eitaa logo
🌸 عکسنوشته حجاب 🌸
680 دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
1.3هزار ویدیو
19 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم من زنده‌ام قسمت هشتاد و دوم فاطمه روحیه ی آرام و صبوری داشت. هم جنگ را خوب فهمیده بود و هم تقدیر اسارت را در جا پذیرفته بود. حرف‌های زیادی برای گفتن داشتیم. در اتاقی بیست و چهار متری با دو پنجره که به پشت محوطه بازداشتگاه باز می شد، بدون هیچ گونه زیر اندازی کنار یکدیگر نشسته بودیم. سربازی که گهگاه از پنجره به داخل سرک می کشید، از اتاق ما دور شد. نزدیک غروب بود و فرصت خوبی پیش آمده بود تا فاطمه بیشتر از وضعیت این چند روز برای ما بگوید. _ این سه چهار روز حول و حوش همین ساعات در را باز می‌کنند. دیگر کمتر احساس ترس و غربت می‌کردم و این عنوان ژنرال بودن را هم می آموختم و هم می آزمودم. هم مشق می‌کردم و باور می‌کردم.فاطمه هم از تنهایی در آمده بود. لحظه اول که نگهبان در را بست احساس کردم متهم هستم و زندانی شده ام. اما با خودم گفتم: اتهامم چیست؟ چرا در زندانم؟ یک ساعت بعد در باز شد و یک کاسه غذا با مقداری برنج و مایع قرمز رنگی که به عنوان خورش رویش ریخته شده بود به ما دادند. ظاهر غذا به جای اینکه بزاق را ترشح کند و اشتها را تحریک، اشتها کور کن بود. فاطمه کاسه را برداشت و شروع به تعریف از غذا کرد و با لذت بو کشید. کاملاً مشخص بود که می‌خواهد اشتهای ما را تحریک کرده و به خوردن ترغیب مان کن. پشت سر هم می‌گفت: بچه‌ها شروع کنید. ربع ساعت دیگر می آیند ظرف را می برند. بعد از سی و شش ساعت گرسنگی می خواستم غذای عراقی بخورم. سه تایی دور کاسه ای که فقط می توانست شکم یک نفر را سیر کند نشستیم. گفتم: پس قاشق و چنگال کو؟ فاطمه گفت: اینجا زندان تنومه است نه ستوران تنومه! من سه روز زودتر از شما اسیر شده ام یعنی سه روز از شما جلوترم. به جای چنگال از پنگال استفاده کنید. _ ۴ تا انگشت را به هم بچسبانید تا از لای شان غذا نریزد و بعد لقمه کنید. شروع که کنید یاد می گیرید. برای تمرین، یک لقمه برداشت. به مریم گفتم: ببین وقتی یه دختر تهرونی یاد گرفته باشه، با هم یاد می گیریم. بسم الله! . اما به دست هام که نگاه کردم اشتهایم کور شد. لابه لای انگشتانم خون خشکیده بود و رد خاک و خون در تمام شیارهای دستم پیدا بود. گفتم: بعد از غذا آب هم می‌دهند؟ فاطمه گفت: نه به جای آب پسی و کوکا می د هند. بخورید دیگه، معطل چی هستید، چند دقیقه دیگه می آد دنبال ظرف. دست های مریم، دست کمی از دست‌های من نداشت. نمی‌خواستیم فاطمه همان شب اول از ما برنجد. بالاخره با بی‌میلی با نوک انگشتان دو لقمه ای را که سهم ما بود خوردیم. نگهبان در را باز کرد و کاسه را برد. یک ساعت بعد نگهبان در را برای پنج، شش دقیقه به منظور استفاده از سرویس بهداشتی باز کرد. به کمک همدیگر به سرعت همینطور که لباس‌هایمان به تنمان بود مقنعه و مانتو خونی مان را شستیم. می‌خواستیم وجود داشته باشیم که نگهبان پرید داخل دستشویی و دوباره یالا سرعه سرعه راه انداخت... پایان قسمت هشتاد و دوم 🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
🌹فردا، ۲۴ذی الحجه ،روز مباهله گرامی باد 🍃مباهله، سند عظمت اهل بیت علیهم السلام👇 🍃 مباهله به معنای لعنت کردن یکدیگر و نفرین کردن است. کیفیت مباهله به این گونه است که افرادی که درباره مسئله مذهبی مهمی گفتگو دارند در یک جا جمع شوند و به درگاه خدا تضرّع کنند و از او بخواهند که دروغ گو را رسوا سازد و مجازات کند. 🍃 مفسران و محدثان شیعه و اهل تسنّن تصریح کرده اند که آیه مباهله(آیه 61 سوره مبارکه آل عمران) در حق اهل بیت پیامبر علیهم السلام نازل شده است و پیامبر صلوات الله علیه و اله تنها کسانی را که همراه خود به میعادگاه برد فرزندانش حسن و حسین و دخترش فاطمه و دامادش علی علیه السلام بودند. بنابراین منظور از «اَبْنائَنا» در آیه منحصرا حسن و حسین علیه السلام هستند، همان طور که منظور از «نِساءَنا» فاطمه سلام الله علیها و منظور از «اَنْفُسَنا» تنها علی علیه السلام بوده است. 🌹انفسنا یعنی شخصی مانند خود پیغمبر اکرم ص که امیرالمؤمنین علیه السلام است 🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸آیه مباهله 🍃فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنفُسَنَا وَأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ ﭘﺲ ﻫﺮ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺍﻭ [ ﻋﻴﺴﻲ ] ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻧﻜﻪ ﺑﺮ ﺗﻮ [ﺑﻪ ﻭﺍﺳﻄﻪ ﻭﺣﻲ ، ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺍﺣﻮﺍﻝ ﻭﻱ] ﻋﻠﻢ ﻭ ﺁﮔﺎﻫﻲ ﺁﻣﺪ ، ﻣﺠﺎﺩﻟﻪ ﻭ ﺳﺘﻴﺰ ﻛﻨﺪ ، ﺑﮕﻮ : ﺑﻴﺎﻳﻴﺪ ﻣﺎ ﭘﺴﺮﺍﻧﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﻭ ﺷﻤﺎ ﭘﺴﺮﺍﻧﺘﺎﻥ ﺭﺍ ، ﻭ ﻣﺎ ﺯﻧﺎﻧﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﻭ ﺷﻤﺎ ﺯﻧﺎﻧﺘﺎﻥ ﺭﺍ ، ﻭ ﻣﺎ ﻧﻔﻮﺳﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﻭ ﺷﻤﺎ ﻧﻔﻮﺳﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﻋﻮﺕ ﻛﻨﻴﻢ ; ﺳﭙﺲ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﺭﺍ ﻧﻔﺮﻳﻦ ﻧﻤﺎﻳﻴﻢ ، ﭘﺲ ﻟﻌﻨﺖ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺩﺭﻭﻏﮕﻮﻳﺎﻥ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﻫﻴﻢ. سوره آل عمران، آیه ۶۱ 🌸@AXNEVESHTEHEJAB
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♦️فقط یک دهه از فرصت فرزندآوری دهه شصتی‌ها باقی است! 🔹«مریم اردبیلی» آینده‌پژوه حوزه جمعیت: از دهه ۸۰ پنجره جمعیتی کشور باز شده و حدود ۲۰ سال از آن سپری شده است؛ در حالت خوشبینانه فقط یک دهه فرصت داریم و سیاست‌ها و فرهنگ‌سازی‌های جمعیتی باید در این یک دهه اتفاق بیفتند. 🔹نسل‌های بعد(دهه ۷۰ و ۸۰) نسبت به دهه شصتی‌ها جمعیت کمتری دارند و باید نرخ باروری آنها برای رسیدن به نرخ جایگزینی بیش از ۳ فرزند باشد. 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
نماز مباهله؛ نیم ساعت قبل از ظهر، دو رکعت نماز بخواند؛ در هر رکعتى یک مرتبه سوره «حمد» و ده بار سوره «قل هو اللّه احد»، ده بار «آیة الکرسى» و ده بار سوره «انّا انزلناه» را بخواند. در روایتى از امام صادق علیه السلام براى این نماز پاداش فراوانى ذکر شده است. 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
سه دقيقه در قیامت 52.mp3
38.82M
🔈 شرح و بررسی کتاب 🔈 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم 🔊 جلسه پنجاه و دوم * ادامه کتاب داستان: باغ بهشت * مظلوم، مورد رحمت خدا * تفاوت مظلوم و منظلم * مظلوم شریک ظالم * حرف بسیار اشتباه: " فقیر بمانیم تا خدا کمکمان کند " * بی‌تقوایی و نداشتن فعالیت * جبران کردن خدا برای مظلوم و محروم * گفتگوی خدا با فقرا در قیامت * ورود به بهشت، بدون حساب * فقرا، واسطه فیض * همسایه بودن در عالم برزخ * روایت حضرت حمزه سیدالشهدا (ع) از اثرگذارترین عمل در بهشت * کسی که به رزق کم از خدا راضی شود، در مقابل خدا هم.... * نفاق خوب 📅99/01/23 ⏰ مدت زمان: ۵۸:۳۲ 🔔 @Aminikhaah_Media 🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مدال مادری ظهر شانزدهم مردادماه سال ۹۸، بیانات رهبر انقلاب خطاب به جوانان نخبه اینگونه به پایان رسید: «جالب بود که این خانم محترمِ مدال‌آور بچّه‌ی کوچکش را هم با خودش آورده و الحمدلله پیدا است که میشود با داشتن همسر و فرزند هم مدال آورد؛ این کار بنابراین ممکن است!» 🍃 اشاره‌ی رهبر انقلاب به سرکار خانم زهرا هدایتی متین بود که دو مدال طلای المپیاد دانش‌آموزی و دانشجویی را کسب کرده. فردای همان روز، در خانه‌ی ایشان به گفتگو نشستیم تا با سبک زندگی این بانوی جوان و نخبه، بیشتر آشنا شویم. ❣️ @khamenei_reyhaneh 🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
هدایت شده از 🌼 عکسنوشته مهدوی 🌼
🍃از علامه طباطبایی(ره) سوال کردم: «آیا امکان تشرف به محضر امام زمان(عج) وجود دارد و در صورت امکان چه اعمال و دستوراتی تشرف را حاصل می کند؟» . ایشان فرمودند: در این مورد، رعایت سه مطلب ضروری است: . - برای دیدار امام زمان(عج) باید بسیار باتقوا و پرهیزکار بود. . - باید محبت، عشق و معرفت فرد زیاد باشد. البته هرگز کسی نخواهد توانست به حدی معرفت کسب کند که درخور امام زمان(عج) باشد، اما می توان در حد توان نسبت به این مسئله تلاش کرد. . - مداومت کردن بر یکی از زیارت های مشهور. خود ایشان در این مورد زیارتی را که با «سلام علی آل یاسین» آغاز می شود، توصیه می فرمودند. . 🔸با علمای عامل، مجالست خود را ترک نکنید که اگر گفتار آنها شما را رهبر نشود، عمل شان شما را رهبری کند. . 🔸عدم ارتکاب به گناه داشته باشید. اگر فردی خود را ملزم به انجام دستوراتی کند، ذکرهایی بگوید و چله ای هم بگیرد، اما خود را از گناه دور نکند و پرهیزکار نباشد، به خواسته خود نخواهد رسید. همنشین و دوست ما باید هم فکر و هم عقیده ما و نیک اندیش و درستکار باشد. 🍃 @AXNEVESHTEMAHDAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5958600084714160534.mp3
8.84M
👆👆👆 🎧فایل صوتی دعای عصر غیبت 👌قرار هر عصر جمعه 🎧قرائت دعای عصر غیبت 💠أللَّھُمَ عجـِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 💽🔹💽🔹💽🔹💽 _________________ @marefatemahdavi
بالاخره از کتانژانت تو زندگیم استفاده کردم😍 دیروز بایه پسر بچه 7 ساله دعوام شد دیدم فحش های اون جوری میده که من با 25 سال سن نشنیدم .😑 بعد یهو بهش گفتم خیلی کتانژانتی. فکر کرد فحشه گریه کرد رفت مرسی از ریاضی 😐😂😂 🤣🤣🤣 🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بی نیازے مردم در زمان ظهور پیامبر اڪرم (ص): مهدے(عج) ثروت را میان آنان به فراوانے میبخشد و ڪسیڪه در صدد صدقه دادن باشد، اموالے را به مردم میدهد و میگوید: "من نیاز ندارم" مردم دنبال ڪسے میگردند ڪه از آنها هدیه اے بپذیرد اما پیدا نمیڪنند ڪه آن را بپذیرد، زیرا همه مردم از فضل خدا بے نیاز میشوند. مسند احمد ج ۲ ص ۵۳۰ الزام الناصب ص ۲۳۰ ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌@Emamkhobiha 🌸 @AXNEVESHTEHEJAB ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔺️در حالی که طرح ایرانی بُته جقّه روی پیراهن منچسترسیتی می‌درخشد، طرح‌های اجق وجق غربی روی البسه‌ی ریچ‌کیدزهای ایرانی زار می‌زند! آوازه‌ی هنر ایرانی گویی مثل صدای دُهل از دور خوش است و آنچه خود داریم باید از بیگانه تمنّا کنیم. چندهزارسال فرهنگ غنی را رها کرده و چشممان به آشغال‌های تولیدی راهزنان فرهنگ در هزاره سوم است. تا وقتی که با لب و لوچه‌ی آویزان، سؤالِ "از غرب برایمان چه آورده‌ای" را از مارکوپولوهای دیپلماسی می‌پرسیم، همان کوتوله‌های لی‌لی‌پوتی باقی خواهیم ماند. 🔻سبک زندگی ایرانی اسلامی، دعوتی است برای تبدیل داشته‌های متروکه به دارایی‌های جاری. در شِعب ابیطالبِ فرهنگ، گردنه‌ی اُحدِ سبک زندگی ایرانی-اسلامی را به طمع ضایعات غنیمت‌گونه‌ی دشمن، رها نکنیم. ✍زهرامحسنی فر https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648 🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
سه دقيقه در قیامت 53.mp3
38.01M
🔈 شرح و بررسی کتاب 🔈 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم 🔊 جلسه پنجاه و سوم * شهید و جایگاه شهید * بهشت برزخی شهدا * تفاوت عالم برزخ و قیامت * قصرهای بهشتی * جایگاه ویژه امام خمینی (ره) در عالم برزخ * رزق خاص شهدا در بهشت * کلاس‌های عالم برزخ * تفاوت لذت دنیا و بهشت * داستان فوق‌العاده از بهشت برزخی شهدا * آموزش شهید در برزخ * مجلس درس شهدا 📅99/01/25 ⏰ مدت زمان: ۱:۰۲:۳۴ 🔔 @Aminikhaah_Media 🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
💢پوشش نامناسب و تحریک کننده در کشورهای غربی که آزادی پوشش وجود داره هم ناپسند و زننده هست 🔻"لورن اُکانر" با پوشش نامناسب و یک شلوارک خیلی کوتاه وارد فروشگاهی در شهر انگلیس میشه تا خرید کنه ولی بهش میگن لباسش مناسب نیست و مردها رو تحریک می کنه 🔻این خانم ناراحت میشه و میگه هوا گرمه و زدن ماسک الزامیه و درمورد پوشش قانون خاصی وجود نداره که اون زیر پا گذاشته باشه 🌐منبع:https://metro.co.uk/2020/08/13/shopper-slams-sainsburys-sexism-told-pull-top-shorts-13122091/ 🌸 @hejabuni 🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پاشنه بلند بپوشید و خرامان خرامان راه بروید! مهرداد آقاجانی که خود را پژوهش‌گر حوزه زنان معرفی می‌کند. در این ویدئو دارد به دختران جوان راه و رسم سر قرار رفتن (دیت) را آموزش می‌دهد. آقاجانی با خالی کردن جیب زنان و دختران در قالب خرید بسته‌های آموزشی و برگزاری کلاس‌های چگونه سر قرار برویم و فلانی را تبدیل به شوهر کنیم امرار معاش می‌کند. ⭕️ او رسماً دختران را به عمل حرام و جلب توجه جلوی نامحرم فرا می‌خواند! @Radar_enghelab 🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
50.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به مناسبت روزتکریم خانواده 🍃بیانات مقام معظم رهبری حضرت آیت الله امام خامنه ای(حفظه الله) دردیدارجمعی ازخانواده های شهدا @lahzaei_ba_sh 🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
بسم الله الرحمن الرحیم من زنده‌ام قسمت هشتاد و سه برای اینکه مقنعه و لباس های خیسمان که هنوز از شان خونابه می‌چکید، خشک شوند راه می رفتیم و لباس‌ها را در تنمان باد می دادیم و حرف‌ها و دل نگرانی ها و ناگفته هایمان را می‌گفتیم. سرباز در را با عصبانیت باز کرد و قیافه تهاجمی به خود گرفت گفت: یا مجوسیات ماتدرن انتن مساجین. اهنا العراق، تمشن؟ تحچن؟ کل شی ممنوع .(مجوس ها مگر نمی دانید شما زندانی هستید. اینجا عراق است راه می‌روید؟ حرف می‌زنید؟ همه چیز ممنوع) مریم گفت: خب آدم زنده راه می ره و حرف می زنه دیگه! هر چند سرباز نفهمید که مریم چی می گفت اما همین که متوجه شد مریم به او جواب داده در را باز کرد و به سمت مریم آمد. من و فاطمه پریدیم جلوی مریم ایستادیم. با فریاد ما سرباز از اتاق بیرون رفت. آن موقع به جرمی که محکومیت آن زندانی شدن نیست پی بردم اما ...؟ آهی کشیدم و گفتم: امشب دوم شبی است که ما از ایران بی خبریم و ایران هم از ما بی خبر است. مریم به نظرت دیشب در خاک ایران و در بیابان‌های خرمشهر بودیم و امیدوار به دیوار شهر خودمان تکیه زده بودیم و نیروهای خودی هر لحظه ممکن بود از راه برسند و ما را نجات دهند، راحت تر نبودیم؟ چقدر اینجا غریب و تنها شدیم. چقدر از ایران دور شدیم. دیشب روی خاک وطن نشسته بودیم و امشب در خاک دشمن. مریم گفت: امشب دو شبه که مادرم چشم به راهه. فاطمه گفت: منم روز نوزدهم در پایگاه وحدتی دزفول فقط به عمویم گفتم که به خرمشهر می‌روم.وقتی که می آمدم خرمشهر، به همه چیز فکر می کردم جز اسیری به دست عراقی‌ها. اما انگار تقدیر طور دیگری رقم خورده بود. همچنان در حال گفت و گو ها بودیم. ساعت از دوازده شب گذشته بود.اضطراب روز سختی که سپری کرده بودیم اجازه ی خوابیدن به ما نمی‌داد. در باز شد و یه جوان نوزده، بیست ساله را در اتاق انداختند. به چشمهایم شک کردم.جل الخالق! در عمرم جوانی به آن همه زیبایی ندیده بودم. هیچ کس نمی توانست بیشتر از دو دقیقه به چهره ی او نگاه کند. خداوند همه ی اجزای صورت او را در نهایت دقت و هنر و زیبایی نقاشی کرده بود، چهارشانه و میان قامت بود، رنگی لباسش را به یاد ندارم. بدون اینکه حرفی بین ما رد و بدل شود گاهی نیم نگاهی به امی انداختیم. اگرچه ایرانی بود ولی از اینکه او را از بقیه جدا کرده بودند مشکوک شده بودیم، می‌ترسیدیم به او اعتماد کنیم. هنوز مفهوم جاسوس و ستون پنجم را نمی دانستیم. نیروها یا عراقی‌ها بودند یا ایرانی، حد وسط معنا نداشت.بعد از ساعتی فاطمه سکوت را شکست و پرسید: - مجروح هستی؟ جوان در حالی که گونه هایش از شرم حضور در جمع ما دختران گل انداخته بود با لهجه ی بسیار غلیظ و شیرین آبادانی جواب داد: دد مگه نمی بینی رو پای خودم دارم راه می رم؟ از دد گفتنش فهمیدم آبادانی است. مریم پرسید: اسمت چیه؟ گفت: یوسف والی زاده گفتم:چرا آوردنت پیش ما جواب داد: دد شما هم مثل خواهرم هستین اما به خدا مو هم خجالت کشیدم آوردنم اینجا، مو تو اتاق جفت شما بین دویست تا مرد بودم، راستش همشون آدم حسابیند به غیر مو که علاقم. همه دکتر و مهندسند که دست این نامردها افتادند. به این سرباز دوزاری ها التماس می‌کنند که در را باز کنند تا دست به آب برسونند، نامردا قبول نمی‌کنند... پایان قسمت هشتاد و سوم 🌸 @AXNEVESHTEHEJAB