9.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️ اثر اخلاص در تغییر مقدرات انسان
استاد پناهیان
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
#سالها_در_انتظار_یار
#قسمت_135
چشمانش را بست و سرش را روی زانوانش گذاشت.
علی آرام شروع کردن به خواندن و دیگران هم با زمزمه هایشان اورا همراهی کردند.
امید پوزخندی زد و با خود اندیشید:"این مردم گویی خودآزاری دارند. از آزار و اذیت خودشان خوششان می آید.
کم بد بختی دارند. کم درد دارند. حالا نشستند و ناله می زنند و اشک می ریزند. واقعا که."
صدای هق و هقِ و ناله در فضای اتاق پیچید.
آهی کشید و به غم های خودش اندیشید که در میان ناله ها، صدای یا ابا عبدالله و یا حسین بلند شد.
دلش به لرزه افتاد."
این جماعت عجب با عشق این نام را صدا می زنند."
لرزش دلش را نمی فهمید. این حال برایش غریب بود.
غم داشت. غمی بزرگ ولی این غم با غم های دیگر فرق داشت.
گوش هایش را تیز کرد.
دوباره و دوباره، صدای ناله و نام حسین در هم آمیخت.
نا خداگاه اشکش راه باز کرد و بر گونه اش بارید.
" نه نباید این طوری بشه. من این حرفها رو قبول ندارم. اشک بیهوده ریختن و گریه کردن، از سرِ بی عقلیه."
سرش را بلند کرد و اشکش را پاک کرد.
نگاهی به اطراف اندخت. با تعجب دید که مریم و چند پرستارِ دیگه جلوی در ایستادند و آرام اشک می ریزند.
"واقعا از اینا دیگه بعیده. مثلا تحصیل کرده ان."
از روی تخت بلند شد و از اتاق بیرون رفت.
خودش را به آبسرد کن رساند و کمی آب سرد نوشید.
احساس سبکی داشت. ولی این حس از کجا بود؟
به طرف اتاق برگشت که با تعجب دید.
🖋نویسنده (فرجام پور)
⛔️کپی و فروارد حرام❌
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
#سالها_در_انتظار_یار
#قسمت_136
صحنه ای که جلوی رویش بود را نمی توانست باور کند.
واقعا درک کردنِ این مردان برایش سخت بود.
رو در روی هم نشسته بودند و می گفتند ومی خندیدند.
"مگه اینا نبودند که الان داشتند اشک می ریختند و ناله می زدند؟ چطور یه دفعه تموم شد؟ یعنی چه اتفاقی افتاده؟"
با تعجب به چهره بشاش و خندانِ تک تکشان نگاه کرد.
آهسته جلو رفت که علی دستش را به سمت او دراز کرد و گفت:"قبول باشه امید جان."
دستش را پیش برد و دست علی را فشرد.
که علی ادامه داد:" عجب چسبید. حالم جا اومد."
احمدآقا دیگران هم از علی تشکر کردند.
احمد آقا با خنده گفت:" واقعا که ویتامین زیارت عاشورامون کم شده بود.
خدا خیرت بده برادر. روحمون جلا گرفت."
امید متعجب به سمت احمدآقا رفت و گفت:"یعنی شما با این حالِت از این ناله و گریه کردن؛ اذیت نشدی؟ چشماتون چی؟"
احمدآقا گفت:" نه پسرم. اذیت چیه؟ جون گرفتم."
این حرف ها را نمی فهمید ولی وقتی چراغ ها خاموش شد و روی تخت دراز کشید بی هیچ غم و فکر و خیال اضافی خوابش برد.
🖋نویسنده (فرجام پور)
⛔️کپی و فروارد حرام❌
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
┄┅─✵💖✵─┅┄
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
اِلهی
یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد
یا عالی بِحَقِّ علی
یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه
یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن
یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن
عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان
سلام امام زمانم🌺
سلام صبحتون پر نور🌹
┄✦۞✦✺﷽✺✦۞✦┄
#حدیث_نور
✨امام علی علیهالسلام فرمودند:
در وصف پرهيزكاران ـ: لباسشان ميانه رويست و راه رفتن و رفتارشان متواضعانه است.✨
#التماس_دعا_برای_ظهور
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
┄┅─✵💖✵─┅┄
#انگیزشی💪
خدا به همه چی جواب میده
اما سروقتش،
وقتی كه حتی انتظارشو نداری
پس صبور باش و امیدوار💪👏
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
10.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ | #استاد_شجاعی
√ «علائم ظهور» با «قواعد ظهور» فرق داره!
چیزی که باعث «تحقق ظهور» میشه کدومه؟
@ostad_shojae | montazer.ir
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
مشاور خانواده| خانم فرجامپور
السلام علیک یا فاطمه الزهرا(علیها السلام) #نذر_فرهنگی💐 #تربیت_جنسی فرزندان را از چه سنی شروع کنیم⁉
سلام علیکم و رحمت الله
درود و رحمت حق بر شما خوبان💐
ادینه تون بخیر و شادکامی باد🌺
دوره #تربیت_جنسی کودک و نوجوان
تا امشب فرصت ثبت نام و #تخفیف_ویژه داره
از تخفیف جا نمانید👏👏👏
سلام عزیزم
ممنون از لطف و محبتتون🌺🌺
#تخفیف_ویژه را از ادمین مون بگیرید👏👏