هدایت شده از صاحب نفس
🍃💚﷽ 💚🍃
#برکات #روضه
#برکات_روضه👇
🔸مرجع عالیقدر آیة الله شیخ عباس طسوجی می فرمود: یکی از روزهای محرم به حرم مطهر حضرت معصومه (سلام الله علیها) رفتم. در مسجد اعظم ذکر مصیبت امام حسین (علیه السلام ) بود. در گوشه ای نشستم ومشغول عزاداری شدم.
🔹همین طور که اشک می ریختم ثوابش را به روح پدر و مادرم هدیه کردم. کم کم ثواب آن را به تمام اموات فامیل و دوستانم هدیه کردم و همین طور که با گوشه عبای خود چشم هایم را پاک می کردم ثوابش را هدیه می کردم به روح تمام اهل قبرستان شهرمان طسوج.
🔸شب در خواب دیدم وارد مسجد جامع طسوج شده، بالای منبر مشغول سخنرانی شدم. دیدم تمام پامنبری های من اموات هستند که زنده شده اند.
🔹بعد از اتمام منبر مرا بر روی دست بلند کردند و با صلوات می گفتند: آقای طسوجی اشک چشم های دیشب شما باعث نجات و رفع سختی عالم برزخ شد.
آنها در خواب عبایی که اشک هایم را با آن پاک کرده بودم را تکه تکه کرده و بین خودشان تقسیم کردند.
🔸ایشان می فرمودند: برای اموات قرآن بخوانید ، صلوات بفرستید ، و هدیه کنید. زیارت عاشورا را به نیت آنها بخوانید واجبات مانده از آنان مانند نمازقضا.و ..و..ادا کنید و به نیابتشان رد مظالم بدهید ، که موجبات نجات آنان می شودو برایتان دعا می کنند ، و دعای اموات در حق زنده ها حتما به اجابت می رسد
ان شاالله
🥰 #صاحب_نفس 😘
📡 @saheb_nafas 🇮🇷
هدایت شده از حرف های خصوصی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃💚﷽ 💚🍃
🇮🇷🇵🇸
❣در سالگرد شهدای غریب و مظلوم عملیات کربلای چهار با هم گوش می کنیم 👈 حکایت #مادر_شهید_قوچانی از خوابی که از مهمانی فرزندش در خانه #حضرت_زهرا(س) دیده بود
🍃🌹🍃
❣التماس دعای فرج و ظهور مولامون حجت بن الحسن العسکری
کانال حرف های#خصوصی
...
هدایت شده از عطرخاص
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هدایت شده از عطرخاص
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هدایت شده از عطرخاص
♦️بیانیه داعش تحت هدایت صهیونیستها صادر شد
🔹دم خروس صهیونیستها از بیانیه داعش بیرون زد!
🔹ابتدا اینکه هیچگاه سابقه نداشته است داعش در بیانیههایش از عبارت «ایران» استفاده کند، بلکه این گروه تکفیری همواره ایران را «بلاد فارس» یا «ولایت خراسان» می خواند.
🔹دوم اینکه سابقه نداشته تصویر عامل تروریست عملیات که اتفاقاً در حین عملیات کشته شده به صورت محو شده منتشر شود!
🔹نکته سوم اینکه هیچگاه بیانیه پذیرش مسئولیت عملیاتهای داعش با تأخیر ۳۰ ساعته منتشر نمیشود، بلکه داعش قبل از هر عملیات حتی تصاویر بیعت و بیانیه پذیرش مسئولیت را آماده و بلافاصله بعد از اجرای عملیات منتشر میکند.
🔹اساساً روش داعش برای اجرای عملیات ابتدا تهدید، سپس فتوا و بعد اجرای عملیات و بلافاصله انتشار بیانیه پذیرش مسئولیت عملیات است.
🔹در حالی که در این عملیات ابتدا اقدام تروریستی انجام شد و بعد از آن فتوا و تهدید و بیانیه با تأخیر منتشر گردید!
🔹نکته چهارم ادبیات سیاسی این بیانیه است که با ادبیات همیشگی داعش تفاوت اساسی دارد و مشخص می کند نویسنده بیانیه به هیچ وجه داعش نبوده است.
🔹درواقع بیانیهای که داعش با تأخیر در پذیرش مسئولیت حادثه تروریستی کرمان منتشر کرد را سرویس اطلاعاتی رژیم صهیونیستی تنظیم کرده بود و خلافت داعش صرفاً انتشار آن را از رسانههای رسمی خود بر عهده داشته است./تسنیم
کانال #عطرخاص
📡 @atrekhas 🇮🇷
هدایت شده از عطرخاص
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هدایت شده از عطرخاص
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هدایت شده از حرف های خصوصی
🍃💚﷽💚🍃
#اندکےتفکر |🤔
#آقایِ خوبےها
روزِحساب کتاب که برسه...
بعضی ازگُناهات روکهِ بهت نِشون میدن،
می بینی براشون #استغفارنکردی،اصلاً
یادت نبوده!
امّازیرِ هرگُناهت یه استغفارنوشته شده...!
اونجاست کهِ تازه میفهمی یکی به جات
توبه کرده...
یکی که حواسش بهت بوده؟!
یه#پدردلسوز...
یکی مثلِ#مهدی.....)
[یَااَبَانَا استَغفِر لَنَا ذُنُوبَنَا...]
#خصوصی
http://eitaa.com/joinchat/2827026458C0b79eb2936
هدایت شده از عطرخاص
🗯«قالی سوخته»🗯
«تلنگر»
🚶مردی ﺑﺪﻫﮑﺎﺭ ﺷده بود و ﻓﻘﻂ يك ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ ﺩﺍﺷﺖ، ﮔﻮﺷﻪ ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ ﺳﻮﺧﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ.
🚶ﻫﺮ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺍﯼ كه می رﻓﺖ، می گفتن: ﺍﯾﻦ ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ ﺍﮔﻪ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﻮد ۵۰۰ تومن ﻣﯽﺍﺭﺯﯾﺪ، ﺍﻣﺎ ﺣﺎﻻ ﮐﻪ ﺳﻮﺧﺘﻪ ﻣﺎ100ﯾﺎ150 تومن ﺑﯿﺸﺘﺮ نمی خرﯾﻢ.
ﮔﺮﻓﺘﺎﺭ ﺑﻮﺩ و به ﺍﻣﯿﺪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﺨﺮﻥ ﺍﺯ اﯾﻦ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺑﻪ ﺍﻭﻥ ﻣﻐﺎﺯﻩ می رفت ...
داخل ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﻫﺎ، ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺩﺍﺭ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﭼﯽ ﺷﺪﻩ كه ﻗﺎﻟﯽ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺧﻮﺑﯽ ﺭﻭ ﻣﺮﺍﻗﺒﺖ ﻧﮑﺮﺩﯾﺪ؟
ﮔﻔﺖ: ﻣﻨﺰﻟﻤﻮﻥ ﺭﻭﺿﻪ💚ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ، ﻣﻨﻘﻞ ﭼﺎﯾﯽ ﺭﻭﯼ ﺍﯾﻦ ﻗﺎﻟﯽ ﺑﻮﺩ، ﺫﻏﺎﻻ ﺭﯾﺨﺖ و ﻗﺎﻟﯽ ﺳﻮﺧﺖ..
ﻫﺮ ﭼﯽ ﺑﯿﺸﺘﺮ مى تونى ﺍﺯﻡ ﺑﺨﺮ، ﮔﺮﻓﺘﺎﺭﻡ ...
ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺩﺍﺭ پرسید: گفتی ﺗﻮ ﺭﻭﺿﻪ 💚ﺳﻮﺧﺘﻪ؟
گفت: بله...
مغازه دار گفت: ﺍﯾﻦ ﺍﮔﻪ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﻮد ۵۰۰ تومن ﻣﯽ ﺍﺭﺯﯾﺪ ﺍﻣﺎ ﺣﺎﻻ ﮐﻪ ﺑﺮﺍی اﺭﺑﺎﺏ ﻣﻦ ﺳﻮﺧﺘﻪ ﻣﻦ 1 ﻣﯿﻠﯿﻮﻥ ﺍﺯﺕ ﻣﯿ ﺨﺮﻡ ....
💠اوﻥ ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ تو روضه سوخته ﺑﻮﺩ قیمت گرفت، کاش دلمون تو روضه ها بسوزه💔
اونوقت بگیم: دلمون سوخته💔بی بی، چند می خری؟!
گرفتاریم......!🤲التماس دعا ویژه🤲
کانال #عطرخاص
📡 @atrekhas 🇮🇷
📡 @atrekhas 🇮🇷
هدایت شده از حرف های خصوصی
.
میگفت؛ در دعاهای ماه رجب بیشتر به یاد امامتان باشید!
وقتی میخوانی؛ "یا مَن ارجوه لکل خیر" خدای کریمی را صدا میکنی که هر چه خیر و احسان است از او انتظار میرود، پس حتما توجهات را به دیگر کلامِ معظمش نیز معطوف کن که در قرآن کریم فرموده؛
"بقیة الله خیر لکم"...
پس میان همهی خیرات از خداوند انتظار بهترین را داشته باش، انشاءالله پروردگارمان آن عظیمترین لطفش، یعنی وجودِ نازنینِ مهدیِ فاطمه سلام الله علیها را در عزیزترینِ ماههایش یعنی ماه مبارک رجب به ما عطا فرماید.
#یا_رب_فرج_امام_ما_را_برسان
...
هدایت شده از عطرخاص
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هدایت شده از صاحب نفس
🔰خاطره علامه مصباح از
#امام_خامنه_ای در مورد كرامتی از
#امام رضا علیه السلام
✍ در مشهد، به خدمت مقام معظم رهبری شرفياب شدم. صحبت از کرامات حضرت رضاعليهالسلام شد..... آقا فرمودند: من بچه بودم که به مسجد پدرم در بازار می رفتيم. اين مسجد معروف بود به مسجد ترکها. در مسجد، مکبری بود به نام کربلایی که نابينا بود و حتی به او کربلایی رضای عاجز می گفتند. (آقا فرمودند که مشهدی ها به نابينا عاجز می گويند.) کربلایی رضای عاجز به مسجد می آمد و تکبير می گفت. ما بچه بوديم و سالها بود که او را می شناختيم و کوری او را ديده بوديم. روزی من پيش پدرم بودم که اين کربلایی رضا آمد، اما بينا شده بود. پدرم از او پرسيد: کربلایی رضا من را می بینی؟ گفت: بله آقا و سپس قيافه پدر من را شرح داد. پدرم شنيده بودند که کربلایی شفا گرفته است و می خواستند خودشان ببينند. من هم آنجا بودم و ديدم همان کربلایی رضایی که هر روز کور می آمد، امروز بينا شده بود. اين کربلایی دختری داشت که در وقت کوری دست کربلایی را می گرفت و پدر نابينايش را به مسجد می آورد. بعد از اينکه در مسجد مستقر می شد، ديگر به کسی نياز نداشت. ما جستجو کرديم که چرا شفا دادهاند. گفتند: سالها بود که اين دختر بچه دست کربلایی را می گرفت و به مسجد می آورد. کمکم دختر بزرگ شد و بهاصطلاح آب و رنگی پيدا کرده بود. روزی بعضی از بچههای بازار متلکی گفته بودند و کربلایی هم شنيده بود. او نتوانسته بود تحمل کند و به دخترش گفته بود دست من را بگير و مرا به حرم ببر. در حرم، کربلایی به دخترش می گويد تو برو خانه من اينجا می مانم 🥺
ادامه 👇👇👇👇