eitaa logo
داستان📚 حکایت🗂🗃 پند🔑 (عطــرِدِلنشــینِ عِشــق)
1.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
538 ویدیو
11 فایل
﷽ 👑 @Atredelneshin_eshgh 👑 کانال های پیشنهادی ما 👇 🇮🇷 بصیرت عمار🚩 🔭🔍 @basirrat_ammar کانال دانشجو🎓 🎓 @Official_Daneshjou مطالب زیبا 💝 🌍 http://eitaa.com/joinchat/59637781Ce849d29b1f انتقادات وپیشنهادات👇 @serfanjahateettla
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر روز کارهایت را با خدا تقسیم کن! او مشتاق است کہ سخت ترین ها را بہ او محول کنے، چون براے او هیچ چیز غیرممکن نیست! تلاش کنیم خدا کمکمون میکنه😉 ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
هر خانمی که چادر به سرکند و عفت ورزد و هر جوانی که نمازش را در اول وقت بخواند سفارشش را به مولایم امام حسین ع میکنم. #شهیدحسین_محرابی ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💕 ✨﷽✨ ✨ #پندانـــــــهـــ بجای تماشای پنجره زندگی دیگران از کتاب عمرت لذت ببر. داشته‌‌هایت را جلوی چشمانت قاب بگیر و برای نداشته‌‌هایت تلاش کن. حسرت باغچه دیگران را نخور. در عوض باغبان دنیای خودت باش ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
✅دل با پرخوری می‌میرد ✍علامه حسن زاده آملی: از حضرت رسول الله (ص) روايت است كه معده، چراگاه شيطان است، هرچه چراگاه شيطان آبادتر باشد، رغبت شيطان به آن بيشتر خواهد بود. کثرت طعام و پرخوری، دل را میمیراند و نشاط را از انسان می گیرد و فهم و بینش و درایت را از انسان سلب میکند و این انسان اهل حکمت و بینش و توجه نمی شود. ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه فیلم از قبل شهرت چارتا خواننده اوردم فقط ارون افشار..😂 ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
اشتباه ما اینجاست ... یکى رو اونقدر امتحان مى کنیم تا اینکه بهش بى اعتماد میشیم .... "آل پاچينو" ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
🌸🍃🌸🍃 "هيچى سلامتى " اين همون جمله ى كوتاهيه كه تا همين ١٠ روزِ پيش تو جوابِ " چه خبر " خيلى راحت به زبون مياورديمش اما حالا شايد متوجه شده باشيم كه سلامتى واقعاااا " مهم ترين چيزه " شايد حالا متوجه شده باشيم كه همون دور زدنِ ساده تو ماشين با رفيقمون خيلى خوب بود و قدرشو ندونستيم همون قهوه اى كه تو كافه بى خيالِ دنيا، سفارش ميداديم خيلى ميچسبيد همون پيتزايى كه يهويى هوس ميكرديم و با يه تلفن مياوردن دمِ خونه خيلى حال ميداد همون چرخ زدنِ الكى تو پاساژ و خيابون، نعمتِ بزرگى بود شايد اگه از دلِ اين بحران خوب و خوش بيرون بيايم، ديگه وقتى كه حوصلمون سر رفته، نگيم : اى بابا اينم شد زندگى ؟! يا سرِ يه ناراحتىِ كوچيك به اين دنيا بد و بيراه نگيم شايد اگه اين روزاى سخت بخير بگذره، از اين به بعد تو جوابِ چه خبر ؟ بگيم : " خداروشكر، سلامتى " ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
بعضیا منتظرن فحش بدی، بیان بگن “شما با فحش دادن شعورتونو میرسونید” یه‌ مدت فحش نمیدادم یکی اومد گفت: "با فحش ندادن نمیتونی بی‌شعوریتو مخفی کنی"😂 ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊 ترا می خواهم ای جانانه ی من ترا می خواهم ای آغوش جانبخش ترا ای عاشق دیوانه ی من..💔 ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
اینقدر تو خونه موندم ، همسرم هر چند وقت یکبار به من نگاه می کنه و میگه : خدایا این بلا رو از سر ما کم‌ کن اما نمی دونم منظورش منم یا !!😁 ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
☘️داستانی تکان دهنده☘️ 267 🌸ميرداماد و آتش شهوت🔥 🍃در كتابی كه فیلسوف بزرگ، عارف عامل، علامه طباطبائی صاحب تفسیر المیزان مقدمه‌ای بر آن نگاشته بود خواندم: عباس صفوی در شهر اصفهان از همسر خود سخت عصبانی شده و خشمگین می‌شود، در پی غضب او، دخترش از خانه خارج شده و شب برنمی‌گردد، خبر بازنگشتن دختر که به شاه می‌رسد، بر ناموس خود كه از زیبائی خیره كننده‌ای بهره داشت سخت به وحشت می‌افتد، ماموران تجسّس در تمام شهر به تكاپو افتاده ولی او را نمى‌یابند. ☄️دختر به وقت خواب وارد مدرسه طلاّب می‌شود و از اتفاق به در حجره محمدباقر استرآبادی كه طلبه‌ای جوان و فاضل بود می‌رود، در حجره را می‌زند، محمدباقر در را باز می‌كند، دختر بدون مقدمه وارد حجره شده و به او می‌گوید از بزرگ زادگان شهرم و خانواده‌ام صاحب قدرت، اگر در برابر بودنم مقاومت كنی ترا به سیاست سختی دچار می‌كنم . طلبه جوان از ترس او را جا می‌دهد، دختر غذا می‌طلبد، طلبه می‌گوید جز نان خشك و ماست چیزی ندارم، می‌گوید بیاور . غذا می‌خورد و می‌خوابد. 😈وسوسه به طلبه جوان حمله می‌كند، ولی او با پناه بردن به حق تعالی، دفع وسوسه می‌كند، آتش غریزه شعله می‌كشد، او آتش غریزه را با گرفتن تك تك انگشتانش به روی آتش چراغ خاموش می‌كند، مأموران تجسّس به وقت صبح گذرشان به مدرسه می‌افتد، احتمال بودن دختر را در آنجا نمی‌دادند، ولى دختر از حجره بیرون آمد، چون او را یافتند با صاحب حجره به عالی قاپو منتقل كردند . ☀️عباس صفوی از محمدباقر سئوال می‌كند دیشب، در برخورد با این چهره زیبا چه كردی؟ وی انگشتان سوخته را نشان می‌دهد، از طرفى خبر سلامت دختر را از اهل حرم می‌گیرد، چون از سلامت فرزندش مطلع می‌شود، بسیار خوشحال می‌شود، 👈 به دختر پیشنهاد ازدواج با آن طلبه را می‌دهد، دختر نیز که از شدت پاكی آن جوانمرد بهت زده بود، قبول می‌كند. بزرگان را می‌خوانند و عقد دختر را براى طلبه فقیر مازندرانی می‌بندند و از آن به بعد است كه او مشهور به میرداماد می‌شود و چیزی نمی‌گذرد كه اعلم علمای عصر گشته و شاگردانی بس بزرگ هم چون ملا صدرای شیرازی صاحب اسفار و كتب علمی دیگر تربیت می‌كند ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾