- #فریدونمشیری چه قشنگ جواب همه حواس پرتیهای مارو میده :
⤾ گاهی میان مردم ؛ در ازدحام شهر غیر از
تو هر چه هست فراموش میکنم : )!⤿
𝑹𝒊𝒑𝒂𝒓𝒐 | ܢ݆ߺܝ̇ߺߊܣܭَߊܘ
- یکی از قشنگ ترین دیالوگ هایی ك شنیدم این بود ↓
± آل پاچینو : تا حالا عاشق شدی ?!
- دنیرو : بیست سالم ك بود،سی ثانیه عاشق شدم . .
± آل پاچینو : حالا چی ?!
- دنیرو : سی ساله دارم به اون سی ثانیه فکر میکنم ؛
𝑹𝒊𝒑𝒂𝒓𝒐 | ܢ݆ߺܝ̇ߺߊܣܭَߊܘ
± شد شد ؛
نشد . .
نشد بشین موهاتو ببافم :))'
پشت چت یا ویدئوکال کلی میخندی و خوشحالی ؛
ولی تلفنو ك قطع میکنی یه نگاه به اطرافت میندازی و نبود اون آدمو با تمام وجود حس میکنی ('
𝑹𝒊𝒑𝒂𝒓𝒐 | ܢ݆ߺܝ̇ߺߊܣܭَߊܘ
- کلمهفرانسوی ‹ 𝐌𝐞𝐢𝐧𝐞 𝐖𝐞𝐥𝐭 › به معنی ِ :
- کلمهایتالیایی ‹ 𝐈𝐨 𝐦𝐨𝐫𝐟𝐢𝐧𝐚 › بهمعنی ِ :
𝑹𝒊𝒑𝒂𝒓𝒐 | ܢ݆ߺܝ̇ߺߊܣܭَߊܘ
- کلمهایتالیایی ‹ 𝐈𝐨 𝐦𝐨𝐫𝐟𝐢𝐧𝐚 › بهمعنی ِ :
⤾رُمیها کسی ك باعث شه غم و حال بدتو زود فراموش کنی و بودنش باعث آروم شدنه روحته رو اینجوری خطاب میکنن .💭'🧜🏻♀️'
- طرز استفاده : مورفینتو اینجوری سیو کن و شات بده فشار بخوریم*.*!'⤿
± مثلا چشاتو باز کنی ببینی یه آهنگ برات
فرستاده با یه متن قشنگ و تقدیمش کرده به تو . .
دیگه از ذوق بال درمیاری ، قلبت مثل دیوونهها میزنه و اونموقعِ ك تو خوشبختترین آدم روی زمینی : )!🤍☁️
± دلم کنسرت علیرضاقربانی میخاد باصدای بلند داد بزنم ؛ ⤾اگر برای ابد هوای دیدن تو ؛ نیفتد از سرم چه کنم ?!
هجوم زخم تورا . .
نمیکشد تن من ؛ چه کنم ?!⤿
- وقتی باهاتون قهره بهش بگین :
میدونی وقتی تو نیستی انگار ؛ مامانم
رفته بازار منو نبرده . .
تا کمر برف اومده ولی دانشگاها تعطیل
نشده ؛
آخرین تیکه پیتزا از دستم افتاده . .
ته دیگِ سیب زمینی سوخته ، بستنیم
از گرما آب شده ،
همه دوستام رفتن اردو جز من ، بارون میباره . .
ولی مامانم نمیزاره برم بیرون ، دلم بغل
میخواد و کسی نیست بغلم کنه . .
انگارمیشم یه بچه سهساله ك زورش به
هیچی نمیرسه . . )!📽'♥️'
یخورده آروم تر از کربلا رفتن و خداحافظی کردنتون بگید ؛ یکی این گوشه مثل یه حیوون وفادار دلش تنگ شده :)🚶🏾♂'
ولی اگه یه نفر تو چهل پنجاه سالگی ازم بپرسه سال های جوانی خود رو چگونه گذراندی به احتمال زیاد مثل روانیا بخندم ..
𝑹𝒊𝒑𝒂𝒓𝒐 | ܢ݆ߺܝ̇ߺߊܣܭَߊܘ
ولی اگه یه نفر تو چهل پنجاه سالگی ازم بپرسه سال های جوانی خود رو چگونه گذراندی به احتمال زیاد مثل ر
و بعد بغض کنم مثل سگ گریه کنم :)!
ما نسلی بودیم که با تهدید "تا سه میشمارم"
چشم میزاشتیم . .
ولی اِنقدر با وجدان بودیم ک،اون وسط یه
"دو و نیم" جا میکردیم تا
دوستمون بهتر قایم شه ..🌱🚶🏻♂
خدایا یه نگاهی ؛ عنایتی ؛ چیزی این هنزفری من حداقل دووم بیاره تا آخر ماه :)!
این سومین هنزفریِ که این ماه میخرم سیمش قط میشه صاحاب نمرده(:🙂
کلیشهست اما بذارید بگم ؛ دارم هروز بیشتر به این موضوع که شاید همه واسه اینکه موفق باشن آفریده نشدن نزدیک میشم ..
نمیدونم اون وسطمسطا ، یهو سرمون گیج
رفت ، افتادیم ، اصلا چشامونو ك باز کردیم
انگار وسط جهنم بودیم ، با اینکه همه چیو
تار میدیدم ولی من مطمئنم ،
مطمئنم اون تو بودی ، آره با اون چشای قهوهای نیمه روشن ، بهم خندیدی ،
به اون حالم ، به اون وضعم . .
موقع خندیدنات حواسم فقط به یه چیزی
بود ،
چقدر نارنجی بهت میاد !
±ماکانعبدالملکی .
- چه خوشگل شدی
+تو اگه این زبونو نداشتی چیکار میکردۍ ؟
- هیچی با چشمام قربونت میرفتم (:
#دیالوگ╎ لحظهۍ گرگ و میش📽'🌱'
یه تقلب ریز بهتون برسونم ك :
⤾ ± دخترا وقتی کوچکترین چیزها را در مورد
اونها به یاد میارین ، اونو دوستدارن و یه جور خاص تو قلبشون جا میگیرین : )!⤿
- هرازگاهی هم برید بهش بگید :
یه نفر تو زندگی همه هست ك بودن و
داشتنش به
همه سختیا میارزه ، امید و روشنایی
و نوره توی تاریکیا ؛
از همونا ك وقتی توی مشکلات غرقی
بهش فکر میکنی و لبخند میزنی . .
مثل اونجایی ك
عباسمعروفی میگه : تو انتخابم نبودی ،
سرنوشتم بودی ؛ تنها انگیزهام برای
ماندن ،
در این زندگی ِ بی اعتبار . .
میخواستم بدونی ، تو همون یه نفر منی . .)!💙'💆🏻♀️.