eitaa logo
مشاور خانواده| خانم فرجام‌پور
4.5هزار دنبال‌کننده
15.2هزار عکس
4.4هزار ویدیو
131 فایل
💞کمک‌تون می‌کنم از زندگی لذت بیشتری ببرید💞 🌷#کبری فرجام‌پور هستم، نویسنده و مشاور تخصصی 👇 💞همسرداری و زناشویی 👼تربیت فرزند 🥰اصلاح مزاج ارتباط با ما و تبلیغات👇 @asheqemola #فوروارد_وکپی_ممنوع⛔ http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
مشاهده در ایتا
دانلود
۱۵۱) دقایقی به استرس و اضطراب گذراندم. صدای موتورش لرزه به جانم انداخت. احساس کردم که توانی در بدن ندارم. حتی زبانم قدرت تکلم را از دست داد. ریحانه با آرنج به پهلویم زد: -چته؟ چرا داری می لرزی؟ این همون آدمه. چیزی تغییر نکرده. خواهشا خودت را نباز. گفتنش راحت بود. ولی برای منی که هنوز قلبم برایش می تپید، تصور دستگیر شدنش سخت بود. ناخن به زبان گرفتم و نا خداگاه مشغول جویدن شدم. با دیدن چرخ موتورش جلوی پایم، بدنم بی حس شد. ریحانه بازویم را گرفت و بلند کرد. با بدبختی توانستم فقط نگاهی کوتاه به او بیندازم و نگاه دزدیم. پوزخندی زد: -مشتری دست به نقد پیدا کردی برای اینا؟ خوشم میاد که داری زرنگ می شی. بیا بگیر. پولش رو هم بعد از فروش برام بیار. بسته را جلو آورد، ولی دستم قدرت گرفتنش را نداشت. ریحانه پول را جلویش گرفت: -پولش رو قبلا گرفتیم. بسته را گرفت و روی نیمکت گذاشت. هنوز دستش با بسته پول در هوا معلق بود. از مکث کردنِ پرهام، دلشوره به جانم افتاد. باز پوزخند زد: -نه مثل اینکه، خیلی پیشرفت کردید. پول را گرفت و نگاهی به اطراف انداخت: -برام سخته باور کنم، تینا یعنی خودتی؟ تمام توانم را جمع کردم و به چشمانش نگاه کردم: -چرا؟ مگه من چمه؟ منم دلم می خواد پولدار بشم. با صدای بلند خندید و کف زد: -آفرین، خوشم اومد. ولی هنوز باورم نمی شه. ببینم چه می کنی؟ خواست حرکت کند، که ریحانه بلند گفت: -تازه باز هم می خوایم. -اِه، جدی؟! --مگه شوخی هم داریم. برای فردا دوباره بیار. با پوزخندی که زد، سرش را هم تکان داد و رفت. توان از پاهایم رخت بر بست و روی نیمکت افتادم. ____________________________ ۱۵۲) دیگر صدای موتورش را نمی شنیدم. دستهای گرم خانم محدی روی دستانم نشست: -ریحانه جان، براش کمی آب بیار. گونه ام را نوازش کرد: -تینا جان خوبی؟ تموم شد. آفرین خوب بود. لیوان آب را به لبم چسباند: -یه کم بخور. باید بریم. چند جرعه نوشیدم. صدای گوشی اش بلند شد. تماس را وصل کرد و از ما فاصله گرفت. با کمک ریحانه بلند شدم. منتظر نگاهش کردیم. برگشت و با لبخند گفت: -دایی رضا بود. با هم به سمت اتومبیلش رفتیم. گیج بودم و اتفاقی را که افتاده بود، نمی توانستم هضم کنم. در راه هم صحبتی نکردم. فقط به صحبت های آن دو گوش دادم. رسیدیم جلوی خانه ما که تلفن خانم محمدی دوباره زنگ زد. -سلام. بله. خب؟! یعنی خونه نرفته؟ پس کجاست؟ باشه اگر خبری شد من رو هم در جریان بگذارید. ممنون. خداحافظ. رو به ما کرد: -متاسفانه خبری از مهتاب نیست. امیدوارم که حالش خوب باشه. بچه ها براش دعا کنید. دلم هری ریخت. مطمئن بودم اتفاق بدی برایش افتاده. با حالی خراب وارد خانه شدم. مادر مشغول صحبت با تلفن بود. سلام دادم و به اتاق رفتم. صدای موسیقی سینا از اتاقش می آمد. لباس عوض کردم و بیرون آمدم. از لحن کلام مادر فهمیدم که با مرضیه خانم صحبت می کند. خداحافظی کرد و تماس را قطع کرد. لبخندی روی لبش بود. با خوشرویی به سمتم برگشت: -واقعا این مرضیه خانم یه تکه جواهره. در دلم مرضیه خانم را تحسین کردم که در این مدت کوتاه این همه اثر مثبت روی مادرم گذاشته. از ریحانه هم شنیدم که وقتی در بیمارستان بودم، خانم محمدی از کنار مادرم تکان نخورده و تمام مدت کنارش بوده و به او آرامش می داده. تغییر رفتار مادرم را مدیون او و مادرش بودم. حد اقل جو خانه کمی آرام شده بود. فقط من بودم که هنوز دلم آشوب بود و آرامش نداشتم. 🖋نویسنده (فرجام پور) ⛔️کپی و فروارد حرام❌ http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مشکل من توی ازدواج سردی بود میخام با راه حل هایی ک دادن شروع کنم همین ک از بعضی از کارام جلو گیری شد خیلی خوبه مث ی مادر باهام حرف زدن خیلی قشنگ ایشاللع هرچی از خدا میخان بهشون بدع با تشکر از استاد عزیز خانم فرجام پور🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 خدا را شکر🌺 هر چه هست لطف خداست🌺 آی دی منشی جهت هماهنگی مشاوره👇 @asheqemola
💥💥مژده،، مژده😍👏 ثبت نام دوره طلایی یا 💪 ان شاءالله شنبه ۵ آبان ساعت ۱۷ ⏰📆 ساعتها را کوک کنید که جا نمونید👏⏳ یک دوره عالی و بسیار کاربردی که چکیده سالها ✨مطالعه 🌼تدریس ✨مشاوره و انسان شناسی است🪴 برای خانمهای عزیزی که می خواهند بهترین باشند😍👏 خانم عزیز بهترین باش🧕🏻😇 همراه با قرعه کشی و هدیه ای ارزشمند😍🎁 شرایط را از ادمین بپرسید👇 @asheqemola 💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞 سرفصل های دوره یا 💪 👇😍 💥یک دوره جامع و کامل و بی نظیر💥 💞خودشناسی و خودباوری 💞شخصیت شناسی 💞تفاوتهای زن و مرد 💞نیازهای زن و مرد 💞عوامل مهم خیانت و راهکارهای درمانی 💞اتاق خواب ایده آل 💞رابطه صحیح و اصولی 💞ایده های ناب دلبری کردن 💞راهکارهای درمان تنوع طلبی 💞سیاستهای کلامی 💞زبان عشق و هزاران نکته‌‌ ناگفته که لازمه هر خانم با بلد باشه تا زندگیش عسل بشه.😉👏 🔔همراه نود روز پشتیبانی ۲۴ ساعته، 🔔استاد دوره، مشاور خانواده وتمرین ها و تکالیف بسیار کاربردی💎 آموزش 😍👇 . http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
. فقط چند ساعت باقیمانده به اغاز ثبت نام😍👏 و البته قرعه کشی و دریافت هدیه 🎁😍👏👏 لطفا برای کسانی که دوستشون دارید بفرستید تا زندگی هاشون عسل بشه👏☘ .
┄┅─✵💝✵─┅┄ الهی ... هر بامدادت؛ رودخانه حیات جاری می شود ... زلال و پاک ... چون خورشید مهربان و گرم وخالصمان ساز ... سلام امام زمانم❤️ سلاااام الهی به امیدتو صبحتون بخیر💖 ━═━⊰🍃✺‌﷽‌‌‌✺🍃⊱━═━ 💚 امام صادق علیه‌السلام فرمودند:💚 از همنشینی با صاحب منصبان و دنیا پرستان بپرهیزید که این همنشینی دین شما را برده و نفاق می آورد. http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 ‌ ┄┅─✵💝✵─┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💪 طوری بخند، که حتی تقدیر شکستش را بپذیرد. چنان عشق بورز، که حتی تنفر راهش را بگیرد و برود. و طوری خوب زندگی کن، که حتی مرگ از تماشای زندگیت سیر نشود. این زندگی نیست که میگذرد ما هستیم که رهگذریم. الهی به امید خودت❤️ الهی شکر، الحمدلله رب العالمین🌺 ‌‌http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
🛑 شهادت ۲ نفر از نیروهای ارتش 🔴 اطلاعیه‌ ارتش: 🔹ارتش جمهوری اسلامی ایران در راستای دفاع از حریم امنیت ایران زمین و جلوگیری از آسیب به ملت و منافع ایران دو تن از رزمندگان خود را در شب گذشته حین مقابله با پرتاب های رژیم جنایتکار صهیونیستی فدا نمود.🥀 🪴 این دو شهید در پدافند ماهشهر بودند 💢 اگر در امنیت داریم به سر می بریم مدیون جان برکفان نیروهای مسلح اعم از ارتش و سپاه هستیم.🍃 الهی که مرزبانان و نظامیان ما در پناه حق باشند همیشه✨🌈 خدا را شکر که دشمن با این حملات، زبونی خودش را به نمایش گذاشت.🕯 مرگ بر دشمنان اسلام و مسلمین👊 زنده باد ایران و ایرانی💪🇮🇷 شادی روح شهدا صلوات🕊 🌺 اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. خب داریم به ساعات پایانی نزدیک می شیم 📣📣📣 اماده هستید که ⁉️😊 قرعه کشی و هدیه چیه🎁⁉️😍 ساعت ۱۷ رونمایی می کنیم🥰🤩 .
دقایق پایانیه😍👏
.🔔🔔🔔 خب ،،،خب،،،خب،،، بریم سر اصل مطلب 1⃣عزیزانی که تا پایان امشب ثبت نام شون را قطعی کنند می تونن از ۱۰ درصد تخفیف💥😍 استفاده کنند به علاوه شرکت در قرعه کشی🎁💥😍 .
اما هدیه 🎁 قرعه کشی 💥 به قید قرعه به یکی از عزیزان شرکت در یکی از دوره های ما به صورت تعلق می گیرد😍👏👏
برای اگاهی از ثبت نام و شرکت در قرعه کشی کافیه به ادمین پیام بدید😍👏👏👇 @asheqemola
💥مژده،،، مژده💥 ثبت نام شروع شد😍👏👏 1⃣عزیزانی که تا پایان امشب ثبت نام شون را قطعی کنند می تونن از ۱۰ درصد تخفیف💥😍 استفاده کنند👏 به علاوه شرکت در قرعه کشی🎁💥😍 🎁💥هدیه قرعه کشی، شرکت در یکی از دوره های ما😍👏 شرایط را از ادمین بپرسید👇 @asheqemola 💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞 سرفصل های دوره یا 💪 👇😍 💥یک دوره جامع و کامل و بی نظیر💥 💞خودشناسی و خودباوری 💞شخصیت شناسی 💞تفاوتهای زن و مرد 💞نیازهای زن و مرد 💞عوامل مهم خیانت و راهکارهای درمانی 💞اتاق خواب ایده آل 💞رابطه صحیح و اصولی 💞ایده های ناب دلبری کردن 💞راهکارهای درمان تنوع طلبی 💞سیاستهای کلامی 💞زبان عشق و هزاران نکته‌‌ ناگفته که لازمه هر خانم با بلد باشه تا زندگیش عسل بشه.😉👏 🔔همراه نود روز پشتیبانی ۲۴ ساعته، 🔔استاد دوره، مشاور خانواده وتمرین ها و تکالیف بسیار کاربردی . آموزش همسرداری وکلی اموزش 😍👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
بفرستید برای دوستان تون👆👆 و به امید قدرتمند شدن تمام زنان 💪💪 و عسل شدن تمام زندگی ها😍👏
2⃣عزیزانی که تا پایان فردا شب ثبت نام شون را قطعی کنند فقط می تونن از شرکت در قرعه کشی😍💥🎁 بهره ببرند👏👏👏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۵۳) تا صبح، اتفاق هایی که افتاده بود، لحظه ای از جلوی چشمم دور نمی شد. بیخبری از مهتاب بیشتر از هر چیزی آزارم می داد. افکار آشفته، به مغزم حمله ور شد. از اینکه او با حال پریشان، مدرسه را ترک کرد و الان کجاست یا چه بلایی به سرش آمده، کمی خودم را مقصر می دانستم. یا شاید پرهام بی تقصیر نباشد. نکند آنکه پشت تلفن، با مهتاب دعوا داشت، او بوده. از این فکر که بین آن دو چه گذشته و یا اینکه او الان از حال مهتاب باخبر است. یا حتی زمانی که در پارک بود، می دانست مهتاب کجاست. همه این افکار، فشاری به مغزم آورد که دلم می خواست، منفجر شود و راحت شوم. بارها خواستم به پرهام پیام بدم و حال مهتاب را بپرسم. ولی می ترسیدم که قضیه دستگیری اش را لو بدهم. آنقدر در بسترم غلت زدم تا صبح شد. با حالی خراب بلند شدم زودتر از همیشه از خانه بیرون زدم. برای یافتن خبری از مهتاب، فاصله خانه تا مدرسه را با سرعت طی کردم. وارد که شدم حیاط خلوت بود. در راهرو، متوجه پچ پچِ معلم ها و بچه ها شدم. هاج و واج جلو رفتم و خیره به چهره ها بودم. تا چیزی بفهمم. در کلاس، ریحانه را دیدم که سر روی میز گذاشته. با سرعت جلو رفتم و هراسان صدایش کردم. 🖋نویسنده (فرجام پور) ⛔️کپی و فروارد حرام❌ http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
۱۵۴) چشمانِ نمناکش را که دیدم، دلم هری ریخت. -چی شده؟ مهتاب؟ بغضش ترکید و صدای گریه اش بلند شد. روی نیمکت وا رفتم و کنارش اشک ریختم. دستش را پشتم گذاشت: -تینا جان، مهتاب دیگه نیست. دیشب پیداش کردند. نفسم بالا نمی آمد، از آنچه قرار بود بشنوم، ترس داشتم. نکند پرهام او را کشته باشد. نفسم تنگ شد که آرام توی صورتم زد: -تینا، تینا، خوبی؟ با سرعت بیرون رفت و برایم آب آورد. بچه ها با تعجب نگاهم می کردند. بعضی ها اشک می ریختند و بعضی ها فقط ناراحت بودند. با ورود دوستانش به کلاس، صدای ضجه و ناله به آسمان رفت. آن ها اصلا آرام و قرار نداشتند. خانم مدیر به کلاس مان آمد. او هم اشک می ریخت. چند کلمه درباره مهتاب گفت و ادامه داد: -ما هم خیلی ناراحتیم. ولی اتفاقیه که افتاده. سعی کنید آرامش خودتون رو حفظ کنید. اگر بخواهید خونه برید با هماهنگی خانواده تون بهتون اجازه رفتن می دم. دوستان مهتاب و چند نفر دیگر در خواست مرخصی کردند و خانم مدیر، آن ها را به دفتر برد تا با خانواده هایشان تماس بگیرد. ریحانه دستانم را گرفت: -می خوای تو هم برو خونه. -نه، می مونم. فقط بگو چه اتفاقی افتاده؟ -منم درست نمی دونم. باید از خانم محمدی دقیق بپرسیم. سری تکان دادم و نفس عمیقی کشیدم. -درسته مهتاب گاهی آزارم می داد، ولی دلم نمی خواست اینطوری بشه. ریحانه یعنی کارِ پرهام بوده؟ ریحانه با تعجب نگاهم کرد: -چرا این فکر رو می کنی؟ درست نیست زود قضاوت کنی. باید صبر کنیم تا خانم محمدی بیاد و حقیقت رو بپرسیم. 🖋نویسنده (فرجام پور) ⛔️کپی و فروارد حرام❌ http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام خانم فرجام پور عزیزم من همه تکالیف دیشب رو انجام دادم اما هنوز نرسیدم جدول بندی کنم البته غیر از پیاده روی هر چند من با این وضعیت بارداری همین که تو خونه اینقدر راه میرم و کار میکنم فکر کنم زیادتر هم میشه و بسیار ممنونم از مطالب خیییییییلی خوبتون دوست دارم چند بار دیگه هم باز بخونمشون تا تو وجودم بشینه 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 خدا را شکر😊👌
💞 سلام خانم فرجام پور عزیز وقتتون بخیر ممنون از خوبتون و زحماتتون بنده تکالیف رو تا حدودی سعی کردم انجام بدم اما فرصت نشد جدول بندی رو انجام بدم البته الان چند روزه کشیدم اما تیک نزدم ولی کلاسها رو پیگیر هستم و دنبال میکنم و اینکه با اجازه شما مطالب رو توی یه دفترچه برای خودم یادداشت کردم و چند بار خوندم شون تا قشنگ ملکه ی ذهنم بشه و بتونم درست و صحیح توی زندگی پیاده شون کنم ان شاء الله 😊 بعد از آخرین ای ک باهاتون داشتم و فرمودید ک برای خودم وقت بزارم و ب خودم اهمیت بدم از وقتی ک همین نکته رو رعایت میکنم خیلی حالم بهتر شده و مشکلات جزئی ک توی زندگیم داشتم الحمدلله حل شده و همسرمم با وجود کار و مشغله زیاد مثل قبل حواسشون بهم هست و مسائل شونو باهام درمیون میزارند😍و اینکه مطالب کلاس زنانه واقعا عالی هستند و شاید فکر کنیم ک این چیزها خیلی ساده و بی ارزش هستند اما وقتی دقت کنیم متوجه میشیم ک همین نکات ریزی ک فرمودید (خودشناسی، خود باوری) زندگی ساز هستند و صفا و صمیمیت رو برامون ب ارمغان میاره😊😍 بازم ممنونم از مطالب خوب و نکات نابتون👌🌹 و خدارو هزاران مرتبه شاکرم ک توفیق پیدا کردم در کلاستون شرکت کنم و از بیانات خوبتون بهره مند بشم🥰🌸 ان شاء الله ک از سربازان واقعی آقا امام زمان (عج) باشید و عاقبت بخیر باشید❤️ التماس دعای مخصوص دارم🙏 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 خدا را شکر، هر چه هست لطف خداست🌺 تمام سعی و تلاشم اینه که کمک کنم زنانی قدرتمند بشید 💪 و زندگی توام با عشق و محبت و لذت را تجربه کنید💞
دقایق اخر 👏👏😍