eitaa logo
هر صبح یک آیه
858 دنبال‌کننده
607 عکس
127 ویدیو
12 فایل
هر روز صبح یک آیه و تفسیر و صوت همان آیه را بخوانیم و بشنویم... ارتباط با مدیر کانال در ایتا: @shahed لینک کانال در پیام رسان #سروش #گپ #ایتا #روبیکا و #بله: @ayehsobh
مشاهده در ایتا
دانلود
7188655849.mp3
2.64M
استاد قرائتی موضوع: تفسیر قرآن نوع:سخنرانی کوتاه سوره مبارکه نحل آیه: ۲۷ @ayehsobh
هر صبح یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 «الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِي أَنفُسِهِمْ ۖ فَأَلْقَوُا السَّلَمَ مَا كُنَّا نَعْمَلُ مِن سُوءٍ ۚ بَلَىٰ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ» همان کسانى که فرشتگان (مرگ) جانشان را مى گیرند در حالى که به خود ظلم کرده بودند! در این موقع آنها (به ظاهر) تسلیم مى شوند (و بدروغ مى گویند:) ما کار بدى انجام نمى دادیم! (به آنها گفته مى شود:) آرى، خداوند به آنچه انجام مى دادید؛ عالِم است. (سوره مبارکه نحل/ آیه ۲۸) @ayehsobh
❇ تفســــــیر * آیه بعد توصیفى از کافرانى مى کند که آیه قبل، با نام آنها پایان یافته بود با تعبیرى که درس تکان دهنده اى براى بیدار کردن غافلان و بى خبران است مى گوید: آنها کسانى هستند که فرشتگان مرگ روح آنها را مى گیرند، در حالى که به خود ظلم کرده بودند (الَّذِینَ تَتَوَفّاهُمُ الْمَلائِکَةُ ظالِمِی أَنْفُسِهِمْ). زیرا انسان، هر ظلم و ستمى کند در درجه اول، به خودش باز مى گردد و خانه خویشتن را قبل از خانه دیگران ویران مى سازد; چرا که گام اول ظلم، گام اول ویرانگرى ملکات درونى و صفات برجسته خود انسان است. و از این گذشته، بنیاد ظلم در هر جامعه اى بر قرار شود، با توجه به پیوندهاى اجتماعى، سرانجام دور مى زند و به خانه ظالم بر مى گردد. 🌼🌼🌼 اما آنها هنگامى که خود را در آستانه مرگ مى بینند و پرده هاى غرور و غفلت از مقابل چشمانشان کنار مى رود فوراً تسلیم مى شوند و مى گویند ما کار بدى انجام نمى دادیم! (فَأَلْقَوُا السَّلَمَ ما کُنّا نَعْمَلُ مِنْ سُوء). چرا آنها انجام هر گونه کار بد را انکار مى کنند؟ آیا دروغ مى گویند، به خاطر این که دروغ بر اثر تکرار، صفت ذاتى آنها شده است؟ و یا مى خواهند بگویند ما مى دانیم این اعمال را انجام داده ایم ولى اشتباه کرده ایم و سوء نیت نداشته ایم؟ ممکن است هر دو باشد. ولى بلافاصله به آنها گفته مى شود: شما دروغ مى گوئید، اعمال زشت فراوانى انجام دادید. آرى خداوند از اعمال و همچنین از نیتهاى شما با خبر است (بَلى إِنَّ اللّهَ عَلِیمٌ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ). بنابراین جاى انکار کردن و حاشا نمودن نیست! (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۲۸ سوره مبارکه نحل) @ayehsobh
هر صبح یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 «فَادْخُلُوا أَبْوَابَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا ۖ فَلَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ» اکنون از درهاى جهنم وارد شوید در حالى که جاودانه در آن خواهید بود. چه بد است جایگاه متکبران! (سوره مبارکه نحل/ آیه ۲۹) @ayehsobh
❇ تفســــــیر * اکنون که چنین است از درهاى جهنم وارد شوید در حالى که جاودانه در آن خواهید بود (فَادْخُلُوا أَبْوابَ جَهَنَّمَ خالِدِینَ فِیها). چه جاى بدى است جایگاه متکبران! (فَلَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَکَبِّرِینَ). (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۲۹ سوره مبارکه نحل) @ayehsobh
7188655979.mp3
1.93M
استاد قرائتی موضوع: تفسیر قرآن نوع:سخنرانی کوتاه سوره مبارکه نحل آیه: ۲۸_۲۹ @ayehsobh
هر صبح یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 «وَقِيلَ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا مَاذَا أَنزَلَ رَبُّكُمْ ۚ قَالُوا خَيْرًا ۗ لِّلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هَٰذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةٌ ۚ وَلَدَارُ الْآخِرَةِ خَيْرٌ ۚ وَلَنِعْمَ دَارُ الْمُتَّقِينَ» و (هنگامى که) به پرهیزگاران گفته شد: «پروردگار شما چه چیز نازل کرده است؟» گفتند: «خیر (و سعادت)» (آرى،) براى کسانى که نیکى کردند، در این دنیا نیکى است. و سراى آخرت از آن بهتر است. و چه خوب است سراى پرهیزگاران! (سوره مبارکه نحل/ آیه ۳۰) @ayehsobh
❇ تفســــــیر * در آیات گذشته، اظهارات مشرکان درباره قرآن و نتائج آن را خواندیم، اما در این آیات، اعتقاد مؤمنان را با ذکر نتائجش مى خوانیم. نخست مى گوید: هنگامى که به پرهیزگاران گفته شد پروردگار شما چه چیز نازل کرده است؟ گفتند: خیر و نیکى (وَ قِیلَ لِلَّذِینَ اتَّقَوْا ما ذا أَنْزَلَ رَبُّکُمْ قالُوا خَیْراً). در تفسیر قرطبى مى خوانیم در آن هنگام که پیامبر(صلى الله علیه وآله) در مکّه بود، در موسم حج که از اطراف جزیره عربستان مردم گروه گروه وارد مکّه مى شدند، چون جسته گریخته مطالبى درباره پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) به گوششان رسیده بود، با افراد مختلف که روبرو مى شدند از آنها پیرامون این موضوع سؤال مى کردند، هر گاه از مشرکان این سؤال را مى کردند آنها مى گفتند: چیزى نیست، همان افسانه هاى خرافى و اسطوره هاى پیشینیان. و هر گاه با مؤمنان روبرو مى شدند و این سؤال را مطرح مى کردند و مى گفتند: پروردگار ما جز خیر و نیکى نازل نکرده است. چه تعبیر رسا و زیبا و جامعى! خَیْر آن هم خیر مطلق، که مفهوم گسترده اش همه نیکى ها، سعادتها و پیروزیهاى مادى و معنوى را در بر مى گیرد، خَیْر در رابطه با دنیا، خَیْر در رابطه با آخرت، خَیْر براى فرد و خَیْر براى جامعه، خَیْر در زمینه تعلیم و تربیت و در زمینه سیاست و اقتصاد و امنیت و آزادى خلاصه خَیْر از هر نظر (زیرا مى دانیم هنگامى که متعلق یک کلمه را حذف کنیم مفهوم آن عمومیت پیدا خواهد کرد). ذکر این نکته نیز لازم است که درباره قرآن تعبیرات گوناگونى در خود قرآن وارد شده است، تعبیر به نور، شفاء، هدایت، فرقان (جدا کننده حق از باطل) حق، تذکره و مانند اینها، ولى شاید این تنها آیه اى است که در آن تعبیر به خَیْر شده است و مى توان گفت: همه آن مفاهیم خاص، در این مفهوم عام جمع است. 🌼🌼🌼 ضمناً تفاوت تعبیرى که مشرکان و مؤمنان درباره قرآن مى کردند، قابل ملاحظه است. مؤمنان مى گفتند: خَیْراً یعنى أَنْزَلَ خَیْراً (خداوند خیر و نیکى نازل کرده است) و به این وسیله، ایمان خود را به وحى بودن قرآن آشکار مى ساختند. اما هنگامى که از مشرکان سؤال مى کردند: پروردگارتان چه چیز نازل کرده، آنها مى گفتند: اینها اساطیر الاولین است، و به این ترتیب، وحى بودن قرآن را به کلى انکار مى کردند. آن گاه، همان گونه که در آیات گذشته، نتیجه اظهارات مشرکان، به صورت کیفرهاى مضاعف دنیوى و اخروى، مادى و معنوى، بیان شد، در آیه مورد بحث، نتیجه اظهارات مؤمنان به این صورت بیان شده است: براى کسانى که نیکى کردند در این دنیا نیکى است (لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا فِی هذِهِ الدُّنْیا حَسَنَةٌ). جالب این که حَسَنَة که پاداش آنها همانند خیر که اظهار آنها بوده، مطلق گذاشته شده است و انواع حسنات و نعمتهاى این جهان را در بر مى گیرد. این پاداش دنیاى آنها است، سپس اضافه مى کند: سراى آخرت از این هم بهتر است و چه خوبست سراى پرهیزکاران؟ (وَ لَدارُ الآخِرَةِ خَیْرٌ وَ لَنِعْمَ دارُ الْمُتَّقِینَ). باز در این تعبیر به کلمه خَیْر و جمله لَنِعْمَ دارُ الْمُتَّقِینَ برخورد مى کنیم که هر دو، مطلقند با مفهوم گسترده شان، و باید هم چنین باشد چرا که پاداشها، بازتابهائى هستند از اعمال انسانها، در کیفیت و کمیت آنها!. ضمناً از آنچه گفتیم، روشن شد که جمله لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا... تا آخر آیه ظاهراً کلام خدا است و قرینه مقابله میان این آیات و آیات گذشته، این معنى را تقویت مى کند، هر چند بعضى از مفسران، در تفسیر آن دو احتمال داده اند: نخست این که کلام خدا باشد، و دیگر این که دنباله کلام پرهیزکاران است. (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۳۰ سوره مبارکه نحل) @ayehsobh
7188654631.mp3
1.67M
استاد قرائتی موضوع: تفسیر قرآن نوع:سخنرانی کوتاه سوره مبارکه نحل آیه: ۳۰ @ayehsobh
هر صبح یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 «جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَهَا تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ۖ لَهُمْ فِيهَا مَا يَشَاءُونَ ۚ كَذَٰلِكَ يَجْزِي اللَّهُ الْمُتَّقِينَ» باغهاى جاویدان بهشتى که همگى وارد آن مى شوند. نهرها از پاى درختانش جارى است. هر چه بخواهند در آن‌جا براى آنها فراهم است. خداوند پرهیزگاران را چنین پاداش مى‌دهد. (سوره مبارکه نحل/ آیه ۳۱) @ayehsobh
❇ تفســــــیر * آیه بعد سراى پرهیزکاران را که قبلاً به طور سربسته بیان شد، توصیف کرده مى گوید: سراى پرهیزکاران باغهاى جاویدان بهشت است که همگى وارد آن مى شوند (جَنّاتُ عَدْن یَدْخُلُونَها). نهرهاى جارى از پاى درختان آنها مى گذرد (تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الأَنْهارُ). تنها مسأله باغ و درخت، مطرح نیست، بلکه هر چه بخواهند در آنجا هست (لَهُمْ فِیها ما یَشاؤُنَ). آیا تعبیرى از این وسیعتر، و مفهومى از این جامعتر، درباره نعمتهاى بهشتى پیدا مى شود؟ 🌼🌼🌼 بعضى از مفسران، از مقدم بودن لَهُمْ فِیْها بر ما یَشاؤُنَ انحصار استفاده کرده اند یعنى تنها در آنجا است که انسان هر چه را بخواهد مى یابد و گرنه چنین امرى در دنیا غیر ممکن است!. و در پایان آیه مى فرماید: خداوند پرهیزگاران را چنین پاداش مى دهد (کَذلِکَ یَجْزِی اللّهُ الْمُتَّقِینَ). یعنى شایسته پرهیزگاران این است که خداوند هر گونه نعمت را در اختیارشان بگذارد. (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۳۱ سوره مبارکه نحل) @ayehsobh
هر صبح یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 «الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ طَيِّبِينَ ۙ يَقُولُونَ سَلَامٌ عَلَيْكُمُ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ» همان کسانى که فرشتگان (مرگ) جانشان را مى گیرند در حالى که پاک و پاکیزه اند. به آنها مى گویند: «سلام بر شما! به پاداش آنچه انجام مى دادید، وارد بهشت شوید.» (سوره مبارکه نحل/ آیه ۳۲) @ayehsobh
❇ تفســــــیر * این آیات که توضیحى از چگونگى زندگى و مرگ پرهیزکاران است هماهنگ و هم قرینه با آیات گذشته است که از مشرکان مستکبر سخن مى گفت، در آنجا خواندیم: فرشتگان مرگ آنها را قبض روح مى کنند در حالى که ستمگرند و مرگ آنها آغاز دوران جدیدى از بدبختى آنهاست و سپس به آنها فرمان داده مى شود که به درهاى جهنم ورود کنید. اما در اینجا مى خوانیم که پرهیزکاران کسانى هستند که فرشتگان قبض ارواح، روح آنان را مى گیرند در حالى که پاک و پاکیزه اند (الَّذِینَ تَتَوَفّاهُمُ الْمَلائِکَةُ طَیِّبِینَ). پاکیزه از آلودگى شرک پاکیزه از ظلم و استکبار و هر گونه گناه. در اینجا فرشتگان به آنها مى گویند: سلام بر شما باد (یَقُولُونَ سَلامٌ عَلَیْکُمْ). سلامى که نشانه امنیت، سلامت و آرامش کامل است. سپس مى گویند: وارد بهشت شوید به خاطر اعمالى که انجام مى دادید (ادْخُلُوا الْجَنَّةَ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ). تعبیر به تَتَوَفّاهُم (روح آنها را دریافت مى دارند) تعبیر لطیفى است درباره مرگ، اشاره به این که مرگ به معنى فنا و نیستى و پایان همه چیز نیست، بلکه انتقالى است از یک مرحله به مرحله بالاتر. 🌼🌼🌼 در تفسیر المیزان مى خوانیم: در این آیه، سه موضوع مطرح است: ۱ ـ طیّب و پاکیزه بودن، ۲ ـ سلامت و امنیت از هر نظر، ۳ ـ راهنمائى به بهشت. این سه موهبت همانست که در آیه ۸۲ سوره انعام نظیر آن را مى خوانیم: الَّذِینَ آمَنُوا وَ لَمْ یَلْبِسُوا إِیمانَهُمْ بِظُلْم أُولئِکَ لَهُمُ الأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُونَ: آنها که ایمان آوردند و ایمان خود را با ظلم و ستمى نیالودند، امنیت براى آنها است، و هدایت مى شوند . (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۳۲ سوره مبارکه نحل) @ayehsobh
هر صبح یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 «هَلْ يَنظُرُونَ إِلَّا أَن تَأْتِيَهُمُ الْمَلَائِكَةُ أَوْ يَأْتِيَ أَمْرُ رَبِّكَ ۚ كَذَٰلِكَ فَعَلَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ ۚ وَمَا ظَلَمَهُمُ اللَّهُ وَلَٰكِن كَانُوا أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ» آیا آنها [= کافران] انتظارى جز این دارند که فرشتگان (قبض روح) به سراغشان بیایند، یا فرمان پروردگارت (براى مجازاتشان) فرا رسد (آن گاه توبه کنند؟! ولى توبه اى بى اثر! آرى،) کسانى که پیش از ایشان بودند نیز چنین کردند. خداوند به آنها ستم نکرد. ولى آنان به خویشتن ستم مى‌نمودند. (سوره مبارکه نحل/ آیه ۳۳) @ayehsobh
❇ تفســــــیر * بار دیگر به تجزیه و تحلیل، پیرامون طرز فکر و برنامه مشرکین و مستکبرین پرداخته و با زبان تهدید مى گوید: آنها چه انتظارى مى کشند؟ آیا انتظار این را دارند که فرشتگان مرگ به سراغشان بیایند، درهاى توبه بسته شود، پرونده اعمال پیچیده گردد و راه بازگشت باقى نماند؟! (هَلْ یَنْظُرُونَ إِلاّ أَنْ تَأْتِیَهُمُ الْمَلائِکَةُ). و یا این که انتظار مى کشند فرمان پروردگارت دائر به عذاب و مجازات آنها صادر گردد؟! (أَوْ یَأْتِیَ أَمْرُ رَبِّکَ). که در این حال، نیز درهاى توبه بسته خواهد شد و راه بازگشت و جبران نیست، این چه طرز تفکرى است که آنها دارند؟ و چه لجاجت و سرسختى ابلهانه اى؟ در اینجا ملائکه گرچه به طور مطلق ذکر شده ولى با توجه به آیات گذشته که سخن از فرشتگان قبض ارواح بود اشاره به همین مطلب است. و جمله یَأْتِى أَمْرُ رَبِّکَ (فرمان خدا فرا رسد) گرچه احتمالات مختلفى را مى پذیرد، اما با توجه به این که این تعبیر، در آیات مختلفى از قرآن به معنى نزول عذاب آمده است در اینجا نیز، همین معنى را مى رساند. 🌼🌼🌼 و به هر حال، مجموع این دو جمله، تهدیدى است براى این مستکبران که اگر اندرزهاى الهى و پیامبران او آنان را بیدار نکند تازیانه هاى عذاب و مرگ بیدارشان خواهد ساخت، اما در آن زمان دیگر بیدار شدن، سودى ندارد. و مى افزاید: تنها این گروه نیستند که این چنین مى کنند، بلکه مشرکان و مستکبرین پیشین نیز چنین کردند (کَذلِکَ فَعَلَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ). خداوند به آنها ستم نکرد ولى آنها به خویشتن ستم مى کنند (وَ ما ظَلَمَهُمُ اللّهُ وَ لکِنْ کانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ). چرا که آنها در حقیقت تنها نتیجه اعمال خود را باز مى یابند. این جمله، بار دیگر این حقیقت را تأکید مى کند که هر ظلم و ستم و شرّى از انسان سر مى زند، سرانجام دامن خودش را مى گیرد، بلکه قبل از همه به آنها مى رسد، زیرا عمل بد، آثار شوم خود را در روح و جان انجام دهندگان مى پاشد، قلبشان تاریک، روحشان آلوده و آرامششان نابود خواهد شد. (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۳۳ سوره مبارکه نحل) @ayehsobh
7188656104.mp3
2.81M
استاد قرائتی موضوع: تفسیر قرآن نوع:سخنرانی کوتاه سوره مبارکه نحل آیه: ۳۱_۳۳ @ayehsobh
هر صبح یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 «فَأَصَابَهُمْ سَيِّئَاتُ مَا عَمِلُوا وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ» و بدیهاى اعمالشان سرانجام به آنها رسید و آنچه را (از وعده عذاب الهى) استهزا مى کردند، دامانشان را گرفت. (سوره مبارکه نحل/ آیه ۳۴) @ayehsobh
هر صبح یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 «وَقَالَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا عَبَدْنَا مِن دُونِهِ مِن شَيْءٍ نَّحْنُ وَلَا آبَاؤُنَا وَلَا حَرَّمْنَا مِن دُونِهِ مِن شَيْءٍ ۚ كَذَٰلِكَ فَعَلَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ ۚ فَهَلْ عَلَى الرُّسُلِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ» مشرکان گفتند: «اگر خدا مى خواست، نه ما و نه پدران ما، غیر او چیزى را پرستش نمى کردیم و چیزى را بدون اجازه او حرام نمى ساختیم.» (آرى،) کسانى که پیش از ایشان بودند نیز چنین کردند. ولى آیا پیامبران وظیفه اى جز ابلاغ آشکار دارند؟! (سوره مبارکه نحل/ آیه ۳۵) @ayehsobh
❇ تفســــــیر * پس از آن به یکى از منطق هاى سست و بى اساس مشرکان اشاره کرده مى گوید: مشرکان گفتند: اگر خدا مى خواست نه ما و نه نیاکان ما غیر او را عبادت نمى کردیم و به سراغ بتها نمى رفتیم (وَ قالَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا لَوْ شاءَ اللّهُ ما عَبَدْنا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَیْء نَحْنُ وَ لا آباؤُنا). و چیزى را بدون اذن او تحریم نمى نمودیم (وَ لا حَرَّمْنا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَیْء). این جمله، اشاره به قسمتى از چهارپایانى است که مشرکان در عصر جاهلیت، از پیش خود تحریم کرده بودند و به خاطر آن شدیداً مورد انتقاد از طرف پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) واقع شدند. خلاصه این که آنها مى خواستند ادعا کنند، آنچه ما انجام مى دهیم، از پرستش بتها، و حرام و حلال کردنها، همه، مورد رضاى خدا است و بدون اذن او نیست. این سخن، ممکن است به این معنى باشد که آنها عقیده به جبر داشتند و همه چیز را بسته به فرمان سرنوشت مى دانستند (همان گونه که بسیارى از مفسران فهمیده اند). ولى این احتمال، نیز وجود دارد که آنها این سخن را به خاطر اعتقاد به جبر نمى دانستند بلکه، مى خواستند: چنین استدلال کنند که اگر اعمال ما مورد رضاى خدا نیست پس چرا قبلاً پیامبرانى نفرستاده، و از آن نهى نکرده است، چرا از همان روز اول، به نیاکان ما نگفت، من به این کار راضى نیستم، این سکوت او دلیل بر رضاى او است! 🌼🌼🌼 این تفسیر با ذیل این آیه و آیات بعد سازگارتر است. لذا بلافاصله مى فرماید: پیشینیان آنها نیز همین کارها را انجام دادند (و به همین بهانه ها متوسل شدند) ولى آیا پیامبران الهى وظیفه اى جز ابلاغ آشکار دارند؟ (کَذلِکَ فَعَلَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَهَلْ عَلَى الرُّسُلِ إِلاَّ الْبَلاغُ الْمُبِینُ). یعنى، اولاً ـ این که مى گوئید: خداوند سکوت کرده، هرگز سکوت نکرده است و هر پیامبرى آمده آشکارا دعوت به توحید و نفى شرک نموده است. ثانیاً ـ وظیفه خدا و پیامبر مجبور ساختن نیست، بلکه نشان دادن راه و ارائه طریق است، و این کار انجام شده است. ضمناً جمله: کَذلِکَ فَعَلَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ: کسانى که قبل از آنها بودند نیز همین گونه انجام دادند ، یک نوع دلدارى براى پیامبر است که بداند این کارهائى که آنها مى کنند همانست که بر سر همه پیامبران آورده اند، محزون مباش و سخت استقامت کن و بایست که خدا یار و یاور تو است. (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۳۵ سوره مبارکه نحل) @ayehsobh
7188656252.mp3
2.75M
استاد قرائتی موضوع: تفسیر قرآن نوع:سخنرانی کوتاه سوره مبارکه نحل آیه: ۳۴_۳۵ @ayehsobh
هر صبح یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 «وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ ۖ فَمِنْهُم مَّنْ هَدَى اللَّهُ وَمِنْهُم مَّنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلَالَةُ ۚ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ» ما در هر امّتى رسولى برانگیختیم که خداى یکتا را بپرستید. و از (پرستش) طاغوت اجتناب کنید. خداوند گروهى از آنان را هدایت کرد و گروهى از آنان ضلالت و گمراهى دامانشان را گرفت. پس در روى زمین بگردید و ببینید عاقبت تکذیب کنندگان چگونه بود! (سوره مبارکه نحل/ آیه ۳۶) @ayehsobh
❇ تفســــــیر * دنبال اعلام این واقعیت که وظیفه پیامبران تنها ابلاغ آشکار است، آیه بعد اشاره کوتاه و جامعى به وضع دعوت پیامبران کرده، مى گوید: ما در هر امتى رسولى فرستادیم (وَ لَقَدْ بَعَثْنا فِی کُلِّ أُمَّة رَسُولاً). أُمَّت از کلمه أُم به معنى مادر و یا به معنى هر چیزى که دیگرى را به خود ضمیمه مى کند، آمده و از این رو به هر جماعتى که در میان آنها یک نوع وحدت، از نظر زمان یا مکان یا تفکر و یا هدف بوده باشد امت مى گویند، و از بررسى موارد استعمال آن، در قرآن که به ۶۴ مورد بالغ مى شود این واقعیت تأیید مى گردد. سپس اضافه مى کند: محتواى دعوت همه این رسولان این بود خداى یکتا را بپرستید و از طاغوت اجتناب کنید (أَنِ اعْبُدُوا اللّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطّاغُوتَ). به این ترتیب، دعوت به سوى توحید و مبارزه با طاغوت اساس دعوت تمام پیامبران را تشکیل مى داده و نخستین چیزى بوده است که همه بدون استثناء به آن دعوت مى کردند، چرا که اگر پایه هاى توحید محکم نشود و طاغوتها از جوامع انسانى و محیط افکار طرد نگردند، هیچ برنامه اصلاحى قابل پیاده کردن نیست. طاغوت، صیغه مبالغه از ماده طغیان به معنى متجاوز و متعدى از حد و مرز است و به هر چیزى که وسیله تجاوز از حدّ گردد، نیز گفته مى شود، از این جهت، به شیطان، بت، حاکم جبار و ستمگر و مستکبر، و بالاخره مسیرى که به غیر حق منتهى گردد، طاغوت گفته مى شود. این کلمه هم به معنى مفرد و هم به معنى جمع استعمال مى شود، هر چند گاهى آن را به طواغیت جمع مى بندند. اکنون، ببینیم نتیجه دعوت انبیا به توحید به کجا رسید، در اینجا قرآن مى گوید: گروهى از آن امتها کسانى بودند که خدا هدایتشان کرد (فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَى اللّهُ). و گروهى از آنان ضلالت و گمراهى دامانشان را گرفت (وَ مِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَیْهِ الضَّلالَةُ). گرچه باز، در این آیه، پیروان مکتب جبر سر و صدا بلند کرده اند این هم دلیل دیگرى بر مکتب ما! ولى کراراً گفته ایم، اگر آیات هدایت و ضلالت را در کنار هم بچینیم هیچگونه ابهامى در آنها نیست و نه تنها اشاره اى به جبر نمى کند بلکه، به وضوح مسأله اختیار و اراده و آزادى انسان را بیان مى دارد، چرا که بسیارى از آیات قرآن، مى گوید: هدایت و ضلالت الهى به دنبال شایستگى ها یا ناشایستگى هائى است که در انسانها بر اثر اعمالشان پیدا مى شود. خداوند ظالمان، مسرفان، دروغگویان و مانند آنها را، طبق صریح آیات قرآن، هدایت نمى کند، ولى به عکس آنهائى که در راه خدا جهاد و تلاش و کوشش مى کنند و آنهائى که دعوت پیامبران را مى پذیرند، همه را مشمول الطاف خود قرار داده و در مسیر پر فراز و نشیب تکامل و سیر الى اللّه هدایتشان مى کند، اما گروه اول را به حال خود وا مى گذارد، تا نتیجه اعمالشان دامان آنها را بگیرد و در بیراهه ها سرگردان شوند. و از آنجا که خاصیت اعمال اعم از نیک و بد از ناحیه خدا است، نتائج آنها را مى توان به خدا نسبت داد. 🌼🌼🌼 جالب توجه این که تعبیر آیه فوق، در مورد هدایت و ضلالت متفاوت است: در مورد اول مى گوید: گروهى را خدا هدایت کرد اما در مورد دوم نمى گوید: گروهى را خدا گمراه ساخت بلکه، مى گوید: حَقَّتْ عَلَیْهِ الضَّلالَةُ: گمراهى براى آنها ثابت شد و دامانشان را چسبید!. این تفاوت در تعبیر، ممکن است اشاره به واقعیتى باشد که در آیات دیگر قرآن و بعضى از روایات وارد شده است که، خلاصه اش چنین است: در رابطه با مسأله هدایت، بیشترین سهم مربوط به مقدماتى است که خدا آفریده، عقل داده، فطرت را براى توحید بسیج کرده، پیامبران را فرستاده، آیات تشریعى و تکوینى را ارائه نموده است، تنها یک تصمیم گیرى آزادانه از ناحیه بندگان کافى است که آنها را به سر منزل مقصود برساند. ولى در مسأله ضلالت تمام سهم را بندگان گمراه دارند، زیرا بر ضد مسیر حوادث تکوین و تشریع حرکت مى کنند، فطرت الهى را زیر پا مى گذارند، قوانین او را نادیده مى گیرند، آیات تشریعى و تکوینى را پشت سر قرار مى دهند، چشم و گوش دل را بر دعوت انبیاء مى بندند، و خلاصه، با توسل به این همه تخریب و تحریف در وادى ضلالت گام مى نهند آیا همه این امور از ناحیه خودشان نیست؟ و در پایان آیه، براى بیدار کردن گمراهان و تقویت روحیه هدایت یافتگان این دستور عمومى را صادر مى کند: در روى زمین سیر کنید و آثار گذشتگان را که بر صفحه زمین و در دل خاک نهفته است بررسى نمائید و ببینید سرانجام کار کسانى که آیات خدا را تکذیب کردند به کجا کشید (فَسِیرُوا فِی الأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الْمُکَذِّبِینَ). این تعبیر، خود دلیل زنده اى بر آزادى اراده انسان است، چرا که اگر هدایت و ضلالت اجبارى بود، سیر در ارض و مطالعه حالات پیشینیان بیهوده بود، و این دستور خود تأکیدى است بر این که سرنوشت هیچ کس به طور اجبارى قبلاً تعیین نشده است بلکه به دست خود او است. (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۳۶ سور
ه مبارکه نحل) @ayehsobh
7188656393.mp3
1.84M
استاد قرائتی موضوع: تفسیر قرآن نوع:سخنرانی کوتاه سوره مبارکه نحل آیه: ۳۶ @ayehsobh
هر صبح یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 «إِن تَحْرِصْ عَلَىٰ هُدَاهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَن يُضِلُّ ۖ وَمَا لَهُم مِّن نَّاصِرِينَ» هر قدر بر هدایت آنها حریص باشى، (سودى ندارد. چرا که) خداوند کسى را که (به سبب اعمالش) گمراه ساخت، هدایت نمى کند. و آنها هیچ یاورى نخواهند داشت. (سوره مبارکه نحل/ آیه ۳۷) @ayehsobh