📌بین خودمون باشه
نیاز امروز مسلمونافراتر از شعاره
ایمانت علاوه بر نیت وگفتار
توی عمل هم باید خودشو نشون بده
ما الان يه نسل با اراده و عمل گرا
می خواییم.
#بین_خودمون_باشه🌱
【 @atre_shohada】
12.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍نامه های #ماریه
💌این آخرین نامه ماریه است.
▪️ اون از بدترین روز زندگیش نوشته.
💌اون به کبوترش گندم سپرده تا داستان اون روز رو برای همه پرندههای جهان تعریف کنه و به گوش همه آدمها دنیا برسونه
#محرم
#قسمت_دهم
#حضرت_رقیه
【 @atre_shohada】
⃞🥀🕊𝆺𝅥𝆹𝅥𝆺𝅥
.•مالشگرامامحسینیم،
.•حسینوارهمبایدبجنگیم،
.•اگربخواهیم
.•قبرششگوشہامامحسین(ع)را
.•درآغوشبگیریم
.•ڪلامےودعایـےجزایننبایدداشتہباشیم:
.•اللهماجعلمحیاےمحیامحمدوآلمحمد
.•ومماتےمماتمحمدوآلمحمد .
#شهیدحسینخرازے
#شهیدانہ♥
【 @atre_shohada】
عطــــرشهــــدا 🕊
#قصهدلبری #رمان📚 #قسمت_یازدهم دختر خاله ام می گفت: «الان داره خودش رو رحیم پور از رغدی می بینه !»م
#قصهدلبری
#رمان📚
#قسمت_دوازدهم
کلا ن تنها مکه یا جاهای دیگر ، در خانه هم در صورتی همکاری می کرد که وصل شود به اهل بیت امام حسین (ع) .
یکی از چیزهایی که باعث شد از تنفر به بی تفاوتی برسم و بعد بهش عشق و علاقه پیدا کنم ، همین کارهایش بود 😅
دیدم دیوانه وار هیئتی است . همه دوست دارند در هیئت شرکت کنند ، ولی اینکه چقدر مایه بگذارند ، مهم است ...
اولین حقوقی که از سپاه گرفت ، ۲۵۰هزار تومن بود .😅رفت با همه آن کتیبه خرید برای هیئت .از پرده فروشی ، ریش ریش های پایین پرده را خرید و به کتیبه ها دوخت و همه را وقف هیئت کرد ☺️پاتوقش پاساژ مهستان بود .
روی شعر پیداکن برای امام حسین (ع) خیلی وقت می گذاشت 😍
شعارش این بود :« ترک محرمات ، رعایت واجبات و توسل به اهل بیت (ع) .»
موقع توسل ، شعر و روضه می خواند . گاهی واگویه می کرد .اگر دونفری بودیم که بلند بلند با امام حسین (ع) صحبت می کرد ، اگر کسی هم دور و برمان نشسته بود ، با نجوا توسلش را جلو می برد ..عاشق روضه های حاج منصور بود ، ولی درسبک سینه زنی ، بیشتر از حاج محمود کریمی خوشش می آمد 😁
نهم فروردین سال نود ، در تالار نور شهرک شهید محلاتی عروسی گرفتیم و ساکن تهران شدیم .خانواده ها پول گذاشتند روی هم و خوب برایم خریدند، با اینکه وضع مالی اش چنان تعریفی نداشت ، کلا آدم دست و دلبازی بود ،اهل پس انداز و این چیزها نبود ، حتی بهش فکر نمی کرد و موقع خرید اگر از کارت بانکی استفاده میکرد رسید نمی گرفت و برایش عجیب بود که ملت می ایستند تا رسید خرید شان رانگاه کنند ..می خواست خانه را عوض کند ، ولی می گفت :
«زیر بار قرض و وام نمی رم !» 😐
حتی به این فکر افتاده بود پژویی را که پدرم به ما هدیه داده بود با یک سوزوکی عوض کند ، وقتی دید پولش نمی رسد بی خیال شد
محدودیت مالی نداشت .وقتی حقوق می گرفت ، مقداری بابت ایاب و ذهاب و بنزینش برمی داشت و کارت را می داد به من . اما قبول نمی کردم . می گفت :
« تو منی ، من توام . فرقی نمی کنه !»☺️😉
البته من بیشتر دوست داشتم از جیپ پدرم خرج کنم و دلم نمی آمد از پول او خرید کنم از وقتی مجرد بودم کارتی داشتم که پدرم برایم پول واریز می کرد . بعد ازدواج همان روال ادامه داشت ..
خیلی ها ایراد می گرفتند که به فکر جمع کردن نیست و شم اقتصادی ندارد ،اما هیچ وقت پیش نیامد به دلیل بی پولی به مشکل بخوریم .از وضعیت اقتصادی اش با خبر بودم ، برای همین قید بعضی از تقاضا ها را می زدم .
جشن تولد و سالگرد ازدواج و این مراسم رسمی ها نمی گرفتیم ، اما بین خودمان شاد بودیم 😁سرمان می رفت ، هیئتمان نمی رفت : رایة العباس چیذر ، دعای کمیل حاج منصور در شاه عبد العظیم (ع) ، غروب جمه ها هم می رفتیم طرف خیابون پیروزی هیئت گودال قتلگاه .
حتی تنظیم می کردیم شب های عید در هیئتی که برنامه دارد ، سالمان را تحویل کنیم 😍
به غیر از روضه هایی که اتفاقی به تورمان می خورد ، این سه تا هیئت را مقید بودیم 😁
حاج منصور را خیلی دوست داشت ، تا اسمش می آمد می گفت :
«اعلی الله مقامه و عظم شانه .»
ردخور نداشت شب های جمعه نرویم شاه عبد العظیم (ع) ، برنامه ثابت هفتگی مان بود .
حاج منصور آنجا دو سه ساعت قبل از نماز صبح ، دعای کمیل می خواند . نماز صبح را که می خواندیم می رفتیم کله پاچه می خوردیم،تا قبل از ازدواج به کله پاچه لب نزده بودم 😬
کل خانواده می نشستند و به به و چه چه می کردند ، دیگه کله پاچه را که بار می گذاشتند ، عق می زدم و از بویش حالم بد می شد .
تا همه ظرف هایش را نمی شستند ، به حالت طبیعی بر نمی گشتم .دوسه هفته می رفتم و فقط تماشایش می کردم ، چنان با ولع میخورد، که انگار از قحطی برگشته ،با اصرارش حاظر شدم فقط یه لقمه امتحان کنم ، مزه اش که رفت زیر زبانم ، کله پاچه خور حرفه ای شدم ،به هر کس می گفتم کله پاچه خوردم و خیلی خوشمزه بود و پشیمان هستم که چرا تا به حال نخورده ام ، باور نمی کرد 😂🤦🏻♀
می گفتند :« تو؟ تو با این همه ادا و اطوار ؟» قبل از ازدواج خیلی پاستوریزه بودم ، همه چیز باید تمیز می بود ، سرم می رفت ، دهن زده کسی را نمی خوردم ،بعد از ازدواج به خاطر حشر و نشر با محمد حسین خیلی تغییر کردم . کله پاچه که به سبد غذایی ام اضافه شد هیچ ، دهنی اقا رو هم میخوردماگر سردردی ، مریضی یا هر مشکلی داشتیم ، معتقد بودیم برویم هیئت خوب می شویم..
می گفت :« می شه توشه تموم عمر و تموم سالت رو در هیئت ببندی !»در محرم بعضی ها یک هیئت که بروند می گویند بس است ، ولی او از این هیئت بیرون می آمد می رفت هیئت بعدی،یک سال روز عاشورا از شدت عزاداری ، چند بار آمپول دگزا زد، بهش می گفتم :« این آمپول ضرر داره !» ولی او کار خودش را می کرد .
آخر سر که دیدم حریف نیستم ، به پدر و مادرم گفتم :« شما بهش بگین!»😑
📚زندگینامهشهیدمحمدحسینمحمدخانی
#ادامهدارد...
【 @atre_shohada】
Javad Moghadam - Vaveyla Aho Vaveyla (MusicTarin).mp3
6.04M
🍃به وقت مداحی...
واویلا آه و واویلا
زمین کربلا...
بوی ایثار و شهادت
بوی خون می آید...
#محرم
#امام_حسین
【 @atre_shohada】
🕊زیارت نامہ شهــــــــــدا🕊
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ
اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ،اَلسَلامُ
عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ
عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ
عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ
العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ
اَبیمُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیعَبدِ اللهِ ، بِاَبی
اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی
فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا
لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم .♥️
#السلام_علیڪ_یاانصار_رسولالله🦋
【 @atre_shohada】
حسینجانم!
دردمندم،دلشکستهام؛
واحساس میکنم كه جز تو دارویی دیگر
تسکین بخش قلب سوزانم نیـست ..💙🌑
#امام_حسین
🕊شهید حامدجوانی:
هیئت امامحسین(ع) جایی است که اگر سردار هم باشی باید شکسته شوی تا بزرگ شوی!
#محرم 🥀
#امام_حسین ♥️
【 @atre_shohada】
#سنگر_خاطرات🕊
◽️هر کاری این دکترها میکردند سید به هوش نمی آمد. اگر هم میآمد.. یه یازهرا سلام اللهعلیها میگفت؛ دوباره از هوش میرفت. کمی آب زمزم با تربت به دستم رسیده بود، با هم قاطی کردم مالیدم رو لبهای سید.
◽️چشمهایش را باز کرد و گفت: این چی بود؟ گفتم: آب... گفت: نه آب نبود، ولی دیگه این کار را نکن..! من با مادرم تو کوچههای مدینه بودیم تازه اینجا بود که من راز یازهرا سلام اللهعلیها گفتنهاشو فهمیدم.
#شهیدسیدمجتبیعلمدار
#شهیدانہ♥
【 @atre_shohada】
💠آثار علمی نماز
✔️فواید نماز بر سلامت روان
درمان افسردگی و اضطراب با خواندن نماز
جالب است بدانید مرحله REM خواب افرادی که افسردگی و اضطراب دارند نسبت به افراد عادی بیشتر است🤒
یعنی در این مرحله زمان بیشتری سپری می کنند. این اتفاق باعث می شود خواب های پریشان و آشفته ای ببینند😱
این افزایش مرحله خواب REM، در ساعات نزدیک به صبح اتفاق می افتد،
از این رو بیدار شدن برای خواندن نماز صبح مانع ورود فرد به مرحله REM می شود. 🧎
به همین دلیل موجب کوتاه شدن زمان آن و درمان اضطراب و افسردگی میشود. 👌
⭕️ناگفته نماند کاهش مرحله REM خواب با درمان های دارویی رایج ضد افسردگی سه حلقه ای صورت می گیرد که این اتفاق با نماز خواندن نیز میسر میشود.
#نماز📿
#زندگی_بندگی
【 @atre_shohada】
سفارش شهید مدافع حرم برای ظهور
مادر شهید : شهید رسول خلیلی به خواب ام آمد و گفت : برای زمینه سازی ظهور امام زمان عجل الله، تنها شعاردادن کافی نیست باید حرکت کرد و در عمل ارادت خود را نشان دهید.
#شهیدرسولخلیلی
#امام_زمان♥
【 @atre_shohada】