eitaa logo
مُـݩـج᳜ــے❥
264 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.2هزار ویدیو
113 فایل
ټݩہا‌اُمیدماݩ‌بہ‌ݩجاټ،"ټُــۅیۍ"♡ سَـݪام‌اِۍمُـݩـجےِ‌بشـࢪیټ♡ 🍃مټعݪق‌بہ‌مجمۅعہ‌اَعۅان‌ُاݪمنجے بامجۅز ازسازماݩ‌ټبلیغاټ‌اسݪامے مشہد ⇦خادم‌کاݩاݪ‌ @avanolmonji_98 ⇦آشݩایۍبیشټࢪ وثبټ‌ݩام‌دࢪڪݪاس‌ها خادم‌ࢪۅابط‌عمۅمے @avanol_monji
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
محمد ریرا | ۳۳ ساله | مستندساز تهران محل گفت وگو: كربلا دوران دانشجویی به خودم گفتم از کجا معلوم اسلام حق است؟ از کجا معلوم یهودیت حق نیست؟ از کجا معلوم مسیحیت حق نباشد؟ از کجا معلوم بودایی ها درست نمی گویند. سر این داستان کلا لائیک شدم. لائیک واقعی. نماز را گذاشتم کنار. بی خیال خط قرمزهای اسلام شدم. توی محرم، مخصوصاً روز عاشورا مشروب فقط از روی لجبازی! روضه هم نمی رفتم . یک سری کارها را نتوانستم انجام خوردم، بدهم . ریشه اش را هم پیدا کردم . می ترسیدم . چرا؟ خدا می داند. خلاصه رفتم توی این خط . هی رفتم و رفتم و رفتم . توی اوج آن لجبازی دلم برای روضه تنگ می شد. ادای لائیک ها را درمی آوردم . بیشتر دنبال اثبات لجبازی ام بودم . این داستان هفت هشت ماهی ادامه داشت. تا اینکه یک شب خواب دیدم توی صحرای کربلا یک طرف لشکر یزید و یزیدیان است و یک طرف لشکر امام حسین علیه السلام آن وسط گیر افتادم . نمی دانستم حق با کدام طرف است. واقعاً توی خواب مستأصل بودم. توی این گیرودار اسب سواری آمد کنارم. دیالوگش یادم نیست . ولی مفهومش این بود که «تو از مایی، بیا اینور.» برایم حجت تمام شد که مسیرم این طرفی است دیگر دنبال اثباتش نبودم. انگار به یک درک شهودی رسیدم. ولی باز دوباره فاصله هایی وجود داشت. تردید نداشتم این راه حق است، ولی ابعادش برایم روشن نشده بود. بعد از چند ماه، دوباره غرق دنیا شدم. با تمام اندوخته مالیام ملکی خریدم به شش صد میلیون تومان . ظرف چند صباحی دود شد رفت هوا. شدم ورشکسته مالی. بعدازآن، سر ساخت مستندی درباره فرقه های انحرافی، ترورم کردند. آدم هایشان از کارم بو بردند. از پشت من را زدند. خون ریزی مغزی کردم و سه روز رفتم توى كما. خلاصه تمام اتفاقات دست به دست هم دادند که همه داشته هایم را ازم بگیرند، به لحاظ دنیوی. همه چیز را. اگر بخواهم خیلی چکیده بگویم ما هر کاری که در این عالم انجام می دهیم به قول این مالی چیها، یک ارزش افزوده ای دارد. یک سری کارها کاذب است؛ مثلاً راننده تاکسی پول درمی آورد، ولی ارزش افزوده ای برایش باقی نمی ماند؛ فقط پول درآورده. ولی اگر خدمتی به خلق کند این کار ارزش افزوده دارد. این جریان ادامه پیدا میکند. توی خودش زاد و ولد میکند. آن لحظه ای که رفتم توی کما و آن طرف را دیدم، کل زندگی ام مثل یک فیلم با دور تند برایم تداعی شد. آن موقع اصلا مهم نیست حساب بانکی ات چندمیلیاردی است . هیچ کمکی بهت نمیکند. یک جایی دست یکی را گرفته ای، حال خوبی، ناله ای، دعایی؛ این حالت را خوب میکند. ارزش افزوده ای از این جنس. می بینی این توی آن لحظه بیشتر بهت آرامش می دهد تا حساب چند میلیاردی . ما اکثراً توی دنیا دنبال کارهای کاذب می رویم که اصلا ارزش افزوده ندارد. تهش هم که با خودمان نمی بریم آن طرف . نه که با این فضا غریبه باشم. قبل از دانشگاه مدتی توی حوزه علمیه درس خوانده بودم. دوروبر خیلی ها تابیده بودم؛ حاج اسماعیل دولابی، آقای خوشوقت ، آقای بهجت، آقای سیبویه، حاج آقا مجتهدی و آدم های این تیپی و دیدم در اوج عرفانشان کار مردم را راه می اندازند. انگار این یک شاه کلید است . دیدی بچه ها شیطونی میکنند؟ میگویی بچه بنشین! گوش نمی دهد. گوشش را می پیچانی، انگار نمی شنود. خیلی که نافرمانی کرد پس کله ای می زنی بهش که با سر می رود توی دیوار، حس من هم همین است . كما همان اردنگی بود. با مخ رفتم توی دیوار. تازه فهمیدم دارم اشتباه می روم. مصادف شد با همه چیز را از دست دادن و شکوه ها و قاطی کردن ها. توی این مرورها، پیامش رسید. همه اینها دست به دست هم داد پا توی راهی بگذارم که رزقم توی این مسیر بیفتد. شد اولین زیارت کربلایم در سال پیش؛ یعنی دقیقاً بعد از کما و ورشکستگی. همانکه می گویند کربلا نه همت است نه قسمت ، بلکه دعوت است . کارت دعوتش آمد. یک مأموریت کاری بود. هیچ انتخابی هم در کار نبود. نه توی برنامه ام بود نه توی مخبله ام می گنجید. توی مسیر سؤالم این بود «این مغناطیس چیه که آدم ها را میکشه اینجا؟» آدمها خودشان نیستند. انگار هیپنوتیزم شده اند؛ مثل آدم خواب . کلنجار می رفتم که منطقش را به من بگویید. آدم هایی هم که خیلی به قرآن و حدیث مسلط بودند آخرش می رسیدند به یک شهود. می گفتم باید با دلیل به من ثابت کنید. ما دنبال چرتکه انداختن هستیم . توی داستان اربعین هی می خواهیم دودوتا چهارتا بکنیم . ولی تهش وصل می شوی به یک منبع غیبی. با آدم ها که صحبت می کردم و مصاحبه می گرفتم بعد از آیه و حدیث ، آخرش بت پت میکردند. ریپ می زدند. می گویند کار دل است . تو باید خودت بهش برسی. شکل آمدن آدم ها فرق میکند، ولی وجه مشترکش همین است . «آقا به مغناطیسی ما رو میکشونه. نمی خواستم بیام ، نمی دونم چرا اومدم!» امسال سوژه عجیبی مستند کردم. پسر معلول پانزده ساله ای به باباش می گوید من را بیر پیاده روی اربعین. بابا قبول نمی کند. می گوید خودم می روم .
بابا به مسخره بهش می گوید «رسیدی سلام منم برسون . » پسر می آید. بابا مجبور می شود به خاطر بچه اش بیاید. می گفت «با خودم گفتم پیداش کنم اول یک دل سپر کتکش می زنم . میکنمش تو گونی می برمش.» فیلمش هست . آن صحنه که رسیدند به هم ، بغلش کرد، داد زد با امام حسین! من این قدر بی شعورم ! حتما این باید به من بفهمونه ؟!» این هم یک مدل از آن کشش ها. افتاد در میدان مغناطيس. دوباره امسال وسط یک معامله کاری بودم، دقیقاً یک ماه قبل، خواب دیدم توی روضه ام. شریک کاری ام گفت «بیا یه دقیقه بریم بیرون من به سیگار بکشم.» باهاش رفتم بیرون . وقتی پا را گذاشتیم بیرون ، افتادیم توی بیابانی برهوت . این بیابان تبدیل شد به دریا. یک صحنه قشنگ و رؤیایی بود. یک دفعه این دریا طوفانی شد و مواج، ریخت به هم. شریکم نابود شد. من آسیب دیدم. در حالت بیهوش می گفتم از روضه جا ماندم. هی نگران این بودم . گاهی صدای روضه ای می شنیدم. این حسرت به دلم بود که از روضه جا ماندم. بعد من را آوردند توی محفلی، سریک سفره . این خواب مال سه روز مانده به کربلاست . فهمیدم شریک مالی ام توی معامله به یکی رشوه داده. بهش تأکید کرده بودم که این خط قرمز من است و پول حرام نمی خورم. همان روز تمام تجهیزات دفترم را جمع کردم آوردم خانه. پشت پا زدم به خیلی منافع مالی دنیایی. جمع کردم آمدم کربلا. از طرفی شریکم قرار بود توی پروژه مشابهی بیاید کربلا، نتوانست . قرارش به هم خورد . انگار مقیاس معادلۂ زندگی من همین است . هی می زنم خاکی، ولی باز برم می گردانند. فهم این مغناطیس را. امسال فقط از امام حسین علیه السلام خواسته ام درک اینها را به من بدهد تا بفهمم، شعور پارسال در روزی باز شد. من که همه دارایی ام را از دست داده بودم با کلی بدهکاری، ازدواج کردم ، ماشین و خانه خریدم، بهترین عروسی را گرفتم . با هیچ پولی. برکاتش بود. 🆔 °•| @avanolmonji |•° {✨🌺🌱}
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
11.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ایݩ چھ شمعیست کھ جاݩھا ھمه پࢪوانہ اوست🕯🖤 ﴿۷ ࢪوز ماندھ تا اربعیݩ حسینے﴾ علیه السلام 🆔 °•| @avanolmonji |•° {✨🌺🌱}
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اسماعیل|۲۲ساله|طلبه|چین محل گفت وگو :نجف توی چین خانواده من مسلمان بودند و من به بچه‌ها قرآن یاد می دادم.دراینترنت یک دوست پیدا کردم.از اوپرسیدم من تابه حال از خانه مان خیلی دورنشده ام. می خواهم به کشور دیگری بروم.‌کدام کشوربرای من خوب است ؟قبلا یک روحانی به من گفته بود ترکیه خوب است.یکی هم به من گفت عربستان خوب است؛اماداخل شدن به عربستان خیلی سخت است.یکی گفت مصر هم خوب است و دوستم گفت ایران خوب است.اودر ایران درس میخواند. من سعدی و شعر های ایرانی رادوست دارم.کتاب گلستان در کتابخانه من است. شاعران ایران رادوست داشتم وباآن هاآشنابودم. حس کردم ایران برای درس خواندن بهتراست.قبل از این هم شنیده بودم ایران خیلی خوب است. ایرانی هاامام علی (علیه السلام)رادوست دارندوامام حسین(علیه السلام)را. به ایران آمدم و شدم طلبه جامعه المصطفی. اینجا توی ایران بودکه فهمیدم شیعه چیست و سنی کیست. هنوز هم کامل نمیدانم.تازه دارم آشنامی شوم.آنجاتوی چین مافقط پیامبر(صل الله علیه وآله) وامام علی (علیه السلام)رامیشناختیم. شنیده ام که قبلا یک شیخ از اینجا برای تبلیغ به چین رفته؛تقریباسیصدسال پیش.اسمش خواجه عبدالله بوده.مزارش دراستان "سِت آن"است. حرم ایشان درچین خیلی بزرگ است،مثل حرم امام علی (علیه السلام)است.حرم خیلی بزرگی است. توی چین من چیزی درباره امام حسین(علیه السلام)نشنیده بودم.یک سال پیش که آمدم ایران،یک کتاب هم درباره ایشان خواندم.از امام های دیگر هم چیزی بلد نیستم.فقط اسم دوامام دیگر رامیدانم.امام جعفر صادق وامام موسی کاظم(علیه السلام). چند هفته قبل دوستانم گفتندکه به زیارت اربعین می روند.من هم تصمیم گرفتم بیایم. امروز به حرم امام علی رفتم.شلوغ است،اماچندباررفتم داخل.دلم خیلی اشتیاق داشت که دوباره بروم داخل.امشب هم میروم.پیامبرگفته است:انامدینه العلم وعلی بابها.من میدانم علم ایشان بزرگترین است بین همه انسان ها.از امام علی(علیه السلام)میخواهم من راشفاعت کنند. تابه حال چیزی از مراسم اربعین نشنیده بودم وندیده بودم؛اماالان مشتاقم برسم کربلاوبروم زیارت امام حسین (علیه السلام). 🆔 °•| @avanolmonji |•° {✨🌺🌱}
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا