#همه_محتاج_امامیم_خودت_را_برسان
#امید_مهدی_نژاد
بي تو آواره ي شاميم، خودت را برسان
آفتابِ لب باميم، خودت را برسان
اي به تدبير تو محتاج، جنون منديِ ما!
تيغِ گم کرده نياميم، خودت را برسان
خُرد منگر به چموشي و حروني رمه را
پيش فرمان تو راميم، خودت را برسان
پرچم سبز تو بر خاک نخواهد افتاد
سبز پوشانِ قياميم، خودت را برسان
نفسي تازه کن، اي وارث اعجاز مسيح!
زير دندان جذاميم، خودت را برسان
کافر و مؤمن، آواره و شبگرد، همه
همه محتاج اماميم، خودت را برسان
از: آتشگردان
#غزل
#انتظار
#ویژه_نامه_نیمه_شعبان
@ayateghamze
http://ayateghamzeh.ir/Poem/ID/88884/categoryId/72
#کجا_دنبال_مفهومی_برای_عشق_می_گردی
#امید_مهدی_نژاد
نه توصیفی که می گویند راوی های افسانه
نه تصویری که می سازند شاعرهای دیوانه
نه در آن کوهسارانی که می لرزند بر سینه
نه در آن آبشارانی که می ریزند بر شانه
نه شیرین کاری ماهی که افتاده ست در برکه
نه آتش بازی شمعی که می گیرد به پروانه
نه در سلما، نه در لیلا، نه در شیرین، نه در عذرا
نه در اکناف ترکستان، نه در اقصای فرغانه
نه در آن «شاه دختر ها»، نه در آن «شط پر شوکت»
نه در «ری را»، نه در «آیدا»، نه حتی در «گلستانه»
همین جا بود، اینجا، روی مبل رنگ و رو رفته
همین جا روبه روی جعبه ی جادوی روزانه
همین جا بود اینجا غرق در بحر غمی کهنه
همین جا، گرم صحبت با مراحم های پرچانه
همین جا، پشت کوه ظرف های چرب و ناشسته
همین جا، در کلنجار اتو با رخت مردانه
همین رنگی که افتاده ست بر چای تر و تازه
همین بویی که پیچیده ست توی آشپز خانه
«کجا دنبال مفهومی برای عشق می گردی؟»
بیا اینجاست، نان گرم روی میز صبحانه
از:
ملاحظات
#غزل
#عاشقانه
@ayateghamze
https://ayateghamzeh.ir/Poem/ID/245273