🔸مهندسی افکار عمومی با چاشنی سرگرمی
🔹از آنجایی که نگاه جهان غرب و نظام سرمایه داری به مقوله #اوقات_فراغت در ساحت زندگی بشر، یک نگاه اقتصادی و سودمحورانه می باشد، پدیده ای بنام #صنعت_سرگرمی شکل می گیرد که با ظاهری تمام فرهنگی و جذاب و با ابزارهای چندرسانه ای، عقبه اقتصادی و بهره کشی از بشر در قالب جدید را رقم می زند.
🔹اساسا #صنعت_فرهنگ در پی بازتولید نظام سرمایه داری است. هرچقدر از آلام بشر غفلت شود و دردهای معنوی بشر نیز به یغما رود، به نفع سردمداران اقتصادی ماجرا خواهد بود.
🔹عصر سرگرمی با شاخص هایی چون #فردگرایی، #مصرف_زدگی، #لذت_گرایی، #اصالت_تجربه و ظاهرگرایی، #غفلت_از_معنا و مسئولیت و جامعه و مبدا و معاد را سبب می شود.
🔹اینکه در نگاه دینی، #زمان را همچون ابرگذران می بیند و اوقات فراغت را با چاشنی #لذت_حلال می نگرد و #کار_برای_خانواده را چون اجر و لذت #مجاهدت_در_راه_خدا قرار می دهد، نشان از عمق فاجعه ای است که در پس صنعت سرگرمی و مدیریت اوقات فراغت در حال رخ دادن است.
🔹اساسا #مهندسی_افکار_عمومی، صورت جدیدی یافته و با #سرگرم_آموزی و در بستر قهرمان ها و ضدقهرمان های فیلم ها و سریال ها و انیمیشن ها، ذائقه های هک شده ای را تولید و بازتولید می کند.
🔹استعمار فرانو، #تسلیحات و #اطلاعات را در خدمت #تبلیغات درآورده و #مهندسی_موافقت را بعنوان استراتژی اصلی پروژه #جهانی_سازی، در دستور کار قرار داده است.
🔹بهترین گزینه برای #قدرت_هژمونیک غرب، همین صنعت سرگرمی است که یک #شهروند_بسته_بندی شده را تحویل نظام بین الملل می دهد و مجاری اندیشه ها و علایق و اقداماتش را از طریق #سرگرمی_های_فیلتر_شده، کنترل می کند و خروجی های مدنظرش را براحتی پیش بینی می نماید.
🔹دلیل این اتفاق نیز شاید مخاطب منفعلی است که پای رسانه و سرگرمی تربیت می شود و بجای #کشف به دنبال #الگوست و بجای #پردازش و دقت، #تکرار می کند و بجای #ابداع و ابتکار، #انباشت می کند.
🔹در روزهایی که بدلیل بحران ویروس کرونا، رژیم مصرف رسانه ای همه بهم ریخته و سرگرمی های تصویری و دیجیتالی، رکورد خارق العاده ای زده است، به فکر باشیم که خستگی ناشی از مصرف بیش ازحد اطلاعات باعث ازخودبیگانگی و غفلت بیش از حد نشود.
🔹مکث و تامل و #تفکر انتقادی را چاشنی استفاده از رسانه نماییم و اجازه ندهیم سرگرمی های مان، #شخصیت ما را دور زده و مهندسی نمایند.
📝 علیرضا محمدلو
🌐 vasael.ir/0004D7
🆔 @vasael_ir
@andisheengelabi
#یادداشت_رسانه
🔎پاشنه آشیل نظریه رسانه!
▫️یکبار بطور صریح و جدی از خودمان سوال کنیم که در قبال امر رسانه چگونه عمل می کنیم و در زمین چه کسی بازی می کنیم؟
◽️نظریه های حاکم بر رسانه های ما در کجا پرورش یافته و به چه سمتی حرکت می کند؟ اساسا نسبت رسانه امروز ما با عدالت و هویت چه می تواند باشد؟چگونه می توان نه در دام #استبدادعوام و هرجایی شدن رسانه افتاد و نه #هژمونیک و رادیکال شدن رسانه ای را برتابید؟مسیرعدالت در رسانه چگونه باید طی شود؟
🔸اگر ماموریت ویژه رسانه دینی را بتوان در دو مفهوم خلاصه کرد می توان گفت که رسانه در حوزه فردی بایستی #هویت ساز باشد و در حوزه اجتماعی بایستی #عدالت گستر عمل کند.
🔸در بخش فردی، هویت زدگی و سردرگمی شخصیتی را در بخشی از نوجوانان و جوانان جامعه شاهد هستیم و در بخش اجتماعی نیز مساله عدالت را با موانع جدی روبرو می بینیم.
🔸سوال صریح تر اینکه چرا در حدفاصلِ #مدرنیسم_محافظه_کار و علم زده و #پست_مدرنیسم_حقیقت_ستیز و بلاتکلیف، هروله می کنیم و طرحی برای فردای اتاق های تولید و حلقه های نقد خودمان دست و پا نمی کنیم؟
🔸آیا با نگاه رادیکال_پوپولیستی(عوام فریبانه و #سرگرم_آموزی در خدمت قدرت) مثل مدرنیست ها یا با نگاه سلطه ستیز و چهل تکه و نامنسجم پست مدرن ها، جایی برای نظریه عدالت دینی باقی میماند؟
🔸چرا تولیدکنندگان ما، با نگاه مدرن فیلم و خبر و محصول رسانه ای می سازند و #اوقات_فراغت_لیبرالی را برای ماندگاری و توجیه بیشتر جریان رانتی قدرت، تئوریزه می کنند و از طرفی ناقدان و مدرسان فرهیخته رسانه ای، از پایگاه روشنفکری پست مدرن، نقد می نمایند و حاصلی جز تعارض و تنازع بقا و #آنارشیسم_رسانه_ای و بلاتکلیفی فرهنگی عایدمان نمی شود؟
🔸هر رویکرد رسانه ای بدون استراتژی، تحقق عینی نخواهد داشت و هر استراتژی بدون نظریه پایایی و مانایی نخواهد داشت و نظریات نیز از موطن فلسفی برمی خیزند و نتیجه این می شود که یا فیلم هایمان، #استراتژیک نیست یا فیلم ها مبنای نظری و فلسفی بومی و دینی ندارد و چه در ساخت و چه در نقد، در حال بازتولید اندیشه های غیربومی و غربی هستیم.
🔸دال مرکزی نظریه و گفتمان عدالت در حوزه فردی، #تقوا و ورع بوده و در حوزه خانواده، #تعهد و مودت و در حوزه اجتماعی #انصاف و مواسات است. بنابراین استراتژی رسانه ای در ساحت انقلاب اسلامی باید بسمت این عناوین در تبیین و تشریح ایده ناظر داستان و همچنین نقدفیلم و جریان خبری حرکت کند و گفتمان غالب فعالیت های رسانه ای در خدمت نظریه عدالت گام بردارد.
🔸باتوجه به اینکه مرگ خدا و بعد مرگ سوژه و در ادامه نیز افول ابَرروایت ها و طلوع نشانه ها در فضای گفتمانی پست مدرن حاکم شده، منطق مستقل انقلاب اسلامی ایجاب می کند که از این نظام مفهومی گذر کرد و با ادبیات بومی و برساخته از دل #متون_ایرانی_اسلامی، به تولید و تحلیل رسانه ای پرداخت.
🔸و حرف آخر اینکه #دلالت_رسانه_ای انقلاب و تمدن اسلامی ایجاب می کند، در ساخت سوژه یا نقد سوژه های رسانه ای، پایگاه فکری خودی و رقیب را نادیده نگیریم و با نقدهای پست مدرن بر تولیدات مدرن، بازتولید اندیشه اومانیستی را رقم نزنیم.
🖌علیرضا محمدلو، پژوهشگر و فعال رسانه
@andisheengelabi
#سلبریتی_شناسی (۱)؛
🔎صنعت فرهنگ، افول معرفت و مرگ معنا در حاد واقعیت
🔹سلبریتی کیست و اساسا چه نقشی در جامعه شناسی برایش نوشته شده است؟ در یک تعریفی گفته میشود سلبریتی یعنی «آدمی که خیلی ها بدلیل تبلیغات مکرر و سبک خاص زندگی یا جذابیت بصری اش وی را می شناسند و جزییات زندگی اش برای این خیلی ها مهم است.»
🔸اگر بی مقدمه بخواهیم فکت های مربوط به این پدیده را بیان کنیم باید گفت: ستاره ها و قهرمانان در نتیجه شایستگی هایشان صاحب نام میشوند ولی سلبریتیها ضربدر رسانه و بعلاوه رپورتاژ و #پروپاگاندا(تبلیغات مایل به فریب)، اذهان و قلوب را تسخیر کرده و مرکز توجه واقع میشوند.
🔹اما کارکرد اصلی و امروزی این پدیده در جامعه چیست؟ ژان بودریار فیلسوف و جامعه شناس فرانسوی در این رابطه #حاد_واقعیت را طرح کرده و میگوید: از میانه قرن بیستم ما دوباره به وضعیتی برگشتهایم که #واقعیت_طرد_شده_است. نه اینکه ارجاعی وجود ندارد (دالی به مدلولی ارجاع نمیدهد)، بلکه منظور این است که کمپانیهای تفریحی و رسانههای تودهای، غیر واقعیت را جانشین آن ساختهاند.(دستکاری واقعیت و غیبت حقیقت)
🔸حال این #کاریزمای_برساخته چگونه رقم خورد؟ با صرف نظر از تاریخچه مفهوم سلبریتی و در نگاه فیلسوف علوم اجتماعی، در گذشته و قبل از عصر مدرن و رسانه، میوه فرهنگ، محصول زمین معرفت بود. جلوتر از اقتصاد و سیاست و امنیت، عمیق ترین و پایدارترین عنصر اجتماعی، فرهنگِ معرفت پایه بود. با ظهور مدرنیته و غلبه فراگیر سرمایه داری در سلول های جامعه، #صنعت_فرهنگ به تعبیر آدورنو جای فرهنگ را گرفت.
🔹معرفت که ستون خیمه فرهنگ بود، وجه پایداری اش را از دست داد و تبدیل به #امر_کالایی گشته و وارد فضای بساز و بفروش شد. در بعد فلسفی، نسبیت بر فرهنگ حاکم گردید و با ظهور رسانه، سیالیت فرهنگ به اوج خود رسید و ارتکازات(مفاهیم رسوخ یافته در ذهن به مرور زمان) و عادات برساخته، از معرفت ناب و پایدار سبقت گرفت.
🔸غلبه ارتکازات و اطلاعات بر معرفت باعث شد منزلت دانش و معرفت، در حد #تفننهای_شخصی و تکثرات اجتماعی کاهش یابد. علم، دیگر یک مقوله مقدس تلقی نمیشد و حتی تجربه و science هم همانند دین و تجربه دینی در غرب، به امری شخصی بدل شد.
🔹#مرجعیت_دانش، همه جایی و هرجایی شد و ابتذال و افول معرفت بر جهان غرب سایه انداخت. رسانه بقدری فراگیر شد که هرکسی میتوانست با رسانه ای که در اختیار دارد، ادعای معرفت و کشف یا کنترل واقعیت داشته باشد.
🔸#فوبیای_استبداد_عوام هم در نسبت با همین شرایط ابتذال گونه و با توجیه آزادی و #دمکراتیزه_شدن_معرفت، مطرح شد چرا که هرکسی بدون ضابطه می توانست هر سخن و داده ای را در نزد افکار عمومی منتشر کند.
🔸این غلبه اطلاعات و داده های رسانه ای بر معرفت(باور صادق موجه)، باعث #از_جاکندگی عناصر سرگرمی و تفنن همچون بازیگران و هنرمندان تئاتر و سینما و نشستن آنها بر مسند باورسازی و ساخت ارتکازات اجتماعی گردید.
🔹دیگر عالمان و اندیشمندان و فیلسوفان بر #منبر_تعلیم_و_تربیت_اجتماعی نبودند. راهبردی ترین گزاره های اجتماعی با تکرار و تکرار و تکرار از طریق تریبون های رسانه ای در ذهنیت عموم جامعه رسوب یافت و به #ارتکازات_بنیادین بدل گردید که دستپخت عناصر سرگرمی ساز جامعه بود.
🔸#سرگرم_آموزی(Edutainment) جای تعلیم و تربیت سنتی را گرفت و بازی و بازیگری و هنر بر مسند تولید و انتقال معرفت اجتماعی تکیه زد. اینکه چگونه و به چه چیزی فکر بکنیم را هم رسانه تعیین میکرد! چرا که ارباب رسانه در راس هرم قدرت قرار گرفتند.
🔹در نهایت اینکه معرفت جای خود را به اطلاعات و ارتکازات داد و فرهنگ هم با تغییری بنیادین به معنای "افکار عمومی" تقلیل یافت. پدیده سلبریتی با فالوورها و شخصیت کاذبش، حاد واقعیت و #عبور_از_حقیقت را به بهترین شکل ترجمه کرد و #مرگ_معنا را رقم زده و فاتحه واقعیت را هم خواند.
🔻امروزه و در ساحت افکارعمومی، احترام و قداست و تایید و اطاعتی که همزاد فرهنگ و معرفت بود، در سایه فضای مجازی و جهان رسانهزده، ازآن بلاگرها، ولاگرها و سلبریتی هاست که این پدیده، نتیجه #حادواقعیت یا همان عبور از واقعیت به سمت برساختها، نشانه ها و مجازهاست.
✍️علیرضامحمدلو، تحلیلگر رسانه و علوم اجتماعی
لینک مطلب: http://www.andishkadeboshra.ir/1401/07/06/1-10/
🌐کانال عصرجدید،عصررسانه
🆔@andisheengelabi