📽نگاهی به #خروج حاتمی کیا از منظر سواد رسانهای
✍️معصومه نصیری ـ مدرس و پژوهشگر سواد رسانهای
▫️فیلم خروج آخرین ساخته ابراهیم حاتمی کیا که طی روزهای نخست اکران اینترنتی مورد استقبال تماشاگران قرار گرفته است، از زوایای مختلف قابل نقد و بررسی است. بررسی جنبههای تخصصی فیلم قطعاً از سوی منتقدان و صاحبنظران این حوزه انجام اما این اثر را از منظر سواد رسانهای نیز میتوان مورد توجه قرار داد.
▫️تصور اینکه در عصر گسترش فناوریهای نوین ارتباطاتی تنها این تحریریه رسانهها هستند که جریان سازی می کنند، تصوری است که حوزه محاسبات را دچار #خطای_راهبردی جدی می کند. امروز نورافکن #شهروند_خبرنگاران می تواند حتی محاسبات رسانههای جریان اصلی را نیز دستخوش تغییر کند.
▫️خروج بهخوبی نشان میدهد جوامع و افراد در سطوح تحلیل مختلف بهرغم وجود مسافت بسیار در میانشان و بهصرف داشتن یک وسیله هوشمند و دسترسی به اینترنت، در وضعیت همزمانی قرار میگیرند. این کمرنگ شدن ابعاد مکانی و زمانی ایده موسوم به دهکده جهانی را تحقق عینی بخشیده و دولتها و مردم در جهانی زندگی میکنند که از هر لحاظ تحت نگاه تیزبین یکدیگر قرار دارند و در حقیقت زیست در «اکواریوم جهانی» یا « #جهان_شیشهای» محقق شده است. جهانی که یک کشاورز با لایو اینستاگرام می تواند بدون در نظر گرفتن زمان و مکان جریان ساز شود.
▫️ظهور شبکه های اطلاعاتی و ارتباطی از جمله اینترنت سبب شده در زمانی کوتاه، حجم وسیعی از اطلاعات به هر کجا که لازم است یا گاها بدون تعیین هدف مشخص، منتقل شود. در این زمانه صرف #نگاه_حذفی به تکنولوژی و رسانهها از یکسو و عدم آگاهی از مهارتهای لازم جهت بهرهگیری از ابزارها و کارکردهای آن توسط شهروندان از سوی دیگر می تواند هزینههای جدی برای حاکمیتها ایجاد کند.
▫️امروز باید این واقعیت که هر تلفن همراه یک رسانه است را بپذیریم و نسبت به آموزش مهارتهای لازم به شهروندان جهت زیست دقیقتر در عصر #انفجار_اطلاعات و انقلاب تکنولوژی اطلاعاتی اقدام ملی شود. نداشتن سواد رسانهای و اطلاعاتی می تواند مسائل درون سرزمینی را به چالش جدی برای یک کشور در خارج از مرزهای جغرافیای اش تبدیل کرده و منجر به رفتارهایی با چاشنی دوری از عقلانیت و مبتنی بر شتابزدگی شود.
▫️#خروج از مرحله انکار تکنولوژی و توجه به ضرورت فراگیری دانشهای مرتبط با آنکه منجر به تربیت شهروندانی با رفتارهای هوشمندانهتر شود، بایسته مورد تأکید زندگی در جامعه شبکهای است.
@andisheengelabi
🔎درباره یک نامستند آشفته و بازنمایی سکولار
▫️مستند #عمامه_صورتی فارغ از فرم شتابزده،از حیث بازنمایی یکسری مبانی، مساله ها و دلالت هایش، حاوی نکات تامل برانگیزی است که مورد بررسی قرار میدهیم.
1️⃣ سه تصویر سکولار از روحانیت:
۱.بازنمایی "پیش از اجتماع" از روحانیت؛ خیلی کلیشهای و تکراری در سکانس اول مستند، با یک بازنمایی کاتولیکی از روحانیت، حرف آخر را اول میزند. #روحانیت_بالای_کوه بریده از جامعه که مشغول کنش ورزشی/فانتزی بوده و مبتلا به تصور شاد از خود و به اصطلاح یک #خودآگاهی_کاذب است.گویا که طعنه ای به گرایش عرفانی_اخلاقی روحانیت هم داشته باشد.
۲.بازنمایی "در اجتماع" از روحانیت؛ روحانیتی که کم توجه به قواعد و شئون ارتباطات از منظر دین(تعبیر گناه کوچک راوی)، وارد کافی شاپ، پارک و گفتگوی رو در رو با مردم!(دختران نوجوان و جوان بی/کمحجاب) با فیگور مردم شناسی! میشود. در این مواجهه با توجه به سوال راوی که خط روایت داستان را مدیریت میکند و پاسخ مصاحبه شوندگان، تصویر منفی جدایی مردم از روحانیت/دیوار حائل میان حوزه و جامعه، بازنمایی میگردد. گفتگوها بسیار تیز و #ساختارشکن و با جهتگیری نفرت از روحانیت و حکومت، پیش میرود و از طرف راوی مستند هم همین روایت غلط فریز میشود.
۳.بازنمایی "بر اجتماع" از روحانیت؛ در ادامه تابوشکنی و روایت سازی مسموم، تصویری قدرت زده، توتالیتر، ضدعلم و منفور از روحانیت ارائه میدهد که از وقتی وارد عرصه حکمرانی شده، فساد سیاسی_اقتصادی را در پی داشته است.از دیالوگ سمی که در باب #مونوریل_نیمهکاره بود و عبارت "حرم من" هم بهره میبرد و نیز پرسش بدون پاسخی که راوی در باب تغییر سمت مردم/روحانیت از قبل و بعد انقلاب طرح میکند، همین روایت را تقویت مینماید.
2️⃣ دو تحلیل کژتاب از موضوع حجاب:
۱. تعمیم غلط و سوگیرانه: با نوع قاب بندی، تیپ سوژه ها و لوکیشنهای مصاحبه، #حجاب را یک مساله از دست رفته و بی حجابی را یک موضوع فراگیر نشان می دهد که البته با واقعیت و آمارهای رسمی در تعارض جدی است. اینکه قاب دوربین را به چند پارک و کافی شاپ و فروشگاه معطوف بکنیم و برای اثبات مدعای سخیف، رطب و یابس را بهم ببافیم و در برخی پلان ها، ماجرا را امنیتی جلوه دهیم، جز #تعمیم_سوگیرانه چیز دیگری نمیتوان گفت.
۲. تحلیل حاد و بسیط و خطی: وقتی قاب دوربین را موقعیتی و ذوقی ببندیم و کشور را به لب ساحل و چند موقعیت طبقه زده اشرافی و لاکچری تنزل دهیم و از طرفی، دست داشتن ۹ سفارتخانه بیگانه در اغتشاشات ۱۴۰۱ و استعاره دیوار برلین و نقش سرویسهای جاسوسی را سانسور کنیم، نتیجه طبیعی این خواهد شد که مساله حجاب را به غلط، #پروژه_فریب و نفوذ جریانهای سیاسی داخلی معرفی کنیم.
3️⃣ سه تجویز تامل برانگیز در باب امر به معروف:
۱. تقلیل/تبدیل فناوری دینی به گفت و شنود شهروندی: وقتی #منش_بیقاعده روحانی مستند در کافیشاپ و پارک و نوع نگاه راحت و مواجهه ریلکس با پوشش های نامناسب و بعضا زننده برخی از شهروندان را مشاهده میکنیم، دلالتی جز تقلیل یا تبدیل ناشیانه یک فناوری دینی به #گفتوشنود_منفعلانه_شهروندی بدون اثر اصلاحی در ساحت اجتماعی را دریافت نمیکنیم.
۲. یک استراتژِی شکست خورده: وقتی غالب اشکالات مطرح شده از ماجرای #سینما_رکس تا بحث عبارت "چرا نمیرید؟" و سوالات ساختارشکن دیگر بی پاسخ میمانند یا پاسخ ضعیف و بلاگری دریافت میکنند و در انتها نیز زیر عمامهاش میزنند، #تصویر_افسرده و شکست پروژه امر به معروف را در ساحت پذیرش اجتماعی به مخاطب منتقل میکند. بماند که با شیطنت خاصی، عبارت #خروج درب فروشگاه را بالای سر روحانی مستند بعد از فرایند حضور اجتماعی، به عنوان یک قاب استعاری هم مشاهده کردیم!
۳. خوانش غلط از مطالبه درست: اینکه #امر_به_معروف و نهی از منکر را از سد ثروت و قدرت باید رهانید و در ساحت مسئولان و سرمایهداران هم پیگیری نمود حرف درستی است، اما اینکه #دوگانه_مصنوعی از فرهنگ_اقتصاد یا سیاست_اقتصاد درست کنیم و با تعجیل و بساطت تحلیلی یا خوانش غلط یکی را بر دیگری ترجیح بدهیم، تلقی درستی نیست.
4️⃣ تکنیک تقطیع در خدمت اعتباربخشی
▫️آفت #تقطیع هم در عصر رسانه، به یک رفتار فراگیر تبدیل شده و دامان هر متن و انسان مقدس و جدی را هم گرفته است. دادهها و عباراتی که در موقعیتی از جانب بزرگی مطرح شده که نه قبل و بعد و موقعیت کلام، روشن است و نه با منظومه سخن و اندیشهاش سنجیده میشود و صرفا چون دلالتی بر ادعای مورد نظر دارد، برش خورده و مصرف میشود. در مستند جناب #شمقدری هم این تکنیک اعتباربخشی گزینشی به پیرنگ روایی داستان، با دو کلیپ کوتاه از حضرت امام و رهبرانقلاب، استفاده شده و صرفا تقویت و تعمیم شبهات علیه روحانیت را دنبال میکند و الا با واقعیتها و دیگر عبارات امامین انقلاب، نسبت شاذ و دوری دارد.
✍️علیرضامحمدلو
🆔 @asre_tabyin