eitaa logo
آیه گرافـی 🇵🇸
9.8هزار دنبال‌کننده
28هزار عکس
19.8هزار ویدیو
279 فایل
﷽ آشتی با قرآن به سبک »آیه گرافی« تفسیر مختصر برخی آیات شاخص قرآن و احادیث ناب 🍃قرآن را جهانی معرفی کنیم! تبلیغات‌ ارزان با بازدهی عالی :👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1735000081Ce431fec0ab 💞حضور شما مایه دلگرمی ماست😊
مشاهده در ایتا
دانلود
::YEKNET.IR:: - @Maddahionlin.mp3
2.19M
🌸 (ص) 🌸 (ع) 💐به بهار گفتم ثمرت مبارک 💐به بهشت گفتم شجرت مبارک 🎤 👏 👌 فوق زیبا 🌙 °•✓💚
)) اَلسَّلامُ عَلَیْكِ یا اُخْتَ وَلِىِّ الله اَلسَّلامُ عَلَیْكِ یا عَمَّةَ وَلِىِّ اللهِ اَلسَّلامُ عَلَیْكِ یا بِنْتَ موُسَى بن جعفر وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ یَافاطمةاشْفَعِی لِی فِی الْجَنَّةِ 👌امام صادق(ع): بزودی در آنجا (قم) زنی از اولاد من دفن می‌شود که نام او است؛ پس هرکسی اورا زیارت کند، بر او می‌شود. زوّار تو را بهشت مأواست آرامگه تو عرش أعلاست معصومهٔ اهل بیتِ عصمت شد کوی تو پایگاه حکمت 👌امام صادق ع: خداوند حرمى دارد كه مكه است وپيامبر(ص) حرمى دارد وآن مدينه است وعلى(ع) حرمى دارد وآن كوفه است وقم كوفه كوچك است كه از 8درب بهشت، 3درب آن به قم باز میشود زنى ازفرزندان من درقم از دنيا میرود كه اسمش فاطمه دختر موسى بن جعفر(ع) است وبه شفاعت اوهمهٔ شيعيان وارد بهشت میشوند •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
نواے سینہ بہ هر دم فقط اسٺ یگانہ صاحب پرچم فقط اسٺ کسےڪه بہ‌او قسم مےخورد یقین بدان ڪه درعالم فقط اسٺ ڪسے ڪه برد غــم او... نگاه زینـب را میان هالہ اے از غم فقط اسٺ در آن مڪان ڪه بریده افتاده نوشتہ صاحب زمزم فقط اسٺ ز چشم پاره ے او مے توان چنین فهمید بہ‌چشم مَحْرَم‌فقط اسٺ میان آن همہ ڪه جان فدا ڪردند فقط اسٺ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌱 امام حسن عسکری(علیه السلام) : ☘ ما ائمه حجتهای خدا بر مردمانیم و (سلام الله علیها) حجت خدا بر ماست. 📖 تفسیر اطیب البیان ج۱۳ ص۲۳۶ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
⚜من حلال زاده بوده‌ام روزی متوکل عباسی در حالی که جمع کثیری از مردم در دربارش حاضر شده بودند نظرش به شخصی افتاد که وضع سایر مردم را نداشت. از او سؤال کرد نامت چیست و از چه قبیله‌ای هستی؟ گفت نام من منصور و از قبیله‌ی بنی مخنث هستم. متوکل عباسی پرسید بگو بدانم خلیفه بعد از رسول خدا که بود؟ گفت اسد الله الغالب و مظهر العجائب مولانا علی بن ابی طالب. متوکل ناراحت شد و به غلامان دستور داد تا او را مفصل بزنند. در همین حال غلامی به او رساند که بگوید ابوبکر. او هم گفت ای امیر ابوبکر. متوکل سؤال کرد خلیفه دیگر کیست؟ گفت الطاعن بالرمحین و الضارب بالسیفین و المصلی القبلتین ابی الحسنین امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب.(کسی که به دو نیزه می‌جنگید و با دو شمشیر ضربه می‌زد؛ کسی که به دو قبله نماز خواند؛ پدر حسن و حسین، امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب). باز متوکل امر کرد تا او را بزنند تا این که غلامی به او رساند که بگوید عمر. او هم گفت عمر. برای سومین بار همان سوال متوکل تکرار شد و او گفت ابن عم الرسول و زوج البتول الذی انزل فیه «انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلاة و یؤتون الزکاة و هم راکعون» مولانا مولی الثقلین علی بن ابی طالب. (پسر عموی رسول و همسر بتول است کسی که درباره‌ی او نازل شد «سرپرست شما خدا است و رسول خدا و کسانی که ایمان آوردند نماز را اقامه می‌کنند و زکات می‌دهند در حالی که در رکوع هستند» مولای ما مولای جن و انس علی بن ابی طالب). بار هم متوکل دستور داداو را بزنند تا این که به او رساندند بگوی عثمان او هم گفت عثمان. تا این که وقتی برای چهارمین بار متوکل از او سؤال کرد خلیفه‌ی چهارم کیست؟ گفت یا امیر حجاج بن یوسف ثقفی. متوکل گفت ای مردک این بار که نوبت علی بود چرا نام او را نبردی؟ گفت هر بار که نام علی را بردم امر به زدن کردی این بار از تو ترسیدم و نام حجاج ظالم را بردم تا در شأن و هم ردیف همان سه نفر باشد. باز هم متوکل دستور داد او را بزنند. متوکل از او سؤال کرد بگو بدانم عایشه افضل بود یا ؟ به کنایه گفت: عایشه. گفت: چرا؟ گفت زیرا که خداوند فرموده «فضل الله المجاهدین علی القاعدین درجة» یعنی «خداوند مجاهدین را بر کسانی که در خانه نشستند یک درجه برتری داده است» و عایشه بارها در بصره به جنگ با امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) برخواست در حالی که فاطمه هرگز از خانه برنخواست. باز هم متوکل دستور داد او را بزنند. متوکل گفت از طایفه‌ی تو هیچکس شیعه نبوده است چگونه تو شیعه ‌ای؟ گفت اگر امان دهی می‌گویم. گفت در امان هستی. گفت چون من حلال زاده‌ام و مادر و جد و اجداد من زنا نکرده‌اند. متوکل بسیار غضبناک شد و چون او را امان داده بود دستور داد او را از دربار و از بغداد خارج کنند. 📜دوبال برای پرواز (تولی و تبری) ص43 به نقل از کتاب أنساب النواصب •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
هدایت شده از 💚 تبلیغات آیه گرافی🍁
🔴 📣🔚 📣 🔴📣🔴📣 🎊🎊 به مناسبت ولادت حضرت فاطمه 🎊🎊 ♥️ به هایی که اسمشون ، ، ، معصومه، ریحانه، محدثه، کوثر،مریم، رقیه و القاب حضرت زهرا باشه 😍😍🎊🎁🎊😍😍 🎁 بزن رو لینک و هدیه‌ات رو بگیر 😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4020830257C3c07da4aee https://eitaa.com/joinchat/4020830257C3c07da4aee
⚜ 💛 □○پاداش درود فرستادن بر سلام الله علیها○□ ◾️ صلی الله علیه و آله و سلم به فاطمه سلام الله علیها فرمودند: ◾️«مَن صَلّی عَلَیْکِ غَفَرَ اللهُ لَهُ وَ اَلحَقَهُ بِی حَیْثُ کُنْتُ مِنَ الْجَنَّةِ» "(1) ◾️ای فاطمه! هر که بر تو صلوات فرستد؛ خدای متعال همه‌ی گناهان او را، بدون استثناء، می‌بخشد و هر جا که من در بهشت باشم؛ خدا او را در بهشت به من ملحق می‌کند. ☑️و این صلوات چقدر زیباست: «اَللّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ فاطِمَةَ و اَبِیها وَ بَعْلِها وَ بَنِیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ» 📚 بحارالانوار جلد 43 ص55 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
⚜من حلال زاده بوده‌ام روزی متوکل عباسی در حالی که جمع کثیری از مردم در دربارش حاضر شده بودند نظرش به شخصی افتاد که وضع سایر مردم را نداشت. از او سؤال کرد نامت چیست و از چه قبیله‌ای هستی؟ گفت نام من منصور و از قبیله‌ی بنی مخنث هستم. متوکل عباسی پرسید بگو بدانم خلیفه بعد از رسول خدا که بود؟ گفت اسد الله الغالب و مظهر العجائب مولانا علی بن ابی طالب. متوکل ناراحت شد و به غلامان دستور داد تا او را مفصل بزنند. در همین حال غلامی به او رساند که بگوید ابوبکر. او هم گفت ای امیر ابوبکر. متوکل سؤال کرد خلیفه دیگر کیست؟ گفت الطاعن بالرمحین و الضارب بالسیفین و المصلی القبلتین ابی الحسنین امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب.(کسی که به دو نیزه می‌جنگید و با دو شمشیر ضربه می‌زد؛ کسی که به دو قبله نماز خواند؛ پدر حسن و حسین، امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب). باز متوکل امر کرد تا او را بزنند تا این که غلامی به او رساند که بگوید عمر. او هم گفت عمر. برای سومین بار همان سوال متوکل تکرار شد و او گفت ابن عم الرسول و زوج البتول الذی انزل فیه «انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلاة و یؤتون الزکاة و هم راکعون» مولانا مولی الثقلین علی بن ابی طالب. (پسر عموی رسول و همسر بتول است کسی که درباره‌ی او نازل شد «سرپرست شما خدا است و رسول خدا و کسانی که ایمان آوردند نماز را اقامه می‌کنند و زکات می‌دهند در حالی که در رکوع هستند» مولای ما مولای جن و انس علی بن ابی طالب). بار هم متوکل دستور داداو را بزنند تا این که به او رساندند بگوی عثمان او هم گفت عثمان. تا این که وقتی برای چهارمین بار متوکل از او سؤال کرد خلیفه‌ی چهارم کیست؟ گفت یا امیر حجاج بن یوسف ثقفی. متوکل گفت ای مردک این بار که نوبت علی بود چرا نام او را نبردی؟ گفت هر بار که نام علی را بردم امر به زدن کردی این بار از تو ترسیدم و نام حجاج ظالم را بردم تا در شأن و هم ردیف همان سه نفر باشد. باز هم متوکل دستور داد او را بزنند. متوکل از او سؤال کرد بگو بدانم عایشه افضل بود یا ؟ به کنایه گفت: عایشه. گفت: چرا؟ گفت زیرا که خداوند فرموده «فضل الله المجاهدین علی القاعدین درجة» یعنی «خداوند مجاهدین را بر کسانی که در خانه نشستند یک درجه برتری داده است» و عایشه بارها در بصره به جنگ با امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) برخواست در حالی که فاطمه هرگز از خانه برنخواست. باز هم متوکل دستور داد او را بزنند. متوکل گفت از طایفه‌ی تو هیچکس شیعه نبوده است چگونه تو شیعه ‌ای؟ گفت اگر امان دهی می‌گویم. گفت در امان هستی. گفت چون من حلال زاده‌ام و مادر و جد و اجداد من زنا نکرده‌اند. متوکل بسیار غضبناک شد و چون او را امان داده بود دستور داد او را از دربار و از بغداد خارج کنند. 📜دوبال برای پرواز (تولی و تبری) ص43 به نقل از کتاب أنساب النواصب •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨ ✳️ دوستدار اهل‌بیت کیست؟ ✍ تو اى دوستدار ، تو اى دوستدار ، و تو اى دوستدار (علیهم‌السلام)، فكر مكن كه دوستى تو نسبت به آن‌ها به اين است كه چيزى نذرشان كنى! مثلاً سفره نذرشان كنى، چلچراغ نذرشان كنى... اين دوستى آن‌ها نيست. آن‌ها اهل اين حرف‌ها نيستند تا دوستی‌شان به اين چيزها باشد. ⁉️ دوستى تو به آن‌ها در كجا نمودار می‌شود؟ فقط يك جا، و آن تو، تو، تو، تو و توست. هر قدر عقيده و انديشه و عملت به اين‌ها نزديك‌تر باشد، نشانه‌ی آن است كه دوستى راستين صحيح آن‌ها در تو ريشه‌دارتر است. اهل بيت و آن‌ها بازده و ثمره‌اى جز بيشتر خدا و پرهيز بيشتر از خدا ندارد. لذاست كه در آن روايت كافى امام على(ع) بانگ و فرياد می‌زند: واللَّه واللَّه، ولايت ما را ندارد جز آن كسى كه خدا را اطاعت می‌كند. هر كس از خدا اطاعت كند از ولايت ما برخوردار است و هر كس خدا را معصيت كند از ولايت ما برخوردار نيست. 👤 شهید بهشتی 📚 از کتاب «ولایت، رهبری، روحانیت» 📖 صفحات 63 و 64 ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
⚜من حلال زاده بوده‌ام روزی متوکل عباسی در حالی که جمع کثیری از مردم در دربارش حاضر شده بودند نظرش به شخصی افتاد که وضع سایر مردم را نداشت. از او سؤال کرد نامت چیست و از چه قبیله‌ای هستی؟ گفت نام من منصور و از قبیله‌ی بنی مخنث هستم. متوکل عباسی پرسید بگو بدانم خلیفه بعد از رسول خدا که بود؟ گفت اسد الله الغالب و مظهر العجائب مولانا علی بن ابی طالب. متوکل ناراحت شد و به غلامان دستور داد تا او را مفصل بزنند. در همین حال غلامی به او رساند که بگوید ابوبکر. او هم گفت ای امیر ابوبکر. متوکل سؤال کرد خلیفه دیگر کیست؟ گفت الطاعن بالرمحین و الضارب بالسیفین و المصلی القبلتین ابی الحسنین امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب.(کسی که به دو نیزه می‌جنگید و با دو شمشیر ضربه می‌زد؛ کسی که به دو قبله نماز خواند؛ پدر حسن و حسین، امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب). باز متوکل امر کرد تا او را بزنند تا این که غلامی به او رساند که بگوید عمر. او هم گفت عمر. برای سومین بار همان سوال متوکل تکرار شد و او گفت ابن عم الرسول و زوج البتول الذی انزل فیه «انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلاة و یؤتون الزکاة و هم راکعون» مولانا مولی الثقلین علی بن ابی طالب. (پسر عموی رسول و همسر بتول است کسی که درباره‌ی او نازل شد «سرپرست شما خدا است و رسول خدا و کسانی که ایمان آوردند نماز را اقامه می‌کنند و زکات می‌دهند در حالی که در رکوع هستند» مولای ما مولای جن و انس علی بن ابی طالب). بار هم متوکل دستور داداو را بزنند تا این که به او رساندند بگوی عثمان او هم گفت عثمان. تا این که وقتی برای چهارمین بار متوکل از او سؤال کرد خلیفه‌ی چهارم کیست؟ گفت یا امیر حجاج بن یوسف ثقفی. متوکل گفت ای مردک این بار که نوبت علی بود چرا نام او را نبردی؟ گفت هر بار که نام علی را بردم امر به زدن کردی این بار از تو ترسیدم و نام حجاج ظالم را بردم تا در شأن و هم ردیف همان سه نفر باشد. باز هم متوکل دستور داد او را بزنند. متوکل از او سؤال کرد بگو بدانم عایشه افضل بود یا ؟ به کنایه گفت: عایشه. گفت: چرا؟ گفت زیرا که خداوند فرموده «فضل الله المجاهدین علی القاعدین درجة» یعنی «خداوند مجاهدین را بر کسانی که در خانه نشستند یک درجه برتری داده است» و عایشه بارها در بصره به جنگ با امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) برخواست در حالی که فاطمه هرگز از خانه برنخواست. باز هم متوکل دستور داد او را بزنند. متوکل گفت از طایفه‌ی تو هیچکس شیعه نبوده است چگونه تو شیعه ‌ای؟ گفت اگر امان دهی می‌گویم. گفت در امان هستی. گفت چون من حلال زاده‌ام و مادر و جد و اجداد من زنا نکرده‌اند. متوکل بسیار غضبناک شد و چون او را امان داده بود دستور داد او را از دربار و از بغداد خارج کنند. 📜دوبال برای پرواز (تولی و تبری) ص43 به نقل از کتاب أنساب النواصب •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✳ کاش آقا بود و این خنده را می‌دید... ✍ زینب گفت: «دلت چگونه شاد می‌شود؟» به حسن نگاه کرد. گفت: «وقتی حسن هیبت پدرش را به خود می‌گیرد و خطبه‌های او را می‌خواند، دلم شاد می‌شود.» زینب به حسن نگاه کرد. گفت: «چرا معطلی پسرم؟ یکی از خطبه‌های پسرعمو را بخوان!» فاطمه هرچند درد در پهلوها و در شکمش پیچید اما از آن‌که زینب چنان در جلد او فرو رفته بود که حتی آگاه بود پدرش را پسرعمو خطاب می‌کند، بلند خندید. نه زینب انتظار داشت نه حسن نه حسین. صدای خنده‌ی فاطمه، فضه را هم به اتاق کشاند. آستین‌های فضه تا بازو بالا بود و دست‌هایش تا نزدیک بازو از آرد سفید. گفت: «الهی قربان صدای خنده‌تان بروم، فاطمه جان!» و با اشک‌های جاری آمد و پیش از آن‌که فاطمه بتواند مانع شود، بوسه بر پای فاطمه زد. گفت: «کاش آقا بود و این خنده را می‌دید و می‌شنید.» فاطمه گفت: «از دست این زینب!» و دوباره از خنده ریسه رفت. و حسن دید که خنده‌ی مادرش آن‌قدر قدرت دارد که می‌تواند کورترین گره اندوه را باز کند... 📚 از کتاب 📖 صفحات 69 و 70 👤 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
☑️پیامبر خدا صلی‌الله علیه‌وآله: ﺗَﻮَﺩُّ ﺍﻟْﺨَﻠَﺎﺋِﻖُ ﺃَﻧَّﻬُﻢْ ﻛَﺎﻧُﻮﺍ ﻓَﺎﻃِﻤِﻴِّﻴﻦَ در روز قیامت تمام خلق آرزو مى‌كنند: ای‌كاش از (شيعيان و دوستان) بودند 📚بحارالانوار ج۸ص۵۴ پس برای کاری کنیم... واِلا روز قیامت، روز حسرت و پشیمانی خواهد بود 🖤🖤🖤🖤🖤🖤 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💚پیامبر خدا صلی‌الله علیه‌وآله: در روز قیامت تمام خلق آرزو مى‌كنند: ای‌كاش از شيعيان و دوستان بودند 📚بحارالانوار ج8 ص54 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🏴 آیت الله وحید خراسانی : 👌 آن وقتی که همه‌ی اهل محشر متحّیر هستند، وقتی همه بیچاره شدند ، گره‌گشای محشر حضرت (سلام‌الله‌علیها) است. 👌 او برای روز است، آن روزی که تمام انبیاء همه بگویند : وانفسا ؛ آن روز ، روز سلطنت ... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🏴 آیت الله وحید خراسانی : 👌 آن وقتی که همه‌ی اهل محشر متحّیر هستند، وقتی همه بیچاره شدند ، گره‌گشای محشر حضرت (سلام‌الله‌علیها) است. 👌 او برای روز است، آن روزی که تمام انبیاء همه بگویند : وانفسا ؛ آن روز ، روز سلطنت ... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
⚜من حلال زاده بوده‌ام روزی متوکل عباسی در حالی که جمع کثیری از مردم در دربارش حاضر شده بودند نظرش به شخصی افتاد که وضع سایر مردم را نداشت. از او سؤال کرد نامت چیست و از چه قبیله‌ای هستی؟ گفت نام من منصور و از قبیله‌ی بنی مخنث هستم. متوکل عباسی پرسید بگو بدانم خلیفه بعد از رسول خدا که بود؟ گفت اسد الله الغالب و مظهر العجائب مولانا علی بن ابی طالب. متوکل ناراحت شد و به غلامان دستور داد تا او را مفصل بزنند. در همین حال غلامی به او رساند که بگوید ابوبکر. او هم گفت ای امیر ابوبکر. متوکل سؤال کرد خلیفه دیگر کیست؟ گفت الطاعن بالرمحین و الضارب بالسیفین و المصلی القبلتین ابی الحسنین امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب.(کسی که به دو نیزه می‌جنگید و با دو شمشیر ضربه می‌زد؛ کسی که به دو قبله نماز خواند؛ پدر حسن و حسین، امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب). باز متوکل امر کرد تا او را بزنند تا این که غلامی به او رساند که بگوید عمر. او هم گفت عمر. برای سومین بار همان سوال متوکل تکرار شد و او گفت ابن عم الرسول و زوج البتول الذی انزل فیه «انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلاة و یؤتون الزکاة و هم راکعون» مولانا مولی الثقلین علی بن ابی طالب. (پسر عموی رسول و همسر بتول است کسی که درباره‌ی او نازل شد «سرپرست شما خدا است و رسول خدا و کسانی که ایمان آوردند نماز را اقامه می‌کنند و زکات می‌دهند در حالی که در رکوع هستند» مولای ما مولای جن و انس علی بن ابی طالب). بار هم متوکل دستور داداو را بزنند تا این که به او رساندند بگوی عثمان او هم گفت عثمان. تا این که وقتی برای چهارمین بار متوکل از او سؤال کرد خلیفه‌ی چهارم کیست؟ گفت یا امیر حجاج بن یوسف ثقفی. متوکل گفت ای مردک این بار که نوبت علی بود چرا نام او را نبردی؟ گفت هر بار که نام علی را بردم امر به زدن کردی این بار از تو ترسیدم و نام حجاج ظالم را بردم تا در شأن و هم ردیف همان سه نفر باشد. باز هم متوکل دستور داد او را بزنند. متوکل از او سؤال کرد بگو بدانم عایشه افضل بود یا ؟ به کنایه گفت: عایشه. گفت: چرا؟ گفت زیرا که خداوند فرموده «فضل الله المجاهدین علی القاعدین درجة» یعنی «خداوند مجاهدین را بر کسانی که در خانه نشستند یک درجه برتری داده است» و عایشه بارها در بصره به جنگ با امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) برخواست در حالی که فاطمه هرگز از خانه برنخواست. باز هم متوکل دستور داد او را بزنند. متوکل گفت از طایفه‌ی تو هیچکس شیعه نبوده است چگونه تو شیعه ‌ای؟ گفت اگر امان دهی می‌گویم. گفت در امان هستی. گفت چون من حلال زاده‌ام و مادر و جد و اجداد من زنا نکرده‌اند. متوکل بسیار غضبناک شد و چون او را امان داده بود دستور داد او را از دربار و از بغداد خارج کنند. 📜دوبال برای پرواز (تولی و تبری) ص43 به نقل از کتاب أنساب النواصب •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
⚜من حلال زاده بوده‌ام روزی متوکل عباسی در حالی که جمع کثیری از مردم در دربارش حاضر شده بودند نظرش به شخصی افتاد که وضع سایر مردم را نداشت. از او سؤال کرد نامت چیست و از چه قبیله‌ای هستی؟ گفت نام من منصور و از قبیله‌ی بنی مخنث هستم. متوکل عباسی پرسید بگو بدانم خلیفه بعد از رسول خدا که بود؟ گفت اسد الله الغالب و مظهر العجائب مولانا علی بن ابی طالب. متوکل ناراحت شد و به غلامان دستور داد تا او را مفصل بزنند. در همین حال غلامی به او رساند که بگوید ابوبکر. او هم گفت ای امیر ابوبکر. متوکل سؤال کرد خلیفه دیگر کیست؟ گفت الطاعن بالرمحین و الضارب بالسیفین و المصلی القبلتین ابی الحسنین امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب.(کسی که به دو نیزه می‌جنگید و با دو شمشیر ضربه می‌زد؛ کسی که به دو قبله نماز خواند؛ پدر حسن و حسین، امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب). باز متوکل امر کرد تا او را بزنند تا این که غلامی به او رساند که بگوید عمر. او هم گفت عمر. برای سومین بار همان سوال متوکل تکرار شد و او گفت ابن عم الرسول و زوج البتول الذی انزل فیه «انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلاة و یؤتون الزکاة و هم راکعون» مولانا مولی الثقلین علی بن ابی طالب. (پسر عموی رسول و همسر بتول است کسی که درباره‌ی او نازل شد «سرپرست شما خدا است و رسول خدا و کسانی که ایمان آوردند نماز را اقامه می‌کنند و زکات می‌دهند در حالی که در رکوع هستند» مولای ما مولای جن و انس علی بن ابی طالب). بار هم متوکل دستور داداو را بزنند تا این که به او رساندند بگوی عثمان او هم گفت عثمان. تا این که وقتی برای چهارمین بار متوکل از او سؤال کرد خلیفه‌ی چهارم کیست؟ گفت یا امیر حجاج بن یوسف ثقفی. متوکل گفت ای مردک این بار که نوبت علی بود چرا نام او را نبردی؟ گفت هر بار که نام علی را بردم امر به زدن کردی این بار از تو ترسیدم و نام حجاج ظالم را بردم تا در شأن و هم ردیف همان سه نفر باشد. باز هم متوکل دستور داد او را بزنند. متوکل از او سؤال کرد بگو بدانم عایشه افضل بود یا ؟ به کنایه گفت: عایشه. گفت: چرا؟ گفت زیرا که خداوند فرموده «فضل الله المجاهدین علی القاعدین درجة» یعنی «خداوند مجاهدین را بر کسانی که در خانه نشستند یک درجه برتری داده است» و عایشه بارها در بصره به جنگ با امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) برخواست در حالی که فاطمه هرگز از خانه برنخواست. باز هم متوکل دستور داد او را بزنند. متوکل گفت از طایفه‌ی تو هیچکس شیعه نبوده است چگونه تو شیعه ‌ای؟ گفت اگر امان دهی می‌گویم. گفت در امان هستی. گفت چون من حلال زاده‌ام و مادر و جد و اجداد من زنا نکرده‌اند. متوکل بسیار غضبناک شد و چون او را امان داده بود دستور داد او را از دربار و از بغداد خارج کنند. 📜دوبال برای پرواز (تولی و تبری) ص43 به نقل از کتاب أنساب النواصب •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
به امام صادق علیه‌السلام عرض کرد: ای فرزند رسول خدا من نزد خدا حاجتی دارم، و می‌خواهم که واقع شود حضرت فرمودند: در هر روز هنگام غروب خورشید بگو: اُقسِمُ عَلَی الله بحق فاطمه و اَبیها و بَعلها و بَنیها و السّر المُستودع فیها اِلا ما قَضَیتُ حاجَتی " قسم می‌دهم خدارا بحق فاطمه و پدر فاطمه و شوهر فاطمه و فرزندان فاطمه و آن سِری که نزد است، که حاجت مرا برآورده کنی " آن مرد رفت و بعد از سه روز آمد عرض کرد: حاجتم برآورده شد حضرت گریستند و این آیه را قرائت کردند👇 وَإِنَّهُ لَقَسَمٌ لَّوْ تَعْلَمُونَ عَظِيمٌ ﻭ آن قسمی بس بزرگ است، اگر بدانید. واقعه/آیه76 بحارالانوار ج٣١ص٣٠٧ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
⚜من حلال زاده بوده‌ام روزی متوکل عباسی در حالی که جمع کثیری از مردم در دربارش حاضر شده بودند نظرش به شخصی افتاد که وضع سایر مردم را نداشت. از او سؤال کرد نامت چیست و از چه قبیله‌ای هستی؟ گفت نام من منصور و از قبیله‌ی بنی مخنث هستم. متوکل عباسی پرسید بگو بدانم خلیفه بعد از رسول خدا که بود؟ گفت اسد الله الغالب و مظهر العجائب مولانا علی بن ابی طالب. متوکل ناراحت شد و به غلامان دستور داد تا او را مفصل بزنند. در همین حال غلامی به او رساند که بگوید ابوبکر. او هم گفت ای امیر ابوبکر. متوکل سؤال کرد خلیفه دیگر کیست؟ گفت الطاعن بالرمحین و الضارب بالسیفین و المصلی القبلتین ابی الحسنین امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب.(کسی که به دو نیزه می‌جنگید و با دو شمشیر ضربه می‌زد؛ کسی که به دو قبله نماز خواند؛ پدر حسن و حسین، امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب). باز متوکل امر کرد تا او را بزنند تا این که غلامی به او رساند که بگوید عمر. او هم گفت عمر. برای سومین بار همان سوال متوکل تکرار شد و او گفت ابن عم الرسول و زوج البتول الذی انزل فیه «انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلاة و یؤتون الزکاة و هم راکعون» مولانا مولی الثقلین علی بن ابی طالب. (پسر عموی رسول و همسر بتول است کسی که درباره‌ی او نازل شد «سرپرست شما خدا است و رسول خدا و کسانی که ایمان آوردند نماز را اقامه می‌کنند و زکات می‌دهند در حالی که در رکوع هستند» مولای ما مولای جن و انس علی بن ابی طالب). بار هم متوکل دستور داداو را بزنند تا این که به او رساندند بگوی عثمان او هم گفت عثمان. تا این که وقتی برای چهارمین بار متوکل از او سؤال کرد خلیفه‌ی چهارم کیست؟ گفت یا امیر حجاج بن یوسف ثقفی. متوکل گفت ای مردک این بار که نوبت علی بود چرا نام او را نبردی؟ گفت هر بار که نام علی را بردم امر به زدن کردی این بار از تو ترسیدم و نام حجاج ظالم را بردم تا در شأن و هم ردیف همان سه نفر باشد. باز هم متوکل دستور داد او را بزنند. متوکل از او سؤال کرد بگو بدانم عایشه افضل بود یا ؟ به کنایه گفت: عایشه. گفت: چرا؟ گفت زیرا که خداوند فرموده «فضل الله المجاهدین علی القاعدین درجة» یعنی «خداوند مجاهدین را بر کسانی که در خانه نشستند یک درجه برتری داده است» و عایشه بارها در بصره به جنگ با امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) برخواست در حالی که فاطمه هرگز از خانه برنخواست. باز هم متوکل دستور داد او را بزنند. متوکل گفت از طایفه‌ی تو هیچکس شیعه نبوده است چگونه تو شیعه ‌ای؟ گفت اگر امان دهی می‌گویم. گفت در امان هستی. گفت چون من حلال زاده‌ام و مادر و جد و اجداد من زنا نکرده‌اند. متوکل بسیار غضبناک شد و چون او را امان داده بود دستور داد او را از دربار و از بغداد خارج کنند. 📜دوبال برای پرواز (تولی و تبری) ص43 به نقل از کتاب أنساب النواصب •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
▪️ در‌مدینه‌ماتمی‌چون‌ماتم‌‌زهرا‌نبود چون‌‌به‌گلزار‌نبی‌جز‌یک‌گل‌زیبا‌نبود ⚫️ حضرت صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: 👈 ﺗَﻮَﺩُّ ﺍﻟْﺨَﻠَﺎﺋِﻖُ ﺃَﻧَّﻬُﻢْ ﻛَﺎﻧُﻮﺍ ﻓَﺎﻃِﻤِﻴِّﻴﻦَ 👌 در روز قیامت، تمامی خلق، آرزو مى‌كنند به گونه‌اى منسوب به حضرت علیهاالسلام باشند و در زمره‌ی شیعیانشان به شمار آیند. 📚 بحارالانوار، ج۸، ص۵۴. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️ حضرت امام علیه‌السلام فرمودند: ▪️ چون آن مردم كردند آنچه كردند، یعنی درِ خانه‏ حضرت عليهاالسلام را آتش زده و عليه‌السلام را به مسجد بردند ☑️ حضرت عليها‌السلام فرمودند: 👌 همانا به خدا اگر من از رسيدن بلا به بی‌گناهان نداشتم، می‌‌فهمیدی كه خدا را سوگند می‌‌دادم و او را زود اجابت‏كننده می‌یافتى. 👈 يعنى من نفرين می‌‌كردم و به زودى بلا نازل مى‏‌شد و تو را و بی‌‌گناهان را شامل می‌‌گشت ولى نمی‌‌خواهم بی‌‌گناهان به آتش تو بسوزند. 📚 كافي، ج۱، ص۴۶۰. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
▪️ صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: 👈 خداوند هیچ زنی را با مردی مساوی قرار نداده است؛ ✍ مگر حضرت عليهاالسلام را که با حضرت علیه‌السلام مساوی قرار داده و ملحق به وی نموده است 👈 و همانا علیهاالسلام از تمامی مردان هر دو جهان افضل است. 📚 بحار الأنوار، ج‏۳۷، ص۴۸. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
👌 دوستی با علیهاالسلام دوستی با خدا، و دشمنی با او دشمنی با خداست ✍🏻 وقتی پذیرفتیم که اهل بیت رسالت علیهم‌السلام همگی برگزیده خداوند بوده ودر همه کارها به امر خالق یکتا عمل می کنند ↩️ و وقتی دانستیم که خاندان نبوت علیهم‌السلام "یدُ الله"، "اُذُنُ الله"، "عَینُ الله" و زبان گویای پروردگارند ↩️ و زمانی که پذیرفتیم آن عزیزان لحظه ای از خدا جدا نیستند، پس دوستی باخاندان رسالت علیهم السلام همان دوستی باخدا بوده و دشمنی با آنان عداوت و دشمنی باخداوند منان است. 👈 حضرت علیهاالسلام در مقامی است که دوستی با او به منزله دوستی باخدا، و دشمنی با او دشمنی با خداوند قهّار است 🔹 لذا صلی‌الله‌علیه‌وآله به سلمان فرمودند: 👌 اى سلمان! كسى كه دخترم را دوست داشته باشد، در بهشت با من است و كسى كه دشمن او باشد در آتش است. 📚 ينابيع المودة، ص۲۶۳. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
▪️ در كتاب ثاقب المناقب از امام صادق عليه‌السلام نقل شده است كه فرمودند: 🔹 امّ ايمن گفت: 👈 به طرف مكّه راه افتادم، در جُحفه تشنگى زيادى به من دست داد كه ترسيدم هلاک شوم ، به درگاه خداوند ناليدم و عرض كردم: 👌 خداوندا! مرا به تشنگى مبتلا مى‌كنى در حالی‌كه خدمت‌گزار دختر پيغمبرت هستم؟ ✍ همين‌كه گفتار من به پايان رسيد ناگهان سطلى كه در آن از آب‌هاى بهشتى بود فرود آمد من از آن آشاميدم و به حقّ سرور خودم حضرت عليها‌السلام تا هفت سال بعد از آن هرگز گرسنه و تشنه نشدم. 📚بحار الأنوار، ج۴۳، ص۴۶. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•