۱۴)
#تینا
#قسمت_چهاردهم
نگاهی به چهره خندانش کردم.
-راستش، دلم میخواد بیرون بمونم. تحمل هیچ سقفی را بالای سرم ندارم.
از هر چهار دیواری متنفرم.
خندید و دستم را فشرد
_خونهی ما فرق می کنه.
او صحبت میکرد؛ ولی من انگار چیزی نمیشنیدم.
تمام حواسم به خوشبختی دیگران بود.
خانههای بزرگ با نمای سنگی و شیک. دختری که دست در دستِ نامزدش از کنارمان میگذشت؛ شنیدم که درباره طرح کارت عروسی صحبت میکردند. دختر قدبلندی که جلوی ما راه میرفت و با گوشی همراهش، قرارِ کوهنوردی با دوستانش را ردیف میکرد.
پیرزنی که جلوی در حیاطِ خانهاش روی صندلی نشسته و چادرش را محکم به دست داشت. نمیدانم چشم به راهِ کدام مسافر دوخته بود.
دختر بچهای که لِیلیِ بازی میکرد و از ته دل میخندید و پسر بچههایی که ته کوچه فوتبال بازی میکردند.
مردی که پاکتهای میوه در دست میرفت.
همه و همه اینها، از من خوشبختتر بودند. دلم میخواست تا ابد بنشینم و این همه خوشبختی را تماشا کنم.
صدای ریحانه مرا به خود آورد:
- تینا، با توام. کجایی؟
- ها؟ هیچی! همینجام.
- ای بابا! یه ساعته دارم برات توضیح میدم ولی انگار هیچی نشنیدی.
میگم مامانم امروز نیست. خالهام روضه داره رفته اونجا.
بعد به درِ باز شده آپارتمان اشاره کرد.
- بفرما خانم.
- ممنون!
- خب حالا ناهار چی میخوری؟
نگاهم را به دور تا دور خانه چرخاندم. آپارتمان کوچکی بود؛ ولی تمیز و مرتب. سکوت و آرامش خاصی بر خانه حکمفرما بود. دقیقا گمشده روح سرکش من.
دوباره صدایم زد.
-خانم خانما! چی میل دارین؟
- گرسنه نیستم.
- باشه تو گفتی و منم باور کردم.
به سراغِ یخچال رفت و قابلمه غذا را بیرون آورد. درش را باز کرد و با لبخند گفت:
- قربون مامانم بشم. مگه میشه ما رو بی ناهار بذاره. ببین چه کرده این پروین خانم.
🖋نویسنده (فرجام پور)
⛔️کپی و فروارد حرام❌
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
مداحی آنلاین - گرچه دوریم به یاد تو سخن میگوییم - استاد عالی.mp3
1.73M
🏴ویژه #اربعین حسینی
♨️گرچه دوریم به یاد تو سخن میگوییم
👌 #پادکست بسیار شنیدنی
🎙حجت الاسلام #عالی
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
●➼┅═❧═┅┅───┄
هدایت شده از انوار الهی💥
مداحی_آنلاین_شب_جمعه_باید_رفت_کربلا_استاد_پناهیان.mp3
3.62M
♨️ #شب_جمعه باید رفت کربلا
🎙حجت الاسلام علیرضا پناهیان
https://eitaa.com/anvar_elahi
کانال مذهبی ما👆 حتما عضو بشید و از برنامه های خوبش استفاده کنید✅
┄┅─✵💖✵─┅┄
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
اِلهی
یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد
یا عالی بِحَقِّ علی
یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه
یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن
یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن
عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان
سلام امام زمانم❤️
سلام صبحتون پر نور🌹
┄✦۞✦✺﷽✺✦۞✦┄
#احادیث_حسینی
✨امام صادق (علیه السلام) فرمودند:
شفاى هر دردى در تربت قبر حسين عليه السلام است و همان است كه بزرگترين داروست.✨
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
┄┅─✵💖✵─┅┄
#انگیزشی💪
تا خدا هست هیچ لحظه ای آنقدرسخت نمیشودکه نشود تحملش کرد!
شدنی ها را انجام بده
و تمام نشدنیهایت را به خدا بسپار...
الهی به امید خودت❤️
الهی شکر، الحمدلله رب العالمین🌺
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
1403.04.29-Panahian-HonarUni-HonarAzarAndishi-03-32k.mp3
14.66M
🔉 هنر آزاد اندیشی
📅 جلسۀ سوم | ۱۴۰۳/۰۴/۲۹
🕌 دانشگاه هنر
👈 برخی از عناوین مهم این جلسه:
➖برخی از مختصات بردهداری در قدیم
➖چرا کار اصلی دین را رهایی از بردگی میدانیم؟
➖اگر در مورد دین درست حرف نزنیم، لطمه میخوریم
➖اهمیت مقابله با بدحرف زدن در معرفی دین
➖آزادی، مفهومی کلیدی در دین
➖آیا لیبرالیسم اصلاً وجود دارد؟
➖روایاتی در مورد رهایی و برده نبودن
➖آزادی دل ترجیح دارد یا آزادی اندیشه؟
➖کسی که آزادتر است، نورانیتر است
➖خداوند به چه کسانی غضب میکند؟
@Panahian_ir
@Panahian_mp3
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
سلام علیکم و رحمت الله
امروز و هر روز و عاقبتتون بخیر باشد ان شاءالله
۲۶ مرداد ماه سالروز ورود آزادگان غیور را به میهن عزیزمان تبریک عرض می کنم💐
الهی این عزیزان بهترین های دنیا و اخرت روزیشان باشد
و
رنج هایی که در مدت اسارت کشیدند را خدای مهربان برایشان جبران کند💐
اشاره می کنیم به کتابی در این زمینه 👇
♦️بیان خاطرات اسارت از
برادر آزاده حاج صادق مهماندوست
🔹 بازجویی با جریان برق
یکی از موارد شکنجه اسرا توسط بعثی های عراقی را می توان به شکنجه با دستگاه مولد برق اشاره کرد
که شامل دو قسمت می شد ، یک بخش دستگاه مولد برق ، شبیه تلفن های قدیمی بود و بخش دیگر ، دو رشته سیم متصل به آن ، که دو سر آن ها نیز دو عدد گیره فلزی شبیه گیره پرده های قدیمی بسته بودند.
شکنجه گران مزدور ، دو گیره را به دو لاله گوش ها وصل می کردند و پس از چرخش اهرم مربوطه ، به فعال کردن مولد برق می پرداختند که برق نسبتاً قوی از دو لاله گوش به بدن اسیر وارد می شد که یکی از بدترین انواع شکنجه ها بود که فشار بسیار زیادی را بر اعصاب و روان وی وارد می نمود.
این شوک برقی تا مدت ها موجبات سردرد و ناراحتی آن فرد شکنجه شده را فراهم می آورد.
🔸الهی که آن روزهای سخت هرگز تکرار نشود
و همیشه بین مردم جهان صلح و دوستی برقرار باشد.
اللهم عجل لولیک الفرج🌹
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
🤔چند راز مهم درباره مردان که دانستنش بر هر خانمی واجبه😍👏
هنوز نمی دونی خواسته ات را چطوری به همسرت بیان کنی⁉️
بیا تا بهت یاد بدم😍👇
مینی دوره #رایگان
#سیاستهای_زنانه🤗💞
هزینه فقط ارسال بنر برای ده نفر👏👏
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
همین امشب به ادمین پیام بده
و #مینی_دوره_رایگان ارتباط موفق
را هدیه بگیر🎁🎁🎁
الحمدلله پیام های تشکر زیادی بابت برنامه ها ی کانال از طرف شما خوبان دریافت می کنیم
که بیان می کنید، خدا را شکر آموزش های ما اثرات مثبت زیادی روی روابطتتون در خانواده دارد و با به کار بردن این اموزش ها ارامش و لذت در زندگی هاتون بیشتر شده💞
خدا را شکر.
امروز نیت کنید به نیت خوب کردن حال دیگران و رساندن این اموزش ها افراد بیشتر
بنر ما را در گروه هاتون بگذارید و برای دوستان تون بفرستید👆✅
این کار شما ثوابش کمتر از صدقه دادن نیست👏👏👏
آنچه بر خود می پسندی بر دیگران هم بپسند✅
اجر همگی با خدای مهربان🌹
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
#لذت_بندگی و
#برنامه_ترک_گناه 101
🔶🔷✅🌺
#مبارزه_با_راحت_طلبی 21
🔶ریشه ی تقریبا همه ی مشکلات اجتماعی ما، راحت طلبی هست.
🌹اگه ما میخوایم یه جامعه ی سالم و متعالی داشته باشیم
باید ریشه ی راحت طلبی رو در جامعه ی خودمون بکنیم.
🔶معمولا وقتی از افراد مختلف میپرسیم که به نظر شما مشکل اصلی جامعه ی ما چیه؟
عمدتا میگن فقر و فساد و اختلاس و دزدی و بیکاری و...
🔴ببینید اینا هست. اما ریشه ی این مشکلات چیه؟
❓دقیقا چطور حل میشه؟
⁉️اگه بهترین مسئولان انتخاب بشن همه ی مشکلات حل میشه؟!
خیر.☺️
⁉️اگه همه ی دزد ها رو دستگیر کنن مشکلات تموم میشه؟!
خیر.
⁉️اگه بیکاری از بین بره مشکلات حل میشه؟
خیر.
📛 اگر روح "راحت طلبی" در یک جامعه وجود داشته باشه
🔵اگه بهترین آدم ها هم حکومت کنن، مشکلات همچنان ادامه پیدا خواهد کرد.
🔶اگه میخواید مشکلات جامعه کاهش پیدا کنه، فرهنگ مبارزه با راحت طلبی رو گسترش بدید.
⚠️مراقب باشید کسی آدرس غلط بهتون نده.
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
#لذت_بندگی و
#برنامه_ترک_گناه 102
🔶🌺✅🌺⛔️🔴
#مبارزه_با_راحت_طلبی 22
علت اصلی طلاق
🔸حاج آقا چیکار کنیم که طلاق کمتر بشه؟
🔴علت اصلی طلاق اختلافات فکری و مالی و علمی و... زوجین نیست.
⚠️علت اصلی طلاق، راحت طلبی هست.
📛به میزانی که فرهنگ کثیف راحت طلبی در جامعه ی ما گسترش پیدا کنه
طلاق ها بیشتر خواهد شد. اگه هزاران جلسه مشاوره تشکیل بشه اما فکری برای راحت طلبی نکنن هیچ فایده ای نداره.
🔶خانمه گفت میخوام طلاق بگیرم!
گفتم چرا؟
گفت از شوهرم ناراحتم!😪
گفتم چی هستی؟ "نا راحت؟؟؟ "
🔴خب چرا انقدر "راحت طلبی" که تا یه مقدار مشکل پیش اومد "ناراحت" میشی؟؟؟!
⁉️تو چرا بنای زندگیت رو بر راحتی گذاشتی؟
⁉️مگه راحتی در دنیا وجود داره؟!
⁉️کی این دروغ رو بهت گفته؟!
تلویزیون؟!
😒
مشاوران و روانشناسان غربزده؟!
سیاستمداران دروغگو؟
😒
🔶راحتی توی دنیا خلق نشده. چرا انقدر دنبالشی؟!
⁉️راحتی میخوای؟
بهشت...💞💗🌺
حاج آقا ما دیدیم که خیلی ها راحت زندگی میکنن.
صبر کن ببینم. تاحالا پای حرف دلشون نشستی؟!
🔷اونا هم مشکلات عجیب و غریبی دارن که آدم باورش نمیشه.
مگه میشه آدم توی دنیا زندگی کنه و همش راحت باشه؟
نمیشه....
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپی زیبا از زیارت عاشورا به همراه متن
با صدای علی فانی
#زیارت_عاشورا
#التماس_دعا_برای_ظهور🤲
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
●➼┅═❧═┅┅───┄
۱۵)
#تینا
#قسمت_۱۵
با حسرت به قابلمه غذا و چهره خندانِ ریحانه نگاه کردم. هرچه کردم نتوانستم حتی یک لبخندِ مصنوعی روی لبهایم بنشانم. نگاهی به قیافه گرفتهام انداخت.
- حالا چرا وایسادی منو نگاه میکنی؟ بیا بشین تا غذا رو گرم کنم. یکم برام از خودت تعریف کن.
آهی کشیدم و بغضم را قورت دادم. ریحانه غذا را روی اجاق گاز گذاشت. کتری را هم پر از آب کرد و زیرش روشن کرد.
در سکوت به حرکاتش نگاه میکردم و حسرتِ خوشیهایش را میخوردم. بعد از تمام شدن کارش، به سمتم برگشت و کنارم نشست.
دست گرمش را روی انگشتهای سردم گذاشت.
- وای! وای! هنوز زمستون نیومده، تو چقدر یخی!
پوزخندی زدم و گفتم:
- زمستون و تابستون نداره. دستای من همیشه سرده.
- اونو که میدونم. خب ولش کن از خودت بگو.
- هیچی! چیزِ جدیدی نیست.
- باشه نگو. من برم اتاق، لباسام رو عوض کنم. الان میام.
سرم را تکانی دادم و رفتنش را تماشا کردم. از همانجا در اتاق مشخص بود. خانه کوچکی داشتند که یک آشپزخانه اُپِن رو به پذیرایی داشت. پذیرایی کوچک با یک دست مبل راحتی و پنجرهای رو به کوچه. دو اتاق کوچک هم کنارِ هم در انتهای راهرویی کوچک قرار داشت.
هربار که به اینجا میآمدم، کنارِ پنجره میرفتم و مدتها میایستادم. به تک تک عابرین با دقت نگاه میکردم و داستان زندگیشان را تصور میکردم. کاش میتوانستم در خانه همه این افراد باشم و از نزدیک زندگیشان را ببینم.
صدای ریحانه مرا از رویاهایم بیرون کشید.
- کجایی دختر؟ میگم لباسم قشنگه؟
دیروز با مامانم خریدیم.
نگاهی به تونیکِ سرخابی رنگش انداختم که پوست سفیدش را بیشتر نمایان میکرد و صورتِ تپلش را زیباتر نشان میداد. موهای رنگ روشنش را که بافته و مرتب روی شانه انداخته بود که روی رنگ سرخابی لباسش خوشرنگتر هم دیده میشد. لبخندی از ته دل زدم.
او هم با ادا، چرخی زد.
- خیلی قشنگه. مگه نه؟
- آره خیلی خوشگله. مبارکت باشه.
- ممنونم. یادم باشه ببرمت مغازهاش رو نشونت بدم. دوستِ مامانمه. خودشون تولیدی دارن. وای نمیدونی چه بلوز و شلوارهای خوشگلی دارند.
حتما باید بیای ببینی. تازه بار اول که آشناها میرن یک بلوز هم هدیه میده.
بعد سریع به اتاق رفت و یک بسته کادو شده را آورد و به سمتم گرفت و گفت:
- منم اونو هدیه میدم به تو. بفرما.
- چی؟! من؟ نه نمیشه. این کادوی خودته.
خندید.
- ولی من دلم میخواد بدم به تو. تازه یه کوچولو واسم تنگه.
با خوشحالی کادو را گرفتم و از او تشکر کردم.
🖋نویسنده (فرجام پور)
⛔️کپی و فروارد حرام❌
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
۱۶)
#تینا
#قسمت_۱۶
مجبورم کرد که لباس را بپوشم.
رنگ صورتی روشنش روی پوستِ تیرهام خودنمایی میکرد.
از اتاق که بیرون آمدم، برایم کف زد و خندید.
- وای چقدر ماه شدی!
بغلم کرد و گونهام را بوسید.
- مبارکت باشه خواهر. حالا جونِ من یه چرخ بزن ببینم.
چرخیدم و او کف زد و خندید و من در فکر فرو رفتم. او به من گفت "خواهر".
در حالی که برایم مهربانتر از مادر است.
جلوی محبتهایش کم آوردم. ترجیح دادم ساکت باشم و مظلومنمایی کنم تا بیشتر قربانصدقهام برود؛ چیزی که خیلی به آن نیاز داشتم.
با خندههایش خندیدم ولی نه از ته دل، بلکه فقط برای خوشایند او.
یک لحظه چشمهایم را بستم و خودم را سبکبال در حال پرواز دیدم.
دستم را گرفت و با هم چرخیدیم. داشتنِ دوست و همراهی چون او، چه حس قشنگی بود.
چشمهایم را که باز کردم، محکم بغلم کرد و با خنده گفت:
- وای چقدر کیف داد. ممنونم که اومدی. دلم رو شاد کردی.
بعد از ناهار تا غروب فقط هر کاری دوست داشتیم انجام دادیم. کیک پختیم، شکلات درست کردیم، خوردیم و خندیدیم. حسابی خسته شدیم. با هم به اتاق رفتیم. هر دو کف اتاق، رو به سقف دراز کشیدیم. نفس عمیقی کشیدم و با یادآوری اینکه باید به خانه برگردم، بغضم گرفت.
دستِ ریحانه روی دستم نشست.
- باز که رفتی تو فکر. بیخیال بابا الان رو دریاب.
خنده تلخی کردم.
- آخرش چی؟ باید برم خونه.
🖋نویسنده (فرجام پور)
⛔️کپی و فروارد حرام❌
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
مداحی آنلاین - نماهنگ سرزمین تو - هلالی پویانفر.mp3
4.02M
افتاده مسیر زندگیم
تو دنیا به سرزمین تو
نبضم میزنه قدمقدم
با زوار #اربعین تو
#استودیویی🔊
#اربعین🏴
#عبدالرضا_هلالی🎙
#محمدحسین_پویانفر🎙
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
هدایت شده از مشاور خانواده| خانم فرجامپور
مژده💥💥
بهترین مباحث ایتا #رایگان😍👏
اینجا کلی
مبحث و اموزش رایگان داریم😍👏
روی متن های #آبی بزن و هر مبحثی را میخوای از ابتدا مطالعه کن😍👏👏👇
◀️شخصیت شناسی
◀️قسمت اول رمان سالها در انتظار یار
◀️تربیت فرزند
◀️ترک گناه
◀️نماز مودبانه
◀️همسرداری، تفاوتها و نیازها
⬅️قسمت اول رمان فرشته کویر
◀️ابتدای مینی ارتباط موفق
◀️ابتدای سیاستهای زنانه
🎁کتاب تفاوتهای زن و مرد
🎁کتاب استغفارات امیرالمومنین
حتما همین الان عضو بشید و استفاده کنید👏👇
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
همگی خوش آمدید💐💐