ترکزبانها دعـاییدارند کهمی گوید:
«اللّه سنی باشا گلن؛ عقله گلمین
بلالاردان ساخلاسین»
یعنے خدا تو را از بَـلاهـایی حفظ کند که به عقلت نمےرسد ولی به سرت می آید !
#آمین
#دعـا
─┅═༅࿇💝࿇༅═┅─
@shapour_shilani
هر چیزی که در زندگی رخ می دهد
چه آن هایی که به گمانمان خوشایند است ، چه آن ها که نیست برای حضور بالاتـرین خیر و صلاح خودِ ماست
بابت آرزوها و درخواست هایی _هم_ که به نتیجه نرسـیدهاند ؛
سپاس گـزار باشـیم ، زیـرا لیاقت دعـا کنندگان به خیر ، خیلی بیش تر و بهتر از این چیزهایی است که خواسـته است و هوشجهانِ هسـتی درحالآمادهسازیبهترینهابرایخیر خواهان دنیاست .
#آمین #چنین_باد
─┅═༅𖣔💝𖣔༅═┅─
@atre_dousti
این لحظاتتان،
چو گل باشکوه و قشنگ🕊🌸
آرزو می کنم همین آن مرغ آمین🕊🌸
بیاید و بر آرزوهایتان #آمین بگوید و آرامش برایتان هدیه بیاورد🕊🌸
چـه چـیزی از آرامـش خوش تر🕊🌸
ســــلام صبحتون بـخیر
دوشـنبه تـون پر از دلخوشی و امـید🕊🌸
یا قاضی الحاجات💯🕊🌸
↶【به ما بپیوندید 】↷
─┅═༅࿇💝࿇༅═┅─
@atre_dousti
کسانی را که دیروز به تو نه گفتند ، فراموش کن !
امروز همهٔ تلاشت را بکن
خواهی دید که فردا آن ها به احترامت خواهند ایسـتاد!
سه شـنبه ای موفق و سرشار از اتفاقات خوب داشـته باشید .#آمین
یا ارحم الراحمین💯
─┅═༅𖣔💝𖣔༅═┅─
@atre_dousti
🕯نواختن برای خدا ؛
ــــ درروزگارقدیم قديم، مرد ساز زن و خوانندهای بود؛ به نام"برديا" که با مهارت تمام، همیشه در مجالس شادی و محافل عروسی مینواخت و وقتی برای رزرو نداشت.
بردیا چون به شصت سالگی رسید، روزی در دربار شاه مینواخت که خودش احساس کرد دستانش دیگر میلرزند و توان ادای نتها را به طور کامل ندارد و صدایش بدتر از دستانش، میلرزید و کم کم صدای ساز و صداى گلویش، ناهنجار میشود.
عذر او را خواستند و گفتند دیگر در مجالس نیاید. بردیا به خانه آمد، همسر و فرزندانش از این که دیگر نمیتوانست کار کند و برایشان خرجی بیاورد، بسیار آشفته شدند.
بردیا سازش را که همدم لحظههای تنهاییش بود، برداشت و به کنار قبرستان شهر آمد. در دل شب، در پشت دیوار مخروبهٔ قبرستان نشست و سازش را به دستان لرزانش گرفت و در حالی که در کل عمرش آهنگ غمی ننواخته بود، سازش را برای اولین بار، بر نت غم کوک کرد و این بار برای خدایش در تاریکی شب، فقط نواخت.
بردیا مینواخت و خدا خدا میگفت و گریه میکرد و بر گذر عمرش و بر بیوفایی دنیا اشک میریخت و از خدا طلب مرگ میکرد.
در دل شب، به ناگاه دست گرمی را بر شانههای خود حس کرد، سر برداشت تا ببیند کیست. شیخ سعید ابو الخیر را دید، در حالی که کیسهای پر از زر، در دستان شیخ بود. شیخ گفت: این کیسهٔ زر را بگیر و ببر در بازار شهر، دکّانی بخر و کارى را شروع کن.
بردیا شوکه شد و گریه کرد و پرسید: ای شیخ! آیا صدای نالهٔ من تا شهر میرسید که تو خود را به من رساندی؟ شیخ گفت هرگز؛ بلکه صدای نالهٔ مخلوق را قبل از این که کسی بشنود، خالقش میشنود و خالقت مرا که در خواب بودم، بیدار کرد و امر فرمود کیسهٔ زری برای تو در پشت قبرستان شهر بیاورم که مخلوقی مرا میخواند، برو و خواسـتهٔ او را اجابت کن.
بردیا صورت در خاک مالید و گفت: خدایا عمری در جوانی و در شادابیام با دستان توانا سازهایی زدم براى مردم این شهر، اما چون دستانم لرزید، مرا از خود راندند و فقط یک بار برای تو زدم و خواندم؛ اما تو با دستان لرزان و صدای ناهنجار من، مرا خریدی و رهایم نکردی و مشتری صدای ناهنجار ساز و گلویم شدی و بالاترین دستمزد را پرداختی. تو تنها پشتیبان ما در این روزگار غریب و بیوفا هستی. به رحمت و بزرگیت سوگندت میدهیم که ما را هیچ وقت تنها نگذار و زیر بار منت ناکسان قرار نده ! #آمین🌺
#یک_بار_برای_خدا
─┅═༅𖣔💝𖣔༅═┅─
@atre_dousti
بخشش کنید !
اما نگذارید از شما سوء استفاده شود.
عشق بورزید !
اما نگذارید با قلبتان بدرفتاری شود
اعتماد کنید !
اما ساده و زود باور نباشید.
حرف دیگران را بشنوید اما صدای خودتان را از دست ندهید.
سـلام🖐
اولین شـنبهٔ پاییزیتون بخیر و خوشی
حلول مـاه مـهــر بـر شما خوشایند بـاد #آمین
یارب العالمین💯
─┅═༅𖣔💝𖣔༅═┅─
@atre_dousti
پروردگارا....
کار ما به راهی انداز که فرجامش پسندیده تر
و سرانجامش بهتر باشد، که هر فایده که از تو رسد ، گرانبهاست و هر بخشش که کنی عظیم است،
#آمین
─┅═༅𖣔💝𖣔༅═┅─
@atre_dousti
✓تنها بودن اساساً توصیه نمی شود امـا :
تنهابودن _با همهٔ سختی هایش_ بهتر از
بودن با فردی بیلیاقت است
گاهی آنهایی که انفرادی پرواز می کنند
قویترین بالها را دارند !
سـلام👋
یکشنبه روزتون بخیر
الهی امروز دست به هرکاری بزنید ، خیر و برکت و موفقیت از آن ببارد #آمین
یا ذا الجلال والاکرام💯
─┅═༅𖣔💝𖣔༅═┅─
@atre_dousti
روزی مرحوم #پـدر به من گفت :
هر وقت توانستی برای عمویم#احمد نماز بخوان چون بی اولاد بود و کسی از او به جای نماند ...اجدادش را چند بار نام برد ، کم سعادتی ازمن بود یادداشت نکردم ...
پدرش که استاد محمد بود ، مُهمد ، جانکی و علی نقی را هم به خاطر دارم ، به #کا_رمو هم خیلی ارادت داشت و #کا_رمضان(بو حیولا) را _که بنده هم درکش کردم_بسیار دوست داشت به این دو نفر بزرگوار با پیشوند #تاتَه نام می برد ، شاید عمو زاده اش بودند یا عمویش ...توفیق پرسش حاصل نشد#تاته در لهجهٔ #لری_چهارلنگ به #عمو گفته می شده است که الآن فقط در خاطره ها مانده است .
خلاصه خیلی از روزها _به ویژه پنجشنبه ها_ به نحوی از انحاء یاد رفتگان می کنم و دستکم دو رکعتی نماز و فاتحه و صلوات نثارشان می کنم...
🕯مطمئنم شما عزیزان هم ، رفتگان عالم باقی را مد نظر دارید و بهترین وجه و به از حقیر ، ایشان را مسرور می کنید ، خدایتان پاداش دهد #آمین
روحشان شاد ، برزخشان آباد🤲
یا حق ح.ا.م
─┅═༅𖣔💝𖣔༅═┅─
@atre_dousti
خوشا کسانی که دلیل شادی دیگرانند و
و در سختی ها همراه...
خدایا !
دل های بندگانت را شاد فرما و سختی ها ،
غم ها و نا اُمیدی ها را بزدا #آمین🤲
سـلام🖐
دوشـنبه روزتون بخیر و آرامش
یا قاضی الحاجات💯
─┅═༅𖣔💝𖣔༅═┅─
@atre_dousti