eitaa logo
آستان وصال ( اشعار آئینی؛ مقتل، آموزش مداحی)
3.3هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
17 ویدیو
62 فایل
👈 کانون خدمت رضوی 👈 انتخاب شعر جدید، خوب، پر محتوا و مستند و روایات معتبر مهم ترین هدف و دغدغه ماست 👈 برای بهرمندی بهتر و بیشتر از قسمت های 18 گانه سایت آستان وصال و حجم بالای مطالب سایت؛ لطفا همزمان با این کانال به سایت اصلی آستان وصال هم مراجعه کنید
مشاهده در ایتا
دانلود
به ‌دشت مـاریه کـشـتـند امـیر بطحا را بـهـم زدنـد هـمـه روی مـلـک دنـیـا را رسـیـده امـر به جائی که سبط پیغـمبر مکان و منـزل خود کرد دِیْرِ تـرسا را در آن دمی که به ‌دِیْرِ یهـود سُکـنی کرد فـتاده لـرزه به نُه طاق مـلک سکـنا را به چرخ چار در آن لحظه جبرئیل رسید خبر نمـود از این قـصه‌اش مـسـیحا را که سبط ساقی کوثر در آن شب تاریک نـمـود رشـک ارم مـنــزل نـصــارا را چو کعبه اهل سماء چون طواف می‌کردند به ‌دور آن سر خـونین و مـاه سیـما را بــه نـطـق آمــده قــرآنِ نــاطــقِ داور بخواند آیـۀ کهـف و رقـیـم و حـسنا را بگوش فاطمه تا که رسید صوت حسین بکند و ریخت ز سر زلف عنبراسا را فـتاد شـور قـیـامـت به دِیْـر نـصـرانـی که خاکیان به ‌زمین دید اشک زهرا را به‌ حـیرتم که پیـمبر چگونه صبر نمود بـه دِیــْر ارمـنــیـان دیــد آل طـاهــا را طـنـاب ظـلـم به بـازوی زیـنـب کـبـرا دوشاخه در کف آن دخـتران رعـنا را به جـسم حضرت سجـاد بود زنجـیری که سوختی دل هر گونه سنگ خارا را خـموش باش «ذلیلا» به دِیْر نصرانی مکـن خـراش جگـرهای پـاره پـارا را ✅ لطفا شما هم مبلغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور ) https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
بر روی نیـزه ماه درخشان برای چه؟ افـتاده کـنج صومـعـه قـرآن برای چه؟ راهب به خیل می زدگان گفت «گِرد نی امشب شده ستاره فـراوان برای چه؟» بر غربتت گریست کواکب که ماهِ دین امشب شده به صومعه مهمان برای چه؟ پرسیده زآن لبان ترک‌خورده از عطش نام تو چیست؟ کشتۀ عطشان برای چه؟ گفتی که زادۀ نبی‌ام، گفت «پس تو را کـشـتـند مردمان مسلـمان برای چه؟» آه ای لـبت عـزیـزتـریـن غـنـچـۀ خـدا از تـو دریـغ آمـده بــاران بـرای چـه؟ صورت خضاب کرده‌ای از خونِ خود، چرا؟ موی تو خاکی است و پریشان برای چه؟ این شمع‌ها برای چه هی شعله می‌کشند؟ قندیل‌های صومعـه، لرزان برای چه؟ تمثال مریم از چه به محراب، خون گریست؟ چشم مسیح شد به تو گریان برای چه؟ ای در غمت صحایف پیـشین گریـسته ظلمی چنین بر اشرف انسان برای چه؟ ✅ لطفا شما هم مبلغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور ) https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
و با صندوقچه مهمان می‌کند راهب کلیسا را سری در آن تداعی می‌کند روح مسیحا را و راهب خون سر را با گلاب و مُشک می‌شوید و با رگ‌های پاره می‌کند آغاز نجوا را بلور اشک‌هایش روی خاک دِیر می‌ریزد «تو ای سر کیستی؟ پر کرده نورت آسمان‌ها را» «منم فرزند زهرا آن زنی که مادر آب است که هم‌کیشان من بستند رویم آب دریا را!» صدای راهب از محراب می‌آید که می‌گوید: «نبودم کربلا یاری کنم فرزند زهرا را عجب قومی! اگر عیسی پس از خود داشت فرزندی به روی چشم می‌دادیم جا فرزند عیسی را» ✅ لطفا شما هم مبلغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور ) https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
شـامـگـه که عـیـسیِ چرخ کـبود کرد بر سر طـیـلـسـان مشگـبـود داد چـرخ تـوسـن معـکـوس‌سِـیر جای خـاصان حـرم، در پای دِیْر دِیْری اما در صفا «بیت‌الحرام» کعـبه‌ای، در وی خـلـیلی را مقام معتکف در وی، یکی پیری صبیح چون به تخت طارم چارم، مسیح راهـبی، روشـن‌دلـی، فـرزانـه‌ای مسجـدی در کـسـوت بت‌خـانه‌ای □□□ ناگـهـان دستی ز غـیب آمد پـدیـد با مـداد خـون و با کـلـک حـدیـد پس سه بیتی بعد غیبت در سه بار برنوشت از خون به دیوار حصار کـامـتـی که کـشـت فـرزند بتـول خواهد آیا شافـعـش بودن رسول؟ کافران ماندند از او حـیران همه وز شگفت انگشت بر دندان همه □□□ کرد راهب سر برون از دِیْر و دید آتـشـی سـوزان به نخـل نی، پدید شـعـلـه‌رویی، خـود‌نـمایی می‌کند فــاش دعــوی خــدایـی مـی‌کــنـد فـتــنـۀ دل‌هـای آگــاه اسـت، ایـن دعـوی «انـی انـاالله» است، این پیر روشن‌دل پس از روی شگفت رو به سوی آن سیه‌بختان گرفت گفت: الله! این گرامی‌سر ز کیست؟ رفته بر نوکِ سنان از بهر چیست؟ پـاسـخـش دادنـد آن قـوم جـهــول کز حـسـیـن‌بن‌عـلی، سبط رسول ادامه این مثنوی در فایل بعدی 👇👇👇 ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
ادامه شعر مثنوی سر مطهر امام در دیر راهب از فایل قبل پـاسـخـش دادنـد آن قـوم جـهــول کز حـسـیـن‌بن‌عـلی، سبط رسول پس بگفتا: عیسی ار فرزند داشت امتش بر روی چشمش می‌گذاشت □□□ داد بـر آن کـورچـشـمــان پـلــیـد درهمی معدود و آن سر را خرید دیْـرگـاه از وی، سـراپـا نـور شد چاه ظـلـمت، جـلـوه‌گاه طـور شد دیْــرگــاه هـفــتــم نـیــلـی‌قــبــاب گفت با خود: «لیتنی کُنتُ تراب»! آمد از هـاتـف نـدا در گـوش وی کای مـبـارک‌طـالـع فـرخـنـده‌پی! خوش همای دولت آوردی به دست شاد باش، ای پیر راد دین‌پرست! کـاین عزیز کـردگـار داور است نـاز پـرورد رسـول اطـهـر است ذروۀ عـرش است، کمتر پایه‌اش خفته صد «روح‌القدس» در سایه‌اش بو‌البشر از شور این سر از بهشت سر بدین دیـر خـراب‌آبـاد، هِشت شور این سر بُرد موسی را به طور «رَبِّ اَرْنی»‌گوی با وجد حضور چون مسیح از شور او، سرشار شد با هـزاران شـوق، سـوی دار شد هر که را سودای عشقی در سر است شور عشق این سر بی‌پیکر است □□□ پیـر دِیْر آن سر گرفت اندر کنار کـرد مـرواریـد تـر بر وی نـثـار شست با کافـور و عـنبر موی او بـا ادب بـنـْـهـاد رو بــر روی او دید زآن تابـنده‌رو، آن نیک‌بخـت آن‌چه در شب دیده موسی از درخت سـر به بـالا کـرد کای شـاه قِـدم! حـق عــیـسـای مـسـیـح پــاک‌دم! حکم کن کاین سر گشاید لب به گفت سـازدم آگـاه از ایـن سِـرِّ نـهـفـت □□□ پس به گـفتار آمد آن نطق فصیح هم‌چو در گهواره، عیسای مسیح گفت: برگـو، خواستار چـیـستی؟ گـفـت: الله! فاش گو، تو کـیستی؟ مـن بـرآنـم کـه تـویـی دادار رب عیسی، ابن و روح، ناموس و تو، اَب گفت: نی، ‌نی؛ «الحذر» زین کیش بد رو فرو خوان «قُلْ هُوَ اللهُ اَحَدْ» پاک‌یزدان «لَمْ یَلدْ، لَمْ یُولَدْ» است ساحتش، عاری از این قید و حد است من ز روح و ابن و اَب، آن‌سوترم کـردگـار «لـم یـلـد» را مـظهـرم مـن حــسـیـن ‌بـن ‌عـلـی عـالـی‌ام که بـه مـُـلک آفـریـنـش، والـی‌ام مـادرم، بـنـت شـهـنـشـاه حـجـیـز مریمش از جان و دل باشد کـنیز من شـهـید تـیـر و تیغ و خـنجرم تـشـنـه بـبـْریـدنـد اعـدا، حـنجـرم □□□ گـفـت: الله! ای شه پـوزش‌پـذیـر! رحم کن بر حال این ترسای پیر گفت: حاشا! کی شود مقبول رب؟ معتکف در شرک روح و ابن و اَب شـوری از «لا» در دل آگاه زن وندر او خـیـمـه ز «الا الله» زن زآن سپس در بزم خاصان نِه قدم برخـور از تـقـدیـس سلـطـان قِدم □□□ راهـب از تـلـقـیـن آن شاه وجـود لب به تـهـلـیـل شهـادت برگـشود مصطـفی را با رسـالت، یاد کرد زآن سپـس رو بر خدیو راد کرد کـای کـلام نـاطـق رب غــفــور! ناسخ تورات و انـجـیل و زبـور! باش زین پیر این شهادت را گواه روز رسـتــاخــیـز در پـیـش الـه این بگـفـت و شـاه را بدرود کرد سر بداد و چهره، اشک‌آلود کرد دیـر تـرسـا، کـعـبـۀ مـقـصود شد وآن زیــان او، سـراپـا سـود شـد کی زیان بیند ز سودا؟ ای عمید! آن که درهم داد و یوسف را خرید نی حـنان الله از این گـفـتار خام ای هزاران یـوسـفـت کمتر غلام شاعر: نیر تبریزی ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور ) https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
کـاروان آهـنگ رفـتن ساز کرد سیـر مـعـراجی دگـر آغـاز کرد کرد از کوفه به شام غـم خروج بود تا شامش چهل منزل عروج هر زنی با یک جهان اندوه و درد بــود پـیـغــام‌آور هـفــتــاد مــرد اشک سرخ و جامه چون رخ نیلگون چشم هر یک را هزاران چشمه خون هـر اسـیـری بـود پـیـغــام‌آوری بر لبـش فـریـاد خـونین‌حـنجری گشت در هر شهر سرها زیب نی نیزه‌ها در پیش و محمل‌ها ز پی :: کهـنـه دیری بود و آنجا راهـبی شعـلـه‌های طـور دل را طـالـبی دیر نه، نه، یک جهان دریای نور او چو موسی بر فراز کوه طور تـرک دنـیا گـفته‌ای در کنج دیر همچو عیسی آسمان را کرده سیر لحظه لحـظه سال‌ها در انـتـظار تـا شـود دیـرش زیـارتـگـاه یـار بی‌خبر خود رازها در پرده داشت در تمام عمر یک گم‌کرده داشت دیـد در پـائـیـن دیـر خود شـبـی هر طرف تـابـیـده ماه و کوکبی آمــده از طــور مــوســای دگـر در غـل و زنجـیـر عـیسای دگر ادامه این مثنوی در فایل بعدی 👇👇👇 ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
ادامه شعر مثنوی سر مطهر امام در دیر راهب از فایل قبل آمــده از طــور مــوســای دگـر در غـل و زنجـیـر عـیسای دگر سر به روی نیزه می‌گوید سخن یا سر یحـیـاست پیش روی من؟ کرد نـصرانی نـزول از بام دیر گرد سرها روح او سرگرم سیر دیـده بـر شـمـع ولایـت دوخــتـه چون پر پروانه جـانـش سوخـته راهـب پـیـر و سـر خـونـین شاه رازهـا گـفـتـنـد با هـم بـا نـگــاه شد فراق عاشق و معـشوق طی این به پـای نـیـزه او بـالای نـی ناگهان زد بانگ بر فـوج سـپـاه کای جـنـایت‌پـیـشـگـان روسـیـاه کیست این سر؟ کاین چنین خوانَد فصیح وای من، داود بـاشد یا مـسـیـح؟ پاسخش گفتند مقصود تو چیست؟ این سر خونین سر یک خارجی‌ست کرده سرپـیچـی ز فـرمـان امیر خود شهید و عترتش گشته اسیر ریخت نصرانی به دامن خون دل گشت سر تا پا وجودش مشتعـل برکشید از سینه چون دریا خروش گفت ای دون‌فطرتان دین‌فروش ثروت من هست چندین بَدره زر در جـوانـی ارث بــردم از پـدر در بـهـای این هـمه سـیم و زرم امشب این سر را امانت می‌برم می‌کـنـم تا صـبـح با او گـفـتگـو کـز دهـانـش بـشـنوم سرّی مگو شمر را چون دیده بر زر اوفتاد عـشق سیـمش باز در سر اوفتاد داد سر را و ز راهب زر گرفت راهب آن سر را چو جان در بر گرفت برد سوی دیـر سـر را با شتـاب کرد نـاگه هـاتـفی او را خـطاب راهـب از اسـرار آگـه نـیـسـتـی هـیـچ دانـی مـیـزبـان کـیـسـتی؟ میـهـمـانت مـیـزبـان عـالم است هرچه گیری احترامش را کم است این که لب‌هایش به هم خشکیده است بحر رحمت از دمش جوشیده است این که زخمش را شمردن مشکل است زخم هفتاد و دو داغش بر دل است گوش شو کـآوای جانان بشـنوی از دهانش صوت قـرآن بـشنوی گرد ره با اشک از این سر بشوی با گلاب و مُشک خاکستر بشوی برد راهب عاقبت سر را به دیر تا خدا در دیر خود می‌کرد سیر شد چـراغ دیـر آن سر تا سحـر دیگر اینجا دیر راهب بود و سر گفت ای سر، تو محـمّد نیـستی؟ گر محـمـّد نیـسـتی پس کـیستی؟ ناگهـان سر غـنچـۀ لب باز کرد بـا نـصـاری درددل ابـراز کـرد گفت: کای داده ز کف صبر و شکیب من غریبم من غریبم من غریب گفت: می‌دانم غـریب و بی‌کسی گـشته ثابت غربتت بر من بسی تو غـریـبی که به هـمراه سـرت هـمره آید دست‌بـسـته خـواهرت باز اعجازی کن ای شیرین‌سخن لب گشا و نام خود را گو به من آن امیـرالمـؤمنـین را نـور عین گفت: راهب من حسینم من حسین من که با تو هم‌سخن گشته سرم نـجـل زهــرا زادۀ پــیـغــمـبــرم دیـده ایـن سـر از عـدو آزارهــا خـوانـده قـرآن بـر سـر بـازارها اشک راهب گشت جاری از بصر گـفـت: ای ریـحـانـۀ خـیـرالبشر از تو خواهم ای عزیز مرتضی شـافـع راهـب شـوی روز جــزا گـفـت: آئـیـن نـصــاری واگـذار مـذهـب اسـلام را کـن اخـتـیــار راهـب از جـام ولایت کام یافت تا تـشـرف در خـط اسـلام یافت یـوسف زهـرا بدو داد این برات گفت ای راهب شدی اهل نجات شاعر: غلامرضا سازگار ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور ) https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
الا که تا سـر نـی بـال و پـر درآوردی بگـو چگـونه شد از دِیْر سر درآوردی چـراغ خـانـۀ زهــرا! مـیـان کـافــِرهـا در این مکـاشـفه قرص قمر درآوردی بـه مـیـهـمـانی خـون خـدا بـیـا راهـب! بیـا که از دل صنـدوق، زر درآوردی اسـیـر مـنـطـق دِیْـرِ خـراب بـودی کـه حـسـین آمد و از عـشـق سـردرآوردی بـیـا تو لااقـل آزاده باش و این سـر را بــه احـــتـــرام درآور اگــر درآوردی چرا تحیّر محضی؟! به ما بگو راهب! مگر چه چیزی از آن غیر سر درآوردی؟! چرا به ولـولـه افـتـاده آسـمان و زمـین ستون عـرش خدا را مگر درآوردی؟! رگ بریده، لب خـشک، گَرد خاکـستر بگـو چه دیـدی؟ با چـشم تر درآوردی تمام شب تویی و پرسشی که کعبه گریست حسین جان! چه شد از دِیْر سردرآوردی؟! ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور ) https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
امشب كه پا گُشا شده‌ای در كُنِشْت من انگار اُلـفتی است تـو را با سـرشتِ من آورده قـابِ چَشـمِ تو عكسِ بهـشتِ من تـغـیـیـر می‌دهـی هـمـۀ سرنـوشتِ من از رویِ نیـزه سر زده مهـمانِ من شدی تـو كیـستی؟ كه ماه به ایـوانِ من شدی تو كیستی؟ كه یوسفِ بـازارِ من شدی من نه، تو آمـدی و خـریـدارِ من شدی عیسی‌ترین مـسیحی و دلدارِ من شدی با جـلـوه‌ای تـمامِ كَس و كارِ من شدی من تا به حال فـخـر بدین سان ندیـده‌ام طـوبـی لَـكْ از تـمـامیِ عـالـم شـنیده‌ام برقِ نـگـاهِ تـو جـگـرم را كـبـاب كرد تاریـكـی(1) كُـنـشـتِ مـرا آفـتــاب كـرد یك عمر هر چه ساخته بودم خراب كرد آقـایـی تـو رویِ كـمِ مـن حـسـاب كرد آن قـطـره‌ام كه در دلِ دریـا نشاندی‌ام پـایِ ضـریـحِ قـبـلـۀ دل‌هـا نـشـانـدی‌ام زُنّار(۲) پاره می‌كنم از جان به راهِ تو ای روح و اِبن و اَبْ به فـدایِ نگاهِ تو ای عرش و فرش، سایـه‌نـشینِ پناهِ تو از چیست؟ نوكِ نیزه شده تكـیه‌گـاهِ تو یحییِ سر بریده! به خون می‌كِشی مرا با شور و جلوه‌ات به جنون می‌كِشی مرا ۱ـ آتشکده و معبد یهودان ۲ـ زنار کمربندی بود که ذمیان نصرانی در مشرق‌زمین به امر مسلمانان مجبور بوده‌اند داشته‌باشند تا بدین وسیله از مسلمانان مشخص گردند. ادامه این مربع ترکیب در فایل بعدی 👇👇👇 👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
ادامه شعر مثنوی سر مطهر امام در دیر راهب از فایل قبل زُنّار پاره می‌كنم از جان به راهِ تو ای روح و اِبن و اَبْ به فـدایِ نگاهِ تو ای عرش و فرش، سایـه‌نـشینِ پناهِ تو از چیست؟ نوكِ نیزه شده تكـیه‌گـاهِ تو یحییِ سر بریده! به خون می‌كِشی مرا با شور و جلوه‌ات به جنون می‌كِشی مرا مـن آبــرو گـرفــتــه‌ام از آبــرویِ تــو باشد گـواهِ غـربتِ سُرخت، گـلـویِ تو با اشك و با گلاب دهم شـسـتـشویِ تو تا خاک و خون کمی بزدایم ز روی تو با بَـد وسـیـلـه‌ای به گـلـویت كـشیده‌اند پیداست كه به زجـر سرت را بریده‌اند با پـا چـراغِ انـجـمـنـت را شـكـسته‌اند چون روز روشن است تنت را شكسته‌اند حـتـماً قـِداستِ سـخـنت را شـكـسـته‌اند با چـكـمه‌ها لب و دهنت را شكسـته‌اند یك هاله نور دور و برت چرخ می‌زند یك قـافـلـه به پایِ سرت چـرخ می‌زند دور و برِ تو روحُ الاَمین پَر گرفته است زانویِ غم به سینه، پیمبر گرفته است پهلو شكسته، روضه‌ات از سر گرفته است از حال رفته، بوسه ز حنجر گرفته است با نـالـه‌هـای فـاطـمـه از كِـثرتِ غمت عـرش خـدا به لـرزه در آمد ز ماتمت پیر و مرادِ من شدی ای نـور مشرقین باب النـجـاة امـتِ حـیرانْ در عـالـمین ساغـر بـریـز سـاقـی ذكـرِ شـهـادتـیـن دیوانه می‌شوم به هـوایِ تو یا حـسـین خـونِ خـدا به پـایِ تو ایـمـان می‌آورم قـابـل بـدانـی‌ام بـه خـدا جـان مـی‌آورم من عاقبت‌به‌خیرِ توأم، خوش به حالِ من با عرشیان به سیرِ توأم، خوش به حالِ من نا آشنا ز غیرِ توأم، خوش به حالِ من اینجا اسیرِ دِیرِ توأم، خوش به حالِ من حـالا كه خـاكِ راه شـدم در سـپـاهِ تـو می‌خـواهـم الـتـمـاسِ دعـا از نـگـاهِ تو ❇️ بررسی و نقد شعر : بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما به دلیل مستند نبودن داستان تنور خولی و مغایرت با روایات معتبر؛ پیشنهاد می‌کنیم به منظور اجتناب از گناه تحریف وقایع عاشورا؛ بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید؛ زیرا در روایات معتبر کتب تاریخ الامم والملوک ج ۵ ص ۴۵۵؛ الکامل فی‌التّاریخ ج ۱۱ ص ۱۹۲؛ مَقْتَل خوارزمی ج ۲ ص ۱۰۱؛ مُثیرُالأحْزان ص ۲۸۸؛ مَناقِبِ آلِ ابیطالب ج ۴ ص ۶۰؛ بحارالأنوار ج ۴۵ ص ۱۲۵؛ جلاءالعیون ص ۵۹۸؛ منتهی الآمال ۴۷۴؛ نفس المهموم ص ۵۱۷؛ مقتل جامع ج۲ ص ۳۴؛ مقتل امام حسین ۲۰۹؛ تصریح شده است که خولی سر را در کنج حیاط خانه و در زیر تشتی قرار دادند، موضوع تنور خولی برای اولین بار در قرن دهم در کتاب روضة الشهدا تحریف شده است؛ جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی سایت آستان وصال مراجعه کنید با اشك و با گلاب دهم شسـتشویِ تو خـاكـسـتـرِ تـنـور بـگـیـرم ز رویِ تـو شاعر: علیرضا شریف ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور ) https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
بسم الله الرحمن الرحیم با عرض تسلیت ایام سوگواری سیدالشهدا علیه السلام و عرض تسلیت به محضر حضرت مهدی (عج) و تقدیر از حضور شما عزیزان؛ برای بهرمندی بهتر و آسان تر از اشعار بارگذاری شده در مناسبت های ماه محرم لطفا بر روی هشتک های زیر کلیک کرده و با لمس فلش ها به سمت بالا و پائین تمام اشعار آن مناسبت را مشاهده نموده و استفاده نمائید. التماس دعا لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal
بسم الله الرحمن الرحیم با عرض تسلیت ایام سوگواری سیدالشهدا علیه السلام و عرض تسلیت به محضر حضرت مهدی (عج) و تقدیر از حضور شما عزیزان؛ برای بهرمندی بهتر و آسان تر از اشعار بارگذاری شده در مناسبت های ماه محرم لطفا بر روی هشتک های زیر کلیک کرده و با لمس فلش ها به سمت بالا و پائین تمام اشعار آن مناسبت را مشاهده نموده و استفاده نمائید. التماس دعا لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal