2512870.mp3
24.9M
🔹دعای افتتاح🔹
حاج مهدی سماواتی
♦️هرشب ساعت ۲۲
#سی_روز_افتتاح_بخوانیم
#ماه_رمضان
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ترجمهای که یک مسلمان را شیعه و دو مسیحی را مسلمان کرد!
ماکومیه طلبه کامرونی حوزه علمیه قم است که کار ترجمه یکی از تفاسیر قرآن را به انگلیسی انجام داده و میگوید بعد از اینکه کار ویرایش این ترجمه را به دوستانم در کامرون سپردم، یکی از آنها که مسلمان بود شیعه شد و دو نفر مسیحی هم مسلمان شدند زیرا دیدند اسلام نظر محترمانهتری به حضرت عیسی(ع) و حضرت مریم(س) حتی نسبت به مسیحیان دارد
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
بسم الله الرحمن الرحیم
من زندهام
قسمت بیست و یکم
وقتی آن چند جلد قرآن را تحویل مشاور دادم از شدت ناراحتی نزدیک بود نفسش بند بیاید. نه اینکه مخالف قرآن باشد, بلکه به او این طور یاد داده بودند که قرآن فقط کتاب دین است.
کتاب درس زندگی و داستان جداست. گفت: دخترم هر کتابی, هر لباسی, هر حرفی جایی مخصوص به خود دارد. مثلاً جای کفش در جاکفشی است، جای کتاب در کتابخانه و جای لباس در کمد. جای قرآن در مسجد است و لباس مسجد چادر است و کار در مسجد عبادت و نماز است. اما اینجا مدرسه است. اگر اینجا قرآن بخوانیم و چادر بپوشیم و نماز بخوانیم پس در مسجد چه کار کنیم؟
اختلافات من و مشاور بالا گرفت. او حاضر نبود قرآن در مدرسه باشد و من هم به هیچ قیمتی راضی نمی شدم قرآن را از کتابخانه حذف کنم. سرانجام او اجازه نداد قران در قفسه ی کتابخانه ی مدرسه جا بگیرد.
مسئولیت کتابخانه را به آرامی از من گرفتند و به دختر مدیر مدرسه سپردند.
اگر چه با این کارشان مرا ناراحت و منزوی کردند و کرک و پرم ریخته شد، اما راز پریدن و پرواز را آموخته بودم . کتاب را بهترین دوست خود یافتم. آدم های داخل کتاب هم مانند آدمهای بیرون کتاب، رنگ به رنگ و دوست داشتنی بودند و کتاب مثل زنگساعت نقطه بیداری من شد.
بعد از پایان سال تحصیلی سوم راهنمایی، هر چیزی را که اسمش کتاب بود به سرعت می خواندم و می جویدم و قورت می دادم. با زری مسابقه ی کتابخوانی میگذاشتیم. مطالعه ی کتاب های غیر مذهبی، مذهبی، شعر، ادبی و ... تفریح خوبی بود.
تابستان ها مثل ساعت کوکی هرکس باید برنامه خودش را می دانست. اساساً کنترل ده، دوازده بچه در یک خانه ۱۰۰ متری و سیر کردن شکمشان باید با حساب و کتاب باشد.
یک روز در میان، تیر و تخته و تنور مادر به راه بود. مادرم همه فن و هنر ایران را می دانست. با بوی نان و هیزم و تنور چشمانم را می مالیدم و با صدای قوقولی قوقوی خروس حیاطمان توی رختخواب غلت می زدیم و آفتاب که به دیوار می رسید مادرم می گفت:
چه معنی داره دختر تا لنگ ظهر بخوابه.
و آقا در تکمیل حرف مادرم به پسرها می گفت:
مرد زیر لحاف آفتاب زده تنبل و بی عار میشه.
هر کس به کاری مشغول می شد و طبق معمول من کنار مادرم یا خمیر را چانه می زدم یا نان پهن میکردم.
ظهرها بعد از ناهار سفره که جمع می شد. وقتی برق آفتاب وسط آسمان بود، آقا بی چون و چرا همه را به خط می کرد و بالش زیر سرمان و خواب ظهر برقرار بود.
همیشه در حال کشتی گرفتن با چشمهایم بودم که خواب از حدقه چشم بیرون نپرد. آقا که خسته تر از همه ی ما بود، زودتر از ما نشسته به خواب می رفت. همین که صدای خروپف آقا بلند می شد، یکی یکی از دور و برش پراکنده می شدیم و دنبال کار خودمان میرفتیم. یواشکی با زری و مهناز که با همین ترفند با خواب بعد از ظهر کلنجار می رفتند، با هم یکی می شدیم و زیر درختان بی عار ترکه ای دستمان می گرفتیم تا ملخ سیدی شکار کنیم.
در کنار همه این شیطنتها مسجد رفتنمان برقرار بود. آن سال خانم حاصلی همراه قرآن،عربی آسان را هم به ما درس داد. فقط شرطش این بود که هر کلمه ای را که یاد گرفتیم به بقیه دوستان که به مسجد نیامده بودند، هم یاد بدهیم. خانم حاصلی یادگیری قواعد عربی را بر اساس ادبیات منظوم برایمان بسیار آسان کرده بود.
معرف، شش بود مضمر، اضافه
علم، ذواللام، موصول و اشاره
با همین شعرها پای مهناز و رقیه ام به مسجد باز شد. مدرسه که تمام می شد، آقا میگفت: ورق های سفید دفترهای ناتمام را سریع جدا کنید، چون وقتی شما خوابید شیطان می آید همه ی مشق هایتان و ورقهای سفید باقیمانده را خط خطی می کند. چقدر خوب بود هر چه را که آقا میگفت باور میکردیم و قبل از آمدن شیطان ورق های سفید دفترمان را جدا می کردیم. آنها را به هم می دوخت و من آن دفترها را یا برای سال بعد نگه میداشتم یا همان تابستان داستان های قرآن ایرانی مثل داستان حضرت یونس و ابراهیم و حضرت مریم را که خیلی دوست داشتم، توی این دفترها با خط خوش می نوشتم و بین دوستانم توزیع میکردم...
پایان قسمت بیست و یکم
#نهضت_کتاب_خوانی
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
سلام و نور
سروران بزرگوار، به علت تکذیب خبر درخواست برنامه تلویزیونی از خانم زاهدی برای اجرای برنامه بدون چادر، عکسنوشته فوق حذف شد.
با عرض پوزش ، انشاالله در انتخاب مطالب دقت بیشتری خواهد شد.
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
هدایت شده از 🇮🇷 عکسنوشتہسیاسی 🇮🇷
🦋با آرزوی قبولی طاعات و عبادات، الحمدالله قرائت سوره زلزال ۷۰۰مرتبه قرائت شد.
🔰همسنگران روزه دار در روز #شانزدهم_ماه_مبارک قرائت #ذکر_استغفار به نیات⤵
🔸تعجیل در فرج امام زمان(عجل الله تعالی فرجه و الشریف)
🔹سلامتی رهبر عزیزمان(دامت برکاته)
🔸شادی روح شهیدان⤵️
🌹 شهید چمران
🌹 شهید ستاری
🌹 شهید باکری
🌹 شهید سید مصطفی رفعتی پور
🌹 شهید علم الهدی
🌀در صورت سهیم شدن تعدادی که برایتان مقدور هست قرائت کرده و اعلام نمایید.
@shahid_ahmadali_nayeri
⏳ مهلت قرائت : تا اذان صبح روز بعد
#اجرتان_با_امام_حسن_علیه_السلام
#دعای_خیر_شهدا_روزیتان
🌹 @AXNEVESHTESHOHADA
⭕️ #پوشش_از_نگاه_اندیشمندان_غربی
🔖#آلفرد_هیچکاک:
«من معتقدم که زن هم باید مثل فیلمی پر هیجان باشد. بدین معنی که ماهیت خود را کمتر نشان دهد و برای کشف خود، مرد را به نیروی تخیل و تصور زیادتری وادارد. باید زنان پیوسته بر همین شیوه رفتار کنند. یعنی کمتر ماهیت خود را در معرض نمایش قرار دهند و بگذارند مرد برای کشف آنها بیشتر به خود زحمت بدهد. #زنان_شرقی تا چند سال پیش، به خاطر حجاب، نقاب و روبندی که به کار میبردند خود به خود #جذاب بودند و همین مسئله، جاذبه نیرومندی بدانها میداد.
اما به تدریج با تلاشی که زنان این کشورها برای برابری با #زنان_غربی از خود نشان دادند؛ حجاب و پوششی که دیروز بر زن شرقی کشیده شده بود، از میان میرود و همراه آن، از جاذبه جنسی او هم کاسته میشود».
📘 بهشت جوانان، اسدالله محمدی نیا، انتشارات سبط اکبر، ص۵۵
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
اصبغ ابن نباته رسیده است که می گوید:
خدمت امیرالمومنین علیه السلام رسیدم.دیدم که ایشان در حال فکر کردن بوده، چوبی در دست گرفته و به زمین می زنند.
به ایشان عرض کردم: ای امیر مومنان چه شده است که به این صورت فکر می کنی و سر چوب را به زمین می زنید؟ این عمل شما از روی رغبت شما به زمین است؟( یعنی مشغول فکر کردن در مورد زمین و دنیا و ذخارف دنیا هستید یا حادثه ای پیش آمده که شما را به فکر فرو برده است؟)
حضرت فرمودند: خیر. به خدا قسم هیچ وقت رغبتی به زمین و دنیا نداشته ام، لکن در مورد مولودی فکر میکنم که یازدهمین اولاد از نسل من است. نامش مهدی است و زمین را از عدل و داد پر می کند، چنان که از طلم و جور پر شده باشد. حیرت و غیبتی برای او پیش می آید که در آن بعضی از افراد گمراه و بعضی دیگر هدایت میشوند.
الغیبة طوسی،فصل اول، حدیث ۱۲۷
#سلام_امام_مهربانم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
16.MP3
9.58M
#ترتیل_سریع
جزء 6⃣1⃣
قاری : حجت الاسلام #محمد_کویتی
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB