آستانِ مهر
#چهل_قدم_با_گلستان حکایت سی و ششم: #یکی_از_حکما_را_شنیدم یکی از حکما را شنیدم که میگفت: هرگز کسی
#چهل_قدم_با_گلستان
حکایت سی و هفتم:
#یکی_از_ملوک_عجم_طبیبی_حاذق_به_خدمت_پیامبر_فرستاد.
یکی از ملوک عجم طبیبی حاذق به خدمت مصطفی صلی الله علیه و سلم فرستاد.
سالی در دیار عرب بود و کسی تجربه پیش او نیاورد و معالجه از وی در نخواست.
پیش پیغمبر آمد و گله کرد که: مر این بنده را برای معالجت اصحاب فرستادهاند و در این مدّت کسی التفاتی نکرد تا خدمتی که بر بنده معین است به جای آورد.
رسول علیه السلام گفت: این طایفه را طریقتی است که تا اشتها غالب نشود، نخورند و هنوز اشتها باقی بود که دست از طعام بدارند.
حکیم گفت: این است موجب تندرستی.
زمین ببوسید و برفت.
سخن آنگه کند حکیم آغاز
یا سرانگشت سوی لقمه دراز
که ز ناگفتنش خلل زاید
یا ز ناخوردنش به جان آید
لا جرم حکمتش بود گفتار
خوردنش تندرستی آرد بار
༺◍⃟჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
تنهاکانال رسمی بانوان حرم
https://eitaa.com/astanehmehr
Yeki Az Molook Ajam.mp3
3.35M
حکایت سی و هفتم:
#یکی_از_ملوک_عجم_طبیبی_حاذق_به_خدمت_پیامبر_فرستاد.
•°•🔷️💠🔷️•°•
@astanehmehr