🕊زیارت نامہ شهــــــــــدا🕊
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ
اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ،اَلسَلامُ
عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ
عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ
عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ
العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ
اَبیمُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیعَبدِ اللهِ ، بِاَبی
اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی
فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا
لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم .♥️
#السلام_علیڪ_یاانصار_رسولالله🦋
【 @atre_shohada】
عطرِخوب،شیشہخالیشمسالهابویِ
خوبیمیده.آدمِخوبمهمینه✨🌻
حسخیلیخوبیهوقتیکهپریشانی،
کسیسرراهَـتسبـزشـودوکلامـش
نگاهشاُمیدبِپاشَد💛'
خلاصهازاینآدماباشیم:
#حسخوب☺️
【 @atre_shohada】
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطرهای از اقدامات جهادی شهیددارائی
💥 یک اقدام جهادی نسبت به زنان کارگر در محلهی محروم مشهد
❗️ شهید دارائی چطور با یک ابتکار، از آسیب اجتماعی کودکان جلوگیری کرد؟!
#شهید_دارایی 🕊
【 @atre_shohada】
میگـنالگـووـاُسطـورهۍزنـدِگیـتهَـرڪسۍبـٰاشھ
روزِقیـٰامـتبـٰاهَمـونمَحشـورمیشۍ . .🔏!'
مثـلاالگـوتامـٰامزمـٰان؏ـج"بـٰاشھ؛
نونِـتتوروغنھمَشتـۍ(:✨!'
#امام_زمان♥
【 @atre_shohada】
هر آنچه از خدا می خواهید
با واسطه از شهدا، در نماز
اول وقت طلب کنید ...
#شهیدمحمودکاوه
#ڪلامشهید💌
【 @atre_shohada】
یادتباشهتواممثلبقیهشایدخستهشے!
شایدحرفبشنوۍازبقیه!
یاحتےبهتتیڪهبندازن..
اماقرارنیستخودتوازدورخارجکنـے
پرقدرتترادامهبدھرفیق(:🌿"
#انگیزشی💞
【 @atre_shohada】
سعۍکن،
مدافعقݪبتباشۍاز نفوذشیطان
شایدسختتࢪازمدافعحࢪمبودن
مدافعقݪبشدنباشد..!🚶🏿♂️
#شهیدمحمدرضادهقان
#تلنگر💥
【 @atre_shohada】
زندگينامه وخاطرات طلبهي جانباز
شهيدمدافع حرم محمدهادي ذوالفقاري🦋
شروع بحران...💚
#پسرک_فلافل_فروش
#رمان📚
#پارت_پنجاه
با اينكه هادي از مؤسسه ي اسلام اصيل بيرون آمده بود، اما براي زيارت كربلا در شبهاي جمعه به سراغ ما ميآمد و با هم بوديم. در آنجا درباره ي مسائل روز و ... صحبت داشتيم و او هم نظراتش را ميگفت.
با شروع بحران داعش مؤسسه به پايگاه حشدالشعبي براي جذب نيرو تبديل شد.
هادي را چند بار در مؤسسه ديدم. ميخواست براي نبرد به مناطق درگير اعزام شود. اما با اعزام او مخالفت شد.يك بار به او گفتم: بايد سيد را ببيني، او همه كاره است. اگر تأييد كند، براي تو كارت صادر ميكنند و اعزام ميشوي.
البته هادي سال قبل هم سراغ سيد رفته بود. آن موقع ميخواست به سوريه اعزام شود اما نشد.سيد به او گفته بود: تو مهمان مردم عراق هستي و امكان اعزام به سوريه را نداري.
اما اين بار خيلي به سيد اصرار كرد. او به جهت فعاليتهاي هنري در زمينه ي عكس و فيلم، از سيد خواست تا به عنوان تصويربردار با گروه حشدالشعبي اعزام شود.
سيد با اين شرط كه هادي، فقط حماسه ي رزمندگان را ثبت كند موافقت كرد.
قرار شد يك بار با سيد به منطقه برود. البته منطقه اي كه درگيري مستقيم در آنجا وجود نداشت.
هادي سر از پا نميشناخت. كارت ويژه ي رزمندگان حشدالشعبي را دريافت كرد و با سيد به منطقه اعزام شد.همانطور كه حدس ميزدم هادي با يك بار حضور در ميان رزمندگان، حسابي در دل همه نفوذ كرد. از همه بيشتر سيد او را شناخت. ايشان احساس كرده بود كه هادي مثل بسيجيهاي زمان جنگ بسيار شجاع و بسيار معنوي است، و اين همان چيزي بود كه باعث تأثيرگذاري بر رزمندگان عراقي ميشد.
بعد از آن براي اعزام به سامرا انتخاب شد. هادي به همراه چند تن از دوستان ما راهي شد. من هم ميخواستم با آنها بروم اما استخاره كردم و خوب نيامد!يادم هست يك بار به او زنگ زدم و گفتم: فلان شخص كه همراه شما
آمده يك نيروي ساده است، تا حاال با كسي دعوا نكرده چه رسد به جنگيدن، مواظب او باش.هادي هم گفت: اتفاقاً اين شخصي كه از او صحبت ميكني دل شير دارد. او راننده است و كمتر درگير كار نظامي ميشود، اما در كار عملياتي خيلي مهارت دارد.بعد از يك ماه هادي و دوستان رزمنده به نجف برگشتند.از دوستانم درباره ي هادي سؤال كردم. پرسيدم: هادي چطور بود؟همه ي دوستان من از او تعريف ميكردند؛ از شجاعت، از افتادگي، از زرنگي، از ايمان و تقوا و...
همه از او تعريف ميكردند. هر كس به نوعي او را الگوي خودش قرار داده بود.
نماز شبها و عبادتهاي هادي حال و هواي جبهه هاي نبرد رزمندگان ايران با صداميان بعثي را براي بقيه ي رزمندگان تداعي ميكرد. هادي دوباره راهي مناطق عملياتي شد. ديگر او را كمتر ميديدم. چند بار هم تماس گرفتم كه جواب نداد.مدتي گذشت و من با چند تن از دوستان براي زيارت راهي ايران و شهر قم شديم.يادم هست توي قم بودم كه يكي از دوستانم گفت: خبر داري رفيقت، همون هادي كه با ما ميآمد كربلا شهيد شده؟
گفتم: چي ميگي؟ سريع رفتم سراغ اينترنت. بعد از كمي جستجو متوجه شدم كه هادي به آنچه لایقش بود رسيد.
گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادي...🌿
#ادامهدارد...
【 @atre_shohada】
🕊زیارت نامہ شهــــــــــدا🕊
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ
اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ،اَلسَلامُ
عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ
عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ
عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ
العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ
اَبیمُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیعَبدِ اللهِ ، بِاَبی
اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی
فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا
لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم .♥️
#السلام_علیڪ_یاانصار_رسولالله🦋
【 @atre_shohada】
خدا به یه دلیلی افرادی رو تو زندگیت قرار میده؛ و اونا رو بـه یـه دلیلِ بهتر از زندگیت حذف میکنه!
انقدر با رفتنِ یه نفر
به خودت سخت نگیر و به کارایِ خدات اعتماد کن.
مطمئن باش
کاری غیر از صلاحتُ انجام نمیده⚡️
#انرژیمثبت😍
【 @atre_shohada】
#بهار_قرآن
قدر این ماه رمضانی را که الان در آن هستیم، بدانیم. هزاران هزار ماه رمضان در طول تاریخ آمده و رفته؛ هزاران هزار ماه رمضان خواهد آمد که من و شما در آن ماه رمضان نیستیم... توفیق به ما داده شده که حالا بیست ماه، سی ماه، پنجاه ماه، شصت ماه رمضان را از دورهی تکلیف تا آخر عمرمان در بین این مجموعهی ماه رمضانهای تاریخ [حضور] داشته باشیم؛ خب، همینها را قدر بدانیم....
_آسیدعلی🌱
#ماه_رمضان 🌺
【 @atre_shohada】
اگر میخواهی محبوب خدا شوی،گمنام باش؛
کارکن برای خدا نه معروفیت.
#شهیدتجلایی🦋🕊
【 @atre_shohada】
یك بار از او پرسیدم متنهایت را
چطور مینویسی؟ از کجامیآیند؟
گفت: اگر دوست داری براۍ شھدا
بنویسی وضو بگیر، دو رکعت نماز
بخوان، سلام را کہدادۍ بنشین به
نوشتن. میرسانند به آدم!
خطاببہآوینیِجان🌱
#حاج_قاسم♥
【 @atre_shohada】
توکل یعنی
خدایا من تا جایی که تونستم،تلاش کردم.
بقیه اش با خودت
چقدر اتفاق افتاده که فکر میکردیم
دیگه نمیتونیم،اما خـــ♥ـــدا،
همه چی رو درست کرده؟!
به خدا اعتماد کن...
#خداجونم🌱
✍دلنوشته ی یک جانباز!!
من آنروز در جبهه زیر آفتاب داغ.... چفیه بر سر می انداختم..تا نسوزم...
بعضی ها...😔
امروز روسری از سر انداخته اند...
که موی سر به نامحرم نشان دهند
و
بسوزند... بسوزانند🔥
#تلنگرانہ💥
【 @atre_shohada】
4_5782793325098568462.mp3
1.98M
سید رویایی من...
ماه تماشایی من😍
یوسف زهرایی،زیبایی،آقایی
یا امام حسن💚
#محمدحسینپویانفر
#پیشنهادی👌
#میلاد_امام_حسن_مجتبی🎊
【 @atre_shohada】
زندگينامه وخاطرات طلبهي جانباز
شهيدمدافع حرم محمدهادي ذوالفقاري🦋
وابستگی به نجف...💚
#پسرک_فلافل_فروش
#رمان📚
#پارت_پنجاه_و_یکم
ايام حضور هادي در نجف به چند دوره تقسيم ميشود. حالات و احوال او در اين سه سال حضور او بسيار متفاوت است. زماني تلاش داشت تا يك كار در كنار تحصيل پيدا كند و درآمد داشته باشد. كار برايش مهيا شد، بعد از مدتي كار ثابت با حقوق مشخص را رها كرد و به دنبال انجام كار براي مردم و به نيت رضاي پروردگار بود.
هادي كم كم به حضور در نجف و زندگي در كنار اميرالمؤمنين علي (ع)بسيار وابسته شد.
وقتي به ايران بر ميگشت، نميتوانست تهران را تحمل كند. انگار گمگشته اي داشت كه ميخواست سريع به او برسد.ديگر در تهران مثل يك غريبه بود. حتي حضور در مسجد و بين بچه ها و رفقاي قديمي او را سير نميكرد.
اين وابستگي را وقتي بيشتر حس كردم كه ميگفت: حتي وقتي به كربلا ميروم و از حضور در آنجا لذت ميبرم، دلم براي نجف تنگ ميشود.
ميخواهم زودتر به كنار مولا اميرالمؤمنين برگردم.اين را از مطالعاتي كه داشت ميتوانستم بفهمم. هادي در ابتدا براي خواندن
كتابهاي اخلاقي به سراغ آثار مقدماتي رفت. آداب الطالب آقاي مجتهدي را ميخواند و...
رفته رفته به سراغ آثار بزرگان عرفان رفت. با مطالعه ي آثار و زندگي اين اشخاص، روزبه روز حالات معنوي او تغيير ميكرد. من ديده بودم كه رفاقتهاي هادي كم شده بود! بر خلاف اوايل حضور در نجف، ديگر كم حرف شده بود. معاشرت او با بسياري از دوستان در حد يك سلام و عليك شده بود.به مسجد هنديها علاقه داشت. نماز جماعت اين مسجد توسط آيت الله حكيم و به حالتي عارفانه برقرار بود. براي همين بيشتر مواقع در اين مسجد نماز ميخواند.
خلوتهاي عارفانه داشت. نماز شب و برخي اذكار و ادعيه را هيچ گاه ترك نميكرد.
اين اواخر به مرحوم آيت الله كشميري ارادت خاصي پيدا كرده بود. كتاب خاطرات ايشان را ميخواند و به دستورات اخلاقي اين مرد بزرگ عمل ميكرد.
يادم هست كه ميگفت: آيت الله كشميري عجيب به نجف وابسته بود.
زماني كه ايشان در ايران بستري بود ميگفت مرا به نجف ببريد بيماري من خوب ميشود.
هادي اين جملات را ميخواند و ميگفت: من هم خيلي به اينجا وابسته شده ام، نجف همه ي وجود ما را گرفته است، هيچ مكاني جاي نجف را براي من نميگيرد.
اين سال آخر هر روز يك ساعت را به وادي السلام ميرفت. نميدانم در اين يك ساعت چه ميكرد، اما هر چه بود حال عجيب معنوي براي او ايجاد ميكرد.
اين را هم از استاد معنوي خودش مرحوم آيت الله كشميري و آقا سيد علي قاضي فراگرفته بود.
گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادي...🌿
#ادامهدارد...
【 @atre_shohada】
🕊زیارت نامہ شهــــــــــدا🕊
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ
اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ،اَلسَلامُ
عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ
عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ
عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ
العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ
اَبیمُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیعَبدِ اللهِ ، بِاَبی
اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی
فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا
لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم .♥️
#السلام_علیڪ_یاانصار_رسولالله🦋
【 @atre_shohada】
زبان معمار است
و حرف خشت خـام ،
مــبــادا کج بچینی
دیـوار سـخـن
کـه فـرو میریـزد
بــــنـــــای شـخـصــیـت را ..
#کمےتفکر💡
【 @atre_shohada】