eitaa logo
آستانِ مهر
7.2هزار دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
3.1هزار ویدیو
70 فایل
کانال رسمی «فرهنگی خواهران» آستان مقدس حضرت معصومه علیهاالسلام ✔اطلاع رسانی اخبارخواهران حرم Admin: @Mehreharam سایت 🌐astanehmehr.amfm.ir اینستاگرام: https://Instagram.com/astanehmehr ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3163553795Cd8320e803c
مشاهده در ایتا
دانلود
من ابرِ آسمانم و صد حرف در دلم باران شَوم خدا کند بانو در این حرم 📸 سیده زهرا‌آل‌هاشم 〰️⚜〰️⚜〰️⚜〰️ @astanehmehr
در انتهای ریسمان زندگیم گره ای محکم بنام خداست. •┈┈••••✾•🦋•✾•••┈┈•
💠 💎 ارزشِ همانند شدن با خوبان 🔰 مثلاً حادثه خشم آورى واقع مى‌شود و انسان عصبانى مى‌گردد و از درون مى‌جوشد و مى‌خروشد؛ ولى خودش را كنترل كند و قيافه‌اى همچون حليمان و بردباران به خود بگيرد. اين كار در نخستين بار ممكن است بسيار مشكل باشد ولى هرچه تكرار شود آسان تر مى‌گردد تا زمانى كه انسان به آن عادت مى‌كند و تبديل به حالت و سپس تبديل به ملكه مى‌شود. البته تمام صفات فضيله را مى‌توان از اين راه به دست آورد؛ 📔 شرح آیت‌الله مکارم شیرازی ، پیام امام امیرالمؤمنین علیه‌السلام 🔷🔸💠🔸🔷 کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر @astanehmehr
احسان کنجکاو شده بود از هدفم بدونه.میگفت بگو میخای چطوری آشتیشون بدی.خیلی اصرار میکرد انقدر گفت تا مجبور شدم براش تعریف کردم.براش از لذت بچه خوشگلی که بزودی میومد توی بغلمون گفتم.رویای شیرین بچه دار شدنمون و اینکه میتونستیم سوار کالسکه ش کنیم و بریم قدم بزنیم...خونه مامان باباهامون بریم و بچه براشون بخنده.اونا کیف کنن و ما به وجود بچمون افتخار کنیم... احسان رو هیچوقت اینشکلی ندیده بودم از جاش بلندشد و چایی که براش ریخته بودم رو ریخت توی ظرفشویی.فک میکردم از ذوقش داره پرواز میکنه ولی چهرش شدیدا غصبناک بود و گفت: حق نداری تا برمیگردم اصلا دوستت رو ببینی.تو بااین افکار احمقانه داری خطرناک میشی.من همچین زنی گرفتم واقعا؟!!! بدون هیچ حرف دیگه ای داشت لباسش رو میپوشید که بره سرکار یکدفعه احساس کردم چقدر کنف شدم.نمیدونستم چرا مخالفه.رفتم پیشش و گفتم مگه بدگفتم؟؟ گفت:بله که بدگفتی.میفهمی چی داری میگی..تو انقد خودخواه بودی رویا؟؟ دوتاشونه هامو گرفت و گفت:یه بچه چیه تو بخاطرش میخای تبه کار بشی،سردوستت و شوهرش کلاه بزاری.توی مهمترین چیز زندگیشون دخالت کنی.یروز بهش میگی طلاق بگیر.حالاهم میخای بگی طلاق نگیر...این مرحله امتحان خداست که ما بچه نداریم و تو داری توی این امتحان رفوزه میشی رویا بخودت بیا باتعجب نگاش میکردم داشت راست میگفت.احسان داشت میگفت من بچه نمیخام لابد این نقشت نگیره میخای از توی خیابون بچه بدزدی بیاری تو خونه راست میگفت حتما این هم بذهنم میرسید.داغون شده بودم.احسان باحرفاش منو از لاکم دراورده بود. لباسش رو پوشید و با عصبانیت گفت همه ی ارتباطت با دوستت رو فعلا قطع میکنی.زندگی اون بما مربوط نیست درهیچ زمینه ای. ظهر برمیگردم قورمه سبزی بپز خداحافظ.. احسان شدیدترین رفتارش رو نشونم داده بود.اون مرد آروم و آرامش بخش منو باتحکمش تکون اساسی داد.کلی به حرفاش فکر کردم.مدام جملاتش از ذهنم میگذشت.باخودم فکر کردم چقدر یه آدم میتونه خطرناک بشه و یادچار حماقت بشه بدون اینکه حتی بفهمه.حقیقت این بود که فاصله کفر و ایمانم رو اصلااااا نفهمیده بودم. اول از همه رفتم سراغ پختن قورمه سبزی تا بتونم دوباره دل شوهرم رو بدست بیارم.این اولین حادثه زندگیم بود که تااین حد احسان رو غمگین و مایوس کرده بودم.همه رویاهای دیشبم برام سخیف و بی ارزش شده بودند اون راست میگفت یه بچه که دو وجبم نیست چرا باید ایمان و اعتقادم رو تحت الشعاع قرار میداد و گناه رو برام به ارمغان میاورد... دوساعت و نیم بعد قورمه سبزیم پخته بود.روی کابینتو داشتم تمیز میکردم که زنگ خونمون رو زدن.حتما حورا بود.نمیدونستم چجوری بگم نیاد تو.میترسیدم احسان برسه و بگه چرا دارید باهم حرف میزنید.خط و نشونی که احسان برام کشیده بود خیلی پررنگ بود.اما...نمیشد درو باز نکنم. فوری جورابم رو پوشیدم و مانتو تنم کردم.درو باز کردم.حورا سلام کرد و گفت جایی میری؟گفتم آره میرم بیرون.گفت میری خرید بیام کمکت آبجی.گفتم نه نه اصلا. هل شده بودم.بهم گفت خوبی؟گفتم آره باید برم جایی کارمهم دارم برگشتم میام پیشت. الکی یچیزی گفته بودم.اون رفت و من موندم و مانتویی که داشتم دکمه هاشو باز میکردم.یادم اومد تو چله هستم و دروغ نباید میگفتم.تصمیم گرفتم واقعا برم بیرون که دروغی هم نگفته باشم.باید به احسان خبر میدادم. انقد بین خودم و همسرم فاصله احساس میکردم که روم نشد تلفن بزنم.پیام دادم احسان جان اجازه ست برم حرم؟فوری جواب داد.اجازه ماهم دست شماست.رسیدی زنگ بزن جمله ش خیلی آرومم کرد.اون فاصله یهو پرید.دلم آروم شد و فهمیدم میخاد منو ببخشه خلاصه رفتم حرم.دلم خیلی گرفته بود و زدم زیر گریه.یکساعتی وقت داشتم تو حرم باشم.باخانم خیلی حرف زدم و از ارزوهای دلم گفتم.بهرکی نگاه میکردم یه بچه بغلش بود.دلم میخاست یروزم من بچم رو میاوردم حرم متبرکش میکردم.این چه جوابی بود که دکترها به ما داده بودند و معتقد بودند مانباید بچه دار بشیم. یجا نشستم و نماز خوندم. برگشتم رو به ضریح و از روی کتاب دعا میخوندم.یکی دو متر اونطرف ترمن داشت نماز میخوند و نوزادش کنارش بود.دلم بچشو میخاست.به خدا و حصرت معصومه گفتم بااین سرنوشتی که برای من تعیین کردید آرزوی بغل کردن یه بچه رو چرا بدلم گذاشتید.حتی الان این خانم هم بچشو نمیده یه لحظه بغل کنم.کاش یه دقیقه این بچه مال من میشد... و اون بچه وسط نماز مادرش از خواب بیدارشد و زد زیر گریه.صدای گریه ش همجارو پر کرده بود.نگرانش شدم داشت خودشو میکشت.رفتم بغلش کردم اروم بشه تا مامانش نمازشو تموم کنه.خدا همون لحظه حاجتم رو داده بود و من برای یه دقیقه مامانش شده بودم.حسابی بغلش کردم و اتفاقا آروم هم شده بود.خدایا معذرت تو صدای منو میشنوی من چرا قدرتت رو دست کم گرفتم. 🍃👶🏻🍃👶🏻🍃👶🏻🍃 @astanehmehr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃 ابرها چرا نمی‌بارند؟ آسمان چه بغضی کرده. باد اما آزادانه همه جا می‌چرخد. پاییز است و فصل دلتنگی برای محبوب! در گوشه کنار دنیا هستند دل‌هایی که، پر می‌زنند تا مشهد... و باد، به رسم همیشه، سلام‌رسانِ دلتنگ‌هاست. دلتنگیِ سرشار از محبت برای غریب طوس، رسمی است که به یادگار از بانوی کرامت برایمان به جا مانده. و چه رسم شیرینی است... 💚 صلی الله علیک یا اباالحسن علی بن موسی الرضا. 🔷🔸💠🔸🔷 کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام‌الله‌علیها @astanehmehr
خود را ز راه دور کشاندم به کوی تو دل خسته آمدم که مددکار من شوی 📸 زهرا سادات سجادی 〰️⚜〰️⚜〰️⚜〰️ @astanehmehr
‏"اَمَّن یُّجیب" بر منِ دلخسته واجب است بیمارِ عشق، مرکزِ اَمَّن یُّجیب‌هاست...! •┈┈••••✾•🦋•✾•••┈┈•
حال و هوای پاییزی و بارانی امروز صبح حرم مطهر 🍃🍁🍃🍁🍃🍁 🍃 @astanehmehr
🌸 🔰 پیدا کردن اشیاء کوچک به آسانی! شما می توانید با استفاده از جارو برقی تمام اشیای کوچک مانند گوشواره را به راحتی پیدا کنید. کافی است روی ورودی لوله آن، یک جوراب و یا پارچه بکشید و سپس منطقه را جارو نمایید. 🔷🔸💠🔸🔷 کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام‌الله‌علیها @astanehmehr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا