eitaa logo
آستانِ مهر
6.3هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
2.3هزار ویدیو
61 فایل
کانال رسمی «فرهنگی خواهران» آستان مقدس حضرت معصومه علیهاالسلام ✔اطلاع رسانی اخبارخواهران حرم Admin: @karimeh_135 @Mehreharam سایت 🌐astanehmehr.amfm.ir اینستاگرام: https://Instagram.com/astanehmehr ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3163553795Cd8320e803c
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 🔳 امام جواد -علیه‌السلام-با پيشنهاد تحميلی مأمون ، با دختر مأمون به نام زينب كه به ام الفضل معروف بود ، ازدواج كرد ولی او نازا بود امام جواد-علیه‌السلام- با كنيزی به نام سمانه -سلام‌الله‌علیها- مادر امام دهم -علیه‌السلام-ازدواج كرد و از او دارای فرزند شد. ام الفضل بر سر همين موضوع ، كينه امام جواد -علیه‌السلام- را به دل گرفت. وقتي كه مأمون از دنيا رفت ، برادرش معتصم ، خليفه شد ، او نتوانست وجود مقدس امام جواد -علیه‌السلام-را تحمل كند ، سرانجام با جعفر ( پسر مأمون ) در فكر توطئه قتل آن حضرت برآمدند ، برای اين كار ام الفضل را مناسب ديدند ، به او پيشنهاد كردند او پذيرفت و زهری را در انگور رازقی نمود و حضرت جواد-علیه‌السلام-را با آن انگور ، مسموم و شهيد كرد . وقتي كه امام جواد-علیه‌السلام-در بستر شهادت افتاد ، ام الفضل پشيمان شد و ، گريه می كرد ، امام جواد-علیه‌السلام-به او فرمود : چرا گريه می كنی ؟ گريه تو سودی ندارد، سوگند به خدا به زودی به فقر و دردی گرفتار گردی كه نجات و درمان ندارد. آری آن بزرگوار اين گونه در جوانی به شهادت رسيد . طولی نكشيد كه ام الفضل بيمار شد ، هرچه دارایی داشت برای درمان خود مصرف كرد ، ولی خوب نشد ، و دارایی اش رفت، به گونه ای كه گدا گرديد و( سر راه عبور مردم) دست سؤال دراز می كرد و گدایی می نمود و با اين وضع از دنيا رفت... 📔 ،جلد۵۰،صفحه۱۷ ،صفحه‌ی ۷۴۳ ◼️◾️▪️▫️▪️◾️◼️ کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر @astanehmehr
🔳 ◾️ عبدالله بن حسن بن علی علیهم السلام که نوجوانی بیش نبود به سوی امام علیه السلام دوید زینب سلام الله علیها خواست او را بگیرد، امام علیه السلام فرمود: ای خواهر او را بگیر، کودک به شدت امتناع کرد و گفت :سوگند به خدا که عمویم را رها نمی‌کنم. بحربن کعب لعنة الله علیها شمشیری به سوی امام علیه السلام پایین آورد ،کودک گفت: وای بر تو ای پسر زن خبیث آیا عمویم را میکشی؟ بحر لعنة الله علیه شمشیری به امام علیه السلام زد، کودک دستش را جلو گرفت ،دستش برید و به پوست آویزان شد ،کودک فریاد زد: پدر جان! امام علیه السلام او را به سینه گرفت و گفت: ای پسر برادرم بر آنچه اتفاق می‌افتد صبر کن امید خیر از خدا داشته باش ،خداوند تو را به پدران صالحت ملحق می کند، به پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم و علی بن ابیطالب علیه السلام و حمزه و جعفر و حسن بن علی علیهم السلام، آنگاه امام علیه السلام سرش را بلند کرد و فرمود: خدایا قطرات باران آسمان و برکت های زمین را از آنان بازدار، خدایا اگر مدتی آنان را بهره‌مند کردی ، آنان را دچار پراکندگی کن و از میان بردار و حاکمان را از آنان ناخشنود گردان ،چرا که آنان ما را فرا خواندند تا یاری کنند ، اما بر ما حمله ور شد و ما را کشتند. سرانجام حرملة بن کاهل ای پرتاب کرد و کودک که در آغوش عمویش بود را کشت. 📓 ◼️◼️◽️◼️◼️ کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر @astanehmehr