eitaa logo
آوای ققنوس
8.2هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
578 ویدیو
31 فایل
دوستای عزیزم، اینجا کنار هم هستیم تا هم‌از ادبیات لذت ببریم هم حال دلمون خوب بشه.😍 ♦️کپی پست ها بعنوان تولید محتوا برای کانال های دیگر ممنوع بوده و رضایت ندارم♦️ تبلیغات: https://eitaa.com/joinchat/1281950438C0351ad088a
مشاهده در ایتا
دانلود
مناظره زیبای خسرو با فرهاد در مورد عشق به شیرین ❤️ نخستین بار گفتش: از کجایی؟ بگفت: از دارِ مُلکِ آشنایی بگفتا: آنجا به صنعت در چه کوشند؟ بگفت: اَندُه خرند و جان فروشند! بگفتا: جان‌فروشی در ادب نیست بگفت: از عشقبازان این عجب نیست بگفتا: از دل شدی عاشق بدین‌سان؟ بگفت: از دل تو می‌گویی؛ من از جان بگفتا: عشق شیرین بر تو چون است؟ بگفت: از جان شیرینم فُزون است بگفتا: هر شبَش بینی چو مهتاب؟ بگفت: آری، چو خواب آید؛ کجا خواب؟ بگفتا: دل ز مِهرش کی کنی پاک بگفت: آنگه که باشم خفته در خاک 🌺💫🤍💫🌺💫 @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای بسا هندو و ترک همزبان ای بسا دو تُرک چون بیگانگان پس زبان محرمی خود دیگرست همدلی از همزبانی بهترست غیر نطق و غیر ایما و سجل صد هزاران ترجمان خیزد ز دل @avayeqoqnus
. 📜 بهلول و مرد ثروتمند نادان! شخص ثروتمندی خواست بهلول را در میان جمعی به سُخره بگیرد. به بهلول گفت: هیچ شباهتی بین من و تو هست؟ بهلول گفت: البته که هست. مرد ثروتمند گفت: چه چیز ما به همدیگر شبیه است؟ بهلول جواب داد: دو چیز ما شبیه یکدیگر است، یکی جیب من و کله تو که هر دو خالی است و دیگری جیب تو و کله من که هر دو پر است. 😅 👌 @avayeqoqnus
از مرگ نترسید! از این بترسید که وقتی زنده اید، چیزی درون شما بمیرد به نام انسانیت... @avayeqoqnus
اغلب فكر می كنیم چون خیلی گرفتاریم به خدا نمی رسیم اما واقعیت این است كه چون به خدا نمی رسیم خیلی گرفتاریم... @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امروز اولین روز از بقیه زندگی شماست پس زندگی را به شادي زندگی کنید... صبحتون زیبا و پرنشاط رفقا 🌹🙏 ✨@avayeqoqnus
●♡◇♡● الهی ما از غافلانیم نه از کافرانیم، نگاهدار تا پریشان نشویم، و در راه آر تا سرگردان نشویم. آمین 🙏🌹 @avayeqoqnus
مرا به بوی خوشت جان ببخش و زنده بدار که از تو چیزی ازین بیشتر نمی‌خواهم ❤️ @avayeqoqnus
📚 ندیمه زیرکی که از مرگ گریخت پادشاهی در قصر خود سگی تربیت شده ای برای ازبین بردن مخالفان در قفس داشت که بسیار خشن بود. اگر کسی با اوامر شاه مخالفت می کرد یا آن ها را درست انجام نمی داد ماموران آن شخص را جلو سگ می انداختند و سگ وی را دریک چشم برهم زدن پاره پاره می کرد. یکی از ندیمان شاه که خیلی زیرک بود با خود فکر کرد که اگر روزی شاه بر او خشمگین شد و او را جلو سگ انداخت چه کند؟ این وحشت سراپای وجودش را فراگرفته بود که به این فکر افتاد که سگ را دست آموز کند. لذا هر روز گوسفندی می کشت و گوشت آنرا با دست خود به سگ می داد این کار را آنقدر تکرار کرد که اگر یکروز غیبت می کرد، روز بعد سگ به شدت دم تکان می داد و منتظر نوازش او می شد. روزی شاه بر آن مرد خشمگین شد و دستور داد که او را در قفس جلو سگ بیاندازند. ماموران از دستور شاه تبعیت کردند ولی سگ که او می شناخت دور او حلقه زد و سر روی دست او گذاشته و به خواب رفت. یک شبانه روز گذشت و ماموران آمدند تا لاشه های مرد را از قفس بیرون ببرند که با دیدن این صحنه متعجب شده و نزد شاه رفتند. ماموران به شاه گفتند: این مرد آدمی نه، بلکه فرشته است. او در دهن سگ نشسته و دندان سگ به مهر بسته! شاه به شتاب آمد تا صحنه را ببیند و بعد به عذر و زاری پرداخت و گفت تو چه کردی که سگ ترا پاره پاره نکرد؟ مرد گفت: ده سال نوکری تو را کردم این شد عاقبتم...! فقط چند بار خدمت این سگ را کردم مرا ندرید ...! به قول نظامی گنجوی: سگ، صلح کند به استخوانی ناکس، نکند وفا به جانی @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بهترین آدم های زندگی همان‌هایی هستند که وقتی کنارشان می‌نشینی چایی‌ات سرد می شود و دلت گرم ... دلتون گرم به حضور عزیزان و عصرتون بخیر و خوشی 💜🌸 @avayeqoqnus