eitaa logo
آوای معرفت
365 دنبال‌کننده
960 عکس
716 ویدیو
251 فایل
مباحثی معرفتی درباره خودشناسی و خودسازی، زمینه ساز تحقق بندگی برای فرج و ظهور و قیامت شخصی و ورود به بهشت لقای الهی ارتباط با ادمین @Elahi_alafv
مشاهده در ایتا
دانلود
👆 قسمت سوم: نیازها می‌تواند کاذب باشد نیازهایی که از طرف شبکه‌های اجتماعی، دوستان، فامیل و دیگران آن‌چنان به ذهن فرد القا می‌شود که واقعاً آن خانم و یا آقا فکر می‌کنند که این نیاز در آن‌ها حقیقی است و طرف مقابلشان نقص دارد لذا تصمیم به طلاق می گیرد. این‌ها کی اصلاح می‌شود؟ وقتی آگاهی فرد بالا برود و بداند این نیازی که دارد او را به سمتی می‌برد که از مسیر واقعی انسانیت خارج می‌شود. با بالا رفتن آگاهی نیازهای کاذب روی انسان‌ها اثر نمی‌گذارد و زندگی‌ پا بر جا می ماند، درغیراین‌صورت فرد مدام احساس می‌کند خسارت زده است برای همین در گذشته تأکید بر سازش بود. افراد نیازهایی داشتند اما واقعی بود. کنار آن‌ها ایثار و نگاه‌های معنوی داشتند. درنتیجه درمجموع سود می‌کردند و به جلو پیش می‌رفتند. در سیره اهل بیت(ع) می خوانیم وقتی رسول‌الله از امیرالمؤمنین سؤال می‌کنند که فاطمه برای تو چگونه زنی بود ایشان می‌فرمایند:« نعم العون علی طاعت الله» یعنی بهترین یاور در عبادت خداوند. یعنی هدف از ازدواج بندگی و طاعت خداست اما در نگاه امروز خودمحوری نقش دارد با توجه به اینکه خانواده نهاد اصلی یک جامعه و زیربناست ما به یک جنبش آموزشی نیز در حوزه ازدواج نیاز داریم. مطالعه چند کتاب در این زمینه فوق‌العاده راه‌گشاست و ما همیشه به زوج‌ها توصیه می‌کنیم.کتاب «الله شناسی» اثر مرحوم «علامه محمد حسین حسینی طهرانی»، کتاب «زن» اثر استاد «حاج شیخ محمدحسن وکیلی»، «نیمه دیگرم» و مجموعه‌ی هفت‌جلدی «طعم شیرین خدا» اثر استاد «عباسی ولدی» که فانتزی‌های ذهنی را تنظیم می‌کند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 تصاویر هوایی جدید از تظاهرات حامیان فلسطین در نیویورک
✅ جایگاه محکم و متشابه در معارف دینی: نظام حاکم بر عوالم ماقبل الدنیا،مابعد الدنیا و ذات و صفات و افعال الهی،فرشتگان،شیاطین،قضا و قدر،برزخ و قیامت...با نظام حاکم بر دنیا متفاوت است و بشر مأنوس با عالم دنیا و ماده هیچ تصوری از حقایق ماورای ماده ندارد پس اگر بحث از حقایق ماورایی را تعطیل کنیم باب معارف به روی بشر بسته می شود و اگر بخواهیم حقیقت آنرا بیان کنیم امکانپذیر نیست تنها راه ممکن استفاده از روش تشبیه و تنزیه(محکم و متشابه)است البته تشبیهات متعدد تا وجه شبه و روح معنا منتقل شود.[واحد لا بالعدد،شیء لا کالاشیاء،له علم لا کعلومنا،لیس کمثله شیء،شیء بحقیقةالشیئیة...]پس باید الفاظ قرآنی درباره حقایق ماورای ماده را به صورت کنایی و تشبیهی و حضوری و غیرمادی معنا کنیم نه حقیقی مادی حصولی. پس معاد قرآن تشبیهی است نه تحقیقی،اصل معاد به صورت مادی که محسوس و مأنوس بشر است بیان شده تا در تربیت انسان تأثیرگذار باشد و حقیقت معاد بیان نشده مگر در حد تنزیه و محکم گویی های قرآنی،معاد در قرآن کاملا مادی تصویر شده ولی با توجه به محکمات می فهمیم مادی نیست پس برداشت مادی از معاد توسط مخالفان فلسفه صحیح است اگر فقط آیات متشابه معاد را ملاحظه کنیم ولی توجه به این مطلب که تصویر مادی از معاد در قرآن تشبیه است نه تحقیق،موجب می شود حرف نهایی فیلسوفان درباره حقیقت غیرمادی معاد را بپذیریم )(انا معاشر الانبیا نکلم الناس علی قدر عقولهم) ✅ مبنای لغت شناسی علامه در المیزان کنایی و غرض محور است یعنی بر مبنای اعتباریات است که از طریق تشبیهات متعدد انتقال به روح معنا و وجه شبه پیدا می کند و آن روح معنا معنای اصلی کلمه است که از آن تعبیر به معنای کنایی می کنیم مثال واضح آن عرش و کرسی و ید است) ✅ آیات و روایات مربوط به خلقت انسان قبل الدنیا تشبیهات گوناگون است(آیه خلافت،ذر،عرض امانت،روایات عقل و جهل..) ✅ آیا امر به سجده شیطان بر انسان امر تکوینی است یا امر تشریعی؟(جواب: هیچکدام،یک حقیقت و ارتباط سه گانه تکوینی است که به لسان تشبیه در قالب تشریع بیان شده،از باب تشبیه عالم امر به عالم خلق،تشبیه عالم حقیقت به اعتبار، تشبیه ملکوت به ملک،تشبیه عالم حضور به حصول،تشبیه قضا و حتمیت به قدر و غیر حتمیت،تشبیه دفعیات به تدریجیات،تشبیه وحدت به کثرت،تشبیه مجرد به مادی،تشبیه غیب به شهادت،تشبیه معقول به محسوس، تشبیه نامحدود به محدود،لذا با تعابیر دنیایی ثمّ، اذا، اذ، ماضی، مضارع، امر، نهی.. بیان شده) ✅ روایات حقیقت عقل و جهل اصول کافی متشابه است و عبارت دیگری از همان آیات خلقت انسان و شیطان و ملائکه است. ✅ تشریع و شریعت بازسازی حقیقت است.(شریعت و حقیقت) اذکار و ادعیه بازسازی عالم ذر است اعداد در اذکار مقدمه باور به حقیقت است و جنبه منظم کردن سالک برای توجه به حقیقت دارد و مصلحت نفس الامری ندارد لذا کم و زیاد شدن عدد اذکار در مقام عمل مادامی که نظم عبادی را مختل نکند اشکال ندارد ولی در عین حال عبادات و اعداد اذکار توقیفی است و غیر قابل تغییر تا حکمت جعل و تشریع آن از بین نرود، شببه بحث قبله که حکمت تشریع قبله توجه دادن روح و قلب به حقیقت همه جایی خداست [اینما تولّوا فثمّ وجه الله،هو معکم اینما کنتم] ولی اگر این توجه قلبی در یک قالب مادی مشخص[توجه جسمانی به سمت قبله] مجسم نشود تثبیت نمی شود پس باید قالب تشریع را ثابت حفظ کنیم و در آن دخل و تصرف نکنیم. پس در خود عبادات[جزییات، شرایط، اعداد..] مصلحت نفس الامری نداریم بلکه یک مصلحت نفس الامری حقیقی واحد در حقیقت ماورایی نهفته است و این عبادت و تشریع مقدمه باور و یقین به آن حقیقت و وصول به آن است.[فاقم وجهک للدین فطرت الله... ذلک الدین القیّم،بلی من اسلم وجهه لله،لله المشرق و المغرب اینما تولوا فثمّ وجه الله،، اقم الصلاة لذکری، ان الصلاة تنهی عن الفحشاء و المنکر و لذکرالله اکبر،القَصدُ إلَى اللّه تعالى بالقُلوبِ أبلَغُ مِن إتعابِ الجَوارحِ بالأعمالِ] ✅ گفتمان آیات و روایات، تربیتی،انگیزشی،عملی و حضوری است و متناسب با فضای حضوری عالم ذر است(نه علمی حصولی نظامند مرزبندی شده) چون حکمت نزول آیات و روایات تذکر و توجه به فطرت و عالم ذر است و بنابر یادآوری و بازسازی آن عالم است لذا فضای گفتگو و مخاطبه حضوری دارد و سرشار از التفات و تغییر دیالوگ. ✅زیارت نامه های اهلبیت(علبهم السلام)هم تماما بازسازی فضای حضور و شهود عالم ذر و الست ازلی است. اگر در عالم ذر صحبت از (اشهدهم علی انفسهم الست بربکم قالوا بلی شهدنا-سوره اعراف، آیه 172-) است در زیارت نامه ها و نماز ها هم صحبت از (اشهد ان لا اله الا الله،اشهد انّ محمدا رسول الله، اشهد انّ علیا ولی الله)در اذان و اقامه و تشهد و متن زیارات است. نگاهی جامع به متن زیارت جامعه کبیره، دعای کمیل،توسل، مناجات شعبانیه، دعای عرفه، دعای ندبه،خطبه 222 نهج البلاغه... گویای این مطلب است.
احادیثی از امام حسن عسکری علیه السلام.m4a
10.94M
احادیثی از امام حسن عسکری(علیه السلام) ✅ کرامتی از امام ✅ حقیقت ولایت اهلبیت،
قال الحسن العسکری (علیه السلام)- إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ قَدْ فَضَّلَ مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله) بِفَاتِحَةِ الْکِتَابِ عَلَی جَمِیعِ النَّبِیِّینَ (علیهم السلام) مَا أَعْطَاهَا أَحَدٌ قَبْلَهُ إِلَّا مَا أَعْطَی سُلَیْمَانَ‌بْنَ‌دَاوُدَ (علیه السلام) مِنْ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ فَرَآهَا أَشْرَفَ مِنْ جَمِیعِ مَمَالِکِهِ الَّتِی أَعْطَاهَا. فَقَالَ: یَا رَبِّ مَا أَشْرَفَهَا مِنْ کَلِمَاتٍ إِنَّهَا لَآثَرُ عِنْدِی مِنْ جَمِیعِ مَمَالِکِیَ الَّتِی وَهَبْتَهَا لِی. قَالَ اللَّهُ تَعَالَی: یَا سُلَیْمَانُ وَ کَیْفَ لَا یَکُونُ کَذَلِکَ وَ مَا مِنْ عَبْدٍ وَ لَا أَمَهًٍْ سَمَّانِی بِهَا إِلَّا أَوْجَبْتُ لَهُ مِنَ الثَّوَابِ أَلْفَ ضِعْفِ مَا أُوْجِبُ لِمَنْ تَصَدَّقَ بِأَلْفِ ضِعْفِ مَمَالِکِکَ یَا سُلَیْمَانُ هَذَا سَبْعٌ مَا أَهَبُهُ إِلَّا لِمُحَمَّدٍ سَیِّدِ الْمُرْسَلِینَ تَمَامَ فَاتِحَهًِْ الْکِتَابِ. امام عسکری (علیه السلام) فرمودند: خداوند با عنایت‌کردن سوره‌ی حمد به پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله)؛ فضیلتی به آن جناب بخشید که به هیچ‌یک از پیامبران (علیهم السلام) پیشین نداده، مگر سلیمان‌بن‌داود (علیه السلام)؛ که فقط بِسْمِ الله الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ را از این سوره دارد. [و سلیمان (علیه السلام)] این آیه را از تمام سلطنت و قدرتی که خدا به او عنایت کرده بود برتر می‌شمرد [و] می‌گفت: «خدایا! چه کلمات عالی و باارزشی است، من این کلمات را از تمام مملکتی که [به من] عنایت کرده‌ای باارزشتر می‌دانم». خداوند به او خطاب کرد: ای سلیمان! چگونه با ارزشتر نباشد و حال اینکه هر بنده‌ی من چه زن و چه مرد مرا با این کلمات بخواند ثوابی هزار برابر مملکت تو را صدقه بدهد به او عنایت می‌کنم. این یک‌هفتم از تمام آن سوره‌ایست که به محمّد (صلی الله علیه و آله) سرور انبیاء (علیهم السلام) داده‌ام (سوره‌ی فاتحة الکتاب). تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۱۰ بحارالأنوار، ج۸۹، ص۲۵۷
🔰نجات از مرگ یا رفع شبهه؟ 🔶 شخصي نزد امام حسن عسکري(عليه السلام) آمد و گفت: اي آقاي ما، اگر يکي از برادران شيعه ما در دست کفار اسير شده، جانش در خطر باشد؛ از سويي ديگر شخصي از شيعيان گرفتار يک فرد بد‌انديش و گمراه شده که البته نمي‌خواهد او را بکشد، ولي شبهه‌هايي القا مي‌کند که ايمانش ضعيف شود، نجات دادن کدام يک ارزش بيشتري دارد؟ گرچه شايد براي رهايي شخص اول خود به خطر افتاده، کشته شوم، رهايي شخص دوم تنها نيازمند فرصت و نيرويي است که نگذارم عقيده‌اش دگرگون و ايمانش زايل شود، با آنکه خودش سالم و حتي به دور از زيان مالي و جاني است. امام در پاسخ فرمودند: آيا مي‌داني اين دو قلمرو چقدر با هم تفاوت دارند؟ آن مرد گفت: ‌آمده‌ام از شما بپرسم در ميان اين دو راه تکليفم چيست. 🔶 امام(عليه السلام) فرمودند: در کنار دريايي ايستاده‌اي، گنجشکي در دريا افتاده و در حال غرق شدن است؛ در کنارش هم مؤمني شريف و ارزشمند در آب غوطه مي‌خورد و هر لحظه امکان دارد در آب غرق شود. بايد کدام را نجات دهي؟ ثواب کدام بيشتر و نجات کدام مقدم است؟ اگر آن پرنده را برهاني، آن ديگري که انساني شريف است خفه مي‌شود. مرد پاسخ داد: بسيار روشن است. البته بايد آن شخص را نجات ‌دهم؛ زيرا آن پرنده در برابر چنين انساني ارزشي اندک دارد. امام فرمودند: به همان اندازه‌ که نجات آن مؤمن بر نجات آن پرنده کوچک برتري دارد، حفظ ايمان يک انسان از امواج شبهه‌ها بر نجات مسلماني که تنها از نظر بدني و جاني در دست کفار اسير است و هر لحظه امکان دارد کشته شود، برتري دارد. 📚 آفتاب مطهر؛ آیت الله مصباح یزدی ص ۱٣۴ و ۱٣۵
‌‌‌ابن‌الشیخ در کتاب مجالس از قول راوی از امام عسکری (ع) نقل کرده که در ضمن حدیثی گفته است: من به آن حضرت عرضه داشتم:‌‌‌ای سید من در بیشتر این ایام به خاطر آن نحوستها که دارند، و برای دفع وحشتی که انسان از این روزها دارد، و این نحوست و وحشت نمی‌گذارد انسان به مقاصد خود برسد، چه کند؟ لطفا مرا به چیزی که رفع این نگرانی کند دلالت بفرما، برای اینکه گاهی حاجتی ضروری پیش می‌آید، که باید فورا در رفع آن اقدام کرد، و وحشت از نحوست، دست و پا گیر آدم است، چه باید کرد؟ به من فرمود:‌‌‌ای سهل!شیعیان ما همان ولایتی که از ما در دل دارند حرز و حصنشان است، آنها اگر در لجه دریاهای بی‌کران و یا وسط بیابانهای بی سر و ته و یا در بین درندگان و گرگان و دشمنان جنی و انسی قرار گیرند از خطر آنها ایمنند، به خاطر اینکه ولایت ما را در دل دارند، پس بر تو باد که به خدای عز و جل اعتماد کنی و ولایت خود را نسبت به امامان طاهرینت خالص گردانی، آن وقت هر جا که خواستی برو، و هر چه خواستی بکن. سپس در آخر او را دستور می‌دهد به خواندن مقداری از ‌‌‌‌قرآن و دعا، تا به این وسیله نحوست و شومی را از خود دفع نموده، به دنبال هر هدفی می‌خواهد برود. گوییم: پس نحوست ایام بر ‌‌‌مؤمنان بغایت کم اثر است. بخصوص وقتی اهل ذکر و تذکر باشند.
🔰اشتباه رایج درباره خلخال پای زن یهودی مشهور شده که امیرالمؤمنین علی علیه السلام به خاطر کندن خلخال و زیور آلات یک زن یهودی فرمودند: اگر انسان غیرتمند از شنیدن این حادثه بمیرد سزاوار است. و بعد کسانی با این بیان ناقص با آب و تاب درباره وظایف حاکمیت و... درباره غیر مسلمانان داد انتقاد سر می دهند. اما این همه ماجرا نیست: اولا در کلام امیرالمؤمنین علیه السلام هم غارت زن مسلمان ذکر شده هم غارت زن یهودی(ادامه همین متن کامل آمده) ثانیا امیرالمؤمنین علیه السلام به خاطر غارت نفرمودند انسان دق کند و بمیرد بلکه کلام حضرت ادامه دارد: حضرت فرمودند: آن غارت گران رفتند مسلمانان با آنها نجنگیدند آنها سالم و بدون زخم از آن شهر اسلامی خارج شدند! انسان از شنیدن این خبر بمیرد سزاوار است! یعنی حضرت به خاطر غارت کردن نفرمودند اگر کسی بمیرد سزاوار است بلکه به خاطر مقاومت نکردن و نجنگیدن مسلمانان فرمودند: اگر کسی از شنیدنش بمیرد، سزاوار است. 🔹️متن عربی  وَ لَقَدْ بَلَغَنِي أَنَّ الرَّجُلَ مِنْهُمْ كَانَ يَدْخُلُ عَلَى الْمَرْأَةِ الْمُسْلِمَةِ وَ الْأُخْرَى الْمُعَاهِدَةِ، فَيَنْتَزِعُ حِجْلَهَا وَ قُلُبَهَا وَ قَلَائِدَهَا وَ رُعُثَهَا مَا تَمْتَنِعُ مِنْهُ إِلَّا بِالاسْتِرْجَاعِ وَ الِاسْتِرْحَامِ، 👈ثُمَّ انْصَرَفُوا وَافِرِينَ مَا نَالَ رَجُلًا مِنْهُمْ كَلْمٌ وَ لَا أُرِيقَ لَهُمْ دَمٌ. فَلَوْ أَنَّ امْرَأً مُسْلِماً مَاتَ مِنْ بَعْدِ هَذَا أَسَفاً مَا كَانَ بِهِ مَلُوماً بَلْ كَانَ بِهِ عِنْدِي جَدِيراً. 🔹️ترجمه: به من خبر رسيده كه مردى از لشكر شام به خانه زنى مسلمان و زنى غير مسلمان كه در پناه حكومت اسلام بوده وارد شده، و خلخال و دستبند و گردن بند و گوشواره هاى آنها را به غارت برده، در حالى كه هيچ وسيله اى براى دفاع، جز گريه و التماس كردن، نداشته اند. 👈لشكريان شام با غنيمت فراوان رفتند بدون اين كه حتّى يك نفر آنان، زخمى بردارد، و يا قطره خونى از او ريخته شود، اگر براى اين حادثه تلخ، مسلمانى از روى تأسّف بميرد، ملامت نخواهد شد، و از نظر من سزاوار است. خطبه 27 نهج البلاغه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
معرفی سایت ثبت نام برای ازدواج وابسته به موسسه امام رضایی ها وحاج حسین یکتا لطفا منتشر کنید تا دست به دست در سطح جامعه بچرخه وهمه مجردهای عزیز ثبت نام کنند تا خانواده های امام زمانی بیشتری تشکیل بشه ونسل مولا علی ع هرروز بیشتر وبابرکت تر بشن به مدد مولا ✅ لطفا داخل گروهها تون نشر بدید 👆 شما هم درثوابش شریک خواهیدشد مجموعه وساطت ازدواج آدم و حوا – ازدواج 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 https://adamvahava.org/ در سایت حتماً ثبت نام کنید. ✾ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
قضیه غزه، قضیه مظلومیت و اقتدار است رهبر معظم انقلاب، صبح امروز: قضیه‌ی غزه از یک سو قضیه‌ی مظلومیت است، از یک سو قضیه‌ی اقتدار است. بله مردم غزه واقعاً مظلومند و این دشمن ددمنش و خون‌خوار، رژیم تروریستی غاصب، حدّی برای جنایت نمی‌شناسد. در یک بمباران هزار نفر را شهید میکند، اینجوری است، حدّی نمی‌شناسد. مظلومیت مردم این‌جوری ظاهر میشود. اما در کنار این مظلومیت دو نقطه‌ی مهم وجود دارد: یک نقطه صبوری این مردم است، توکل این مردم است. این مردم صبوری به خرج دادند انصافاً. در کنار این، نکته‌ی مهم دیگری که وجود دارد این است که ضربه‌ای که در این حادثه در این حمله رزمندگان فلسطینی به رژیم غاصب وارد شد یک ضربه تعیین‌کننده است. تاکنون چنین ضربه‌ای به این رژیم وارد نشده و همان‌طور که ما اول هم عرض کردیم قابل ترمیم نیست. هر چه می‌گذرد بیشتر معلوم میشود که قابل ترمیم نیست.
| ریشه‌یابی رهبر معظم انقلاب: ‏اگر خطر نابودی رژیم غاصب را تهدید نمیکرد، سران آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان، این اشرار عالم، خودشان را محتاج نمی‌دیدند که پشت سرهم به فلسطین اشغالی بیایند و اظهار همبستگی کنند. این نشان میدهد ضربه،بسیار محکم و تعیین کننده بوده و رژیمِ از پاافتاده را بزور دارند سرپا نگه میدارند.
امام عسکری (علیه السلام) فرمودند: خداوند با عنایت‌کردن سوره‌ی حمد به پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله)؛ فضیلتی به آن جناب بخشید که به هیچ‌یک از پیامبران (علیهم السلام) پیشین نداده، مگر سلیمان‌بن‌داود (علیه السلام)؛ که فقط "بِسْمِ الله الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ "را از این سوره دارد. [و سلیمان (علیه السلام)] این آیه را از تمام سلطنت و قدرتی که خدا به او عنایت کرده بود برتر می‌شمرد [و] می‌گفت: «خدایا! چه کلمات عالی و باارزشی است، من این کلمات را از تمام مملکتی که [به من] عنایت کرده‌ای باارزشتر می‌دانم». خداوند به او خطاب کرد: ای سلیمان! چگونه با ارزشتر نباشد و حال اینکه هر بنده‌ی من چه زن و چه مرد مرا با این کلمات بخواند ثوابی هزار برابر مملکت تو را صدقه بدهد به او عنایت می‌کنم. این یک‌هفتم از تمام آن سوره‌ایست که به محمّد (صلی الله علیه و آله) سرور انبیاء (علیهم السلام) داده‌ام (سوره‌ی فاتحة الکتاب). تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۱۰ بحارالأنوار، ج۸۹، ص نکته:ارزش و و آن از این حدیث معلوم می شود.
از جگر سوختگان آهِ شرربار ببین خیز از طوس و بیا حال مرا زار ببین کاش می‌شد که دل سیر تماشات کنم یار گمگشته! تو برگردی و پیدات کنم چقدَر کوه و کمر را پی تو آمده‌ام به تمنای رُخت ناله‌ی هجران زده‌ام چندماه است که آوارگی اقبال من است چادر خاکی من شاهد احوال من است منِ معصومه کجا رنج بیابان گردی؟! کاش یک‌بار به این خسته نظر می‌کردی خبری باد صبا از تو نیاورد آخر دست تقدیر مرا راهی قم کرد آخر پیِ تکریمِ منِ پرده نشینِ بدحال سربه زیر آمده بودند همه استقبال سر هر کوچه که رفتیم سلامم کردند مثل پروانه همه دور و برم می‌گردند دور بودم همه جا از نظر بیگانه خانه‌ام خانه‌ی نور است؛ نه یک ویرانه گریه کردیم ولی حین مناجات فقط کوچه رفتیم ولی کوچه‌ی سادات فقط کاش بودی که ببینی چقدر تب کردم من در این شهر فقط گریه به زینب کردم کاش می‌شد بنویسند دروغ است دروغ... رفتن عمه‌ی ما بر سر بازار شلوغ چه کسی داشت گمان از سر ایوان بلند... عده ای بی سر و پا سنگ به زینب بزنند! فکر کن‌ دور نوامیس خدا معرکه بود فکر کن چادر ناموس خدا دست که بود؟! ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
از هرکسی به غیر شما رو گرفته‌ایم برگیم و با نسیم حرم خو گرفته‌ایم هوهوی باد در حرمت موج می‌زند او را به خدمت تو اذان‌گو گرفته‌ایم گرد و غبار از دل خود پاک می‌کنیم در صحن اگر که دست به جارو گرفته‌ایم بر شانه‌ی رواقت اگر گریه می‌کنیم از ابرهای صحن تو الگو گرفته‌ایم ای ساحل امید! کنار ضریح تو هربار یاد کشتی پهلو گرفته‌ایم مهر تو را که ضامن ما روز محشر است از آستان ضامن آهو گرفته‌ایم ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در يكی از يادداشت‌های (رضوان الله تعالی علیه) آمده است: «هنگامی كه در قم سكونت كردم، صبح‌ها در حرم عليها السلام اقامه و من تنها كسی بودم كه اين سنّت را آنجا رواج دادم و از ۶۰ سال پيش به اين طرف، صبح زود و پيش از باز شدن درهای حرم مطهر و زودتر از ديگران می‌رفتم و منتظر می‌ايستادم. اين انتظار گاهی يک ساعت قبل از طلوع فجر بود تا خدام درها را باز كنند، زمستان و تابستان نداشت. در زمستان‌ها هنگامی كه برف همه جا را می‌پوشاند، كوچك به دست می‌گرفتم و راه خود را به طرف صحن باز می‌كردم تا خود را به حرم مطهر برسانم. در آغاز خود به نماز می‌خواندم تا پس از مدتی يک نفر به من اقتدا كرد و پس از آن كم كم افراد ديگر اقتدا كردند و به اين ترتيب، نماز جماعت را در حرم مطهر آغاز كردم و تا امروز كه ۶۰ سال از آن تاريخ می‌گذرد، ادامه دارد. آهسته آهسته، و نيز اضافه شد و از آن پس، روزی سه بار در مسجد بالاسر حضرت معصومه عليها السلام و صحن شريف نماز می‌خواندم» @avaymarefat
🔰سیره آیت‌الله بهجت درباره زیارت حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها: 🌟 از سال ۱۳۲۴ شمسی(که حضرت آیت‌اللّٰه بهجت از عراق به ایران برگشتند) به‌مدت شصت سال، روزی دو ساعت به حرم حضرت معصومه علیهاالسلام می‌رفت و یک ساعت ايستاده و یک ساعت نشسته زیارت می‌کرد. 🌺 در سال ١٣٣٧ منزل ما در خیابان آذر بود و راه تا حرم دور بود، ولی ایشان مرتب برای درس و زیارت به حرم مشرف می‌شد و حتی روزهایی که درس و بحث هم تعطیل بود مقیّد بود برای زیارت به حرم برود. ❇️ ایشان برای زیارت حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها معمولاً به ضریح نزدیک نمی‌شد، بلکه در کنار دیوار مسجد اعظم می‌ایستاد و زیارت می‌کرد تا کسی مزاحم نشود. 🍀 بیش از یک ساعت مشغول زیارات می‌شد؛ زیارت جامعه و امین‌الله می‌خواند. آن هم چند مرتبه؛ برای اساتید و ذوی‌الحقوق و افراد متعددی که در نظر داشت. 🌻 درباره قم می‌فرمودند:«در اینجا باید تمام اهل بیت را زیارت کرد. خدا می‌داندکه در این حرم‌ها چه ملائکه‌ای و چه اولیایی به طواف مشغولند. @avaymarefat
🔴تاثیر حضرت معصومه(س) در حفظ شیعه قبل از رحلت حصرت معصومه(سلام الله علیها) ، شیعیان بدلیل خفقان، مجبور شدند به سمت قم مهاجرت کنند. فاصله از امام بیشتر شد، قم کجا و کوفه کجا و حجاز کجا؟! فاصله دو برابر شد لذا باید یک شبکه‌ی متّصل برقرار می‌شد. در این فاصله حضرت فاطمه‌ی معصومه (سلام الله علیها) به قم تشریف بردند. مدّت ماندن حضرت در قم بسیار اندک است، کمتر از یک ماه است. حالا این‌که ایشان به رحمت خدا رفتند یا به شهادت رسیدند، به طور صریح در تاریخ معلوم نیست امّا این قبر مبارک که به روایت حضرت رضا (سلام الله علیه) در مورد آن عبارات عجیبی بیان شده است مثل شفاعت مطلقه، باعث شد که قم گرم شود، محلّ تجمّع شیعه بشود وقتی خبر شهادت یا رحلت حضرت معصومه (سلام الله علیها) به امام رضا (سلام الله علیه) می‌رسد، بلافاصله دستور صادر می‌کند: «مَنْ زَارَهَا وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّهُ». این حدیث اشاره به این است که شیعیان به کجا فرار کنند. حالا که شیعیان نمی‌توانند در کوفه زندگی کنند و شرایط خوف به این صورت است که عرض کردم. به کجا می‌آیند؟ نمی‌توانند به سمت طوس بیایند چون اگر به سمت طوس بیایند نمی‌توانند با امام رضا (علیه السّلام) ارتباط داشته باشند و هویت آن‌ها آشکار می‌شود و کشته می‌شوند. منطقه‌ی قم منطقه‌ای است که دور از حکومت مأمون و دور از حکومت بغداد است. برای حکومت ارزش ندارد که بخواهد سرمایه‌گذاری کند و به آن‌جا لشکر بفرستد، زیرا با مرکز خلافت فاصله دارد و برای حکومت خطری هم ندارد، حکومت هم قصد ندارد شیعیان را مدام تحریک کند، تنها قصد حاکمیت این است که شیعیان را از مجامع عمومی دور کند، به نوعی آن‌ها را تبعید کنند. آن‌ها کجا باید می‌رفتند؟ مجبور بودند به شهرهای مختلف بروند، لذا چون نمی‌توانستد به خراسان و خدمت امام رضا (علیه السّلام) بروند، باید یک پایگاه قوی دیگر برای شیعیان تشکیل می‌شد، قم بهترین مکان بود. استادکاشانی
ادب توحیدی انبیاء الهی در قرآن ادب یعنی زیبایی در باور، عمل و اخلاق معیار تشخیص ادب چیست؟ تفاوت ادب دنیایی مادی با ادب الهی توحیدی شرکت های اخلاقی دنیایی و مادی در جهان معاصر @avaymarefat
سیره اخلاقی آیت الله مرعشی.m4a
27M
سیره اخلاقی آیت الله نجفی مرعشی(رحمت الله علیه) مروری بر سیره علمی ایشان ذکر گوشه ای از خاطرات دوران طلبگی ایشان و زحماتی که ایشان در جمع آوری کتب شیعه متحمل شد. ذکر بعضی از تشرفّات ایشان به محضر حضرت بقیه الله(ارواحنا فداه) @avaymarefat
رهبر انقلاب با تأکید مجدد بر غیرقابل جبران بودن ضربه وارد شده بر رژیم صهیونیستی و اذعان عوامل رژیم غاصب به این جبران‌ناپذیری گفتند: رژیم اشغالگر به حدی درمانده و متحیّر و سردرگم است که به مردمش هم دروغ می‌گوید، مانند اظهار نگرانی درباره اسرای خود که یک دروغ است چرا که بر اثر بمباران‌ها ممکن است اسرای خودشان هم نابود شوند.
🔸به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، مسعود شهیدی شاعر و روزنامه‌نگار با الهام از شعر« باز باران» گلچین گیلانی، شعری برای مردم غزه سروده است.🔸 ♦️باز باران باز بارانِ گلوله   موشک و بمب فراوان می‌خورد بربام غزه  یادم آرد دیر یاسین روستایی در فلسطین ناگهان فرمان آتش  حمله آن دیو صهیون مست و مجنون چون سگ زنجیری غرب ستمگر  توی آن هنگامه خون   کودکی ده ساله بودم زار و نالان  چشمِ گریان می‌دویدم سوی خانه هر طرف گل‌های پرپر  خانه ویران  ناله‌ها را می‌شنیدم  با دو دست کودکانه خاک‌ها، آوار‌ها را می‌زدم این سو و آن سو مادرم در خاک و در خون آن‌ طرف‌تر  خواهر شش ماهه‌ام بی جان کاش من در خانه بودم  کاش من هم مرده بودم   در میان دود و آتش می‌دویدم در میان گریه‌های نا امیدی می‌شنیدم یک ندای آسمانی   مژده روز رهایی  مژده روز رهایی غزه اکنون  گشته همچون دیر یاسین همچو قانا همچو صبرا و شتیلا چه غمناک است باران گلوله موشک، خمپاره، فریاد و ناله می‌دوم این سو و آن سو  کودکانی غرقه در خون  مادرانی زار و دلخون  باز هم آن دیو صهیون دست خود را کرده درخون غزه اما نیست همچون دیر یاسین  روستایی ناتوان با دست خالی غزه چون شیر است چون شیران لبنان حمله اش طوفان و سیلاب خروشان دشمنش لرزان، هراسان  می‌رمد از خیل شیران حمله آرد سوی طفلان  اینک ای فرزند من  فرزند اردوگاه سینا خوب بنگر  غزه را غزه بیدار پر آوازه را  در پی شب‌های تار بی‌کسی در پی آوارگی گر بود حریٌت و آزادگی  هست صبح روشن بالندگی  می‌رود این دیو صهیون سوی گور  قدس می‌گردد، رها با صد غرور  بشنو از من  کودک من رازهای زندگانی پند‌های جاودانی گر طلای ناب خواهی  آتشی می‌بایدت  در رهایی از ستمگر  هفت خوان می‌بایدت گر ضعیف و سست باشی  در جهان طعمه گرگی و سهم کرکسان گر قوی باشی  ز خاک خود حفاظت می‌کنی ملتت را میر و مهتر می‌کنی کودک من گویدت قرآن پاک در پی جهد و جهاد   هست فتح و نصرت پروردگار بشنو از من کودک من  این فلسطین خانه و خاک تو است   بحر تا نهرش سزاوار تو است  باز گیر این خانه را از سارقان  باز گردان بی پناه، آوارگان بشنو از من کودک من مذهب ما مذهب صلح و صفا است از پس سرکوب دشمن از پس آزادی قدس شریف نوبت صلح است و سازش با رفیق کودک من پیش چشم مرد فردا   زندگانی در فلسطین  در کنار رهروان راه موسیٰ رهروان راه عیسیٰ  هست زیبا، هست زیبا، هست زیبا
نکاتی مهم درباره : ۱-وظیفه اصلی انبیاء و امامان چیست که به فقها منتقل شود. جواب: جهت دهی امور دنیوی بشر در همه عرصه های فردی و اجتماعی، سیاسی... به سمت توحید، آخرت، معنویت و ملکوت... این وظیفه نیازی به احاطه بر علوم بشری و جزییات سیاست و... ندارد علم به کلیات این امور کافی است و در این جهت فرقی بین فقها و انبیا نیست.(امام خمینی: پیامبران دعوت به دنیا نمی کنند چون دنیاخواهی در طبیعت همه انسان ها هست و اتوماتیک میل به دنیا و تنظیم دنیا در درون بشر هست و نیازی به انبیا نیست ولی میل به آخرت و محدود کردن دنیاخواهی در نفس امّاره بشر نیست لذا کار انبیا تقیید خواسته های دنیوی بشر است که از آن در قرآن تعبیر به تقوای الهی(اتّقوا الله)می شود این وظیفه بعد از انبیا به فقها واگذار می شود و برای اینکه در مرحله اجرا و نظارت بر اداره امور جامعه و قانون گذاری برای دینی کردن جامعه اختلاف و تشتت نشود در مرحله کلان کشور و حکومت، به ولی فقیه واحد یا شورای فقها واگذار می شود.لذا فقیه لزومی ندارد برای ولایت بر جامعه به تمام علوم بشری مسلط باشد بلکه وظیفه اش تنظیم سیاست های کلی کشور و جهت دهی به سمت اسلام و آخرت و دین و معنویت است. در واقع ولی فقیه به اجرای رساله عملیه در سطح کلان کمک می کند و در این امر از مشورت چکارشناسان کمک می گیرد). 2-ولایت عمومی و حکومتی انبیا و امامان و فقها چگونه تحقق می یابد؟ جواب: اگر مقدمات آن فراهم شود تحقق می یابد مقدماتی مثل اقبال عمومی جامعه. آیت الله جوادی آملی: فقهای قبل از امام خمینی، این شرط را حصولی می دانستند یعنی اگر به دلایلی جامعه به امامان و علما اقبال کردند ولایت وظیفه می شود و گر نه، وظیفه ای نیست. و ادله ولایت فقیه وظیفه ای برای فقها در این زمینه، بر عهده فقها نگذاشته، ولی حضرت امام خمینی معتقد بودند که این شرایط تحصیلی است و فقیه وظیفه دارد برای تحقق این شرایط تلاش کند همانگونه که انبیاء و رسولان الهی برای اجرای دین در جامعه تلاش می کردند و مبارزات اجتماعی،سیاسی..داشتند و با فراعنه و طاغوتیان می جنگیدند تا بتوانند حکومت دینی تشکیل دهند.
8.35M
۱-بحثی مهم و کاربردی پیرامون وظیفه اصلی انبیاء و فقها در حکومت دینی جهت دهی دنیای مردم به سمت آخرت و توحید و معنویت است.