#زائر_کوچولو 🔸شما می توانید عکس فرزند دلبندتان را حین عرض ارادت به بانوی کرامت به آیدی زیر: @karimeh_135 ارسال کنید. 🔷🔸💠🔸🔷 کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام‌الله‌علیها @astanehmehr

💐 #عرض_ارادت و هوالمعشوق و انا العاشق چه خوش دمی است که در هوای شما گم بشوم . از عالم و آدم ببرم و کنج حریم آستانت پناهنده‌ی احساس شوم . کهکشان دلم را پر کند یاد شما ... جان بگیرم از شما که جان جهان هستید و تپش قلب علی بن موسی الرضا علیه السلام ایام به کام بانو جان السلام علیک یا فاطمه المعصومه سلام الله علیها 📸 امیر حسامی نژاد 🔷🔸💠🔸🔷 کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام‌الله‌علیها @astanehmehr

🎨 مژگان حامد #زن_عفت_افتخار #مرد_غیرت_اقتدار •┈┈••••✾•🦋•✾•••┈┈•

💏#همسرم_باش 💞 ۲ نمونه از راهکارها و چگونگی شکار قلب خانوم خونه #جلسه_پنجم #قسمت_چهارم #استاد_اخوان ➿🌷➿🌷➿🌷➿ @astanehmehr | " آستان مهر "

#تلنگرانه  ما را کسی نخواست ، تو هم گر نخواستی در گوشمان بگو ، بمیریم گوشه‌ای ... •┈┈••••✾•🦋•✾•••┈┈•

🎧 #رمان ۱۳۶۱ 😊🍃 دوستان خوبم تااونجایی رفته بودیم که احمدبااومدن مجید حالش خیلی خوب شدباهم پایگاه میرفتن مجید جای محسن زورگو میومد پایگاه. بیاددارید که توی سفرامامزاده داوودچه ماجراهایی پیش اومد.....😄 احمدخیلی ناراحت بود از رفتن مجید تااینکه اونروز با دیدن بانو غم های دل احمد پرکشید ورفت راستی بانو برای چی گریه میکرد؟ باهم ادامه ماجرارو بشنویم ... 🔸☘🔸 🎙 با خوانش هنرمندانه نویسنده ی کتاب: مطهره پیوسته #قسمت_دوازدهم 🔷🔸💠🔸🔷 کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم #حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها @astanehmehr

#عرض_ارادت قرار بعدی خود را گذاشت با تو به فردا،دلش میان حرم ماند و رفت از در ساعت... 〰️⚜〰️⚜〰️⚜〰️ @astanehmehr

💠 #حدیث 🔺 قال رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله 🌸 صِلَةُ الرَّحِمِ وَ حُسنُ الخُلقِ وَ حُسنُ الجَوارِ، یَعمُرانِ الدّیارَ وَ یَزیدانَ فِى العمارِ؛ 🌺 صله رحم، خوش اخلاقى و خوش همسایگى، شهر‌ها را آباد و عمر‌ها را زیاد مى کند. 📚 نهج الفصاحه، ح ۱۸۳۹ 🍃🌹🍃 آغاز هفتهٔ وحدت 🍃🌹🍃 🌼 گرامی باد 🌼 #هفته_وحدت #میلاد_پیامبر 🔷🔸💠🔸🔷 کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام‌الله‌علیها @astanehmehr

🎨ابوالفضل قانع #زن_عفت_افتخار #مرد_غیرت_اقتدار •┈┈••••✾•🦋•✾•••┈┈•

📨#ارسالی_شما #خاطرات_چادریها سلام.ما سه تا خواهر بودیم ،درخانواده ای بزرگ شده بودیم که ازهمون سنین پایین باچادر بیرون می رفتیم. درشهر ما مقبره ایت الله بهبهانی قرارداره مادرم پنج شنبه ها ماروسر مزارشون میبرد.تومقبره یک پیرمرد مسن ازاهالی عراق خادم اون محل بود. من وخواهرکوچیکم با چادر رنگی نشسته بودیم فاتحه میخوندیم،خانم مسنی خواهرم رو،زد کنار وگفت اینجا چی میخوای بیخود نشستید. مادرم گفت فاتحه میخونن،اون خانم باورنمیکرد، ماباسن کم چیزی بلد باشیم .خادم اومد جلو وازخواهر کوچیکم پرسید: میشه برای من بخونی.خواهرم حمد وسوره روقشنگ خوند پیرمرد یک اسکناس بهش داد وبه اون خانم گفت :اینها ازخیلی بزرگترها بهتر میخونن وروبه خواهرم گفت :افرین «ام الچادر».دیگه هروقت میرفتیم ،اونجا،با این لقب، صدامون میکرد. لقبی که بعدازگذشتن سالها حتی زمانی که دیگه من ازشهرم دورم، تکرارش به من حس خوبی میده.«ام الچادر». ✍ زهرا زرگران ۵۴ ساله از اصفهان @astanehmehr