eitaa logo
منجی
264 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
113 فایل
ټݩہا‌اُمیدماݩ‌بہ‌ݩجاټ،"ټُــۅیۍ"♡ سَـݪام‌اِۍمُـݩـجےِ‌بشـࢪیټ♡ 🍃مټعݪق‌بہ‌مجمۅعہ‌اَعۅان‌ُاݪمنجے بامجۅز ازسازماݩ‌ټبلیغاټ‌اسݪامے ارتباط با ادمین @avanol_monji
مشاهده در ایتا
دانلود
منجی
یک چله از برای شما ناله سر دهم؛ تا در مُحَرمت بشوم مَحْرَمت حسین(ع) التماسِ دعا از شما خوبان🌿 #ر
یک چله از برای شما ناله سر دهم؛ تا در مُحَرمت بشوم مَحْرَمت حسین(ع) التماسِ دعا از شما خوبان🌿 🆔 °•| @avanolmonji |•° {✨🏴🌱}
منجی
مرد از شام آمده بود مدینه ! دیار پیامبر اسلام . حسین بن علی را میان مسجد دید . زیاد شنیده بود که همه
از کوچه تاریک اگر رد می شدی یا از فضای نیمه روشن ، یک نوری عجیب به چشمت می آمد ! این نور از حسین فاطمه سلام الله‌ علیها بود که از آنجا گذر می کرد . نوری از گلوی و پیشانی حسین ... این را نه یک نفر ، نه چند نفر ، زیاد دیده بودند . مردم عام و خاص همه دیده بودند . بحارالانوار،ج۴۴،ص۱۹۴ 🖤 سنگ را بالا برد مقابلش کسی نبود جز حسین فاطمه ! خنجر را بالا برد کسی مقابلش نبود جز حسین فاطمه ! نامرد بودند لشکر یزید ! جز خوبی از خاندان پیامبر ندیده بودند ! 🆔 °•| @avanolmonji |•° {✨🏴🌱}
منجی
یک چله از برای شما ناله سر دهم؛ تا در مُحَرمت بشوم مَحْرَمت حسین(ع) التماسِ دعا از شما خوبان🌿 🆔 °•| @avanolmonji |•° {✨🏴🌱}
منجی
از کوچه تاریک اگر رد می شدی یا از فضای نیمه روشن ، یک نوری عجیب به چشمت می آمد ! این نور از حسین فا
خون بر شمشیر پیروز است ! عامل این پیروزی در کربلا زینب بود ! و الا خون در کربلا تمام شد ! حادثه ی نظامی ظاهرا با شکست نیروهای حق به پایان رسید . آنچه که این ظاهر را به پیروزی قطعی دائمی رساند ، منش زینب کبری بود ! این نشان داد زن در حاشیه تاریخ نیست ، زن در متن تاریخ است ؛ در متن حوادث مهم تاریخی ! زینب برای شهادت عزیزانش فغان و ناله نکرد ، از خودش شخصیت قوی نشان داد . در بازار کوفه ، در مجلس شام ... با زیبا ترین کلمات ، عمیق ترین و غنی ترین مفاهیم ... در شرایط خفقان بنی امیه ایستاد و سخنرانی کرد ! امام خمینی هم فرمود : - انقلاب وقتی پیروز شد که زن‌ها در صف اول راهپیمایی‌ها قرار گرفتند ! و دشمن همین را نقطه ضربه زدن به انقلاب قرار داده است ! اگر بتوانند زن با شخصیت و با عزت مسلمان را ، خوار دنیا و اسیر مد و آرایش و رنگ‌ها کنند ، اگر بتوانند اندیشه قوی او را تبدیل به خیالات پس دنیا کنند ، اگر بتوانند او را ، از اوج عزت خدایی بکشند پایین تا ذلت جسمانی ، پیروز خواهند شد ! زهی خیال باطل ... تا ظهور ، زینبی می‌مانیم ... انشاالله انسان ۲۵۰ ساله،فصل ۷ 🆔 °•| @avanolmonji |•° {✨🏴🌱}
منجی
یک چله از برای شما ناله سر دهم؛ تا در مُحَرمت بشوم مَحْرَمت حسین(ع) التماسِ دعا از شما خوبان🌿 🆔 °•| @avanolmonji |•° {✨🏴🌱}
منجی
خون بر شمشیر پیروز است ! عامل این پیروزی در کربلا زینب بود ! و الا خون در کربلا تمام شد ! حادثه ی نظ
خدمتکار خانه حسین بود . راه که می‌آمد گل‌های کنار راه به چشمش زیبا آمد . نشست و دسته گلی درست کرد . به خانه که رسید دسته گل را مقابل امام گذاشت . گل را بوییدند و صلوات فرستادند و فرمودند : - تو در راه خدا آزادی . برو ! کنیز از هدیه امام جا خورد . یک دسته گل ، در مقابلش آزادی ! کسی گفت : - دسته گل که ارزشی ندارد تا در مقابلش برده‌ای آزاد شود ! حسین فاطمه علیه السّلام نگاه از گل گرفتند و فرمودند : - خدا به ما اینطور یاد داده است ... در قرآن ... وقتی به شما سلام می‌کنند بهتر از آن پاسخ دهید یا مثل آن ! در زمان پیامبر برده داری از بین رفت و بعد از پیامبر دوباره راه انداختند ! اما اهل بیت آنان را می‌خریدند و رسیدگی می‌کردند به حالشان و تربیت ! همراه با توشه ی زندگی آزادشان می‌کردند تا بروند ! بحارالأنوار،ج۴۴،ص۱۹۵ 🖤 دسته گل آورده بود با خودش حسین به کربلا ... دختر فاطمه را ، عباس نام آور را ، علی اکبر شبه پیامبر را ، دسته گل آورده بود حسین برای مردم کوفه ! دعوتش کردند برای ولایت و حکومت ! اما حسین جان ! کوفیان آداب مهمان نوازی بلد نیستند ... مثل شما خودشان را تربیت نکرده اند ! دسته گل بدهی ... دسته گلت را پر پر می کنند ... عباست را ، اصغرت را ، دختر سه ساله ات را ... خودت را حسین ... خودت را ! و یک 🆔 °•| @avanolmonji |•° {✨🏴🌱}
منجی
یک چله از برای شما ناله سر دهم؛ تا در مُحَرمت بشوم مَحْرَمت حسین(ع) التماسِ دعا از شما خوبان🌿 🆔 °•| @avanolmonji |•° {✨🏴🌱}
منجی
خدمتکار خانه حسین بود . راه که می‌آمد گل‌های کنار راه به چشمش زیبا آمد . نشست و دسته گلی درست کرد .
تازه از راه رسیده بود ، خسته و خاک آلود ! غریب بود و بار اولش هم بود که پا به مدینه می‌گذاشت ! فقر و گرفتاریش باعث شده بود که راهی بشود سمت شهر پیامبر به امیدی ! همان اول شهر از رهگذری پرسید ؛ نه ، از هر کس که پرسید : - آقا ! دست و دل بازترین آدم این شهر کیست ؟ شنید : حسین بن علی ! نشانی هم دادند . به مسجد که رسید ، حسین راکه دید ، دیگر نتوانست چشم بردارد . امام نماز می‌خواند . مرد نفهمید چه حالی پیدا کرد ؛ حسین حال همه را خوب می کند . مرد فقط فهمید که دارد فی البداهه شعر می سراید در مدح حسین ؛ بخشندگی حسین ! نماز امام تمام شد . توجه شان رفت به سمت مرد و او را همراه خود به خانه بردند و در عبایشان مبلغی زیاد برایش آوردند ! مرد باور نمی کرد . نتوانست گریه نکند ؛ یعنی نمیشد ... عمری فقر و گرفتاری تمام می شد ، به خیلی ها گفته بود تا کمکش کنند مشکل زندگیش حل شود ، همه سر در زندگی خودشان داشتند ؛ اما حسین : - چرا گریه می کنی ؟ نکند کم است ؟ هق هقش را خورد : - نه آقا ! من ... من گریه ام برای این است که چطور دست های به این بخشندگی زیر خاک می رود ! بحارالانوار،ج۴۴،ص۱۹۰ 🖤 فقط حسین است که می تواند برای تو همه ی زندگیش را ببخشد ... مال و دارایی که چیزی نیست ! حسین برای حفظ دینت ... دستان عباس داد ، دستان علم گیر علمدارش را به ام البنین خبر شهادت حسین را که دادند . گفت : - باور نمی کنم ... مگر عباسم زنده نبود ... گفتند : - عباست را شهید کردند گفت : - باور نمی کنم ، مگر دستان عباسم ... گفتند : - اول دستانش را قطع کردند ؟ 🆔 °•| @avanolmonji |•° {✨🏴🌱}
منجی
یک چله از برای شما ناله سر دهم؛ تا در مُحَرمت بشوم مَحْرَمت حسین(ع) التماسِ دعا از شما خوبان🌿 🆔 °•| @avanolmonji |•° {✨🏴🌱}
منجی
تازه از راه رسیده بود ، خسته و خاک آلود ! غریب بود و بار اولش هم بود که پا به مدینه می‌گذاشت ! فقر و
مقابل ناحق کوتاه نمی آمد حسین! اگر کسی همیشه بالای منبر به علی لعن میگفت؛ مقابل حسین دیگر اما جرأتش را نداشت ! بعد از صلح امامش حسن هم ،کسی هم مقابل حسین جرأت نداشت به امامش طعنه بزند مروان یک بار آمد‌ طعنه زد : _شما اگر فاطمه را نداشتید به چه افتخار می‌کردید؟ مروان، فاطمه (ص) راهم قبول نداشت. اصلا دین نداشت فقط چون نانش در پناه اسم اسلام در روغن بود، ادای مسلمانی در می آورد . حسین(ع) عمامه ی دروغین مروان را از سرش کند و دور گردنش پیچید ....زبانش کوتاه شد . عزت داشت حسین ... چون خدا صاحب عزت است .... رسول خدا و مؤمنین، عزتمندند 🖤 عزت دارد حسین ! اگر دنبال یار می‌فرستند ، دنبال زهیر... اگر با حر صحبت می‌کند تا راه را باز کند... اگر با عمر سعد سخن می‌گوید .... اگر از صبح تا عصر عاشورا صدا بلند می کند ، _هل من ناصر ینصرنی ! می‌خواهد کسی نباشد که دلش عزت بخواهد و از سایه عزت حسینی محروم شود ! می‌خواهد همراه خودش بندگان عزت را از زیر ذلت کفر نجات دهد ! حیف است وقتی می‌شود با عزت الهی در دنیا زندگی کنی ، ذلت پول و لذت های شهرت و قدرت ذلیل مستکبرینت کند ! حیف است مسلمانان وقتی امامی با این عزت دارند... شبیه کفار بپوشند! بخورند... و سبک زندگی شان ، نوشته شده از روی دست دیگری باشد ! _ امیر_من 🆔 °•| @avanolmonji |•° {✨🏴🌱}
منجی
یک چله از برای شما ناله سر دهم؛ تا در مُحَرمت بشوم مَحْرَمت حسین(ع) التماسِ دعا از شما خوبان🌿 🆔 °•| @avanolmonji |•° {✨🏴🌱}
دوران معاویه مثل حال دنیا بود . شعار این بود : - آزادی بیان نظرات... آزادی عقاید... گفتگو به جای جنگ... تبلیغات برای همه... هرکس اجازه داشت بلند حرفش را بزند، حتی در رد خدا و لعن به اهل بیت... مثل حالا هرکس اجازه دارد صفحه داشته باشد و بنویسد و پخش کند... اما تا نوبت به یاران اهل بیت و خودشان می رسید اگر می خواستند بلند حرفشان را بزنند جواب شبهه ها را بدهند، دروغ ها را فاش کنند! صفحه بسته می شد، ترور می شدند، سیاه چال، تبعید... مستکبرین عالم از تبلیغات خودشان، عوام بودن مردم و اسیر شدن خواص با پول و مقام استفاده می کنند نتیجه: مظلومیت امام! 🖤 میان صحرای پر بلای کربلا حسین بود و یاران اندکش خیلی اندک با یار شش ماهه و عبداللّه ده ساله و قاسم سیزده ساله می شدند هفتاد و دو نفر! مقابل؛ دشمن بود با لشکری سی هزار نفره! حسین می آمد سخنی بگوید، کلامی، اشاره ای... شاید هل من ناصر ینصرنی هلهله می کردند... نمی گذاشتند صدای حق حسین به احدی برسد! بوق و کرنای تبلیغشان نمی گذاشت بشنوند... ببینند... هرچند که همه می دانشتند حسین پسر پیامبر است... لذت دنیا نگذاشت تا به دانایی شان عمل کنند! بدبخت کردند خودشان را! دنیا و آخرتشان سیاه شد! 🆔 °•| @avanolmonji |•° {✨🏴🌱}