روزی مرحوم #پـدر به من گفت :
هر وقت توانستی برای عمویم#احمد نماز بخوان چون بی اولاد بود و کسی از او به جای نماند ...اجدادش را چند بار نام برد ، کم سعادتی ازمن بود یادداشت نکردم ...
پدرش که استاد محمد بود ، مُهمد ، جانکی و علی نقی را هم به خاطر دارم ، به #کا_رمو هم خیلی ارادت داشت و #کا_رمضان(بو حیولا) را _که بنده هم درکش کردم_بسیار دوست داشت به این دو نفر بزرگوار با پیشوند #تاتَه نام می برد ، شاید عمو زاده اش بودند یا عمویش ...توفیق پرسش حاصل نشد#تاته در لهجهٔ #لری_چهارلنگ به #عمو گفته می شده است که الآن فقط در خاطره ها مانده است .
خلاصه خیلی از روزها _به ویژه پنجشنبه ها_ به نحوی از انحاء یاد رفتگان می کنم و دستکم دو رکعتی نماز و فاتحه و صلوات نثارشان می کنم...
🕯مطمئنم شما عزیزان هم ، رفتگان عالم باقی را مد نظر دارید و بهترین وجه و به از حقیر ، ایشان را مسرور می کنید ، خدایتان پاداش دهد #آمین
روحشان شاد ، برزخشان آباد🤲
یا حق ح.ا.م
─┅═༅𖣔💝𖣔༅═┅─
@atre_dousti
روستای گِرگِری علیا ، عکاس مرحوم پدر(حاج خداخواست معروف به بو شاپور) دوربین عکاسی پُلاروید polaroid ...
🌿مرحوم پدر در دههٔ ۵۰ در شرکت حفاری سدکو sedco کار می کرد ، سه هفته در بیابان ها موتورمن شرکت مذبور بود و یک هفته هم به روستا می آمد و از شهر #آغاجاری آذوقه و سیلندر گاز تهیه می کرد و از بیشهٔ کنار رودخانهٔ زهره هیزم برای پخت نان ...
✓من همراه دو برادرم ایستاده ایم و مادر و دو خواهرم ، همراهِ عموی پدرم(به قول پدر ، تاته بو حیولا) نشسته اند ...مشغول نوشیدن چای بودند که پدر یکباره دوربین را آورد و این عکس یادگاری را انداخت . دوربین پلاروید عکس هایش فوری بود و آن زمان ، دیدن سریع عکس ها ، لذت وافری به ما می داد ... پدر به مرحوم بو حیولا(پدر حبیب الله) علاقهٔ خاصی داشت و هنگام یک هفته رِست(مرخصی) یکی دو بار مهمان ما بود ...خوش صحبت بود و حکایت های شیرینی می دانست... یاد همهٔ خاطرات قدیم و رفتگان خاک بخیر
#گرگری_علیا #تاته_بوحیولا #کا_رمضان #طایفهٔ_شیرالی #شیرعلی #منزل_سه_نخل
نثار همهٔ اموات : الفاتحةُ مع الصّلوات
#ایتا_سروش_تلگرام
↶【 #به_ما_بپیوندید 】↷
─┅═༅𖣔💝𖣔༅═┅─
@atre_dousti