاست های همسرداری و طب اسلامی را در این کانال پیگیر باشید👇
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
کانال فرم های مشاوره
https://eitaa.com/joinchat/3032088595Cbc12a9d09e
#نظر_شما
#مشاوره_رایگان
سلام خانم فرجامپور
خیلی عالی هستن ومشکلم روحی بود وایشون از لحاظ مزاج مشکل روحی بنده رو درمان کردن
ممنون هستم از محبت شما
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
خدا را شکر
ان شاءالله همیشه سلامت باشید🌺
التماس دعا🌺
شبها_ی_بدون_او
#قسمت_92
با دیدن خونی که فرش را آغشته کرده بود، فریادی زدم و دیگر چیزی نفهمیدم.
نه داخل درمانگاه و نه در خانه، دیگر کلامی با مهرداد صحبت نکردم. میز شام دست نخورده ماند. برای اولین بار گره ابروهای مهرداد برای مدتی طولانی از هم باز نشد.
دلم میخواست بخندد و مرا بخنداند، ولی او هم از تلاش برای خوشحال کردن من، گویی خسته شده بود که شام نخورده و با اخم به اتاق رفت و در را بست.
اولین قهر، اولین بیمهری، اولین احساس ناامنی، اولین حس تنهایی و بیکسی... . واقعا دردآور بود.
دست ترانه روی بازویم نشست:
- چی شد؟ حالت خوبه؟
آهی کشیدم:
- خوبم، ولی دارم به یه جاهایی میرسم. اما من هیچ گناهی نداشتم. ترانه به خدا اون شب حالم بد بود. ترسیده بودم. نصفه شب شده بود و مهرداد خیلی دیر اومد. گوشیاش هم که در دسترس نبود. میدونست من میترسم. میدونست من باردارم و بهش احتیاج دارم. میدونست تا نیاد من شام نمیخورم. چرا دیر اومد؟
ترانه بازویم را نوازش داد:
- خب از خودش میپرسیدی؟
- نتونستم. خیلی ناراحت بودم. از ترس و استرس، تمام بدنم یخ کرده بود. دلم نمیخواست داد بزنم، ولی نتونستم خودم رو کنترل کنم.
اما همهاش تقصیر اون بود.
- باشه خودت رو اذیت نکن. هر دوتون اشتباه کردید.
نگاهش در صورتم چرخید:
- ببین مریم جان، فکر میکنی من و جلال هیچ وقت دعوا نمیکنیم؟ ما هم دعوامون میشه، ولی هیچ وقت قهر نمیکنیم.
خندید:
- البته یک بار قهر کرد، گفتم اگر قهر کنی، منم قهر میکنم میرم خونه بابام. دیگه خودت میدونی و مامانم. از ترسش دیگه قهر نکرد.
- خوش به حالت ترانه، شما همدیگر رو میفهمید، ولی مهرداد هیچ وقت نفهمید من چی میخوام.
- شاید درست باهاش صحبت نکردی!
- نمیدونم.
دوباره بغضم گرفت:
- من امیرحسینم رو میخوام.
- باشه. بابام زنگ زده بهش، قرار شده امروز بیارتش، نگران نباش.
صدای گریه زهرا بلند شد و ترانه به سمتش رفت.
مادر تسبیح به دست بیرون آمد. خوب میدانستم که فقط برای زندگی من نذر و نیاز میکند.
صدای زنگ در که بلند شد، از جا پریدم:
- خودشه!
مادر از آشپزخانه بیرون دوید. ترانه سر زهرا را روی دوشش گذاشت و نگاهم کرد:
- خدا رو شکر که بابات، یه در بازکن برقی وصل نکرده. حداقل اینجوری مجبوری بری دم در.
پاهایم سست شده بود و مردد جلوی در مانده بودم. ترانه صدایش را بالا برد:
- بجنب دیگه. الان پشیمون میشه و میره.
چادرم را مرتب کردم و به سمت در دویدم.
اما با دیدن صحنه روبرویم، خشکم زد.
حتی قدرت باز کردن لبهایم را نداشتم.
(فرجامپور)
⛔️کپی و فروارد ممنوع و حرام است ⛔️
@asraredarun
اسرار درون
ایتا و تلگرام
هدایت شده از مشاور خانواده| خانم فرجامپور
┄┅─✵💝✵─┅┄
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
خدایا شروع سـخن نامِ توست
وجودم به هر لحظه آرامِ توست
دل از نام و یادت بگـیرد قـرار
خوشم چون که باشی مرا در کنار
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام امام زمانم🌺
سلاااام
الهی به امیدتو
صبحتون بخیر💖
@asraredarun
┄┅─✵💝✵─┅┄
هدایت شده از علیرضا پناهیان
5.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا