عصرتبیین عصررسانه
1⃣ #ریچارد_دایر با دست گذاشتن بر کلیدواژه هویت میگوید: علاقه ما به سلبریتی ها، کمتر، از اینکه آنها کیستند و یا چه دستاوردی داشته اند و بیشتر، از آنچه آنها بازنمایی می کنند می آید: ستاره ها چیستی انسان بودن در جامعه امروز را مفصل بندی میکنند؛ یعنی آنها انگاشت خاصی که ما از شخص یا فرد داریم را بیان میکنند.
🔸او اضافه می کند که آنها جنبه هایی از زندگی را اجرا می کنند که برای ما مهم اند و ادعا میکند که ستارهها” تن یافتگی مقوله های اجتماعی” از جمله نژاد، طبقه، قومیت جهتگیری جنسیتی و دیناند. به تعبیری #هویت_سازی و فردسازی میکنند و این برای ادراک بشری مهم و جذاب است.
2⃣ یک پله بالاتر از هویت، #ایده_بازنمایی میگوید آنچه در گفتمان رسانه ها رسانش میشود نه تصاویر خاص سلبریتی ها بلکه معناهایی است که به سلبریتی ها پیوست میشود. مثلا معنای مادر، عشق، سرزمین و بسیاری از مفاهیم را در گُرده سلبریتی ها معنا میکنیم و همین پدیدهها می توانند با تغییر گفتمانی در پیج شخصی یا رفتار اجتماعی خود، تمام این مفاهیم استراتژیک ساخته شده را تحریف و تخریب نمایند. قدرت معناسازی از سلبریتی ها پدیدههای فرهنگی استراتژیک میسازد.
3⃣#هال می گوید: فرهنگ نه در رمان ها و نقاشی ها که در کردارها دیده میشود. #کردارهای_رسانهای بدلیل اندرکنش های فرا اجتماعی به تعبیر #کریس_روجک، که همان صمیمیت های از راه دور خوانده و ترجمه میشود، سمت و سبک زندگی افراد را جهت میدهد و صورتبندی میکند.
🔸اوج همذات پنداری با کردارهای سلبریتی ها را در میان برخی از افراد کم سن و سال جامعه شاهد هستیم که تبدیل به موج فرهنگی در فضای مجازی میشوند که نمونه های آن را در امثال ساسی مانکن و…تجربه کرده ایم.
4⃣از نظر #دانیل_بورستین، سلبریتی ها #جعل میشوند. او می گوید: سلبریتی کسی است که برای مشهور بودنش مشهور است. این شخصیت های مصنوعی، #سوار_بر_جذابیتهای_زنجیرهای همچون قیافه و استایل کیف و کفش و لباس و ارتباطات، بدلیل بده بستانی که مخاطب با سلبریتی در جهان تخیلی اش شکل داده، شخصیت مخاطب را تسخیر میکند.
5⃣برخی معتقدند که سلبریتی ها، #شبه_دین بوده و فرادین عمل میکنند. در مخاطب، نوعی سرسپردگی ایجاد میکند و معناسازی با چاشنی حواس پرتی صورت میگیرد. با این توضیح که دین دارای گرانش و وزن و جدیت خاصی است و در تلاش است که نقش و سهمی در حل مسائل اجتماعی داشته باشند و طبیعتا با آگاهی و خودآگاهی و توجه همراه میشود. #فرهنگ_شهرت به وسیله گونه ای از بیتوجهی شناخته و شمرده میشود.
6⃣ فرهنگ شهرت مبتنی بر خودشیفتگی است و #سندروم_نارسیسیم را ترویج میکند. واکنین میگوید: چون فرددخودشیفته از همه نوع توجه و دوست داشته شدن لذت میبرد و مثلا به یک میزان از اینکه از او بترسند یا دوستش داشته باشند خوشش میآید برایش مهم نیست که آنچه درباره او منتشر میشود دروغ باشد. اساسا تمرکز سلبریتی ها بر #اقتصاد_توجه بوده و دغدغه مرکزی آنها دیدهشدن حداکثری است.
🔸با همه این تفاسیر که در نقد سلبریتی و نه ستاره یا قهرمان مطرح گردید باید اذعان داشت که سلبریتی به معنای خاص شهرت منتسب، برای هر جامعه میتواند فرصت تلقی شود بشرطی که در خدمت معانی عمیق قرار بگیرد و ریل تربیت و ساخت این پدیدهها بگونهای رقم بخورد که یا پارادوکسی در زندگی شخصی و حرفه ای آنها مشاهده نشود و یا اینکه طبق قوانین مشخصی، پسلرزههای سیاسی و فرهنگی آنها کنترل شود که در ساحت فرهنگ عمومی یا انتخابات و اعتراضات و حوادث اجتماعی مختلف مثل زلزله و سیل و…شاهد #کنشگری_منفی و تولید گسل اجتماعی از جانب آنها نباشیم!
✍علیرضامحمدلو،پژوهشگر رسانه و علوم اجتماعی
🆔@andisheengelabi
🔎هشتگ سازی، واکاوی راهبردی و آسیب شناسی
بدون مقدمه تاملاتی در باب پیامدسنجی هشتگ سازی تقدیم میکنم:
1⃣روانشناسی هشتگ سازی و تولیدخشم: محور کنترل افکارعمومی در عصر امپراطوری رسانه، #اقتصاد_توجه است. هشتگ سازی نیز بعنوان ابتکار سایبری، در خدمت جلب توجه و تمرکز به یک موضوع و #حواس_پرتی از مسائل هم عرض یا موازی به کار میرود. سوای از اقتصاد توجه و حواس پرتی، طبق اذعان مطالعات ارتباطی و فرهنگی، معماری و طراحی توییتر بر مبنای #تولید_خشم صورت گرفته و اینستاگرام برمبنای خودنمایی و شهوت است. هرچقدر کاراکترها کوتاه میشود، فرکانس استدلال پایین میآید و هیجان افزایش مییابد.
2⃣جامعه شناسی هشتگ سازی: از آنجایی که هشتگ به یک زبان نو در عصر اطلاعات و جامعه شبکه ای تبدیل شده، این فقره اگر در خدمت نظام حاکم باشد، زبان انسجام و تولید #نظم_اجتماعی و تخلیه انتقادات و پیشنهادات است، اما اگر علیه نظام حاکم باشد، #زبان_اعتراض و تولید گسل و تهدید با ایجاد کمپین های اپوزیسیونی به شمار خواهد رفت. فارغ از این ماجرا، هشتگ سازی توان فرقه سازی و #قطبی_سازی جامعه را هم فراهم میکند.
3⃣هشتگ سازی، سیاست و دمکراسی کنترل شده: ادعای دولت های مدرن امروزی، سیاست ورزی دمکراتیک است. نقش و مشارکت مردم در پیشبرد ارزان و سریع اهداف دولتی و حاکمیتی پررنگ شده است. فضای سایبر را هم بدلیل حضور پررنگ مردمیاش، ذیل توسعه دمکراسی تعریف میکنند. اما نکته اینجاست که هشتگ سازی با ژست دمکراتیک، معادلات بازی را تغییر میدهد و یک #دمکراسی_کنترل_شده را رقم میزند. وقتی بیش از یک سوم اکانت های توییتر جعلی باشد بطوری که صدای CNN و دویچه وله آلمانی و...هم درمیآید، یعنی هشتگ سازی با لشگر رباتیک، صرفا یک #نمایش_دمکراسی و صدای مردم است نه یک #مردمسالاری_اورجینال!
4⃣هشتگ سازی و مارپیچ سکوت: وقتی با اکانت های جعلی به یک موضوع ضریب داده و #برجسته_سازی صورت میگیرد، اتفاق پیچیده ای بنام #مارپیچ_سکوت(وحشت از مخالفت با فضای مجازی) رقم می خورد. دلیل این رویداد رسانهای آنجاست که بصورت کاملا رباتیک، ۵۰۰ میلیون هشتگ با نام مهسا امینی در راستای اکثریت سازی و #اکثریت_پنداری ساخته میشود که حتی شبکه سعودینشنال هم مسئولیت ساختگی آن را متوجه توییتر میکند.
#مکانیزم_اکثریتپنداری در صدد تحقق مارپیچ سکوت، تحمیل عقیده و سرکوب هرگونه مخالفت با گفتمان هشتگی است.
5⃣هشتگ سازی و فلسفه: موضوع و مساله مرکزی فلسفه از ارسطو تا به امروز، واقعیت و هستی شناسی است. ژان بودریار اندیشمند فرانسوی، تکنولوژی را عاملی برای تغییر مناسبات هستی شناختی تعریف میکند. فراواقعیتی که بودریار از آن سخن گفت، مصداق امروزی اش را در همین هشتگ سازی میتوان یافت. موقعیتی که واقعیت، نه بازنمایی که #خلق میشود. او وقتی واقعیت جنگ خلیج فارس را دستپخت CNN بدون شلیک حتی یک گلوله میداند، در قبال حادواقعیتی که توییتر با مدد #سنتکام و #لشگر_رباتها محقق میکند، چه خواهد گفت!؟
6⃣هشتگ سازی و خطای استراتژیک: فراموش نکنیم که راهبردها در پی حل مسائل و واقعیت های میدانی با نگاه به آینده نوشته میشوند. وقتی که واقعیت توسط هشتگ سازی، #بازآفرینی و خلق شد، طبیعتا برای اتاق های فکر و تصمیم سازان و دولتمردان کشورها، #خطای_شناختی و اختلال راهبردی رخ خواهد داد. تصویرسازی و دادهکاوی وقتی مهندسی میشود، پردازش و عقلانیت استراتژیک را هم دچار خطا و گمراهی خواهد کرد. تصمیمات غلط برای آینده مطلوب به دلیل داده ها و تصاویر غلطی است که از وضعیت موجود، رصد میشود.
7⃣ژئوپلیتیک هشتگ سازی: وقتی رسانه با توسل به هشتگ سازی، تصویری فیک و ناامن از وضعیت جامعه به صحنه ملی و بینالمللی منعکس میکند، ریسک سرمایهگذاری را بالابرده و #فرار_سرمایه را از بازارهای کشور به دنبال خواهد داشت. از طرفی همراهی و اجماع جامعه جهانی برای #تحریم و تهدید علیه کشور را نیز میتواند در پی داشته باشد. شرکای استراتژیک منطقه ای و جهانی هم چه بسا همکاریهای سیاسی و اقتصادی و نظامی را به حالت تعلیق درآورند و برخی محورهای ایدئولوژیک نیز دچار #بحران_مقاومت و ناامیدی خواهند شد.
8⃣هشتگ سازی و ابتذال فرهنگ: نبض جامعه دیروز ما، فرهنگ بود و فرهنگ هم مقوله ای معرفت پایه به شمار میرفت. مکانیزم رشد و تعالی اش، کتاب و منبر و دیالوگ و انتقال معرفت و تثبیت عقلانیت بود. نبض جامعه شبکه ای و پلتفرمی امروز، #افکارعمومی است. افکار عمومی یک پله نازل از فرهنگ است و شاید فرهنگ در موقعیت و #فرهنگ_در_لحظه، تعریف نامناسبی نباشد. افکار عمومی هم برخلاف فرهنگ که معرفت پایه بود، #خبرپایه است. هشتگها بصورت ویروسی، افکارعمومی را مسموم میکنند و با افزایش هیجانات، عقلانیت را کاهش داده و فرهنگ را به #ابتذال و سرگردانی نزدیکتر میکنند.
✍علیرضامحمدلو، مدرس رسانه و پژوهشگر علوم اجتماعی
🆔@asre_tabyin
عصرتبیین عصررسانه
1⃣ #ریچارد_دایر با دست گذاشتن بر کلیدواژه هویت میگوید: علاقه ما به سلبریتی ها، کمتر، از اینکه آنها کیستند و یا چه دستاوردی داشته اند و بیشتر، از آنچه آنها بازنمایی می کنند می آید: ستاره ها چیستی انسان بودن در جامعه امروز را مفصل بندی میکنند؛ یعنی آنها انگاشت خاصی که ما از شخص یا فرد داریم را بیان میکنند.
🔸او اضافه می کند که آنها جنبه هایی از زندگی را اجرا می کنند که برای ما مهم اند و ادعا میکند که ستارهها” تن یافتگی مقوله های اجتماعی” از جمله نژاد، طبقه، قومیت جهتگیری جنسیتی و دیناند. به تعبیری #هویت_سازی و فردسازی میکنند و این برای ادراک بشری مهم و جذاب است.
2⃣ یک پله بالاتر از هویت، #ایده_بازنمایی میگوید آنچه در گفتمان رسانه ها رسانش میشود نه تصاویر خاص سلبریتی ها بلکه معناهایی است که به سلبریتی ها پیوست میشود. مثلا معنای مادر، عشق، سرزمین و بسیاری از مفاهیم را در گُرده سلبریتی ها معنا میکنیم و همین پدیدهها می توانند با تغییر گفتمانی در پیج شخصی یا رفتار اجتماعی خود، تمام این مفاهیم استراتژیک ساخته شده را تحریف و تخریب نمایند. قدرت معناسازی از سلبریتی ها پدیدههای فرهنگی استراتژیک میسازد.
3⃣#هال می گوید: فرهنگ نه در رمان ها و نقاشی ها که در کردارها دیده میشود. #کردارهای_رسانهای بدلیل اندرکنش های فرا اجتماعی به تعبیر #کریس_روجک، که همان صمیمیت های از راه دور خوانده و ترجمه میشود، سمت و سبک زندگی افراد را جهت میدهد و صورتبندی میکند.
🔸اوج همذات پنداری با کردارهای سلبریتی ها را در میان برخی از افراد کم سن و سال جامعه شاهد هستیم که تبدیل به موج فرهنگی در فضای مجازی میشوند که نمونه های آن را در امثال ساسی مانکن و…تجربه کرده ایم.
4⃣از نظر #دانیل_بورستین، سلبریتی ها #جعل میشوند. او می گوید: سلبریتی کسی است که برای مشهور بودنش مشهور است. این شخصیت های مصنوعی، #سوار_بر_جذابیتهای_زنجیرهای همچون قیافه و استایل کیف و کفش و لباس و ارتباطات، بدلیل بده بستانی که مخاطب با سلبریتی در جهان تخیلی اش شکل داده، شخصیت مخاطب را تسخیر میکند.
5⃣برخی معتقدند که سلبریتی ها، #شبه_دین بوده و فرادین عمل میکنند. در مخاطب، نوعی سرسپردگی ایجاد میکند و معناسازی با چاشنی حواس پرتی صورت میگیرد. با این توضیح که دین دارای گرانش و وزن و جدیت خاصی است و در تلاش است که نقش و سهمی در حل مسائل اجتماعی داشته باشند و طبیعتا با آگاهی و خودآگاهی و توجه همراه میشود. #فرهنگ_شهرت به وسیله گونه ای از بیتوجهی شناخته و شمرده میشود.
6⃣ فرهنگ شهرت مبتنی بر خودشیفتگی است و #سندروم_نارسیسیم را ترویج میکند. واکنین میگوید: چون فرددخودشیفته از همه نوع توجه و دوست داشته شدن لذت میبرد و مثلا به یک میزان از اینکه از او بترسند یا دوستش داشته باشند خوشش میآید برایش مهم نیست که آنچه درباره او منتشر میشود دروغ باشد. اساسا تمرکز سلبریتی ها بر #اقتصاد_توجه بوده و دغدغه مرکزی آنها دیدهشدن حداکثری است.
🔸با همه این تفاسیر که در نقد سلبریتی و نه ستاره یا قهرمان مطرح گردید باید اذعان داشت که سلبریتی به معنای خاص شهرت منتسب، برای هر جامعه میتواند فرصت تلقی شود بشرطی که در خدمت معانی عمیق قرار بگیرد و ریل تربیت و ساخت این پدیدهها بگونهای رقم بخورد که یا پارادوکسی در زندگی شخصی و حرفه ای آنها مشاهده نشود و یا اینکه طبق قوانین مشخصی، پسلرزههای سیاسی و فرهنگی آنها کنترل شود که در ساحت فرهنگ عمومی یا انتخابات و اعتراضات و حوادث اجتماعی مختلف مثل زلزله و سیل و…شاهد #کنشگری_منفی و تولید گسل اجتماعی از جانب آنها نباشیم!
✍علیرضامحمدلو،پژوهشگر رسانه و علوم اجتماعی
🆔 @asre_tabyin