هدایت شده از زیرگنبدطلا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎊برگزاری جشن تکلیف اتاق باغ فرشته ها🎊
💫(ویژه دختران نو مکلف)💫
درحرم مطهر حضرت فاطمه معصومه علیها سلام
👈برگزاری جشن تکلیف فرزندان پرسنل ادارات
🍃تجربه یک روز بیاد ماندنی از یه روز ویژه در کنار همکلاسی ها و دوستان در حرم مطهر
✅همراه با اجرای برنامه های جذاب و متنوع ویژه نومکلفین عزیز
#اداره_فرهنگی_خواهران
#جشن_تکلیف
📎ظرفیت ثبت نام برای سال ۱۴۰۲ تکمیل شده است در صورت ثبت نام مجدد اطلاع رسانی خواهد شد.
🔷🔸💠🔸🔷
📎لینک کانال رواق کودک دختر حرم
https://eitaa.com/ziregonbadetala
💠 کارگاه ویژگیهای بلوغ دختران
ویژه صدنفر از والدین دختران۹ساله
استاد ارجمنددکتراخوان
https://eitaa.com/astanehmehr
323513_755.mp3
9.62M
بهمن خونین جاویدان
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌷🌷🌷🌷
✨هرشب باسرودهای زیبای دهه فجر
✨یادآوری روزها وشبهای اتقلاب
https://eitaa.com/astanehmehr
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
باز هم مثل همیشه من نبودم
هیچ وقت لایق اعتکاف نبودم
وقتی پسر دوازده ساله ام با اشتیاق از خاطراتش تعریف میکنه...
تصورش هم حالم رو خوب میکنه:
سفره های رنگین و خوشمزه ی افطاری و سحری...
حال و هوای تو مسجد خوابیدن (مهمون خونه ی خدا شدن)
با صدای مولایَ یا مولایَ، بیدار شدن...
تصور کلی بچه مدرسه ای که گُله به گُله دور هم حلقه زدن، غرق صحبت و حرف و فکر...
سه روز از مادر و پدر و برادرا دور بودن...
اعمال ام داوود و قرائت قرآن و ....
درسته، من تا حالا از این تجربه های شیرین نداشتم
اما این خاطرات، من رو یاد صحرای عرفات میندازه، وقوف در منا، به دور از همه ی عزیزانم، حتی پسر ده ماهه ام، حتی به دور از لباسهای اتوکشیده ام، نزدیکِ نزدیکِ خدا...
یک روز قبل از اعتکاف، وقتی داشتم غبطه و حسرت میخوردم، یه جمله از زبان استادم تکونم داد:" شما مادرها، هم ثواب اعتکاف رو بردید، هم در منزلتون، در کنار خانواده تون معتکف هستید، و این توفیق بزرگیه"
آخيش... دلم خنک شد....
آره اصلا من، بیست سال هست که در خونه ی خودم معتکف هستم...
چه حس خوبی! مگر اعتکاف چیزی جز طاعت و بندگی خداست؟
مگر هدف از اعتکاف چیزی غیر از رضایت و خشنودی خداست؟
از اعماق دل میگم خدا یا شکرت...
خدا رو شکر میکنم که یه نماینده از من، از خون و جون من، همون که من سالها به خاطر حملش، وضع حملش، شیردهیش، مدرسه رفتنش و... نتونستم برم اعتکاف... حالا این حال بندگی رو چشيده و مدال بندگیش رو به گردن انداخته
الهیییییییییی شکرررررت
حضرت امیر در وصیت نامه خودشون به امام حسن ع میفرمایند:
"وَجَدتُکَ بَعضی بَل وَجَدتُکَ کُلّی"
یعنی من، تو رو جزئی از خودم بلکه همه ی وجود خودم یافتم
✏️ اسفندیاری
#ارسالیازشما
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
@astanehmehr
#زائر_کوچولو
🔸شما می توانید عکس فرزند دلبندتان را حین عرض ارادت به بانوی کرامت به آیدی زیر:
@karimeh_135
ارسال کنید.
🔹🔸💠🔸🔹
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها
@astanehmehr
#عرض_ارادت
السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللّٰهِ،
السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ نَبِيِّ اللّٰهِ،
السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ حَبِيبِ اللّٰهِ،
السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَلِيلِ اللّٰهِ،
السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ صَفِيِّ اللّٰهِ،
السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَمِينِ اللّٰهِ،
السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَيْرِ خَلْقِ اللّٰهِ،
السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَفْضَلِ أَنْبِياءِ اللّٰهِ وَرُسُلِهِ وَمَلائِكَتِهِ،
السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَيْرِ الْبَرِيَّةِ،
السَّلامُ عَلَيْكِ يَا سَيِّدَةَ نِساءِ الْعالَمِينَ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَالْآخِرِينَ...
╔═ ⚘═══⚘ ═╗
@astanehmehr
╚═ ⚘═══⚘ ═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 🎶 نماهنگ بسیار زیبای «دقیقههای تا ابد».
✔️به ۳ زبان انگیسی، عربی و فارسی با صدای «نیما مسیحا».
✅در مورد شکنجههای دوران طاغوت و پیروزی انقلاب اسلامی.
💫🎊🎉دههی فجر انقلاب اسلامی
🇮🇷https://eitaa.com/astanehmehr🇮🇷
آستانِ مهر
#صحیفه_سجادیه۹ سلسله درسهای شرح و تفسیر «صحیفه سجادیه» 💢موضوع: تعریف و اهمیت دعا در صحیفه سجا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#صحیفه_سجادیه۱۰
سلسله درسهای شرح و تفسیر «صحیفه سجادیه» مقدمه (جلسه دهم)
🎙استاد: حسین شهامت
🔸موضوع: تاثیر دعا، دعاهای انبیاء و سخنی درباره ایام الله
#حجتالاسلاموالمسلمیناستاد
#حسینشهامت
🍃°•°🍃°•°🍃°•°🍃
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها
@astanehmehr
آستانِ مهر
سلسله درسهای شرح و تفسیر «صحیفه سجادیه» مقدمه (جلسه نهم) 🔸موضوع: تعریف و اهمیت دعا درصحیفه سجادی
شرح صحیفه سجادیه،قسمت۱۰_استادشهامت.mp3
32.8M
🎧جلسه دهم شرح صحیفه سجادیه
استاد: حجة الاسلام والمسلمین حسین شهامت
°•°🍃•°•🍃°•°🍃•°•🍃
https://eitaa.com/astanehmehr
آستانِ مهر
#خاطراتمنوامربمعروفام۱۷ وقتی رسیدم میدون آزادی خواستم از زیرگذر رد شم برم سمت تاکسی ها، داخل زیرگ
#خاطراتمنوامربمعروفام۱۸
آقایون دوباره ادامه دادن و درباره باغهاشون صحبت کردن، سرنشین کنار راننده میگفت ما چند هکتار باغ داریم. تو ارومیه باغ سیب داریم ولی دولت همکاری نمیکنه مردم سیب ها رو میریزن دور و ...، گفت دولت خوبی نداریم و ... بعد دیگه اینجا دیدم از دولت بد گفت وارد شدم، گفتم نمیتونید سیب ها رو تبدیل ب چای سیب کنید؟ الان چای سیب خیلی مد شده و مردم میخرن. گفت خانم چی میگی؟ نمیشه و ... ، بعد آقای پشت سریش هم وارد بحث شد و گفت من دیدم اونجا کارخونه های آبمیوه هست و خیلی ب آبمیوه تبدیل میکنن و ...، دوباره این آقاهه گفت آره ولی باز زیاده خراب میشه میریزن دور😳 یعنی آب میوه ای ک تولید شده میریزن دور🤦♂ یعنی فقط میخواست الکی بهانه بیاره.
گفتم میتونید ب چای سیب تبدیل کنید یا هرچیز دیگه ای، میتونید فرآوری کنید و محصول کل کشور رو تامین کنید. میتونید صادر کنید. گفت خانم این کارها رو دولت باید کنه.
گفتم چند سال پیش یه جوان دهه هفتادی ( ک البته طلبه هم بود خدا خیرش بده) رفت کرمان و اونجا یه سری محصولات مثل گوجه و .. ب مقدار خیلی زیاد وجود داشت و همینطوری میریختن دور و خراب میشد. رفت اونجا از چندین خیّر در کل کشور کمک گرفت، بعد اومد با کمک مردم اون محصولات رو فرآوری کردن، مثلا گوجه ها رو ب رب تبدیل کردن و ... بعد فروختن ب استانهای مختلف کلی درآمد کسب کردن، دوباره با بخشی از درآمد دستگاههای جدید خریدن و باز فرآوری های بیشتر انجام دادن، طوری شد ک از شهرهای اطراف هم میومدن این روستاها برای کار.
بعد یهویی این آقایی ک عقب نشسته بود گفت آره منم اون خبر رو دیدم، خب اون یک نمونه بود و فلان و ...🤦♂ گفتم خب اینجا هم باید خودشون فعال باشن و یه کاری بکنند.
بعد اون آقای جلویی گفت خانم میدونی چرا آمریکا ابرقدرته؟ گفتم البته الان دیگه ابرقدرت نیست😅. دوباره حرفشو تکرار کرد و منم دوباره تکرار کردم ک البته الان دیگه ابرقدرت نیست😁 گفت چرا اینجوری میگی؟ گفتم خب الان آمریکا کلی بدهکاری داره ب بانکهای دنیا، از بس میره تسلیحات نظامی میخره میره این ور اون ور جنگ راه میندازه.
حالا این وسط های حرفهامون این خانم کناری من همچنان کشف حجاب بود و سر نکرده بود، و همچنان مسخره میکرد حرفهای من رو و با آقای بغل دستیش صحبت میکرد مثلا ب من تیکه مینداخت.😐 من بدون توجه ب این رفتارها حرفهامو میزدم و اتفاقا همه شون هم خوب گوش میدادن و حتی گاهی متوجه میشدن، ولی باز برای اینکه قبول نکنند یه بحث دیگه میاوردن وسط و یه چیز دیگه میگفتن.😏
همین بحث آمریکا ک بود، ک اون آقای جلویی میگفت اینا رو از کجا میگی؟ این خانم کناریم مسخره میکرد میگفت لابد از صداسیمامون دیده! منم گفتم آقا الان برید توی یوتیوب ببینید فیلمهاش هست، الان مردم اونجا خیلی تظاهرات میکنن و اعتراض میکنن میگن چرا اینقدر از پولهای ما مالیات برمیدارید میدید تسلیحات جنگی میخرید میدید اسرائیل و جاهای دیگه. بعد اون وقت خیلی از مردمشون فقیر و بیکار شدن و ...😔😔
بعد همین آقای عقبی ادامه داد گفت من خودم هلند زندگی کردم چند سال، اونجا یه روز کار میکنی اندازه چند ماه اینجا پول درمیاری، گفتم خب عوضش اونجا مسکن و بیمه و خیلی چیزها ب شدت گرونه. گفتم بابت هر خرج پزشکی شون بعضی از اونایی ک خارج هستن پا میشن میان ایران کار پزشکی شون رو انجام میدن دوباره میرن خارج. دوباره مثال زدم براشون گفتم مثلا الان انگلیس معروفه ب اینکه مردمش بی ریخت ترین دندانهای دنیا رو دارن.☺☺
✅ادامه دارد.....
✍ع. حسن زاده
@astanehmehr
توتکرارنمیشوی_قسمت۳۹.mp3
28.8M
#قسمت_سی_و_نهم
🎧#رمانتوتکرارنمیشوی
💞
خلاصه قسمت ۳۸
لیلیت غمگین بود ومنتظر!
دست به دعا شد تا این عملیات حساس هم بگذره
ولی دلشوره ش بی علت نبود نبرد خین برای غواص ها خطرناک شده بود تا برای سید مهدی اتفاقات خطرناکی رو رقم بزنه ....لیلیت تمام شب صلوات میفرستادتا دم دمای صبح که خوابش برد و خواب دید برف اومده و تسبیحش پاره شد ...😔 بلاخره خبرخوش پیروزی وآزادی خرمشهر اومد ولی ... نبیدی گفته بود باید صدقه بدی چون خواب برف دیدی...از احمدی درمورد سیدمهدی پرسید اون گفت اسمش تولیست شهدا وزخمی ها که نیست... عصراون روز وفایی و گروه غواص ها اومدن وفایی نمیدونست چجوری باخواهرتیموریان روبرو بشه وچی بش بگه؟تمام شب پیش وفایی انگارصدای سیدمهدی رو شنیده بود که توی آب کمک میخواست.... 😔
امشب باهم ادامه این داستان که به جای حساسش رسیده رو میشنویم
🍃💕🍃
🎙 با خوانش هنرمندانه ی نویسنده ی کتاب مطهرهپیوسته
༺◍⃟჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
تنهاکانال رسمی بانوان حرم
https://eitaa.com/joinchat/3163553795Cd8320e803c
اما...
اما عطر #آزادی، فضای جهان را پُر کرده است.
درست ببویید تا حس کنید!
این عطر، از ملکوتِ آسمان میآید یا به ملکوتِ آسمان میرود، نمیدانم
اما این را میدانم که درهای دنیای ما، دیگر، بر همان پاشنه که میگردید، نمیگردد؛
چرا که #ایمانبهآزادی
#ایمانبهنجاتانسان
#ایمانبهتسلطعشق
سراسر جهان را خونباران کرده است...
دیگر این آسیا نمیگردد مگر با خونِ من و شما، و خُرد نمیکند مگر استخوانِ ستمکاران را....
📖 کتاب آتش بدون دود
✍ نادرابراهیمی
https://eitaa.com/astanehmehr
Iran-Iran-Iran-Ragbare-Mosalsalha-SoftGozar.com.mp3
10.89M
ایران ایران ایران رگبار مسلسلها
✨هرشب باسرودهای زیبای دهه فجر
✨یادآوری روزها وشبهای اتقلاب
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌷🌷🌷🌷
https://eitaa.com/astanehmehr
#عرض_ارادت
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّه
وصف او را نتوان گفت به صد منظومه
گفته معصوم به او فاطمهی معصومه
╔═ ⚘═══⚘ ═╗
@astanehmehr
╚═ ⚘═══⚘ ═╝
💟#حدیث
🔻قال الإمام المهدي عجلاللهفرجه:
🔆إنَّ اللّه َ بَعَثَ مُحَمَّدا رَحمَةً لِلعالَمينَ و تَمَّمَ بِهِ نِعمَتَهُ؛
🔅خداوند محمّد را برانگيخت تا رحمتى براى جهانيان باشد و نعمت خود را تمام كند.
📚بحار الأنوار، ج ۵٣، ص ١٩۴
#عید_مبعث
╔══✿══════✿══
║@astanehmehr | «آستانِ مهر»
╚══✿══════✿══
#حکایت
💌برخورد با بدگويان
يكى از فرزندان عمربن خطاب كه در مدينه زندگى مى كرد امام كاظم عليه السلام را آزار مى داد و هر گاه به او مى رسيد بدگوئى مى كرد و اميرالمومنين عليه السلام را نيز مورد قرار مى داد.
بعضى از ياران حضرت عرض كردند اجازه دهيد ما اين فاسق را بكشيم، اما امام عليه السلام به شدت آنها را نهى كردء و آدرس محل كار و مزرعه آن مرد را سوال كرد. گفته شد او در ناحيه اى از مركب خود پياده شد و نزد او نشست و بارويى گشاده با او صحبت كرد و خنديد.
آنگاه سوال كرد: چقدر براى زراعت خود خرج كرده اى ؟
او در جواب گفت: صد دينار
حضرت فرمود: اميد دارى چقدر سود نصيب تو گردد؟
گفت: علم غيب نمى دانم.
حضرت فرمود: گفتم اميد دارى چه اندازه سود ببرى؟
گفت: اميداوارم دويست دينار سود ببرم.
امام عليه السلام كيسه اى به او داد كه سيصد دينار در آن بود فرمود: زراعت هم مال خودت باشد و خداوند آنچه اميد دارى نصيب مى كند.
آن مرد سر امام عليه السلام را بوسيد و از او خواست كه از خطايش در گذرد.
امام عليه السلام بر او لبخندى زد و بازگشت.
وقتى امام عليه السلام به مسجد رفت آن مرد را ديد كه نشسته است، وقتى چشمش به امام عليه السلام افتاد گفت:
اللّه اعلم حيث يجعل رسالته خداوند داناتر است كه رسالتش را در چه كسى قرار دهد.
اصحاب آن حضرت پرسيدند قضيه چيست ؟
امام عليه السلام فرمود شما چيز ديگرى مى گفتند حال شنيدند الان چه گفت؟
وقتى امام عليه السلام به منزل خود رفت به يارانش كه از اوخواسته بودند اجازه دهد آن مرد را بكشند فرمود: كداميك بهتر بود آنچه شما مى خواستيد انجام دهيد يا آنچه من مى خواستم انجام دهم ؟ من با مبلغى او را اصلاح كردم و با اين شر او را از خود دور كردم.
📚 بحارالانوار، ج 48، ص 102 و 103
@astanehmehr