eitaa logo
مُـݩـج᳜ــے❥
265 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.2هزار ویدیو
113 فایل
ټݩہا‌اُمیدماݩ‌بہ‌ݩجاټ،"ټُــۅیۍ"♡ سَـݪام‌اِۍمُـݩـجےِ‌بشـࢪیټ♡ 🍃مټعݪق‌بہ‌مجمۅعہ‌اَعۅان‌ُاݪمنجے بامجۅز ازسازماݩ‌ټبلیغاټ‌اسݪامے مشہد ⇦خادم‌کاݩاݪ‌ @avanolmonji_98 ⇦آشݩایۍبیشټࢪ وثبټ‌ݩام‌دࢪڪݪاس‌ها خادم‌ࢪۅابط‌عمۅمے @avanol_monji
مشاهده در ایتا
دانلود
☆{رواق حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها}☆ این رواق که در اسفند ۱۳۹۵ همزمان با میلاد حضرت زهرا سلام الله علیها به بهره‌برداری رسید ،به🧕بانوان زائر اختصاص یافته است. رواق یاد شده با مساحت ۴۷۰۰ متر مربع در زیرِ بست شیخ حر عاملی، حدفاصل باب السلام تا صحن کوثر واقع است . 🔙سه ورودی به رواق شیخ حر عاملی و دو ورودی مجهز به پله سنگی، پله برقی و آسانسور در باب السلام و سه خروجی اضطراری به زیر گذر دارد. 📝📐 ارتفاع آن هفت متر و دارای سازه‌ ای بتنی با ده ستون و چهارده نیم ستون به شکل نیلوفری بوده و سقف آن با کاسه و رسمی بندی و مقرنس تزیین یافته است. علیه‌السلام 🆔 °•| @avanolmonji |•° {✨🌺🌱}
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام✋🏻 5⃣3⃣ امروز روز سی و پنجم چله ی مونه😌 ⇦(چله ی ترک و ادای )🍃 🔴 وای بر غیبت‌کنندگان ✍از سوى خدا به موسى وحى شد: هر غيبت ‏كننده ‏اى كه با توبه از دنيا برود، آخرين كسى است كه به بهشت وارد مى ‏شود و هر غيبت‏ كننده‏ اى كه بدون توبه از دنيا برود اوّلين كسى است كه داخل دوزخ مى‏ گردد. 📚إرشاد القلوب إلى الصواب ج۱ص۱۱۶ 🔗🌿🔗پس اگر غیبت کننده توبه کند و خدا هم او را ببخشد باز ننگ غیبت کردن کاملا از بین نمیرود و او از جمله کسانی است که آخرین نفر وارد بهشت می‌شوند، پس به امید اینکه بهش میگیم رضایتش رو میگیریم! یا غیبتش نیست صفتشه! یا جلو روشم میگم! یا میخواست نکنه! غیبت نکنیم که اگر توبه کنیم باز صحرای قیامت معطلیم تا جزو آخرین افراد وارد بهشت شویم😔 (غیبت) علیه‌السلام 🆔 °•| @avanolmonji |•° {✨🌺🌱}
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨ࢪمان‌ࢪویاۍ‌نیمہ‌شب✨ ام حباب در را که باز کرد ، فریادی کشید و به عقب رفت . همان طور که سوار بر اسب بودم ، وارد حیاط شدم. - چه کار میکنی هاشم ؟ این کیست ؟ چرا لباسش خون آلود است؟ - آرام باش! ابوراجح است. - ابوراجح؟ به خدا پناه می برم! ام حباب گوشۂ تخت چوبی نشست. مات و مبهوت، دستش را روی قلبش گذاشت و به قنواء خیره شد. - این دختر کیست؟ - من قنواء هستم . - خوش آمدید! به ام حباب گفتم: «حالا وقت نشستن نیست. کمک کن ابوراجح را‌ روی تخت بخوابانیم. از دیدن صورتش وحشت نکن !» با کمک قنواء و ام حباب، ابوراجح را روی تخت خوابانديم . دستار را که از صورتش کنار زدم، ام حباب فریادی کشید و گونه هایش را چنگ زد. - خدا مرگم بدهد؛ چه بلایی سرش آمده؟ توی چاه افتاده ؟ قنواء گفت: «آرام باشید! چیز مهمی نیست. شکنجه اش داده اند. می خواستند سرش را از بدن جدا کنند که او را سوار اسب کردیم و به این جا آوردیم. همین .» ام حباب نزدیک بود از هوش برود. به او گفتم: «تا طبیب و پدربزرگ از راه برسند، مقداری پارچه تمیز و آب گرم بیاور و سر و صورت ابوراجح را از خاک و خون، پاک کن ! قنواء به تو کمک میکند .» ام حباب که رفت، قنواء پرسید: «تو چه کار میکنی؟» - نماز عصرم را می خوانم و به سراغ ریحانه و مادرش میروم. آن ها نگران ابوراجح هستند. از طرفي، فکر میکنند هر لحظه ممکن است مأموران بریزند و دستگیرشان کنند. باید خیالشان را راحت کنم. - به این جا می آوری شان؟ - چاره ای نیست. بهتر است در این لحظه ها، کنار ابوراجح‌‌ باشند. به ابوراجح نگاه کردم. هم چنان بیهوش بود و گاهی نفسی عمیق میکشید. قنواء با تأسف سر تکان داد و گفت: « بهتراست عجله کنی .» به سرعت خودم را به خانه صفوان رساندم. از اسب پیاده شدم و‌ حلقه در را کوبیدم. همسر صفوان از پشت در پرسید: « کیست ؟» - منم هاشم. نترسید! در را باز کنید. ريحانه و مادرش از دیدنم خوشحال شدند. ريحانه پرسید: «از پدرم چه خبر ؟» - او حالا خانه ماست. دیگر خطری ما را تهدید نمی کند. توطئه وزیر نقش بر آب شد . ريحانه و مادرش با شادی یکدیگر را در آغوش کشیدند، اما ریحانه به من خیره شد و پرسید: «حال پدرم خوب است؟ چرا شما خوش حال نیستید؟» سعی کردم لبخند بزنم. - من خوشحالم. مگر نمی بینید. دیگر خطری در کار نیست. بی گناهي ما ثابت شد. دعای شما کار خودش را کرد. حال پدرتان هم خوب است. فقط کمی... نتوانستم جمله ام را تمام کنم. چه می توانستم بگويم؟ مادر ریحانه پرسید: فقط کمی چه؟» تاب نگاه خیره و مضطرب ریحانه را نداشتم. - فقط کمی... فقط کمی آزارش داده اند. ريحانه پرسید: «متوجه منظورتان نشدم. می خواهید بگویید پدرم را شکنجه داده اند؟» - متأسفانه همین طور است. او را با تازیانه و چماق می زدند و به طرف میدان می بردند تا اعدامش کنند. ما به موقع رسیدیم و نجاتش دادیم. ريحانه انگار از خواب بیدار شده باشد، چند بار پلک زد و شگفت زده پرسید: «اعدام؟ به این سرعت؟!» آنچه را اتفاق افتاده بود، برایشان شرح دادم. ... ❌کپی‌ متن های این‌ رمان‌ اشکال‌ شرعی‌ دارد. ☘برای‌ بهره مندی از این متن ها حتما عضو کانال شوید . 🆔 °•| @avanolmonji |•° {✨🌺🌱}
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
*السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المَهدے یاخلیفةَ الرَّحمن و یاشریڪَ القرآن ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ* *سیِّدے و مَولاے الاَمان الاَمان الاَمان* علیه‌السلام 🆔 °•| @avanolmonji |•° {✨🌺🌱}
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨بسم ࢪب اݪحسین(علیه السلام) 🔸قصد داریم در مسیری منتھی به حرم امام رضا(علیه السلام) یاد ارباب بی‌کفن را زنده کنیم. 🌿یاࢪی مان کنید تا با هدیه یِ ⇦░رزق و نذری░⇨، طعم اربعین را در ذهن مشتاقانش ماندگار کنیم. 🔺آخرین فرصت ارسال هدایای نقدی شما عزیزان⇦جمعه ۲ مهر 🔰شیوه پرداخت نذورات: واریز به حساب مجموعه به شماره کارت 5029087001301202 به نام هیئت مذهبی اعوان المنجی بانک توسعه تعاون ✔♥تمام زݩدڱيم ماݪِ حسیݩہ∞ 🆔 °•| @avanolmonji |•° {✨🌺🌱}
eitaa_5.0(1716).apk
24.64M
❌ برنامه اندروید ایتا به نسخه ۵ بروز رسانی شد 🔴 امکاناتی که در ارائه شده است: ▪️امکان ایجاد در گفتگوی شخصی، کانال و گروه ▪️نمایش میزان حجم دانلود/آپلود شده حین بارگیری/بارگذاری ▪️امکان درج لینک ایتافلای در هایپرلینک ▪️افزوده شدن تب جستجو در وب به صفحه جستجو ▪️بهبود فرایند اشتراک گذاری ویدئو با کپشن از واتس‌اپ به ایتا ▪️رفع باگ‌ها و اصلاح ایرادات گزارش شده ✴️ این نسخه از طریق فروشگاه‌های اندرویدی مایکت و چارخونه نیز قابل دریافت است