✔️ جمع‌بندی مباحث گروه مقدس‌نما
▫️#اساسنامه_انجمن (قسمت اول)
🔹مقدمه اساسنامه انجمن (مصوب ۱۳۵۱)، تغییرات عمیق و گسترده‌ای در این تشکل بوجود آورد.
🔸 تغییرات چنان است که می‌توانیم بگوییم انجمن دهه ۵۰ با انجمن دهه ۴۰ متفاوت شد.
🔹اساسنامه، انجمن را یک گروه اصلاح‌گرا معرفی می‌کند که می‌خواهد جهات مادی و معنوی جامعه ایران را اصلاح کند. از این‌رو دیگر انجمن نمی‌تواند ادعا کند که پیش از انقلاب با سیاست، کاری نداشته است. چون اصلاح کننده جهات مادی و معنوی جامعه نمی‌تواند وارد سیاست نشود.
🔸 طبق اساسنامه قرار شد زان پس بهاییت دشمن اصلی و یا دشمن منحصر بفرد انجمن نباشد. دلیل دیگری که ادعای ما را تایید می‌کند آن است که متن دروس معارف فارسی (نسخه اول) می‌کوشد برای انجمن دشمنان و رقیبان تازه‌ای غیر از بهاییت دست و پا کند.
🔹می‌بینیم اساسنامه رسالت، هدف غایی و ماموریت انجمن را تغییر داد و بدین ترتیب ریل فعالیت‌های این تشکل را به کلی عوض کرد.
🔻نکته مهم:
🔸انجمن طی ۵۰ سال گذشته در مورد این تغییر و علت آن نه بیانیه ای صادر کرده و نه سرانش چیزی در این باره گفته‌اند.
🔹بدیهی است که موسس انجمن و شاید فقط چند تن از اطرافیانش راز تغییر را می دانستند اما هیچ انجمنی دیگری نه از آن تغییر خبر دارند و نه از علت آن. همچنانکه از راز پنهان کاری انجمن در این مورد هم چیزی نمی‌دانند.
🗓 چهارشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۲
#موضوع_دهم : اساسنامه انجمن بخش دوم
🔹اساسنامه انجمن (مصوب ۱۳۵۱) منشاء و نقطه عطف تحولات چندگانه سیاسی و تشکیلاتی انجمن حجتیه.
🔻درباره آن‌چه قبلا با عنوان #اساسنامه_انجمن نوشتیم به عرض می‌رسانیم:
1⃣- مجددا توسط همراهان مرور شود.
2⃣- با نگاهی انتقادی به رد و یا تایید آن بپردازید.
3⃣- شواهد و ادله‌ای که موید تبیین عرضه شده می‌باشد و خود دیده و یا شنیده‌اید ارایه فرمایید.
4⃣- چنانچه نقیض‌هایی هم سراغ دارید بفرمایید.
📌در گروه مقدس‌نما پیرامون اساسنامه انجمن حجتیه، تا پایان چهارشنبه شب بحث و گفتگو خواهد شد.
جمع‌بندی #موضوع_دهم گروه مقدس‌نما
🔻اساسنامه انجمن قسمت دوم
1⃣- انجمن از سال ۱۳۵۲ مبارزه با بهاییت را کنار گذاشت و هدف و غایت دیگری برای خود تعریف نمود.
2⃣- انجمن از دشمن اصلی خود چشم پوشید و دشمنان دیگر برای خویش تعریف نمود( مفاد دروس معارف فارسی)
3⃣- از سال ۱۳۵۳ انجمن دوستی و رفاقت با بهاییان را برگزید.
4⃣- اساسنامه اجازه فعالیت در خارج از کشور را اعطا نمود و از اواخر سال ۱۳۵۱ شاخه خارجی با نام فعالیت ضد بهاییت تاسیس شد.( ماده ۳)
(لایه های پنهان انجمن حجتیه، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، www.irdc.ir
5⃣- ماده ۲ و ۳ اساسنامه زمینه هایی را فراهم می سازد تا انجمن تبدیل به یک نیروی اجتماعی شود.
مشارکت سیاسی در فرآیند انقلاب سفید و کسب فراکسیون در مجلس شورا نیز این فراگرد را تکمیل می نمود.
6⃣- انجمن می توانست با اجرای اساسنامه از یک جمعیت پراکنده و مجمع الجزایر مانند، به یک سازمان نوین تبدیل شود، قدرت اقتصادی خود کفا دست و پا کند، به جریان فرهنگی و مذهبی پر قدرتی تبدیل گردد، اهرم های تاثیر گذاری مناسب در حوزه سیاست و اجتماع کسب کند و در روند تغییرات اجتماعی ( اصلاح جهات مادی و معنوی جامعه) اثرگذار ظاهر شود.
7⃣- تبدیل شدن انجمن به نیروی اجتماعی، نوعی موازنه قدرت فرهنگی اجتماعی و مذهبی ایجاد می کرد تا اقشار متدین در برابر پروژه دین زدایی رژیم احساس امنیت خاطر کنند و چنین قضاوت کنند که شاه یکسره آنچنان که آیات و مراجع می گویند دین ستیز نیسب.
8⃣- گرایش حکومتی مراجعی مانند آیت اله شریعتمداری و طرفدارانش به قدرت این نیروی اجتماعی ضریب می داد.
همچنین الحاق شمار وسیعی از ولایتی ها، آخوندهای مرکز مروجین مذهبی و روحانیون طرفدار شاه وزنی سنگین به این طیف می داد.
9⃣- طرح شاه ایجاد بافت و ساختی متکثر در جامعه مذهبی و دینی ایران بود. این طرح در قالب نوعی کورپوراتیسم مجهز به ایدئولوژی پهلویسم و وفادار به شخص شاه در دستور شاه قرار داشت.
قدرت دادن به دروایش سنی در سنندج، آزاد گذاشتن برخی از دراویش در میان ارتش و ادارات، قدرت دادن به بهاییت، قدرت دادن به یهودیان، قدرت دادن به شماری مسیحیان و آشوری ها، برکشیدن خان های تالش (هلاکو رامبد)، کردهای کرمانشاه(سالار و سردار جاف)، سرداران بلوچ، جذب آخوندهایی مانند دکتر سید حسن امامی حقوقدان بزرگ معاصر، دکتر مهاجرانی ، اجازه تاسیس گروه وحدت جهانی ادیان و ... در این چارچوب قابل تبیین می نماید.
🔟- این طرح می توانست غلبه نسبتا مطلق مرجعیت شیعی بر اجتماع و فرهنگ ایران را به زوال ببرد و در صورت تحقق آن ایده دستگاه روحانیت نیز حداکثر در تراز یکی از نیروهای اجتماعی کم اهمیت می توانست ایفای نقش کند.
در این میان تصور طراحان پروژه این بود که روحانیت انقلابی برای همیشه به اقلیتی ناچیز و بی خطر تبدیل گردد.
1⃣1⃣- انجمن در چنان موقعیتی می توانست پایه گذار جنبشی دینی هم بشود. البته با مولفه های همسو با تغییرات اجتماعی مطلوب پهلوی.
2⃣1⃣- در آن صورت تنها کارکرد اجتماعی باقیمانده برای دستگاه روحانیت یعنی تبلیغ دین نیز از انحصار روحانیت اصیل خارج می گردید.
طرفه اینکه مرکز مروجین مذهبی در سازمان اوقاف به سال ۱۳۴۳ و تشکیل سپاه دین به سال ۱۳۵۰ نیز ذیل همین استراتژی انجام گرفته بود.
3⃣1⃣- جالب است که انجمن اولین نقش خود را به مثابه یک جریان مستقل از روحانیت به سال ۱۳۵۶ آغاز نمود و طی حکمی به آقای تقوی در قزوین ابلاغ کرد که به عنوان وکیل انجمن به تبلیغ دینی بپردازد. دقت فرمایید ننوشتند مبارزه با بهاییت بلکه نوشتند تبلیغ دینی.
4⃣1⃣- تجربه تولد انواع انجمن های مسیحی در قرن ۱۷ در انگلستان و سپس در قرن ۱۸ در امریکا دیده شد.( عبدالهادی حائری، نخستین رویارویی های اندیشه گران ایران: با دو رویه تمدن بورژوازی غرب)
همان سیاست راهبردی بی وقفه ادامه یافت و اینک گزارش های رسمی نشان می دهد که حدود ۷ هزار مسلک، مذهب و فرقه در غرب زندگی و فعالیت می کنند.
مزیت این سازوکار برای حکومت ها، شکستن قدرت اجتماعی دین، زوال یکپارچگی دینی اجتماع و کاهش فاحش قدرت بسیج اجتماعی رهبران دینی است. این همان چیزی بود که امریکا و شاه در ایران به آن سخت نیازمند بودند.
#جمع‌بندی #اساسنامه_انجمن