eitaa logo
آستانِ مهر
6.4هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
2.3هزار ویدیو
61 فایل
کانال رسمی «فرهنگی خواهران» آستان مقدس حضرت معصومه علیهاالسلام تنها کانال بانوان اعتاب مقدس Admin: @karimeh_135 @Mehreharam سایت 🌐astanehmehr.amfm.ir اینستاگرام: https://Instagram.com/astanehmehr ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3163553795Cd8320e803c
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 💎 هنگامى كه مأمون حضرت رضا عليه السلام را از مدينه به خراسان احضار كرد، آن حضرت در مسير راه ، معجزات و كراماتى را به اذن خداوند متعال به مردم و همراهيان خود ارائه نمود. از آن جمله وقتى امام عليه السلام به روستاى سناباد رسيد، بر كوهى - كه از سنگ سياه بود - تكيه زد و اين دعا را بر زبان مبارك خويش جارى نمود: ((اللّهمَ انْفَعْ بِهِ وَ بارِكْ فيما يَنْحَتُ مِنْه )) يعنى ؛ پروردگارا، مردم را از اين كوه سودمند گردان ، و در آنچه از آن مى تراشند، بركت و فايده اى بسيار قرار بده . سپس فرمود: هر غذائى كه مى خواهيد براى من طبخ نمائيد در ظرف سنگى تراشيده شده از اين كوه باشد. و چون از آن كوه براى حضرت در ظروف سنگى غذا تهيّه شد، مرتّب غذا تناول مى فرمود؛ گرچه حضرت كم خوراك بود. و از آن روز به بعد، مردم ظرف هاى سنگى گوناگونى از آن كوه مى تراشند و مورد استفاده قرار مى دهند، كه به وسيله دعاى حضرت بركات بسيارى ديده اند. 📔 عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج۲،ص۱۳۶ 🔷🔸💠🔸🔷 کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر @astanehmehr
📖 💎 نوشته اند: زمانی چند نفر از سادات نجف آباد اصفهان به خدمت آيةالله بيد آبادی -رحمه‌الله- آمده، گفتند: چشمه آبی كه از دامنه كوه جاری می شد و مورد بهره برداری اهالی بود چندی است خشكيده و ما در زحمت هستيم. دعايی كنيد تا گشايشی حاصل شود. آن بزرگوار آيه‌ی شريفه‌ی: «لَوْ اَنْزَلْنا هَذا الْقُرْآنَ عَلي جَبَل لَرَأَيْتَهُ خاشِعًا مُتَصَدِّعًا مِنْ خَشْيَةِاللهِ... ¹»«اگر اين قرآن را بر كوه نازل می كرديم می ديدی كه كوه از ترس خداوند فروتن و در هم شكسته می شد. »را بر كاغذی نوشت و به آنها داد، فرمود: اولِ شب آن را بر قله آن كوه گذارده، بر گرديد. آنها چنين كردند و چون به خانه خود رسيدند صداي مهيبی از كوه بلند شد كه همه اهالی شنيدند و چون صبح بيرون آمدند چشمه‌ی آب را جاری ديدند و شكر خداي به جا آوردند. 📔چهل داستان از عظمت قرآن كريم به ضميمه چهل اعتراف از دانشمندان پيرامون عظمت قرآن و چهل معماي برگزيده قرآني / تاليف مصطفي محمدي اهوازي ____________________ ۱: سوره مبارکه حشر بخشی از آیه شریفه ۲۱ 🔷🔸💠🔸🔷 کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر @astanehmehr
📖 💎 در عهد رسالت سيدالمرسلين -صلي الله عليه وآله-چون اين آيه فرود آمد كه: «اِنْ اَحْسَنْتُمْ اَحْسَنْتُم لاَِنْفُسِكُمْ وَ اِنْ اَسَأْتُم فَلَها. »¹ «اگر كار نيك به جای آوريد برای خود انجام داده ايد و اگر كار بد انجام بدهيد به خودتان باز می گردد. »يكی از ياران رسول خدا نظر به جمال اين معنی انداخت و شب و روز اين آيه را می خواند. يكی از جُهودان² را بر وی حسد آمد و آتش حسد در نهاد او افروخته گشت و گفت: باش تا من اين كار را بر خلق ظاهر كنم. پس قدری حَلوا بساخت و زهر در آن تعبيه كرد و بِدان مرد داد تا آن را بخورَد. مرد آن را بِستاد و به صحرا برون آمد. دو جوان را ديد كه از سفر می آمدند و اثر سفر در ايشان ظاهر گشته، آن صحابی ايشان را گفت: نان و حلوا رغبت داريد؟ گفتند: بلی. مرد نان و حلوا پيش ايشان بنهاد. در حال بخوردند و بيفتادند و بمردند. آن خبر به مدينه افتاد، او را بگرفتند و پيش سيدالمرسلين -صلي الله عليه وآله- آوردند. رسول خدا -صلي الله عليه وآله- از وی پرسيد: آن نان و حلوا را از كجا آوردی؟ گفت: فلان زن جهود داده است. آن زن را بطلبيدند، چون بيامد، آن دو جوان را بديد و هر دو پسران او بودند كه به سفر رفته بودند. زن جهود در دست و پای رسول خدا -صلي الله عليه وآله- افتاد و گفت: صدق اين مقامت مرا معلوم شد كه من اگر چه بد كردم با خود كردم، و آن به من بازگشت و تحقيق معنی اين آيه بدانستم. 📔 چهل داستان از عظمت قرآن كريم به ضميمه چهل اعتراف از دانشمندان پيرامون عظمت قرآن و چهل معمای برگزيده قرآنی / تاليف مصطفی محمدی اهوازی ______________________ ۱: سوره مبارکه إسراء آیه شریفه ۷ ۲: یهود (لغت نامه دهخدا) 🔷🔸💠🔸🔷 کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر @astanehmehr
📖 💎 علیهما‌السلام على بن مغيره گفت: حضرت موسى بن جعفر -علیهما‌السلام- بر زنى گذشت در مِنىٰ، كه گريه می كرد. بچه‌هايش نيز اشك می ريختند، اطرافِ گاو مرده‌اى ايستاده بودند،نزديك شده فرمود: بنده‌ى خدا چرا گريه ميكنى‌؟ عرض كرد: چند بچه يتيم دارم كه گذران ما از شير همين گاو بود اكنون مرده است، من و بچه‌هايم بيچاره‌شده‌ايم. فرمود: ميل دارى گاو را برايت زنده كنم؟ گفت: آرى. امام به گوشه‌اى رفت دو ركعت نماز خواند و دست هاى خود را بلند نمود دعا كرد،بعد از جاى حركت نمود، كنار گاو ايستاد و با پا او را تكان داد،(گاو) از جاى حركت كرده ايستاد و همين كه چشم آن زن به گاوش افتاد كه زنده شد ،فرياد زد: بخداى كعبه عيسى بن مريم است اين شخص(!). امام در ميان جمعيت داخل شده رفت... صلى اللّٰه عليه و على آبائه الطاهرين. 📔 ،جلد۴۸،صفحه۵۵ 🔷🔸💠🔸🔷 کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر @astanehmehr
🔳 ◾️ دلهیم دختر عمرو، همسر زهیربن قین از شجاعان عرصهٔ کربلاست. وقتی که امام حسین علیه السلام فرستاده ای را به خیمهٔ زهیربن قین فرستاد تا از زهیر بخواهد که به نزد امام علیه السلام برود، زهیر و اطرافیان مشغول غذاخوردن بودند، وقتی پیام را شنیدند ، هر چه در دست داشتند زمین نهادند، بهت و سکوت آنان را فرا گرفت. زهیر از کسانی بود که احتیاج داشت دیگران استعداد پاکی و حق طلبی و ایثارگری را در وجودش به حرکت درآورند. نخستین گام را در این شکوفایی ، امام حسین علیه السلام برداشت و گام دوم را دلهیم زهیر! همسر زهیر وقتی که ناخرسندی و سرپیچی شوهرش را از امام علیه السلام دریافت، گفت: ای زهیر! فرزند پیامبر خدا صلوات الله علیه و آله تو را می خواند، و تو در رفتن کوتاهی می کنی؟ زهیر تحت تأثیر سخنان همسرش قرار گرفت... و به زنش گفت: از اینجا به کاروان امام علیه السلام می پیوندم و تو را آزاد می گذارم که همراه برادرت به خانه برگردی و دوست ندارم به سبب من گرفتار شوی. زن زهیر راضی نمی شد که همسرش را تنها بگذارد، ولی به اصرار زهیر با خانواده اش برگشت و با چشمانی گریان گفت: خداوند برایت خیر بخواهد. روز قیامت نزد جدّ حسین صلوات الله علیهم، به یاد من باش! 📓 زنان عاشورایی تحقیق: حسین دوستی ◼️◼️◽️◼️◼️ کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر @astanehmehr
📖 💎 علیهما‌السلام على بن مغيره گفت: حضرت موسى بن جعفر -علیهما‌السلام- بر زنى در مِنىٰ گذشت كه گريه می كرد، بچه‌هايش نيز اشك می ريختند، اطرافِ گاو مرده‌اى ايستاده بودند،نزديك شده فرمود: بنده‌ى خدا چرا گريه ميكنى‌؟ عرض كرد: چند بچه‌ی يتيم دارم كه گذران ما از شير همين گاو بود ، اكنون مرده است، من و بچه‌هايم بيچاره‌ شده‌ايم. (امام)فرمود: ميل دارى گاو را برايت زنده كنم؟ گفت: آرى. امام به گوشه‌اى رفت دو ركعت نماز خواند و دست‌هاى خود را بلند نمود دعا كرد،بعد از جاىِ (خود) حركت نمود، كنار گاو ايستاد و با پا او را تكان داد،(گاو) از جاى حركت كرده ايستاد و همين كه چشم آن زن به گاوش افتاد كه زنده شد ،فرياد زد: بخداى كعبه عيسى بن مريم است اين شخص(!). امام در ميان جمعيت داخل شده رفت... صلى اللّٰه عليه و على آبائه الطاهرين. 📔 ،جلد48،صفحه55 🔷🔸💠🔸🔷 کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر @astanehmehr
📖 🔲شفای بیماری چشم آیت الله بروجردی بوسیله گِل عزاداری سید الشهدا علیه السلام 🔻حضرت آیة الله بروجردی رضوان‌الله‌علیه می‏ فرمودند: ▫️در بروجرد مبتلا به درد چشم سختی بودم هر چه معالجه کردم رفع نشد. حتی اطباء آنجا از بهبودی چشم من مأیوس شدند. تا آنکه روزی در ایام عاشورا که معمولاً دستجات عزاداری به منزل ما می ‏آمدند، نشسته بودم اشک می ‏ریختم. درد چشم نیز مرا ناراحت کرده بود. در همان حال گویا به من الهام شد از آن گل هایی که به سر و صورت اهل عزا مالیده شده بود به چشم خود بکشم. مقداری گل از شانه و سر یک نفر از عزاداران به طوری که کسی متوجه نشود ،گرفتم و به چشم خود مالیدم. فوراً در چشم خود احساس تخفیف درد کردم. و به این نحو چشم من رو به بهبودی گذاشت تا آنکه بکلی کسالت آن رفع شد. بعداً نیز در چشم خود نور و جلائی دیدم که محتاج به عینک نگشتم.  ▪️در چشم معظم له تا سن هشتاد سالگی ضعف دیده نمی‏ شد و اطباء حاذق چشم اظهار تعجب نموده و می‏ گفتند: به حساب عادی ممکن نیست شخصی که مادام العمر از چشم این همه استفاده خواندن و نوشتن برده باشد باز در سن هشتاد و نه سالگی محتاج به عینک نباشد. 📓مردان علم در میدان عمل، سید نعمت الله حسینی، دفتر انتشارات اسلامی (وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم)، جلد 1. ◾️▪️▫️▪️◾️ کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر @astanehmehr
📖 💎معجزه‏ اى از امام سجاد عليه‌السلام‏ از على بن يزيد روايت شده، گفت: من در آن هنگام كه امام سجّاد عليه‌السّلام (در سفر كربلا) از شام به مدينه باز می‌گشت همراه آن حضرت بودم، من به همراهان آن حضرت، از زنان و ... نيكى مى‌كردم و نيازهاى آنها را تأمين مى‏‌نمودم، وقتى كه آنها به مدينه رسيدند، مقدارى از زيورهاى خود را (به عنوان پاداش و قدرشناسى) براى من فرستادند، آنها را نگرفتم، و گفتم: من براى خدا، به آنها خدمت كردم، نه براى پول، امام سجّاد عليه ‌السّلام سنگ سياه بسيار سختى را از زمين برداشت، و انگشتر خود را بر روى آن نهاد، و شكل صفحه انگشتر، در آن سنگ نقش بست، سپس آن سنگ را به من داد و فرمود: «اين سنگ را بگير و هر حاجتى دارى به وسيله آن، بدست بياور.» على بن يزيد مى‏‌گويد: « سوگند به خداوندى كه محمّد صلّى اللّه عليه و آله را به حقّ مبعوث كرد، آن سنگ در شب بسيار تاريك، مى‏ درخشيد و من در پرتو روشنائى آن، اطراف را مى‏ ديدم، و آن را بر قفلهاى بسته مى‏ نهادم، باز مى ‏شدند، و آن را به دستم گرفته و در برابر پادشاهان مى‏ ايستادم، از ناحيه آنها به من گزندى نمى‏ رسيد»...  📓 نگاهى بر زندگى چهارده معصوم عليهم السلام، شیخ عباس قمی ,ص 120   ◾️▪️▫️▪️◾️ @astanehmehr
📖 🔲 شفای بیماری چشم آیت الله بروجردی به‌وسیله گِل عزاداری سید الشهدا علیه السلام 🔻حضرت آیة الله بروجردی رضوان‌الله‌علیه می‏ فرمودند: ▫️در بروجرد مبتلا به درد چشم سختی بودم هر چه معالجه کردم رفع نشد. حتی اطباء آنجا از بهبودی چشم من مأیوس شدند. تا آنکه روزی در ایام عاشورا که معمولاً دستجات عزاداری به منزل ما می ‏آمدند، نشسته بودم اشک می ‏ریختم. درد چشم نیز مرا ناراحت کرده بود. در همان حال گویا به من الهام شد از آن گل هایی که به سر و صورت اهل عزا مالیده شده بود به چشم خود بکشم. مقداری گل از شانه و سر یک نفر از عزاداران به طوری که کسی متوجه نشود ،گرفتم و به چشم خود مالیدم. فوراً در چشم خود احساس تخفیف درد کردم. و به این نحو چشم من رو به بهبودی گذاشت تا آنکه بکلی کسالت آن رفع شد. بعداً نیز در چشم خود نور و جلائی دیدم که محتاج به عینک نگشتم. ▪️در چشم معظم له تا سن هشتاد سالگی ضعف دیده نمی‏ شد و اطباء حاذق چشم اظهار تعجب نموده و می‏ گفتند: به حساب عادی ممکن نیست شخصی که مادام العمر از چشم این همه استفاده خواندن و نوشتن برده باشد باز در سن هشتاد و نه سالگی محتاج به عینک نباشد. 📓مردان علم در میدان عمل، سید نعمت الله حسینی، دفتر انتشارات اسلامی (وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم)، جلد 1. ◾️▪️▫️▪️◾️ کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر @astanehmehr
📖 💎معجزه‏ اى از امام سجاد عليه‌السلام‏ از على بن يزيد روايت شده، گفت: من در آن هنگام كه امام سجّاد عليه‌السّلام (در سفر كربلا) از شام به مدينه باز می‌گشت همراه آن حضرت بودم، من به همراهان آن حضرت، از زنان و ... نيكى مى‌كردم و نيازهاى آنها را تأمين مى‏‌نمودم، وقتى كه آنها به مدينه رسيدند، مقدارى از زيورهاى خود را (به عنوان پاداش و قدرشناسى) براى من فرستادند، آنها را نگرفتم، و گفتم: من براى خدا، به آنها خدمت كردم، نه براى پول، امام سجّاد عليه ‌السّلام سنگ سياه بسيار سختى را از زمين برداشت، و انگشتر خود را بر روى آن نهاد، و شكل صفحه انگشتر، در آن سنگ نقش بست، سپس آن سنگ را به من داد و فرمود: «اين سنگ را بگير و هر حاجتى دارى به وسيله آن، بدست بياور.» على بن يزيد مى‏‌گويد: « سوگند به خداوندى كه محمّد صلّى اللّه عليه و آله را به حقّ مبعوث كرد، آن سنگ در شب بسيار تاريك، مى‏ درخشيد و من در پرتو روشنائى آن، اطراف را مى‏ ديدم، و آن را بر قفلهاى بسته مى‏ نهادم، باز مى ‏شدند، و آن را به دستم گرفته و در برابر پادشاهان مى‏ ايستادم، از ناحيه آنها به من گزندى نمى‏ رسيد»...  📓 نگاهى بر زندگى چهارده معصوم عليهم السلام، شیخ عباس قمی ,ص 120   ◾️▪️▫️▪️◾️ @astanehmehr