eitaa logo
عکسنوشته فرهنگ و حجاب
683 دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
1.4هزار ویدیو
20 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم من زنده‌ام قسمت چهل و نهم مشعل همیشه فروزان پالایشگاه که همیشه در هوای صاف و آسمان آبی از ۲۰ کیلومتری شهر به همه لبخند می زد و خبر از رونق کسب و کار می‌داد و مردم را دور خود جمع می کرد، خاموش شده بود. دود سیاه و غبار آلودی جای آسمان آبی را گرفته بود. شهر از آدم هایی با سر و صورت خونی و زخمی پر بود. باورم نم یشد شهری که تا دیروز مثل نگین انگشتری می درخشید، امروز به شهری سوخته و زخمی تبدیل شده باشد که هر کس در گوشه‌ای از آن، میان تلی از خاک و آهن پاره ها به نام خانه زندگی می‌کرد. بغض امانم را بریده بود. مردم شهر را به دندان گرفته بودند و از آن دفاع می کردند اما آبادان با همه ی صفا و محبتش می سوخت و دود می شد. پرسیدم: این دود از کجاس؟ کجا را بمباران کردن؟ با عصبانیت گفت :کجا رو بمباران نکردن، آبادان به انبار باروت می مونه. مردم توی شهر های دیگه دور میدونای پر گل و درخت خونه می سازن و زندگی می کنن، ما دور تانکفارم زندگی می کنیم. اما باز مردم کنار این انبار باروت شاد و دلخوش بودن چون کنار هم بودن. دویست و چهل مخزن کوچیک و بزرگ نفت وسط شهر بین مردم پشت هم منفجر می شن و آتیش می‌گیرن. هواپیماهای جنگنده عراقی با هم مسابقه گذاشته بودند و دو به دو همدیگر را بدرقه می کردند و روی سر مردم بی سلاح و بی دفاع مثل نقل و نبات بمب می ریختند و یکباره در میان دود و غبار گم می شدند. شهر به دریایی پر تلاطم و طوفانی تبدیل شده بود. توپ های دور زن و کاتیوشا و توپخانه ی خمسه خمسه پشت پای هر کسی یک خمپاره می‌انداختند. آرامش، صفت گمشده ی شهر بود. از هر گوشه ی شهر صدای شیون و فریاد شنیده می شد. مردم با چشم های حیرت زده و مضطرب به مناظر نگاه می‌کردند و انگشت حسرت به دندان گرفته بودند. دیگر خبری از آن همه زیبایی نبود. سلمان ماشین را کنار زد و با عصبانیت رو به اسرا گفت: به شما هم می گن مرد؟ به شما می گن سرباز؟ به شما هم می گن انسان؟ شما غیرت دارین؟ جنگ از مرز شروع می شه، سربازا با اسلحه رو به روی هم می جنگن، می‌کشن و کشته می شن و جنگ توی همون مرزها هم تموم می شه.اولین روز جنگ، روز اول مدرسه؛ بمب هاتون رو روی سر بچه مدرسه ای ها و معلم ها خالی کردین. نمی‌دانستم سلمان با این اسرا چه کار داشت و این اسرا را می‌خواست به کجا تحویل بده. از او پرسیدم و متوجه شدم که مقصد آن ها سپاه است. من هم می‌خواستم خودم را به سپاه معرفی کنم اما با هر انفجار و حادثه ای التماس می کردم: منو همین جا پیاده کن، می خوام برم کمک کنم. سلمان اجازه ی پیاده شدن از ماشین را به من نمی داد... پایان قسمت چهل و نهم 🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام صادق علیه السلام فرمودند: در صاحب این امر سنت هایی از انبیا وجود دارد .... اما سنت او از یوسف پنهان بودن است. خداوند بین او و مردم حجابی قرار می دهد. مردم او را می بینند ولی نمی شناسند. نگین آفرینش، ج ۱ 🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️تُف بر این اسلامِ دروغینی که برخی از اين عرف‌های مردمی خرابش کرده... ♦️وای بر پدرو مادری که میتونن شرایط ازدواج رو برای فرزندانشون فراهم کنند، ولی این‌کار را نمیکنن... . 👈نقش مسئولین رو نمیشه نادیده گرفت ولی پدر و مادرها هم این‌روزها بدجوری در زندگی‌ها (زيبای) جوون ها سنگ‌اندازی می‌کنند! 🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
🦋 ۳۵ روز تا عرفه 🦋 🌼امروز به نیت ❣شهید ابراهیم هادی❣ قرائت ☘ ۱۱۰ مرتبه صلوات حضرت زهرا(سلام الله علیها) ☘ ✨ان شاءالله عمل گفته شده را انجام دهیم تا شفاعت شهید شامل حالمان شود✨
عکسنوشته فرهنگ و حجاب
💟سلام و عرض ادب خدمت همسنگران بزرگوار 🌼دوستان بزرگوار امروز اول ذی القعده روز ولادت حضرت معصومه سل
💟 چهارمین روز ذی القعده 🌺قرائت سوره دخان ☘ثواب قرائت امروزمون رو هدیه میکنیم به رهبر عزیزمان، الهی همیشه سایه شون مستدام باشه😍
🌸 ازدواج قاعده ی طبیعت روایت داریم که زمین از جوان مجرد شکایت می کند.چرا؟ * چون برخلاف قاعده ی طبیعت عمل می کند. * مانع از افاضه ی روحی به این عالم می شود. * به دنیا آمدن نسلی را به عقب می اندازد. 🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
ای برادر کجامیروی کمی درنگ کن آیاباکمی گریه و یک فاتحه شما ب مزار من وامثال من مسئولیتی را ک با رفتن خود بر دوش تو گذاشته ایم از یاد خواهی برد یا نه؟؟ مانظاره گر خواهیم بود ک توبا این مسئولیت سنگین چ خواهی کرد... "شهید رضا نادری" نشر با ذکر 🌹 🌹 @AXNEVESHTESHOHADA