2512870.mp3
24.9M
🔹دعای افتتاح🔹
حاج مهدی سماواتی
♦️هرشب ساعت ۲۲
#سی_روز_افتتاح_بخوانیم
#ماه_رمضان
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
تحقیرش کنید
چادری ها اتفاقا از تمیز ترین و مرتب ترین افراد هستن
چون کسی که زحمت پوشیدن چادر به خودش میده زحمت شستن و اتو کردن و تمیزنگه داشتن چادر هم به خودش میده
واگر حوصله این زحمات رو نداشته باشه کلا قید چادر رو میزنه
درمورد کیسه زباله هم اون مغز توه که توش زباله ست ، اشتباه گرفتی...
هرکس حجاب را تحقیر کرد تحقیرش کنید...
رهبر انقلاب
#حجاب
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
بسم الله الرحمن الرحیم
من زنده ام
قسمت بیستم
اما همه در یک گروه نبودیم. بعضی در کلاس تجوید و روخوانی و بعضی در کلاس تفسیر و بعضی در کلاس احکام شرکت می کردند. همه چادرهای گلباقالی و رنگارنگ می پوشیدیم فقط خانم حاصلی چادرش مشکی بود.
عمو رجب سرایدار مسجد، پیرمردی مهربان و با اخلاقی بود که فقط گاهی که دختر ها بلند بلند می خندیدند و چادرهای نازک را ناشیانه سر میانداختند، زیر لب می گفت: دخترها حیا کنید اینجا خانه خداست.
اما هیچ کس به هیچ دلیلی از آمدن به این کلاس ها منع نمی شد.
سال ۱۳۵۵ دوباره موسم مهر و مدرسه و معلم و مشق و کتاب آغاز شد. کلاس سوم راهنمایی یکی از بهترین سال های دانش آموزی ام بود. نسبت به بچه هایی که تازه از فضای دبستان جدا شده بودند و ما آنها را بچه می دانستیم و کلاس دومی ها که مثل برزخیان بین زمین و آسمان معلق بودند و توی لاک خودشان فرو رفته بودند، احساس سروری و دانایی میکردیم.
سرپرست گروه بودن، احساس اعتماد به نفس و جرأت و جسارت مرا بالا برده بود.
آرزوهای بزرگ داشتم و فکر های بزرگتر، همه چیز را در کتاب می دیدم می خواستم دانش و آگاهی بچه ها بالا برود. احساس می کردم همه کمبود ها و نداشتن ها زیر سر نادانی است.
فکر دایر کردن یک کتابخانه در مدرسه به سرم زد و با کمک چند نفر از بچهها، کتابخانه برای مدرسه دست و پا کردیم. از هر کسی که کتاب اضافه داشت، فارغ از موضوع و محتوا و عنوان، هرچیزی که فقط جلد بهصورت کتاب را داشت جمع آوری می کردیم.
دیگر همسایه ها و مردم محل تا مرا میدیدند از کتابهای جدید سوال میکردند یا کتاب های قدیمی شان را برای کتابخانه به من میدادند. همه را شماره گذاری می کردم و در قفس ها می چیدم. کتاب هایی را که تمیزتر و قطورتر بودند، در قفسه های بالایی و کتابهای باریکتر و کهنه تر را در طبقات پایین تر قرار میدادم.
حرفه ی کتابداری را یاد گرفتم. خوب کتاب خواندن را بهتر از کتاب خوب خواندن، یاد گرفته بودم. عاشق کتاب و خواندن بودم. دلم می خواست همه ی آن کتاب ها را بغل می زدم و می بوسیدم.
همه نوع کتابی در قفسه کتابخانه پیدا می شد. بعضی از کتابها را که بیش از دو نسخه از آنها داشتیم، به کمک خانم حاصلی با کتاب های کتابخانه مسجد مهدی موعود تعویض کردیم، تا پای کتاب های مذهبی و دینی هم به مدرسه باز شود
اولین بار بود در مدرسه کسی جرأت میکرد از کتابهای مذهبی سخن بگوید.
خانم حاصلی تنها یاور و همراه من بود و مرا تشویق و حمایت میکرد. البته ناگفته نماند که با این روش، پای کتاب های غیر دینی هم به مسجد باز شد. کتابهای مدرسه به درد مسجد نمیخورد. اما این بهانه ای بود برای ورود کتاب های دینی به مدرسه.
تعداد طرفداران کتابهای مسجد و کتابخوان ها روز به روز زیادتر می شد. سرمان شلوغ شده بود. مشاور مدرسه تاکید میکرد که کتابهای علمی و داستانی برای بچهها مفیدتر است.
کم کم دعواهای من با مشاور شروع شد. او مرا به چشم یک خرابکار و طغیانگر می دید. مدام غر می زد که باید کتابهای غیرداستانی و دینی را دور بریزید. اینها جلوی رشد و پیشرفت بچه ها را می گیرد.
اما هرچه بیشتر نق می زد، من بیشتر بچه ها را به خواندن کتاب های مذهبی تشویق می کردم. انصافاً بچهها هم خوب استقبال میکردند.
یک روز از خانم حاصلی خواستم کتابهای داستانی بیشتری برای کتابخانه به ما بدهد. اما او چند جلد قرآن مجید داد. اولین بار بود که قرآن را به کتابخانه میبردم. خانم حاصلی میگفت: کتاب قرآن پر از داستان های پند آموز و عبرت آموز است.
گفتند که کتابهای علمی هم میخواهیم .دوباره چند جلد دیگر قرآن داد و گفت: این کتاب راه و روش و کلید گنج علم و علم آموزی است...
پایان قسمت بیستم
#نهضت_کتاب_خوانی
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
هدایت شده از 🇮🇷 عکسنوشتہسیاسی 🇮🇷
🦋با آرزوی قبولی طاعات و عبادات، الحمدالله قرائت ذکر صلوات ۱۷۰۰۰مرتبه قرائت شد.
🔰همسنگران روزه دار در روز #پانزدهم_ماه_مبارک قرائت سوره #زلزال به نیات⤵
🔸تعجیل در فرج امام زمان(عجل الله تعالی فرجه و الشریف)
🔹سلامتی رهبر عزیزمان(دامت برکاته)
🔸شادی روح شهیدان⤵️
🌹 شهید پور جعفری
🌹 شهید آبشناسان
🌹 شهید آوینی
🌹 شهید صیاد شیرازی
🌹 شهید رضا خلج
🌀در صورت سهیم شدن تعدادی که برایتان مقدور هست قرائت کرده و اعلام نمایید.
@shahid_ahmadali_nayeri
⏳ مهلت قرائت : تا اذان صبح روز بعد
#اجرتان_با_امام_حسن_علیه_السلام
#دعای_خیر_شهدا_روزیتان
🌹 @AXNEVESHTESHOHADA
تو آمدی، رمضان سفره ضیافت شد
شب تولد تو تازه ماه رؤیت شد
🌸
همین که در دو جهان کار تو کرامت شد
خیال من دگر از روز حشر راحت شد
🍃
به شکر آنکه برای خدا حسن شده ای
چهار رکعت یومیه های من شده ای
🌸
همیشه پشت در خانه تو مهمان است
بیا ز خانه که در کوچه راهبندان است
🍃
هرآنکسی که گدایت نشد، پشیمان است
الا که گوشه ای از سفره ی تو ایران است
🌸
چه خوب میشد اگر قبر تو در ایران بود
شب ولادت تو صحن تو چراغان بود
🍃🌸میلاد کریم سبزپوش آلفاطمه،
تنهاترین سردار لشکر حیدر،
غریب شهر پیامبر،
امام حسن مجتبی علیه السلام مبارک
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
ترتیل سریع جزء 15.MP3
9.99M
#ترتیل_سریع
جزء 5️⃣1️⃣
قاری : حجت الاسلام #محمد_کویتی
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
12_Mirdamad_Milad_Emam_Hasan_1394_1_(www.rasekhoon.net).mp3
10.77M
مولودی خوانی #توسل 🌸 ویژه ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام
مداح : #حاج_سیدمهدی_میرداماد
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سینمای ایران در مسیر ابتذال و ترویج فساد
فیلم ″طلا″ به کارگردانی پرویز شهبازی و تهیهکنندگی رامبد جوان و محمد شایسته، به عنوان دومین فیلم سینمایی، درحال اکران آنلاین است.
طلا بابازی نگار جواهریان و هومن سیدی، روایت چند جوان است که برای ایجاد کسب و کار، با موانعی ازجمله کمبود سرمایه مواجهاند.
لیلا، برای تامین سرمایه، از محل کارش سرقت میکند، دوست دیگرشان؛ منصور، قصد درمانِ برادرزادهاش؛ طلا را در خارج از کشور دارد و دریا که با او همخانه است برای کمک به منصور، از پدرش دزدی میکند. پدر بدنبال این ماجرا سکته کرده و میمیرد. با ورود پلیس به ماجرا منصور فرار کرده، در مرز توسط قاچاقچیان کشته میشود و دریا که از او باردار است، بهدلیل تنهاییاش، تصمیم به حفظِ جنین نامشروع میگیرد.
❗️جالب اینجاست که منصور درعین داشتن رابطه نامشروع با دریا، در پی اثبات خیانتِ همسر برادرش است!
⭕️فیلم طلا پا را فراتر از حدود گذاشته؛ عشق را با ازدواج سفید به تصویر کشیده و متهورانه؛ با دراماتیزه کردنِ بارداریِ حاصل از آن، در پیِ ترویج و حتی تطهیر این سبک مردود است.
❌ نکته حائز اهمیت در این میان، غفلت مجموعهی ″مسئولان سینماییست″ که گویا در کرهای دیگر فعالیت میکنند و از معضلات خانوادگی جامعه آگاهی ندارند و هشدارها را نمیشنوند!
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 خدا توبه کننده را دوست دارد
روایت آیت الله فاطمینیا از فرصت مناسب ماه رمضان برای توبه و استغفار
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
نظام تقديم 93.mp3
6.68M
#شرح_و_بررسی_کتاب_آن_سوی_مرگ
جلسه بیستم
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
امام حسن مجتبی علیه السلام
🌱 بدانيد كه خداوند شما را بيهوده نيافريده و سر خود رها نكرده است ، مدت عمر شما را معين كرده ، و روزى شما را ميانتان قسمت كرده ، تا هر خردمندى اندازه خود را بداند و بفهمد كه هر چه برايش مقدر است به او مىرسد ، و هر چه از او نيست به او نخواهد رسيد ، خدا خرج دنياى شما را كفايت كرده و شما را براى پرستش فراغت بخشيده و به شكرگزارى تشويق كرده ، و ذكر و نماز را بر شما واجب كرده و تقوى را به شما سفارش كرده ، و آن را نهايت رضايتمندى خود مقرر ساخته است.🌾
تحف العقول
💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
2512870.mp3
24.9M
🔹دعای افتتاح🔹
حاج مهدی سماواتی
♦️هرشب ساعت ۲۲
#سی_روز_افتتاح_بخوانیم
#ماه_رمضان
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ترجمهای که یک مسلمان را شیعه و دو مسیحی را مسلمان کرد!
ماکومیه طلبه کامرونی حوزه علمیه قم است که کار ترجمه یکی از تفاسیر قرآن را به انگلیسی انجام داده و میگوید بعد از اینکه کار ویرایش این ترجمه را به دوستانم در کامرون سپردم، یکی از آنها که مسلمان بود شیعه شد و دو نفر مسیحی هم مسلمان شدند زیرا دیدند اسلام نظر محترمانهتری به حضرت عیسی(ع) و حضرت مریم(س) حتی نسبت به مسیحیان دارد
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
بسم الله الرحمن الرحیم
من زندهام
قسمت بیست و یکم
وقتی آن چند جلد قرآن را تحویل مشاور دادم از شدت ناراحتی نزدیک بود نفسش بند بیاید. نه اینکه مخالف قرآن باشد, بلکه به او این طور یاد داده بودند که قرآن فقط کتاب دین است.
کتاب درس زندگی و داستان جداست. گفت: دخترم هر کتابی, هر لباسی, هر حرفی جایی مخصوص به خود دارد. مثلاً جای کفش در جاکفشی است، جای کتاب در کتابخانه و جای لباس در کمد. جای قرآن در مسجد است و لباس مسجد چادر است و کار در مسجد عبادت و نماز است. اما اینجا مدرسه است. اگر اینجا قرآن بخوانیم و چادر بپوشیم و نماز بخوانیم پس در مسجد چه کار کنیم؟
اختلافات من و مشاور بالا گرفت. او حاضر نبود قرآن در مدرسه باشد و من هم به هیچ قیمتی راضی نمی شدم قرآن را از کتابخانه حذف کنم. سرانجام او اجازه نداد قران در قفسه ی کتابخانه ی مدرسه جا بگیرد.
مسئولیت کتابخانه را به آرامی از من گرفتند و به دختر مدیر مدرسه سپردند.
اگر چه با این کارشان مرا ناراحت و منزوی کردند و کرک و پرم ریخته شد، اما راز پریدن و پرواز را آموخته بودم . کتاب را بهترین دوست خود یافتم. آدم های داخل کتاب هم مانند آدمهای بیرون کتاب، رنگ به رنگ و دوست داشتنی بودند و کتاب مثل زنگساعت نقطه بیداری من شد.
بعد از پایان سال تحصیلی سوم راهنمایی، هر چیزی را که اسمش کتاب بود به سرعت می خواندم و می جویدم و قورت می دادم. با زری مسابقه ی کتابخوانی میگذاشتیم. مطالعه ی کتاب های غیر مذهبی، مذهبی، شعر، ادبی و ... تفریح خوبی بود.
تابستان ها مثل ساعت کوکی هرکس باید برنامه خودش را می دانست. اساساً کنترل ده، دوازده بچه در یک خانه ۱۰۰ متری و سیر کردن شکمشان باید با حساب و کتاب باشد.
یک روز در میان، تیر و تخته و تنور مادر به راه بود. مادرم همه فن و هنر ایران را می دانست. با بوی نان و هیزم و تنور چشمانم را می مالیدم و با صدای قوقولی قوقوی خروس حیاطمان توی رختخواب غلت می زدیم و آفتاب که به دیوار می رسید مادرم می گفت:
چه معنی داره دختر تا لنگ ظهر بخوابه.
و آقا در تکمیل حرف مادرم به پسرها می گفت:
مرد زیر لحاف آفتاب زده تنبل و بی عار میشه.
هر کس به کاری مشغول می شد و طبق معمول من کنار مادرم یا خمیر را چانه می زدم یا نان پهن میکردم.
ظهرها بعد از ناهار سفره که جمع می شد. وقتی برق آفتاب وسط آسمان بود، آقا بی چون و چرا همه را به خط می کرد و بالش زیر سرمان و خواب ظهر برقرار بود.
همیشه در حال کشتی گرفتن با چشمهایم بودم که خواب از حدقه چشم بیرون نپرد. آقا که خسته تر از همه ی ما بود، زودتر از ما نشسته به خواب می رفت. همین که صدای خروپف آقا بلند می شد، یکی یکی از دور و برش پراکنده می شدیم و دنبال کار خودمان میرفتیم. یواشکی با زری و مهناز که با همین ترفند با خواب بعد از ظهر کلنجار می رفتند، با هم یکی می شدیم و زیر درختان بی عار ترکه ای دستمان می گرفتیم تا ملخ سیدی شکار کنیم.
در کنار همه این شیطنتها مسجد رفتنمان برقرار بود. آن سال خانم حاصلی همراه قرآن،عربی آسان را هم به ما درس داد. فقط شرطش این بود که هر کلمه ای را که یاد گرفتیم به بقیه دوستان که به مسجد نیامده بودند، هم یاد بدهیم. خانم حاصلی یادگیری قواعد عربی را بر اساس ادبیات منظوم برایمان بسیار آسان کرده بود.
معرف، شش بود مضمر، اضافه
علم، ذواللام، موصول و اشاره
با همین شعرها پای مهناز و رقیه ام به مسجد باز شد. مدرسه که تمام می شد، آقا میگفت: ورق های سفید دفترهای ناتمام را سریع جدا کنید، چون وقتی شما خوابید شیطان می آید همه ی مشق هایتان و ورقهای سفید باقیمانده را خط خطی می کند. چقدر خوب بود هر چه را که آقا میگفت باور میکردیم و قبل از آمدن شیطان ورق های سفید دفترمان را جدا می کردیم. آنها را به هم می دوخت و من آن دفترها را یا برای سال بعد نگه میداشتم یا همان تابستان داستان های قرآن ایرانی مثل داستان حضرت یونس و ابراهیم و حضرت مریم را که خیلی دوست داشتم، توی این دفترها با خط خوش می نوشتم و بین دوستانم توزیع میکردم...
پایان قسمت بیست و یکم
#نهضت_کتاب_خوانی
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
سلام و نور
سروران بزرگوار، به علت تکذیب خبر درخواست برنامه تلویزیونی از خانم زاهدی برای اجرای برنامه بدون چادر، عکسنوشته فوق حذف شد.
با عرض پوزش ، انشاالله در انتخاب مطالب دقت بیشتری خواهد شد.
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
هدایت شده از 🇮🇷 عکسنوشتہسیاسی 🇮🇷
🦋با آرزوی قبولی طاعات و عبادات، الحمدالله قرائت سوره زلزال ۷۰۰مرتبه قرائت شد.
🔰همسنگران روزه دار در روز #شانزدهم_ماه_مبارک قرائت #ذکر_استغفار به نیات⤵
🔸تعجیل در فرج امام زمان(عجل الله تعالی فرجه و الشریف)
🔹سلامتی رهبر عزیزمان(دامت برکاته)
🔸شادی روح شهیدان⤵️
🌹 شهید چمران
🌹 شهید ستاری
🌹 شهید باکری
🌹 شهید سید مصطفی رفعتی پور
🌹 شهید علم الهدی
🌀در صورت سهیم شدن تعدادی که برایتان مقدور هست قرائت کرده و اعلام نمایید.
@shahid_ahmadali_nayeri
⏳ مهلت قرائت : تا اذان صبح روز بعد
#اجرتان_با_امام_حسن_علیه_السلام
#دعای_خیر_شهدا_روزیتان
🌹 @AXNEVESHTESHOHADA
⭕️ #پوشش_از_نگاه_اندیشمندان_غربی
🔖#آلفرد_هیچکاک:
«من معتقدم که زن هم باید مثل فیلمی پر هیجان باشد. بدین معنی که ماهیت خود را کمتر نشان دهد و برای کشف خود، مرد را به نیروی تخیل و تصور زیادتری وادارد. باید زنان پیوسته بر همین شیوه رفتار کنند. یعنی کمتر ماهیت خود را در معرض نمایش قرار دهند و بگذارند مرد برای کشف آنها بیشتر به خود زحمت بدهد. #زنان_شرقی تا چند سال پیش، به خاطر حجاب، نقاب و روبندی که به کار میبردند خود به خود #جذاب بودند و همین مسئله، جاذبه نیرومندی بدانها میداد.
اما به تدریج با تلاشی که زنان این کشورها برای برابری با #زنان_غربی از خود نشان دادند؛ حجاب و پوششی که دیروز بر زن شرقی کشیده شده بود، از میان میرود و همراه آن، از جاذبه جنسی او هم کاسته میشود».
📘 بهشت جوانان، اسدالله محمدی نیا، انتشارات سبط اکبر، ص۵۵
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB