🔎گزارشی کوتاه از فرایند تبلیغی_تبیینی در ایام انتخابات؛
🔻چهار دسته مخاطب، مساله کانونی و ضدروایتها
▫️برای درک امر سیاسی بایستی در حوزه عمومی قدم زد و #زیر_پوست_شهر گام نهاد و بدون تعارف به گفتگو با ردههای سنی مختلف نشست. سیاست وقتی بازنده میشود که مردم را از دور نگریسته و افکارعمومی را با تمام تنوع، تکثر و در عین حال، اشتراکات کلیدی و حساسش به رسمیت نشناسد. مردم وقتی از سیاست بیگانه شده و احساس بیتفاوتی پیدا میکنند که لایه های حکمرانی تبدیل به #طبقه_ویژه شده و از دل رویدادها متولد میشوند و نامساله ها را راهبری میکنند.
▫️گذاری در #حوزه_عمومی با نیت پاسخ به شبهات و جلب مشارکت حداکثری داشتیم و در چند دبیرستان دخترانه و چندین محفل پسرانه و پاتوق های مردمی و مساجد و هیآت و برخی دانشگاهها و ادارات و کافههای حاشیه شهر و همایش والدین مدارس و نظام پزشکی و...حاضر شدیم و در نسبت با #ضدروایت رسانههای معاند، به چند مفهوم کانونی رسیدیم.
1️⃣ دغدغه آینده و امید به رویاها
🔸رده سنی زیر ۲۰ سال و رای اولی ها بیشتر و واقعیتر از همه در نسبت با انتخابات و حوزه سیاست، دغدغه #آینده داشتند که بالاخره چه کنیم و چه خواهد شد؟. در واقع هویت این نسل با مساله آینده گره خورده بود.
🔻ضدروایت رسانه های معاند در نسبت با این نسل، ناظر بر مساله #امید است و تزریق ناامیدی در جامعه هم این رده سنی را بیشتر متاثر میکند که از دل گفتگو با نسل نوجوان زیر ۲۰ سال(تینیجرها) و دم کنکوری روشن میشد.
2️⃣ دغدغه اعتماد و کاربست استعدادها
🔸رده سنی زیر ۳۰ سال هم جوانان مستعد و انرژیک و صاحب ایده ای بودند و عموما دغدغه کار و اشتغال و ازدواج و عرض اندام اجتماعی برای آنها بیشترین اهمیت را داشت.
🔻ضدروایت های جریان معاند نیز با پمپاژ موج منفی و بزرگنمایی ضعف ها و کوچکنمایی و سانسور قوت های جامعه، اعتمادسوزی کرده و که در گفتگو با جوانان زیر ۳۰ سال، مساله #اعتماد و توجه به استعدادها بیشتر به چشم می آمد.
3️⃣ دغدغه رضایت از زندگی و وضع موجود
🔸رده سنی زیر ۴۰ سال که ازدواج کرده یا در شرف ازدواج بودند و یک ثبات نسبی را در شغل و شرایط زندگی تجربه میکردند، دغدغه #رضایت_از_زندگی و کسب و کار خوب را داشتند.
🔻ضدروایت ناظر بر این رده سنی با مطالعه رسانه های معاند هم نشان میداد که کلیدواژه رضایت از زندگی مورد هدف قرار گرفته و سیاهنمایی وضعیت موجود، نقطه کانونی در پروپاگاندای رسانهای است.
4️⃣ دغدغه کارآمدی و توان رفاهی بیشتر
🔸رده سنی زیر پنجاه سال هم که نگاه های پخته تر و جدی تر به سیاست داشتند، مساله رفاه و سلامتی و رسیدگی بیشتر و پیشرفت زندگی را در سایه بازدهی اقتصادی و #کارآمدی سیاسی دنبال میکردند.
🔻ضدروایت ناظر بر این رده سنی نیز حکایت از این داشت که کلیدواژه ناکارآمدی نظام، دستور روز رسانههای معاند بوده و "نمی شود" و "نمی توانیم" و "مرغ همسایه غاز است" و... از عبارات و مفاهیم رایج سکوهای ضد ایرانی است.
🔹این قبیل گفتگوهای متنوع با ردههای سنی مختلف موید این نکته بود که #جنگ_شناختی پیرامون ۱.ترور واژههای کلیدی، ۲.تحریف، سانسور یا بایکوت تاریخ، ۳.روایت وارونه از وضع موجود ۴.خوانش سیاه از آینده، رقم می خورد.
🔹ناامیدی، بیاعتمادی، نارضایتی، ناکارآمدی ذیل مساله ۱.هویت، ۲.معیشت، ۳.معرفت و ۴.سیاست در سطح افکارعمومی به صورت پرتکرار پمپاژ میشود. ذهنیت اجتماعی دچار فروپاشی شده و تشخیص راست و دروغ سخت میشود.
🔗نتیجه اینکه؛ حوصله و مهارت گفتگو، زبان نرم و رسا، صمیمیت و مهربانی، گوش شنوا و حواس شش دانگ/ دست پر از حیث محتوای تاریخی و جریان شناسی، وضعیت شناسی داخلی و ارزیابی بینالمللی و #توان_تصویرسازی واقع گرا و امیدآفرین از آینده و تفکیک مساله از نامساله و اصلی و فرعی کردن مباحث/ ابزارهای ضروری برای نتیجه بخشی و تولید #اقناع در فرایندهای تبلیغی و تبیینی به نظر میرسد.
#انتخابات، #تبیین
✍️علیرضامحمدلو
🌐لینک مطلب
🆔 @asre_tabyin
🔎"شهیدانه" یک فناوری اجتماعی بود و مصطفی مصداق آتش به اختیار
🔸 او از جنس رویداد متفاوت و جذاب بود در میان روندهای مایوس کننده و خستگی آفرین روزمره. خلاف جریان آب هم شنا میکرد و ایستایی برایش بیرنگ و عاری از معنا بود.
🔸هر کسی که یکبار هم تجربه معاشرت و گفتگو با مصطفی را داشته باشد بخوبی متوجه این ماجرا میشود که بمب انرژی و تحرک و ایده پردازی بود و مصداق بارز جریان آتش به اختیار در فرمایشات رهبر انقلاب. حیف است که در روایت های شخصی خلاصه شود و بایستی ساعت ها در توصیف و تحلیل فعالیت های فرهنگی ازین دست، گفتگو و #تجربهنگاری صورت بگیرد و با نگاشت علمی و با توجه به قوت ها،فرصت سازیها، تاثیرها و دلالت هایش به یک مدل و مانیفست عملیاتی در جریان فرهنگی شهر تبدیل شود.
🔸لازم دانستم که در حد قلم الکن و نارسایم در توصیف مدل کنشگری این عزیز فقید چند خطی بنویسم که او یک الگوی کم رقیب برای حلقه های میانی در شهر بود. در جای درستی ایستاده بود و با ادبیات ایثار و شهادت، زیست فرهنگی و سبک تعاملش، علامت سوالی بود بر پیشانی گفتمان های کت و شلواری اُتو کشیده و #بروکراسیهای_تنبلی که سالی یک یا چندبار و بصورت نمایشی یا کلیشهای، یادوارهای برای شهدا ترتیب میدادند و دِین خود را به دفاع مقدس ادا کرده و از خجالت شهدا هم در میآمدند!
🔸اما مصطفی در جای درستی ایستاده بود و با منش شهدایی، کنش فرهنگی، آتش به اختیار و البته معقول و منضبط و نه آنارشیستی و بدون برنامه، عطر و بوی شهادت را از انتهای گلزار شهدا و بالای تپه شهدای شهرستان خوی با فناوری های شناخته شده ای چون مراسمات هیات، روضه خانگی،خدمت به محرومان و دستگیری و دلجویی از سیل یا زلزله زدگان شهرستان و مدیریت گروههای سرود و...، تا #زیر_پوست_شهر راهبری میکرد.
🔸آری شهر ما مدت هاست که شهدا را با این فرزند شهید میشناسد و هر جا نام و یادی از اسطورههای جنگ و شهادت در شهرستان خوی باشد، تصویر و خاطرات این روحانی مخلص، دوست داشتنی، کاربلد و باسواد خواهد درخشید. او به ما یاد داد که معطل ساختارها برای تولید حرکت عمومی در جامعه نباشیم و برای کارفرهنگی، اسیر ظواهر مدرن و دیسیپلین های اداری و فیگورهای فرهنگی با فرمت #همایشهای_کممخاطب، فرمایشی و هزینه زای امروزی نشویم.
🔸او در سطح و توان خودش برای شهدا تمام قد ایستاد و پاتوق شهدا را رونق داد و برای خیمه شهادت در شهرستان، مشتریهای نوجوان و جوان قابل توجهی جذب کرد. او ترجمه درستی از آیه شریفه "قل انما اعظکم بواحده ان تقوموا للّه مثنی و فرادی" بود و برای پدر شهید و یاران دفاع مقدسی سردار، سنگ تمام گذاشت و رفت.
🔸ناگفته نماند که در اندیشه رهبر انقلاب با توجه به فرمایشات ایشان در تاریخ ۱۳۹۸/۳/۱، نیاز کشور به یک حرکت عمومی و تحقق بخشیدن حکمرانی مردمی، جز با تاسیس حلقههای میانی متشکل از جوانان متعهد، کاربلد، باسواد و انقلابی رقم نمیخورد.
🔸در همین راستا و با گره زدن ایمان و ابتکار و خلاقیت، گلزار و وادی رحمت را امتداد فرهنگی بخشید و مکانی سوت و کور و خلوت را به #مرکز_فرهنگی تبدیل نمود. توضیح بیشتر اینکه حلقههای میانی در یک معنا، ساختاری غیر رسمی جهت اتصال جامعه با دین و فرهنگ و ایدئولوژی هستند که در بستر فناوری های اجتماعی محقق میشوند.
🔸"شهیدانه" یک #فناوری_اجتماعی بود که با چینش و ترکیب درستی در لایه فرهنگی شهرستان خوی جانمایی شد و یک ایستگاه رشد ایمانی را جامه عمل پوشانید. فضایی برای مانور فرهنگ متعالی شهادت در پیچیدگی های مدرنیته مهیا نمود و سرعت زیست مدرن و فرهنگ مادی و دنیازده امروزی را در روزهایی از هفته به چالش کشید.
🔸نقشه بزرگ اون این بود که یاد خدا و عمل صالح و "معنویت در صحنه" و نه "معنویت در صومعه" و "سکولار" و "عاری از شریعت"، در ذهنیت اجتماعی تثبیت شود. در نگاه مصطفی و افرادی که برای فرهنگ شهدا عرق میریزند و هزینه میدهند، آلترناتیو و نسخه جایگزین برای زیست بدون خدا و زندگی سکولار امروزی، نزدیک شدن به شهدا و زندگی به سبک شهداست. تجربه لذت عمیق از زندگی بدون گناه و افسردگی و هیجانات آنی و در لحظه، در پرتو شهدا، شدنی و ممکن است. سایه شهدا برای زندگی بهتر و لذت عمیقتر بلند است.
🔸 و در آخر اینکه ممنونم از مصطفای عزیز و دوست داشتتی مرحوم(چه واژه نفس گیری) به پاس تمام عرق هایی که ریخت و دوندگی های بی منت و تحمل رشک برانگیزش در برابر ناملایمتی ها و پاپس نکشیدن هایش برای تثبیت فرهنگ شهادت در شهر.
🔸غبطه میخوریم به حالش و امیدوارم که مسئولین گرامی شهرمان یاد و نام این عزیز را در گرو حمایت از جوانان،اجتماعات و گروههای فرهنگی آتش به اختیار،مخلص و کاردان شهرمان دانسته و در جهت اعتلای دینداری در جامعه به الگوی حلقه های میانی توجه بیش از پیشی عنایت نمایند.
یادم نمیکنی و زیادم نمیروی، یادت بخیر یار فراموشکار من
✍علیرضامحمدلو
🆔@asre_tabyin